لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۲:۱۱

آیا نیروهای امنیتی جیسون رضاییان را به تلویزیون می‌آورند؟


جیسون رضاییان
جیسون رضاییان

یک ماه پس از دستگیری جیسون رضاییان، خبرنگار روزنامه واشینگتن‌پست، و یگانه صالحی همسر او و خبرنگار روزنامه نشنال امارات متحده عربی، علیرغم سکوت مقامات دستگاه قضایی و امنیتی، رسانه‌های نزدیک به این نهاد‌ها اطلاعاتی از دستگیری این روزنامه نگار منتشر کرده‌اند؛ آنچه تصویری بسیار شبیه به الگوی بازداشت‌هایی با ویژگی‌های مشابه طی سال‌های گذشته ترسیم می‌کند.

بازداشت‌هایی که با جنجال زیاد آغاز می‌شود، با اعتراف‌گیری اجباری و یا ایراد اتهامات سنگین ادامه پیدا می‌کند و در ‌‌نهایت علیرغم صدور احکام شدید با آزادی متهمان و خروج آن‌ها از ایران پایان می‌یابد. دستگیری رکسانا صابری، روزنامه نگاری آمریکایی-ایرانی، در بهمن ماه سال ۸۷ و سپری کردن بیش از ۱۰۰ روز در زندان و همچنین مازیاربهاری، خبرنگار نشریه نیوزویک، در تهران بعد از انتخابات سال ۸۸ از جمله این موارد است. در همه موارد، در مدت بازداشت این روزنامه نگاران، رسانه‌ها و سازمان‌های بین‌المللی به سرزنش دولت ایران می‌پردازند، خواستار آزادی خبرنگاران می‌شوند و چنین دستگیری‌هایی را نقض فاحش حقوق بشر می‌دانند.

تحقیقات مقدماتی و رسانه‌های امنیتی

اگر چه دستگاه‌های امنیتی و قوه قضاییه ایران، غالبا با دستگیری‌های سیاسی روزنامه‌نگاران مشهور که غالبا با محروم کردن آن‌ها از یک دادرسی عادلانه ادامه پیدا می‌کند، به ایجاد رعب و وحشت در میان همکاران آن‌ها اقدام می‌کنند و فضای حرفه‌ای فعالیت روزنامه نگاران را محدود می‌کنند. در مقابل، پیامی را به دنیا می‌فرستند که مقامات ایرانی در همه مجامع جهانی آن را انکار می‌کنند و آن اینکه وضعیت حقوق بشر در ایران بحرانی است و دولت ایران - حتی دولت میانه‌رو حسن روحانی- در برابر سازمان‌های اطلاعاتی و نهادهای قضایی که چنین پرونده‌هایی را از آغاز تا پایان هدایت می‌کنند، توانی برای متوقف کردن آن‌ها ندارند.

از ۳۱ تیرماه که جیسون رضاییان و همسرش یگانه صالحی در خانه خود در تهران با هجوم نیروهای امنیتی و جستجوی منزلشان بازداشت شدند، بیش از یک ماه می‌گذرد و مقامات قضایی مداوم گفته‌اند که پرونده آن‌ها در مرحله تحقیقات است و اطلاعات بیشتری منتشر نکرده‌اند.

مقام‌های دولتی از جمله رئیس جمهور ایران و همچنین وزارت خارجه نیز در این باره اظهار نظر نکرده‌اند. با این وجود چندین رسانه نزدیک به دستگاه‌های امنیتی با انتشار مطالبی، اتهاماتی را به جیسون رضاییان نسبت داده‌اند که انگار از جزییات پرونده و بازجویی‌هایی انجام شده، آگاه هستند. در برخی از این مطالب از جیسون رضاییان به نام جاسوس نام برده شده است و اینکه او مامور امنیتی یک سازمان آمریکایی در ایران است.

دو هفته پس از بازداشت، روزنامه وطن امروز، که به نزدیکی به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران شهرت دارد، در مطلبی نوشت که جیسون رضاییان مدیریت تهیه ویدیوی موسوم به «هپی» را به عهده داشته است. ویدیویی که گروهی از جوانان ایران با الهام از آهنگ هپی از فرل ویلیام تهیه کردند و روی یوتوب منتشر کردند. پس از چند هفته تهیه‌کنندگان و رقصندگان در این ویدیو دستگیر شدند ولی با ایجاد سروصدای بین المللی گسترده‌ای بلافاصله آزاد شدند. یکی از دست اندرکاران تهیه این ویدیو به من گفت که اساسا جیسون رضاییان هیچ نقشی این ویدیو نداشته و در همه مرحله تحقیقات بازداشت شدگان این پرونده، هیچ نامی از او به میان نیامده است. تنها رابطه رضاییان با این ویدیو، انتشار بلاگ کوتاهی در روزنامه واشینگتن‌پست در تاریخ ۲۱ ماه مه است.

