لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۷:۳۶

۳۰ جنجال یک رئیس‌جمهور (۵): انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی


مجموعه سی قسمتی «۳۰ جنجال یک رئیس‌جمهور»، هر بار یکی از مهم‌ترین جنجال‌های محمود احمدی‌نژاد را در طول هشت سال دوران ریاست جمهوری‌اش ورق می‌زند. پنجمین بخش از این مجموعه رادیویی به جنجال مربوط به «انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی» می‌پردازد.

*****

please wait

No media source currently available

0:00 0:10:42 0:00
لینک مستقیم

مهرماه سال ۱۳۸۵است. با دستور محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران، دفاتر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان‌ها زیر نظر استانداران قرار می‌گیرد.
فرهاد رهبر، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در نامه‌ای به رئیس‌جمهور می‌نویسد با این واگذاری، نقش این سازمان در مدیریت کلان اقتصادی ایران خنثی و بی‌اثر می‌شود.
در ساختمان مرکزی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بسیاری از کارشناسان از این دستور رئیس‌جمهور مات و مبهوت هستند. در اولین واکنش، برخی از معاونان سازمان تقاضای استعفا می‌کنند.
محمود احمدی‌نژاد در مقابل موج انتقاداتی که این تصمیم را خلاف قانون می‌دانند از خود دفاع می‌کند و می‌گوید:
«من اختیارات خودم را دارم به استان‌ها تفویض می‌کنم. خیلی جالبه. اصل ۱۲۶ قانون اساسی ، امور برنامه و بودجه و اداری و استخدامی مستقیماً به عهده رئیس‌جمهور است. دقت کنید! یعنی اختیارات شخص رئیس‌جمهور است. رئیس‌جمهور می‌تواند آن را به دیگران واگذار کند. من آمده‌ام و دارم اختیارات خودم را به استان‌ها می‌دهم.»
منتقدین می‌گویند این تصمیم رئیس‌جمهور، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را به «صندوق دارایی دولت» تبدیل می‌کند. فرهاد رهبر، رئیس سازمان یک ماه بعد از این دستور استعفا می‌دهد.
اما این تمام ماجرای این سازمان نیست و محمود احمدی‌نژاد کمتر از ۱۰ ماه بعد، یعنی تیرماه ۱۳۸۶ در شورای عالی اداری که ریاست آن را برعهده دارد، شرکت می‌کند و دستور انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را صادر می‌کند. دستوری که جنجال جدیدی را به وجود می‌آورد. فریدون خاوند، اقتصاددان ساکن پاریس در این زمینه می‌گوید:
«سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی که پیشتر نامش سازمان برنامه و بودجه بود و در تاریخ ایران نقش بسیار مهمی را ایفا کرده بود، منحل شد و وظایفش به معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری انتقال پیدا کرد. با این تصمیم دستگاه مدیریت اقتصادی کشور رسما به نهاد ریاست جمهوری منتقل شد.»
اما با وجود موجی از مخالفت‌ها، محمود احمدی‌نژاد بار دیگر از این تغییر جنجال‌ساز دفاع می‌کند:
«مرکز برنامه‌ریزی کشور از ابتدای تأسیسش تا به حال ۱۰ بار تغییر شکل داده است. این اولین باری نیست که ما تغییر شکلش داده‌ایم. سازمان برنامه بوده و بعد شده برنامه و بودجه و بعدش شده وزارت و بعدش دوباره به سازمان برگشته و بعد ادغام شده است به نام سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی.
آنچه که برای ما مهم است این است که یک کانونی باید مختص اندیشه و برنامه‌ریزی برای کشور وجود داشته باشد. اما این سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی ما خودش شده بود یک دستگاه اجرایی. اختیارات دستگاه‌ها را گرفته بود توی خودش، نه رئیسش و نه معاونینش، نه کارشناسانش فرصت اندیشه و برنامه‌ریزی نداشتند.
