جمعی از دانشجويان، دانشآموختگان، اعضای هيات علمی و کارکنان دانشگاههای علوم پزشکی ايران در داخل ايران به همراه گروهی از دانش آموختگان اين دانشگاه در خارج، با انتشار بيانيه ای به انحلال دانشگاه علوم پزشکی ايران اعتراض کردند.
امضاکنندگان اين بيانيه، اقدام دولت را تحديد آشکار فضاهای آموزش سلامت در ايران و در تضاد آشکار با قوانين دانستند.
پيشتر، گروهی از اساتيد دانشگاه علوم پزشکی به همراه گروهی از دانشجويان و کارکنان اين دانشگاه با ارسال نامه های جداگانه ای به
محمود احمدی نژاد و کميسيون اصل ۹۰ مجلس، خواستار رسيدگی به انحلال اين دانشگاه شده بودند.
در همين ارتباط، آرش کيا، يکی از دانش آموختگان دانشگاه علوم پزشکی ايران در خارج از کشور، درباره جزئيات بيشتر اين بيانيه اعتراضی با راديو فردا گفت وگو کرده است.
آرش کيا: قسمت اصلی اين بيانيه مربوط می شود به انحلال دانشگاه علوم پزشکی ايران، اما آن چه اکثريت بچه ها را دور هم جمع کرد انحلال يک فضای آموزشی بود، به خصوص فضای آموزشی که مربوط به سلامت جامعه می شود.
ما سعی کرديم با هم انديشی ببينيم اعتراض های ما به چه چارچوبی می رسد. اعتراض های ما مربوط به انحلال دانشگاه علوم پزشکی ايران بود، اين که چرا اين گونه بايد انحلال صورت گيرد و در اصل چرا يک نهاد آموزشی که می تواند نقش مهمی در اجتماعی شدن افراد داشته باشد، بايد منحل شود.
اين فراخوان اينترنتی و بيانيه را چه کسانی امضا کرده اند؟
همان طور که در بيانيه هم ذکر شده، اين بيانيه تلفيقی است از امضای دانشجويان، دانش آموختگان، اعضای هيات علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سراسر کشور.
بيش از ۳۰۰ نفر اين بيانيه را امضا کرده اند که بعضی از آنها حاضر نشدند اطلاعات دقيق خود را ذکر کنند چون درداخل ايران هستند و بعضی ديگر کسانی هستند که درخارج از ايران به سر می برند و اطلاعاتشان را به طور کامل گذاشته اند.
اين بيانيه را به مرجع يا نهادی فرستاده ايد؟
در واقع سه نوع بيانيه صادر شده است، اول بيانيه دانشجويان متحصن که خطاب آن مجلس شورای اسلامی بود. بيانيه دوم را چند روز پيش اساتيد در داخل ايران صادر کردند که خطاب آن رياست جمهوری بود. اما ما هيچکدام از اين دو ارگان را دراين زمينه به رسميت کامل نشناختيم، چون فکر می کنيم يک نهاد آموزشی سرمايه ملی است و مطابق ماده ۴۹ قانون برنامه چهارم توسعه نقش پر رنگی در اين زمينه به هيئت امنای دانشگاه ها واگذار شده است. اما با توجه به اين که هيات امنای دانشگاهها يک چيز صوری (ظاهری) شده و بعضی اعضای آن جزو شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند، بنابراين تصميم بچهها تصميم درستی بود و خطاب ما ملت شريف ايران و جامعه محترم پزشکی است.
اگر پاسخ قانع کننده ای دريافت نکرديد، اقدامات بعدی گروهی که اين بيانيه را امضا کردند چه خواهد بود؟
با توجه به ساختار قدرت استبدادی در ايران ما انتظار دريافت هيچ پاسخی را نداريم و درمرحله بعد می خواهيم از نهادهای بين المللی کمک بگيريم. تمام دانشگاه های ايران و دانشگاه های پزشکی مختلف عضو يک نهاد بين المللی هستند که زيرمجموعه سازمان ملل متحد است.
برنامه ما نامه نگاری با انجمن بين المللی دانشگاه های علوم پزشکی سراسر دنيا است و اين خواست که با توجه به برنامه هايی که سازمان
ملل برای توسعه عمومی کشورها از جمله کشورهای درحال توسعه تدارک ديده، يک برخورد بين المللی دراين ارتباط نشان دهد.
از تاثير انحلال يا به گفته مقام های دولتی ادغام اين دانشگاه بر روی دانشجويان و دانش آموختگان خارج از کشور بگوييد؟
بيشتر دانش آموختگان علوم پزشکی ايران که درخارج از کشور هستند از اين مسئله لطمه می بينند، چون آنها نياز دارند به نامه نگاری های مداوم با دانشگاه علوم پزشکی ايران در سطح کارفرماها که بيمارستان ها يا نظام پزشکی کشورهای مانند آمريکا و کانادا هستند.
وقتی ديگر دانشگاه آنها مشخص نيست، نامه نگاری ها هم نامشخص می شود و دوباره بايد مدرک دانشگاه علوم پزشکی تهران را بگيرند، چون قرار است دانشگاه علوم پزشکی ايران وجود نداشته باشد. تمام اين مسايل سردرگمی وحشتناکی برای کسانی که به هر ترتيب با دانشگاه علوم پزشکی ايران درارتباط هستند به وجود می آورد.