اما حتی اگر این موضوع صحت داشت، طبق قوانین ایران، انتشار محتویات بازجویی دستگیرشدگان در مرحله تحقیقات مقدماتی و پیش از آنکه دادستان اتهامی را متوجه افراد کرده باشد خود جرم است. آن هم زمانی که دادستان کل کشور در چندین نوبت کنفرانس خبری هفتگی از اعلام نظر در خصوص پرونده چنین افرادی خودداری کرده و به این اکتفا کرده که «پرونده امنیتی» است و در «مرحله تحقیقات مقدماتی» قرار دارد. اما اینکه چنین نشریاتی می‌توانند از تبعات قانونی انتشار بازجویی پرونده‌های امنیتی جان سالم به در برند، تکرار الگوی دیگری است که در همه پرونده‌هایی از این نوع دیده می‌شود: درز دادن جزییات و محورهای اصلی بازجویی‌ها به رسانه‌های نزدیک به نهادهای بازداشت کننده برای توجیه دستگیری روزنامه‌نگاران.

وقتی در سال ۱۳۸۳ توسط دستگاه‌های اطلاعاتی موازی - که هم اکنون بخشی از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است- دستگیر شدم، تا چند هفته حتی مکان دستگیری‌ام مشخص نبود. همچون جیسون رضاییان که گفته می‌شود در یک زندان مخفی نگهداری می‌شود نه زندان‌های ثبت شده در تهران، محل نگهداری من در باغی در محله‌های شمال شهر تهران بود. با آنکه تا سه هفته حتی خانواده‌ام هیچ خبری از من نداشتند اما بازجویان اطلاعات غلطی را که همگی محور داستان‌پردازی‌های آن‌ها در بازجویی‌ها بود، به رسانه‌های نزدیک به خود می‌دادند و آن‌ها هم منتشر می‌کردند.

مثل دیگر روزنامه‌نگاران بازداشت شده، با اتهامات سنگینی مواجه شدم و دادگاه بدوی ۲ سال و نیم زندان برایم در نظر گرفت. اما در دادگاه تجدید نظر که برگزاری آن سه سال طول کشید، و همه جنجال‌های رسانه‌ای مربوط به پرونده‌ام خاتمه پیدا کرد، قاضی نه تنها مرا از همه اتهامات تبرئه کرد، بلکه حتی از وکلایم برای آنچه بر من در طی بازداشت رفته بود عذرخواهی کرد.

آن زمان، در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی اصلاح طلب، اگر چه او در برابر نهادهای امنیتی موازی با دولت قدرتی نداشت، اما حداقل نسبت به بسیاری از این گونه بازداشت‌ها واکنش نشان می‌داد. برای مثال در جواب نامه‌ای که مادرم برای او فرستاده بود که پسرم کجاست، پاسخ داد که «شرمنده‌ام» و قول داد که همه تلاشش را برای پیدا کردن من بکند. اما حسن روحانی در طی یک سال گذشته از اینکه به موارد نقض فاحش حقوق بشر واکنشی نشان بدهد خودداری کرده است.

حقوق بشر پشت دیوارهای مذاکرات هسته‌ای

اگر چه در زبان و لحن، حسن روحانی به صورت پیوسته‌ای به شعارهای انتخاباتی خود برای احترام به حقوق شهروندی و آزادی‌های مردم وفادار بوده است، اما در برابر نقض حقوق بشر از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی مانند سازمان اطلاعات سپاه و همچنین قوه قضائیه سکوت کرده است. او به عنوان رئیس جمهوری و مجری قانون اساسی، می‌تواند به نهادهای دیگر تذکر قانون اساسی بدهد. ممکن است این تذکر الزام‌آور نباشد، اما حداقل موضع دولت را مشخص می‌کند و فشار سیاسی زیادی را بر نهادهای ناقض آزادی‌های مردم وارد می‌کند و از ایجاد ناامیدی میان رای دهنگان رئیس جمهوری جلوگیری می‌کند. رای دهندگانی که به نظر می‌رسد مهم‌ترین سرمایه او در برابر نهادهای قدرت نزدیک به رهبری است.

اما از زمان روی کار آمدن، حسن روحانی عمده انرژی خود را صرف مذاکرات هسته‌ای با کشورهای موسوم به ۱+۵ برای حل بحران هسته‌ای ایران و برداشتن تحریم و در ‌‌نهایت بهبود وضعیت اقتصادی ایران کرده است. او در دفاع از مذاکرات هسته‌ای دولت، حتی مخالفان مذاکرات را «بی‌سواد» خواند تا خشم خود را نسبت به آن‌ها نشان دهد. هرچند پافشاری بر اصول برای حسن روحانی، از مرز مذاکرات هسته‌ای فرا‌تر نرفته است.

بسیاری از افراد نزدیک به حسن روحانی براین عقیده‌اند که درصورت اینکه حسن روحانی به صورت آشکارا با دولت پنهان بر سر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داخل کشور رویارویی مستقیم داشته باشد، به آن‌ها فرصت می‌دهد تا با حمله کردن و تضعیف او، سرمایه سیاسی اندکی که او دارد را تحلیل ببرند و در ‌‌نهایت از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای با غرب جلوگیری کنند. اما دولت پنهان که در ایران به مجموعه از نهادهای پرقدرت نظامی، قضایی و اقتصادی گفته می‌شود که نه به دولت و مجلس بلکه به رهبری پاسخگو هستند، در طی یک سال گذشته، از گوشه میدان ایستادن روحانی استفاده کرده و شتاب بیشتری به نقض حقوق بشر در ایران داده و علاوه بر آن تصویری که از مذاکرات هسته‌ای دولت با کشورهای غربی درست کرده، تصویری «دلواپس» کننده بوده است.

