ایران و قطر هر دو در قطع رابطه دیپلماتیک با عربستان به سر میبرند. در هر دو مورد، این عربستان سعودی بود که به قطع مناسبات دیپلماتیک با تهران و دوحه مبادرت ورزید. اما، موسم حج که فرا رسید عربستان در اقدامی هوشمندانه و به حکم میزبانی حج از همه کشورها از جمله ایران و قطر برای حضور در حج دعوت به عمل آورد. این اقدام ازآن رو هوشمندانه بود که اگر دست به چنین ابتکاری نمیزد، متهم به "صد عن سبیل الله" (ممانعت کننده از حج واجب) میشد. ریاض با دعوت از این دو کشور در صدد بر آمد تا نشان دهد خصومت خود با دولتهای ایران و قطر را به خصومت با اتباع حجگزار این دو کشور تعمیم نمیدهد و در نتیجه، هوشمندانه خود را میزبان شایستهای برای حج نشان داده است.
مراسم برائت از مشرکین در بعثه رهبری
به رغم ابعاد شگفت انگیز مخاصمات میان ایران - ریاض از یک سو و مخاصمات دوحه - ریاض از سوی دیگر، واکنش ایران و قطر به دعوت عربستان برای حج متفاوت بود. دولت قطر، با استدلال اینکه نمایندگی سیاسی در عربستان ندارد عزتمندانه از اعزام حجاج خود به عربستان ممانعت به عمل آورد ولی جمهوری اسلامی نه تنها دعوت عربستان را اجابت کرد بلکه با حضوری پرتعداد (۸۶۵۰۰ زائر) در حج امسال شرکت جست.
جالب اینکه در واکنش به امتناع قطر از اعزام اندک حجاج خود، پادشاه عربستان از در ملاطفت با حجاج قطری درآمد و با اعلام تقبل هزینههای سفر آنان در صدد شکستن اراده دوحه برای امتناع از حج برآمد.
اما، در سوی دیگر ریاض نه تنها هیچ تمهید ویژهای برای زائران ایرانی تدارک ندید بلکه یکی از پیش شرطهایش برای قبول زائران ایرانی این بود که جمهوری اسلامی از برپایی "مراسم برائت از مشرکین" در صحرای عرفات خودداری کند؛ شرطی که مورد قبول جمهوری اسلامی قرار گرفت.
به این ترتیب، امسال برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی مراسم برائت از مشرکین در دفتر نمایندگی رهبری (بعثه رهبری) برگزار شد. به بیان دیگر، جمهوری اسلامی شرط عربستان را برای امتناع از برپایی مراسم برائت از مشرکین در فضای باز، گردن نهاد و آن را به داخل دفتر نمایندگی رهبری انتقال داد که قاعدتا نمیتواند با حضور چند صد نفر بیشتر انجام شده باشد.
این گردن نهادن به شرط عربستان وقتی معنادار است که به خاطر آوریم در سالهای نخست تا پیش از حج خونین (۱۳۶۶) این مراسم در سطح شهر مکه در برابر بعثه رهبری و با حضور دهها هزار اتباع دیگر کشورها برگزار میشد. پس از حج خونین، جمهوری اسلامی به برپایی آن در حد محدود در صحرای عرفات تن داده بود و امسال به برپایی آن در فضای بسته و محدود درون بعثه رهبری و صرفاً با مشارکت اتباع ایرانی گردن نهاد.
افزون بر مراسم بیرنگ و لعاب برائت، پیام نرم آیت الله خامنهای نیز به حج امسال را میتوان نمونه دیگر از "نرمش" او تلقی کرد که بر خلاف پیام تند و تیز سال گذشتهاش دیگر در آن اشارهای به "بی شرمی و وقاحت حکام بیدین و بیوجدان سعودی" و "مفتیان ناپرهیزکار و حرام خوار سعودی" نیست.
نباید از یاد برد که او در گوشهای از پیام سال گذشتهاش به " گمان عمدی بودن حادثه" منا که به کشته شدن ۴۶۴ ایرانی از جمله سفیر پیشین ایران در بیروت انجامید، اشاره کرده بود. آنچه بیش از هر سناریوی دیگری گمانه زنی قتل سفیر غضنفر رکن آبادی را محتمل نشان میدهد، عبارت است از اخباری که حکایت از تخلیه امعا و احشا و مغز او هنگام تحویل جنازه پس از دو ماه گم شدن داشت. در همین راستا، ویدئویی از سردار سعید قاسمی منتشر شده که به صراحت تاکید میکند هنگامیکه جنازه غضنفر رکن آبادی به کشور بازگردانده داده شد، معلوم شد که "مغز ندارد. جگر ندارد. روده ندارد. پوچ تحویل دادند."
