لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۶:۰۸

آبجیز در واشینگتن؛ «ما زیر زمینی نیستیم»


ملودی و صفورا، خواهران« آبجيز» دخترای خلاق و مهربونی هستند که اگه حال داشته باشن می تونن به هر چيزی بخندن و تو رو هم با خودشون بخندونن.
ملودی و صفورا، خواهران« آبجيز» دخترای خلاق و مهربونی هستند که اگه حال داشته باشن می تونن به هر چيزی بخندن و تو رو هم با خودشون بخندونن.

دريکی از همين روزهای بهاری واشينگتن، برو بچ گروه آبجيز به استوديوی شماره ۴ راديو فردا در واشينگتن اومدند و از خودشون ، کارشون و زندگی گفتند. ملودی و صفورا، خواهران« آبجيز» دخترای خلاق و مهربونی هستند که اگه حال داشته باشن می تونن به هر چيزی بخندن و تو رو هم با خودشون بخندونن.


گفت و گوی ما ازاستوديوبه پيتزا فروشی و از اونجا به کنسرتشون در eye club واشينگتن کشيد و بدون ادعا و در صلح و صفا با چند عکس يادگاری به پايان رسيد. مرد پشت صحنه آبجی ها ، سامان هم در جای جای مکالمه بود و هر جا صحبت از موزيک ويديو ميشد خودشو می انداخت وسط.


صفورا و نوارنده های گروه شما در سوئد زندگی می کنند و ملودی و سامان در آمريکا، به چه ترتيب شما آهنگ های جديدتون رو تمرين می کنيد؟


ملودی: ما که تمرين نمی کنيم!


صفورا: نيازی به تمرين نداريم!


ا...ادعاتون ميشه؟


ملودی: والله خيلی سخته، تا الان اکثر ترانه ها رو اول من شعرشو گفتم وبعد صفورا بر اساس معنی و مفهوم شعر آهنگ رو ساخته و بعد از طريق اينترنت و تلفن با هم در تماس بوديم. هر وقت هم برنامه داريم يکی دو روز قبلش جمع می شيم و تمرين می کنيم ولی تمرين به طور جدی برامون يه روياست...


اولين سی دی تون که دارين ميدين بيرون ۱۲ تا آهنگ داره، بر اساس چه معياری اين آهنگ ها رو گذاشتين کنار هم؟


صفورا: برای اولين سی دی مون بيشتر آهنگ هايی رو انتخاب کرديم که با حال و هوای الانمون نزديکه.


خيلی ها گيج شدن که شما چه جور موزيکی دارين میزنين! اسم اين موزيکی که می زنيد چيه؟


صفورا: ما همه آهنگامون با هم فرق می کنه ، آهنگ هايی داريم که با فلامينگو قاطی شده ، آهنگ هايی داريم که رگه هستند و آهنگ های ديگر...در کل ما می خوايم که متنوع باشيم و از هر جور موزيکی بزنيم، ولی کلا چون ما آدم ها لازم داريم تا برای هر چيزی يه اسمی بزاريم به نظر من شما می تونيد به موزيک ما بگيد World Pop.


خودت چه جور موزيکی گوش ميدی؟


صفورا:من همه چی گوش می دم ولی علاقمند به ريتم های لاتين هستم، دوره های خودمو دارم، تو هر دوره ای به يه چيزی گير می دم.


رو تی شرتت چی نوشته؟


صفورا: نوشته حمام عربی شهر سويا!


تو چی ملودی، چه جور موزيکی بيشتر گوش می دی؟


ملودی:بابا کرم!


تنها که می شی چی گوش می دی؟


ملودی: راستش مدت هاست که موزيک نخريدم ولی منم دوره ای موزيک گوش می دم، الان خيلی متنوع گوش ميدم.ولی خوب ازغربی ها آهنگ های دهه هشتاد، استينگ، پليس، کوئين واز ايرانی ها هم اخيرا به کارهای محسن نامجو علاقمند شدم.


شعراتون انتقادی، اعتراضيه که يه طنزی هم توشه! چرا انتقاد؟ چرا اعتراض؟ و چرا طنز؟


ملودی:در نهايت همه چی تو دنيا يه جک بيشتر نيست ، طنز يکی از راحت ترين راه های ارتباط برقرار کردن با آدم هاست. خيلی از شعرهام مربوط ميشه به اتفاقاتی که دوروبرم داشته می افتاده تو اون برهه ای که شعر رو می گفتم.بيشتر راجع به مسائل انسانی شعر می گم.


چرا وب سايت Abjeez.com که وب سايت رسمی شماست، طرح قاجاری داره؟


ملودِی: می خواستيم فضايی که تو شعرامون هست رو نشون بديم، يه فضای متفاوت از تضاد بين سنت و مدرنيسم.