خودنمایی دولت پنهان در برابر رئیس جمهور

افزایش تعداد اعدام‌ها در سال گذشته، تعطیل شدن برخی از نشریات مستقل و دستگیری روزنامه نگاران هوادار دولت، جلوگیری از بازگشایی نهادهای تعطیل شده جامعه مدنی، همه اقداماتی است که توسط نهادهای دولت پنهان انجام شده، تا حداقل به رای دهندگان روحانی در داخل و هوادارانش در خارج از ایران این پیام را بدهد که او رئیس جمهوری ضعیف است و توان عمل به وعده‌هایش را ندارد.

اهمیت دستگیری جیسون رضاییان به عنوان خبرنگار یک نشریه معتبر جهانی در تهران آن هم به همراه همسرش، آن هم دو ماه مانده به سفر ماه سپتامبر (شهریور) حسن روحانی به نیویورک نمونه‌ای دیگر از این اقدامات است. چرا که انتظار می‌رفت حسن روحانی در سفر امسال خود به نیویورک مانند سال قبل که با تماس تلفنی که با رییس جمهور آمریکا باراک اوباما داشت، گام بلندی در حل مذاکرات هسته‌ای بردارد و چهره رییس جمهوری قدرتمند را به نمایش بگذارد. اما دستگیری رضاییان و همسرش به همراه برخی دیگر از چهره‌های مطرح روزنامه نگاری ایران، در زمان سفر او به نیویورک یکی از سوالات اصلی خبرنگاران از او خواهد بود و ناتوانی او را در حل و فصل منازعات داخلی و عمل به وعده‌هایش در طی یک سال گذشته به محور توجه رسانه‌های آمریکایی بدل خواهد کرد.

به علاوه ضعف حسن روحانی در مواجه با مخالفان داخلی، این پرسش را در پیش مذاکره کنندگان غربی خواهد گذاشت که آیا او توانایی و اختیار لازم را در برابر نهادهای وابسته به رهبری برای با موفقیت به پایان رساندن مذاکرات هسته‌ای ایران که برخی از آن‌ها با بی‌پروایی نسبت به آن انتقاد می‌کنند و حتی آن را «تحقیرآمیز» می‌خوانند دارد؟ و اینکه حتی در صورت رسیدن به توافق پای میز مذاکرات چنین رئیس جمهور ضعیفی قادر خواهد بود تا در ماه‌های پس از آن اجرایی شدن مفاد توافق نامه احتمالی را تضمین کند؟

حتی دستگیرکنندگان رضاییان هم می‌دانند که بالاخره باید یک هفته یا ماه زود‌تر یا دیر‌تر او و همسرش را آزاد کنند. این دو ایران را ترک خواهند کرد و داستان خود را برای جهانیان خواهند گفت و شاهد دیگری خواهند بود برای نقض سیستماتیک حقوق بشر و نبود آزادی بیان در ایران. موضوعی که کمترین نگرانی را برای نهادهای امنیتی مخالف دولت دارد. چرا که در دستگاه محاسباتی سود و زیان آن‌ها، آنچه که مهم است، نشان دادن این مهم است که دولت و رییس جمهور قدرت اندکی دارند و چه در مذاکرات هسته‌ای و چه در بحران‌های داخلی، بازیگر تعیین کننده‌ای محسوب نمی‌شوند.

واقعیت آن است که هر چقدر حسن روحانی تلاش کرد که تا قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای درقبال دستگیری‌ها و محدویت‌های سیاسی و اجتماعی، واکنشی به اقدامات دولت پنهان و نهادهای امنیتی قدرتمند آن ندهد و وارد بازی آن‌ها نشود، اما دستگیری رضاییان و همسرش و برخی دیگر از روزنامه‌نگار‌ها، نشان می‌دهد که حسن روحانی عملا ناخواسته وسط این بازی است.

هنوز مشخص نیست که دستگاه امنیتی دستگیر کننده جیسون رضاییان تا کجا قرار است پیش برود، اما اگر طی روز‌ها و هفته‌های آینده او مانند بسیاری دیگر از بازداشت شدگان دو ملیتی سر از تلویزیون جمهوری اسلامی در بیاورد و مجبور به اعتراف اجباری شود، حسن روحانی با دست‌های خالی تری راهی نیویورک خواهد شد. مگر اینکه آقای رئیس جمهور طی روز‌ها و هفته‌های آینده برای پایان دادن به این پرونده سیاسی، اقدامات علنی موثری را انجام دهد و کابوس اعترافات اجباری را از سر این پرونده دور کند و به بازداشت این دو خبرنگار خاتمه دهد.

--------------------------------

یادداشت‌ها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست.

XS
SM
MD
LG