امضاکنندگان اين بيانيه، اقدام دولت را تحديد آشکار فضاهای آموزش سلامت در ايران و در تضاد آشکار با قوانين دانستند.
پيشتر، گروهی از اساتيد دانشگاه علوم پزشکی به همراه گروهی از دانشجويان و کارکنان اين دانشگاه با ارسال نامه های جداگانه ای به
محمود احمدی نژاد و کميسيون اصل ۹۰ مجلس، خواستار رسيدگی به انحلال اين دانشگاه شده بودند.
در همين ارتباط، آرش کيا، يکی از دانش آموختگان دانشگاه علوم پزشکی ايران در خارج از کشور، درباره جزئيات بيشتر اين بيانيه اعتراضی با راديو فردا گفت وگو کرده است.
آرش کيا: قسمت اصلی اين بيانيه مربوط می شود به انحلال دانشگاه علوم پزشکی ايران، اما آن چه اکثريت بچه ها را دور هم جمع کرد انحلال يک فضای آموزشی بود، به خصوص فضای آموزشی که مربوط به سلامت جامعه می شود.
ما سعی کرديم با هم انديشی ببينيم اعتراض های ما به چه چارچوبی می رسد. اعتراض های ما مربوط به انحلال دانشگاه علوم پزشکی ايران بود، اين که چرا اين گونه بايد انحلال صورت گيرد و در اصل چرا يک نهاد آموزشی که می تواند نقش مهمی در اجتماعی شدن افراد داشته باشد، بايد منحل شود.
اين فراخوان اينترنتی و بيانيه را چه کسانی امضا کرده اند؟
همان طور که در بيانيه هم ذکر شده، اين بيانيه تلفيقی است از امضای دانشجويان، دانش آموختگان، اعضای هيات علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سراسر کشور.
بيش از ۳۰۰ نفر اين بيانيه را امضا کرده اند که بعضی از آنها حاضر نشدند اطلاعات دقيق خود را ذکر کنند چون درداخل ايران هستند و بعضی ديگر کسانی هستند که درخارج از ايران به سر می برند و اطلاعاتشان را به طور کامل گذاشته اند.
اين بيانيه را به مرجع يا نهادی فرستاده ايد؟
در واقع سه نوع بيانيه صادر شده است، اول بيانيه دانشجويان متحصن که خطاب آن مجلس شورای اسلامی بود. بيانيه دوم را چند روز پيش اساتيد در داخل ايران صادر کردند که خطاب آن رياست جمهوری بود. اما ما هيچکدام از اين دو ارگان را دراين زمينه به رسميت کامل نشناختيم، چون فکر می کنيم يک نهاد آموزشی سرمايه ملی است و مطابق ماده ۴۹ قانون برنامه چهارم توسعه نقش پر رنگی در اين زمينه به هيئت امنای دانشگاه ها واگذار شده است. اما با توجه به اين که هيات امنای دانشگاهها يک چيز صوری (ظاهری) شده و بعضی اعضای آن جزو شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند، بنابراين تصميم بچهها تصميم درستی بود و خطاب ما ملت شريف ايران و جامعه محترم پزشکی است.
اگر پاسخ قانع کننده ای دريافت نکرديد، اقدامات بعدی گروهی که اين بيانيه را امضا کردند چه خواهد بود؟
با توجه به ساختار قدرت استبدادی در ايران ما انتظار دريافت هيچ پاسخی را نداريم و درمرحله بعد می خواهيم از نهادهای بين المللی کمک بگيريم. تمام دانشگاه های ايران و دانشگاه های پزشکی مختلف عضو يک نهاد بين المللی هستند که زيرمجموعه سازمان ملل متحد است.
برنامه ما نامه نگاری با انجمن بين المللی دانشگاه های علوم پزشکی سراسر دنيا است و اين خواست که با توجه به برنامه هايی که سازمان
ملل برای توسعه عمومی کشورها از جمله کشورهای درحال توسعه تدارک ديده، يک برخورد بين المللی دراين ارتباط نشان دهد.
از تاثير انحلال يا به گفته مقام های دولتی ادغام اين دانشگاه بر روی دانشجويان و دانش آموختگان خارج از کشور بگوييد؟
بيشتر دانش آموختگان علوم پزشکی ايران که درخارج از کشور هستند از اين مسئله لطمه می بينند، چون آنها نياز دارند به نامه نگاری های مداوم با دانشگاه علوم پزشکی ايران در سطح کارفرماها که بيمارستان ها يا نظام پزشکی کشورهای مانند آمريکا و کانادا هستند.
وقتی ديگر دانشگاه آنها مشخص نيست، نامه نگاری ها هم نامشخص می شود و دوباره بايد مدرک دانشگاه علوم پزشکی تهران را بگيرند، چون قرار است دانشگاه علوم پزشکی ايران وجود نداشته باشد. تمام اين مسايل سردرگمی وحشتناکی برای کسانی که به هر ترتيب با دانشگاه علوم پزشکی ايران درارتباط هستند به وجود می آورد.