به همین دلیل شما می‌بینید وضع موجود کشور حاصل همین سازمان برنامه‌ریزی است دیگر. همین سازمان مدیریت ۶۰ سال بوده است، این وضع کشور است. البته اشکالات مبنایی هم از نظر اندیشه‌ای در آنجا حاکم بوده چون پایه‌گذارش آمریکایی‌ها بوده‌اند و آمدند و هیچ گاه آن مبانی تغییر نکرد.»
اقتصاددانان منتقد، تصمیم رئیس‌جمهور را پایان شصت سال برنامه‌ریزی اقتصادی در ایران می‌دانند. اما محمود احمدی‌نژاد این انتقاد را نمی‌پذیرد و می‌گوید ساختار مدیریت و برنامه‌ریزی کشور نیاز به الگوی بومی دارد:
«دو نکته را شما عنایت کنید. یکی اینکه نظام برنامه‌ریزی ما باید پاسخگوی نیازهای خود ما باشد. یعنی الگوی بومی ما برای برنامه‌ریزی نیاز داریم. شما ببینید؛ ۶۰ سال برنامه‌ریزی کردیم این وضع روستاهای ماست. این وضع مهاجرت به شهرهای ماست. این وضع مسکن ماست.
آن ساختاری که ما درست کرده‌ایم و ضوابطی که برای آن نوشته‌ایم، خروجی‌اش همین است. یعنی یک کارخانه‌ای است که دارد نوشابه درست می‌کند. شما نمی‌توانید از آن کارخانه شیر پاستوریزه بیاورید بیرون. دقت کنید. شما باید این چرخه تولید را عوض کنید. فرمول‌هایش را عوض کنید تا بشود از آن شیر پاستوریزه تولید کرد.»
خبرنگار از رئیس جمهور ایران می‌پرسد: « آقای دکتر (منتقدان) می‌گویند اصلاحش می‌کردید. تربیتش می‌کردید. شما آن را کشته‌اید.»
احمدی‌نژاد پاسخ می‌دهد: «نه خیر. اینها همین حرف‌هایی است که هیچ سندی ندارد. اتفاقاً ما می‌خواهیم اصلاحش کنیم. یک سازمانی که خودش را بزرگ کند و همه اختیارات را بگیرد و در خودش بلوکه کند، این که نمی‌تواند مشکل کشور را حل کند.»
برخی از اقتصادانان احمدی‌نژاد را متهم به برداشت سطحی از اداره کشور می‌کنند. و این دستور را باعث این می‌دانند که محوریت تصمیم‌سازی‌ها شخص اول دولت قرار گیرد و بودجه حالت «کیسه‌ای» به خود بگیرد. احمد علوی، اقتصاددان ساکن سوئد، در این زمینه می‌گوید:
«هدف انحلال سازمان برنامه و بودجه و یا تضعیف بانک مرکزی و همچنین کاهش ردیف‌های بودجه و تعداد دستگاه‌های آن، در مجموع از بین بردن کارکرد مثبت این نهادها بوده است.
چه، آن کارکرد مثبت این بوده است که جلوی سیاست‌های کوتاه مدت و پوپولیستی که می‌تواند رأی جمع‌کند را بگیرد و این نهادها می‌توانستند با نظارت خودشان دولت را کنترل کنند و جلوی این نابسامانی اقتصادی را از این جهت که جلوی سیاست‌های کوتاه مدت برای جذب رأی را می‌گیرد، مثبت واقع شود.
هر چند که کارکرد آنها از نظر دیوانسالاری مورد نقد بود اما می‌شد با بهبود آنها، کارکردشان را بهینه کرد. اما دولت از آن جهت که به رأی خریدن در کوتاه مدت تمایل داشت و به دادن امتیاز و اجرای سیاست‌های عوامگرایانه و پوپولیستی میل نشان می‌داد، آنها را مانع خودش می‌دید و از این جهت هم آنها را منحل کرد و یا اینکه از حیض انتفاع انداخته، تضعیف کرد.»
انحلال سازمان مدیریت همچنان با نارضایتی بدنه این سازمان مواجه می‌شود و آنها چند بار به قوه قضاییه شکایت می‌کنند و خواهان لغو دستور رئیس‌جمهور در شورای عالی اداری می‌شوند.
برخی از رسانه‌ها و نمایندگان مجلس هم، تأسیس معاونت جدید برنامه‌ریزی در نهاد ریاست جمهوری را حیات خلوت اقتصادی تیم احمدی‌نژاد تعبیر می‌کنند. محمود احمدی‌نژاد در گفت‌وگو با خبرنگار تلویزیون دولتی ایران می‌گوید: «اصلاح سازمان مدیریت، بزرگترین جراحی اداره کشور است.»
خبرنگار تلویزیون دولتی ایران ، صحبت رئیس‌جمهور را قطع می‌کند و می‌پرسد:
«آقای دکتر اتفاقاً به نکته خیلی خوبی اشاره کردید، منتقدین دو اشکال شکلی و محتوایی به همین اصلاح سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی که به آن اشاره کردید دارند.