سامان، موزيک ويديويی رو که ساختی خيلی ها دوست دارن، ايده ش چه جوری به ذهنت رسيد و چه جوری ساختيش؟


ايده که از همون ايده قاجاری وب سايت مياد به همون دليلی که ملودی گفت. من اين ويديو رو ظرف ده ساعت بين دو تا از کنسرت هامون تو سوئد ساختم و دو روزه اديتش کردم. وقتی شروع به فيلمبرداری کردیم نمی دونستم ته ماجرا چی می شه! يعنی سناريوی خاصی نداشتم. يه سری فيلم گرفتم و آخرش تو اديت اينی شد که می بينيد.


تلقيی که از موزيک شما هست، شما رو جزئی از جريان موسيقيايی می دونه که به زيرزمينی در ايران معروف شده. چقدر با اين طرز تلقی موافق هستيد؟


ملودی: ما زير زمينی نيستيم. موزيک زير زمينی هم بستگی داره چه جوری تعبير بشه، توی ايران و خارج از ايران معنای اين جور موزيک فرق می کنه، من خودم راستش هنوز نمی دونم معنای موزيک زير زمينی چيه؟


آنچه به عنوان موزيک زير زمينی تو اين سالها در ايران رايج شده، به گونه ای از موزيک اطلاق می شه که هنوز اجازه رسمی برای نشر نگرفته و اين معنيش اينه که به هر دليلی هنوز نتونسته آلبوم يا رکورد منتشر کنه.


ملودی: از اون نظر ما حا لا حالا ها در ايران زير زمين خواهيم بود چون دو تا زن هستيم که می خونيم و هيچوقت به ما اجازه انتشار در ايران داده نمی شه.


هيچوقت سعی کردين که تو ايران يه سی دی در بيارين؟


ملودی و صفورا و سامان: آرزومون اينه.


شما از بچگی اروپا بودين و او نجا بزرگ شدين و به جای اين که طرف مخاطب اروپايی برين دارين تلاش می کنين تا با مخاطب فارسی زبان ارتباط برقرار کنين، چرا؟


صفورا: هميشه يه قسمتی از ما ايرونيه و ايرونی باقی می مونه، بچه های ايران به شدت تحت فشارهستن و من اينو هر وقت که می رم ايران احساس می کنم. ما امکاناتی در سوئد برامون فراهم بود که الان تونستيم گروه موسيقی خودمون داشته باشيم، کنسرت بديم و ...ما می خوايم که اينو با بچه های ايران تقسيم کنيم.


تنها آهنگی که از سی دی جديدتون ازش تعبير سياسی ميشه، آهنگ دمکراسيه. داستان پيدايش اين اهنگ چيه؟


ملودی: داستانش بر می گرده به انتخابات رياست جمهوری اخير در آمريکا، اين تنها حالتی بود که می تونستم يه ذره خودمو آروم کنم.


چند تا کنسرت تو آمريکا دارين؟


ملودی: سه تا، اوليش البته کنسرت نبود وفقط يه مهمونی برای انتشار اولين سی دی مون قرار بود که باشه ولی ظاهرا داره تبديل به کنسرت ميشه، دوميش تو نيو يورک هست که به دعوت سازمانی به نام Iranian Alliances و تو دانشگاه N.Y.U برگزار می شه و آخريش هم تو سانفرانيسکو هست که يه کنسرت مشترک با گروه کيوسک و به دعوت سازمانی به اسم Beyond Persia هست.


بچه ها خيلی ممنون که دعوت ما رو قبول کرديد و با استوديوی ما در واشينگتن اومديد، براتون آرزوی موفقيت می کنم و اگه حرفی، سخنی دارين لطفا...


ملودی: نهار چی داريم؟


پا نوشت:


همه با هم رفتيم يه پيتزا فروشی زير ساختمون راديو تو خيابون Connecticut، من يه ساندويچ بی مزه خوردم ، صفورا و ملودی با همديگه يه پيتزا ی قورمه سبزی خوردن و سامان هم تمام مدت حرص خورد.


وقتی کنسرت آبجيز زير نورهای نارنجی و سوت و فريا د های « بابات کيه؟» جماعت شروع شد و سامان رو ديديم که عرق ريزان مثل مرغ پر کنده اين طرف او ن طرف صحنه می پريد، فهميدم علت حرص هايی که به جای ناهار خورد چی بود.


توی «باراب بارابه» کنسرت وقتی نورها و آدم ها رو نمی تونستی از هم تشخيص بدی، از چند نفر از طيف های متفاوت سنی راجع به نوع موزيکی که باهاش گاه می رقصيدن و گاه به فکر فرو می رفتن پرسيدم. همه تقريبا يه عکس المل مشترک داشتند، يه ذره به من نگاه می کردند و بعد يه دفعه انگار يه چيزی رو کشف کرده باشن، می گفتن: « باحاله ديگه!»


XS
SM
MD
LG