فیلم «زیارتگاه» ساختهٔ عبدالرضا کاهانی در میان ۱۰ فیلم بخش مسابقهٔ جشنواره فیلم ادینبرو ۲۰۲۴ قرار گرفته است؛ جشنوارهای که از جشنوارههای معتبر اروپایی است و امسال در مردادماه هفتادوهفتمین دورهاش برگزار میشود.
این فیلم تازهترین ساختهٔ فیلمسازی است که در دهههای ۸۰ و ۹۰ با ساخت فیلمهای پرتماشاگر و مورد توجهی چون «بیست»، «هیچ»، «اسب حیوان نجیبی است» و «بیخود و بیجهت» نام خبرسازی در سینمای ایران بود.
آقای کاهانی از اواخر دهه ۹۰ کار فیلمسازی را در خارج از ایران دنبال میکند و در این مدت فیلمهای مختلفی ساخته است.
فیلم تازهٔ او داستان یک کارگر مرد میانسال ایرانی به نام نیما است در شهر مونترال کانادا که روزی تصمیم میگیرد یک امامزادهٔ متحرک پشت اتومبیل کاروانش بسازد و با آن به دیدار ایرانیان مقیم کانادا برود تا آنها، به جای مسافرت به ایران، نذورات و صدقههای خود را داخل ضریح امامزادهای واریز کنند که او ساخته است.
اقدام او با استقبال زیادی مواجه میشود و این آغاز تحولات روحی و روانی در نیما است.
نیما صدری و فرهاد زارعی بازیگران اصلی فیلم «زیارتگاه» هستند که در شهر مونترال کانادا فیلمبرداری شده است. این فیلم تا حدودی یادآور برخی ساختههای موفق سازندهاش در ایران چون «اسب حیوان نجیبی است» و «هیچ» است.
عبدالرضا کاهانی در گفتوگو با پادکست «صحنهٔ» رادیوفردا ایدهٔ ساخت این فیلم را برگرفته از اتفاقات سالهای اخیر در زمینهٔ شکلگیری امامزادهها عنوان میکند و میگوید: «من میدیدم در ایران امامزاده همینطور تولید میشود و بیرون از ایران، ایرانیها مسافت زیادی را طی میکنند تا بروند و زیارت کنند. احساس کردم این میتواند بستر خوبی باشد تا کمی مرا برگرداند به فیلمهای گذشتهام که در ایران میساختم.»
آقای کاهانی اعتقادات مذهبی را از زمینههای قابلتوجه برای ساخت فیلم میداند و چنین میگوید:
«ایرانیها با اینکه خیلی ملت فراموشکاری هستند، اما خیلی هم خاطرهبازند. چیزهایی که دوست ندارند را گاهی با علاقه انجام میدهند. شما مثلاً میبینید یک آدم بهلحاظ ظاهری خیلی غیرمذهبی، علاقه به عاشورا و تاسوعا و سایر مراسم مذهبی دارد بهخاطر اینکه بهنظرم ممکن است خاطراتی برایش زنده شود. اینکه ایرانیها نمیتوانند خودشان را از در و دیوار بکنند، همیشه برای من عجیب بوده است. چون من آدمی بودم که هیچ وقت نمیخواستم به در و دیوار بچسبم. من اسم این را اعتقاد نمیگذارم، بیشتر بهنظرم یک جور خاطرهبازی است.»
عبدالرضا کاهانی در سالهای حضور در خارج از کشور چند فیلم ازجمله به زبان انگلیسی ساخته که برخی از آنها پرداخت و زمینههای بسیار متفاوتی از فیلمهای پیشینش دارد. او فیلم «زیارتگاه» را شبیهتر از سایر فیلمهای خارج از ایرانش به شکل و شیوهٔ موردعلاقهٔ فیلمسازیاش میداند و میگوید اگر بخواهد خیلی رها باشد، دوست دارد چنین فیلمهایی با این شخصیتها بسازد.
«وقتی از ایران بیرون آمدم، بهدلیل اینکه تازه میخواستم با شرایط جدید وفق پیدا کنم، ناچار بودم قصههای تراژیکتر کار کنم یا فیلمهای جدیتر از نظر اجرا کار کنم. آن فیلمها شاید فیلمهای من نیست. من تازه با این فیلم انگار خودم را پیدا کردم، گذشتهام را پیدا کردم؛ گذشتهای را که بهدلیل اجبار مهاجرت گم شده بود، پیدا کرد. حالا بعد از چند سال دارم آن چیزی را که میخواهم، پیدا میکنم. حالا شاید این مسیری را که آمدم راحتتر ادامه بدهم.»