اشکال شکلی آن این است که اساساً شورای عالی اداری در صلاحیتی نبود که این کار را انجام بدهد و هیئت عمومی دیوان عدالت اداری هم دارد این موضوع را بررسی می‌کند تا آن را لغو کند. چون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی به موجب قانون تشکیل شده و به موجب قانون هم باید حذف شود.
اشکال محتوایی‌اش هم این است که دوستان منتقد می‌گویند این سازمان قلب برنامه‌ریزی کشور بوده است و ۶۰ سال قدمت دارد، شاید یک دولت، یک پدیده بین نسلی و بین‌الدولی را حق نداشته است این جور از هم بپاشاند.»
محمود احمدی نژاد در پاسخ می‌گوید:
«من اول بگویم خود این منتقدانی که من هم دوستشان دارم تا به حال شده است که یک کار دولت را تأیید کنند؟ می‌شود این دولت همه کارهایش خراب باشد؟ نیست که. فقط نفی می‌کنند. این نیست. چون من می‌شناسم این دوستان را و دوره‌ای که خودشان هم مدیر بودند من نظراتشان را دارم که اینها خودشان چقدر ناراحت بودند از این سیستم برنامه‌ریزی و چقدر تلاش کردند تا این سازمان را اصلاح کنند و نکردند.
اینکه گفتید به لحاظ شکلی و محتوایی، اینها وارد نیست. به لحاظ قانونی کار صد در صد قانونی است. هم بر اساس برنامه قانونی است و هم بر اساس قانون اساسی قانونی است. یعنی از نظر حقوقی شما مطمئن باشید این دولت هیچ کاری نمی‌کند که یک سر سوزنی مشکل حقوقی داشته باشد.»
محمود احمدی‌نژاد در دفاع از دستور خود، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را سازمانی «زنگوله پا» توصیف می‌کند. او می گوید که با تصمیم خود می‌خواهد «زنگوله‌هایی که به پای این سازمان آویزان شده» را جدا کند.
رئیس جمهور ایران تأکید می‌کند ما در ساختار سازمان، انقلاب و دگرگونی ایجاد کردیم که پول نفت ملت، طبق خواسته‌های ملت صرف شود:
«ما آمدیم گفتیم بابا! کشور نیاز به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی(دارد) اسمش که مهم نیست. ما نیازمند یک کانونی هستیم که بنشیند و به مسائل کلان کشور فکر کند. همه جای کشور را ببیند. نخبه‌ترین و زبده‌ترین آدم‌ها آنجا باشند واز بالا نگاه کنند. برنامه‌های کلان کشور را تدوین کند و نظارت کلان را راهبردی کند.
این حرف، حرف درستی است. چرا این حرف را نقد می‌کنند؟ من نمی‌دانم یک دلیلی برای این نقد دارند؟ اصلاً سازمان مدیریت با این عنوان درست شد. اما آنقدر در کارهای اجرایی، ریزبین شد که یک وزیری که طبق قانون اساسی مسئول است، همه اختیاراتش سلب شده و در اختیار یک کارشناس سازمان مدیریت است. به وزیر می‌گوییم چرا؟ می‌گوید دست من نیست.»
تصمیم جنجال‌ساز انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی توسط محمود احمدی‌نژاد تا سال‌ها بعد ادامه پیدا می‌کند و منتقدین، این تصمیم را از نپخته‌ترین و غیرکارشناسی‌ترین تصمیمات محمود احمدی‌نژاد توصیف می‌کنند.
در سال‌های بعد هم برخی از نمایندگان مجلس و اقتصاددانان خواهان احیای مجدد سازمان و بازگشت به تعبیر آنان «عقلانیت به نظام برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی کشور» می‌شوند. اما برای محمود احمدی‌نژاد نه تنها در برهمان پاشنه قبلی می‌چرخد، بلکه گوش شنوایی هم برای شنیدن احیای مجدد سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی وجود ندارد.
  • 16x9 Image

    وحید پوراستاد

    وحید پوراستاد، روزنامه‌نگار سیاسی است که سابقه نزدیک به دو دهه فعالیت روزنامه‌نگاری در روزنامه‌های مختلف ایران را دارد. او از اواخر سال ۸۹ به تحریریه رادیو فردا پیوست و در مدت فعالیت خود در رادیو فردا چندین مستند رادیویی و تلویزیونی نیز از جمله «سلول انفرادی»، «سی جنجال یک رئیس‌جمهور»، «پرونده قاضی سعید مرتضوی» و فیلم مستند «در اتاق بازجویی» را ساخته است.

XS
SM
MD
LG