همچنین از یاد نباید برد که آیت الله خامنهای امسال در شرایطی با اعزام ۸۶۵۰۰ زائر به عربستان موافقت کرد که در پیام سال گذشتهاش مدعی شده بود عربستان "حجّاج را در محدودهی کنترلهای نامعهود با کمک دستگاههای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داده و خانهی امن الهی را برای همه ناامن کردهاند."
به بیان دیگر آیت الله خامنهای در حالی امسال با حضور ایران در حج موافقت کرد که سال پیش عربستان و اسرائیل را همدست هم در ناامن کردن حج دانسته بود. او در پیام سال پیش تا آنجا پیش رفته بود که نوشت: "جهان اسلام ... باید گریبان آنها [حکام سعودی] را رها نکنند."
پیششرطهای عادیسازی روابط دیپلماتیک
به رغم حادثه تلخ منا که خامنهای آن را مدهش توصیف کرد و به رغم ادعای او مبنی بر اینکه اسرائیل همدست با عربستان حج را ناامن کرده و به رغم آنکه سپاه پاسداران مدعی شده بود عربستان عامل پشت پرده حمله داعش در تهران (حمله به مقبره آیت الله خمینی و مجلس شورای اسلامی) در خرداد امسال بود، چرا جمهوری اسلامی (برخلاف قطر) دعوت عربستان برای حضور در حج امسال را پذیرفت؟ آیا چنین حجی "عزتمندانه" بود؟
به نظر میرسد پاسخ در آن باشد که جمهوری اسلامی "مصلحتی" فراتر از گشودن راه مسدود شده حج را در قبول دعوت عربستان مد نظر داشته است؛ مصلحتی که دو کشور بتواند از روزنه مراسم عبادی حج، تنش سیاسی در روابط پر التهاب تهران- ریاض را کاهش دهند. اما، اگر چنین است چرا عادل جبیر، وزیر خارجه عربستان، مذاکره با تهران را برای برقراری رابطه دیپلماتیک "مضحک" توصیف کرده است؟
گو اینکه در هفتههای اخیر دو وزیر خارجه ایران و عربستان با یکدیگر سلام و احوالپرسی کردهاند و عربستان دستور داده که رسانههای این کشور از حجم آتش تبلیغاتی خود علیه ایران بکاهند و در نتیجه حج امسال بدون هیچ حاشیهای به خوبی برپا گردیده است، اما، اختلافاتی که منتهی به التهاب سیاسی بین ایران و عربستان شده، چنان به قوت خود باقی است که عادل جبیر پیش شرط عادی سازی روابط سیاسی را "تغییر رفتار" تهران اعلام کرده است. جالب اینکه وزیر خارجه ایران نیز عیناً همین شرط را انتظار تهران از عربستان میداند.
انتظار عربستان نه صرفا این است که ایران مراسم برائت از مشرکین را به داخل یک ساختمان کوچک منتقل کند بلکه انتظار ریاض این است که در اعدام شیخ نمر (روحانی شیعه عربستانی) تهران از این بعد جانب سکوت را رعایت کند. گشایش سفارت عربستان در تهران تا زمانی که ریاض تضمین کافی از حمله و یورش دوباره دریافت نکند، تحقق نمی پذیرد. چنین تضمینی در گرو آن است که جمهوری اسلامیدر قضیهای مانند اعدام شیخ نمر، رفتار مشابه قبل نداشته باشد.
در مقابل نیز تهران انتظار دارد ریاض موضوع حذف اسد را از معادلات سوریه کلا به باد فراموشی بسپارد و در پرونده یمن از فشار جنگی بر حوثیها بکاهد.
عادل جبیر در حالی مذاکره برای عادی سازی روابط را مضحک توصیف کرده که به خوبی واقف است تمامی اخبار مبنی بر "قرار تبادل هیئتهای دیپلماتیک بین دو کشور" پس از حج به صورت یکجانبه از سوی تهران اطلاع رسانی شده است. اگر دقت کرده باشیم دولت عربستان مطلقا تاکنون از هرگونه اظهار نظری در این خصوص خودداری کرده است تا خود را تشنه برای عادی سازی رابطه با تهران نشان ندهد.
به هر روی، میتوان پیش بینی کرد که در پس پرده برخی مذاکرات دیپلماتیک میان تهران – ریاض آغاز شده است ولی انتظار ریاض از این مذاکرات چیزی بیش از "تنش زدایی" نیست و گرنه عادی سازی در شرایط کنونی که عوامل التهاب زا میان دو کشور همچنان به قوت خود باقی است، چیزی است که عادل جبیر آن را به درستی "مضحک" دانسته.
در این راستا، پیام نرم امسال آیت الله خامنهای نشانهای از "نرمش" او تلقی میشود. اما بعید بتوان قبول کرد عربستان به کمتر از عقب نشینی ایران در پرونده شیخ نمر رضایت خواهد داد هرچند بپذیرد که حذف اسد را کوتاه بیاید.
--------------------------------------------------------------------
یادداشتها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان میکنند و لزوماً بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.