لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۶:۲۶

جدی‌ترین پرسش‌های روز اقتصاد ایران


نسل کنونی فعالان و مدیران اقتصاد ایران تجربیات متفاوتی را در عرصه اقتصاد تجربه کرده‌اند که قابل مقایسه با تجربه‌های چندین نسل در دیگر ملت‌هاست. ما مردمی هستیم که به نوسانات حاد عادت داده شده‌ایم.

تحلیلگران خود را چگونه باید شناخت؟

بدبینی در اقتصاد، بدترین ویژگی ما و یک تحلیلگر است. بدبینی سبب از دست‌دادن فرصت‌ها می‌شود. بدبینی باعث ترس شده و موجب آن می شود که تغییر روندها را نبینیم و تنها اخبار منفی را بزرگ کنیم.

بدبینی، باریک بینی و ریزبینی به همراه می آورد و ما را ترسو، محتاط ، کم‌صبر و محافظه‌کار می‌کند اما بدبینی در عین حال یک سپر محافظتی ایجاد می‌کند که تضمین‌کننده عقلانیت در بحران است.

تحلیل‌گران بدبین، بهترین افراد برای شناسایی نقاط ضعف‌ها هستند، اما برای سود کردن نباید به تحلیل‌های آنان توجه کرد، زیرا ما را با ترس‌های خود، می‌ترسانند.

بدبین‌ها در روندهای صعودی و رونق‌ها برای کسب سود عقلانی مناسب بسیار کارا هستند، اما در شرایط ثبات بازار، بیشتر خسته‌کننده و از بین برنده اندک امیدها هستند.

آنان در تحلیل‌های خود همیشه از لفظ گذشته و آنچه گفته‌اند، استفاده می‌کنند و کمتر نگاه به آینده دارند، اما خوشبین‌ها دقیقاً عکس این فرآیند هستند.

ارزهای خارجی

پس از ذکر این مقدمه طولانی به عنوان پیش نیاز بحث به سراغ این پرسش برویم که این روزها مدام پرسیده می‌شود: «کاهش قیمت در نرخ ارزهای خارجی تا کجاست و تا کجا پیش می‌رود؟»

کسانی که در اوج افزایش قیمت‌ها به این بازار ورود کرده‌اند، تاکنون ضرری ۴۰ درصدی را متحمل شده‌اند.

دولت، سفته‌بازان بازار ارز و مردم سه نیروی محرک این بازار هستند. در این جایگاه، دولت تمامی سعی خود را برای تثبیت قیمت انجام داده و می‌دهد و به شدت در تلاش است تا با شکستن مرز مقاومت روانی مردم، ارزهای خانگی را به خزانه برگرداند و هرچند که تاکنون در تثبیت قیمت موفق بوده است اما هنوز نتوانسته است دلارهای خانگی را مدیریت کند.

به نظر می‌رسد با ادامه این روند در بهترین حالت، کسانی را که در حالت هیجانی تصمیم می‌گیرند متقاعد به فروش خواهد کرد اما تجربه نشان داده است که شاهین موفقیت بر شانه صبورها می‌نشیند.

همین پرسش نیز در بازار طلا و مصنوعات آن نیز وجود دارد اما چون بازار روان‌تری است از حساسیت کمتری برخوردار است و نباید فراموش کرد روند افزایش یا کاهش در بازار ارز و طلا همسان هستند.

بورس چه خواهد شد؟

اگر روزهای گران‌ترین قیمت ارز را معیار بدانیم شاخص بورس کاهشی ۱۵ درصدی را در همین دوره تجربه کرده است و کماکان بازار در شرایط ابهام به سر می‌برد و افزایش خود را منوط به مشخص‌شدن روندهای جدی در بورس کرده است.

ادامه‌دار شدن سودهای شرکت‌های صادراتی و قیمت حامل‌های انرژی یا بحث سود در سیستم بانکی از جمله این روندهای جدی به شمار می‌روند که البته حالت صبر و انتظار را درپیش گرفته اند.

چه کسی در نزاع قیمت‌ها در بازار کالاها پیروز می‌شود؟

نزاع جدی و بعدی دولت در بازار کالاها و خدمات است و باید دانست که کنترل قیمت‌ها در این بازار، محقق نشده است و تولیدکنندگان و واردکنندگان هنوز نتوانسته اند خود را در برابر نوسانات مصمم کنند.

این بدان معناست که قیمت‌ها کماکان رو به بالا خواهد بود و تا زمانی که دولت نتواند اعتماد مردم را در بازار ارز بدست بیاورد و تمرکز خود را بر روی بازار کالا و خدمات متمرکز کند این مسیر ادامه‌دار خواهد بود و صد البته تصمیمات دولت در بازارها شدیدا متناقض و منوط بر لابی‌گری‌های قدرتمند در ارکان حاکمیت است. به عنوان مثال افزایش رسمی قیمت خودرو یا قیمت بنزین و برنامه‌هایی در این خصوص با تصمیمات کنترل قیمت در دیگر بازارها در تضاد خواهد بود و این تضادها، واگرایی را در بازارها تشدید خواهد کرد.

با بازار مسکن چه کنیم؟

هرچند قیمت‌ها نسبت به چند ماه پیش بالاتر هستند و زمزمه‌هایی از کاهش قیمت به گوش می‌رسد، اما این زمزمه‌ها تاکنون، به صدای رسایی تبدیل نشده‌اند تا در بازار به رکود رفته مسکن افزایش معاملات را شاهد باشیم.

اقتصاد یا سیاست با کدام اولویت؟

نباید فراموش کرد امسال چهلمین سالگرد استقرار حکومتی برخواسته از انقلابی است که یکی از بدترین شرایطش را تجربه می‌کند و مشکلات داخلی و خارجی بیشماری در پیش روی آن وجود دارد. حاکمیت در صدد است تا در آستانه جشن‌های پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ خود را در ابعاد داخلی و خارجی، قدرتمند نشان دهد، از این رو نهایت تلاش خود را خواهد کرد تا در عرصه اقتصاد مسلط باشد و این شاید قطعی‌ترین ثبات در شرایط بی‌ثبات کنونی به شمار آید.

XS
SM
MD
LG