بهگفتهٔ عبدالرضا کاهانی، کل فیلم «زیارتگاه» توسط خود او با یک تلفن همراه فیلمبرداری شده و افرادی که تجربهٔ بازی در سینما نداشتند، در آن بازی کردهاند. آقای کاهانی علاوه بر کارگردانی و فیلمبرداری، صدابرداری و تدوین فیلم را هم خودش انجام داده و تنها امور فنی آن با کمک دیگران انجام شده است.
کاهانی دربارهٔ ساخت فیلم به این شیوه چنین توضیح میدهد: «یک رؤیا بود برایم؛ اینکه فیلمی بسازم که هیچکس کنارم نباشد. احساس کردم به کمک تکنولوژی میتوانم بینیاز از همه و همهچیز، راه بیفتم بدون اینکه به سیستم زندگی آدمها دست بزنم، وارد زندگی آنها بشوم. اگر یک گروه بزرگ داشتم، امکان نداشت بتوانم این کار را بکنم.»
عبدالرضا کاهانی با ابراز رضایت از این شیوهٔ فیلمسازی میگوید نام این نوع فیلمسازی را «سینمای یکنفره» گذاشته است:
«خیلی خوشحالم از خودم، چون میخواستم خودم را به خودم ثابت کنم. دوست داشتم بگویم که مردم، من با همان چیزی که شما دارید، میخواهم فیلم بسازم؛ همان موبایل. همهٔ کارهای فیلم را خودم کردم جز پُست پروداکشن (کارهای پس از فیلمبرداری). دارم این را هم ثبت میکنم. اسم این سینما را هم گذاشتهام سینمای یکنفره. از من خواستهاند که این سبک فیلمسازی را هم در یکی از دانشگاههای کبک تدریس کنم.»
عبدالرضا کاهانی در پاسخ به پرسشی دربارهٔ رضایت از این شکل فیلمسازی در خارج از ایران در مقایسه با فعالیتهایش در زمان حضور در ایران به پادکست «صحنه» میگوید: «ایران که بودم، چیزهای مختلف آزارم میداد. همکارانم مرا آزار میدادند بهدلیل اینکه اهل سازش بودند. افراد نزدیکم مرا به وزارت اطلاعات میفروختند تا صاحب فیلمها و پروژههای گران شوند. در ایران برای اکران فیلمهایم میجنگیدم. ناامید نمیشدم اما جایی دیدم باید زندگی هم بکنم. اینها باعث مهاجرت اجباریام شد. از طرفی، یک جا نبودن را از بچگی دوست داشتم. جای ثابت بودن آزارم میدهم.»
سازندهٔ فیلمهایی چون «استراحت مطلق» میگوید از وضعیت فعلی و فعالیتهایش در خارج از ایران راضی است.
«اینکه الان بیرون ایران راضی هستم یا نه، البته که راضی هستم. اگر همه چیز هم در ایران برایم عالی بود، باز هم این کار را میکردم. بیشترین چیزی که خوشحالم میکند این است که خودم را نفروختم. خیلی پروژهها را رد کردم، از وزارت اطلاعات و فارابی و جاهای دیگر. من جیبم خالی بود و اینها را رد میکردم. من سالها است که به همکارانم میگویم به اینها فیلم ندهید. خوشحالم که پیشروتر از همنسلان خودم بودم. من خودم را به خودم ثابت کردم و قدرت خودم را به خودم ثابت کردم. من رضا کاهانیِ زنده هستم.»
فیلم «زیارتگاه» برای نخستین بار در دنیا در بخش مسابقهٔ جشنواره ادینبرو که امسال هفتادوهفتمین دورهاش از ۱۵ تا ۲۱ آگوست (۲۵ تا ۳۱ مرداد) برپا خواهد شد، به نمایش درخواهد آمد. جایزهٔ بزرگ این جشنواره به نام شون کانری، بازیگر مشهور تاریخ سینما، است که زادهٔ همین شهر در اسکاتلند بود.
کاملِ گفتوگو با عبدالرضا کاهانی را میتوانید همینجا هم بشنوید.