اینکه فناوری بازدهی بیشتر شغلها را تقویت میکند یا جایگزین آنها میشود، سالها محل بحث بوده است. اما پژوهشهای تازه نشان میدهد فناوری در چند دهه گذشته بیشتر نابودکننده مشاغل بوده تا خالق آنها.
هوش مصنوعی و رباتیک میتوانند این روند را با شتابی بیشتر ادامه دهند و پیامدهای مهمی برای تورم، نقش دولتها و حتی روابط آمریکا و چین داشته باشند.
هوش مصنوعی در هفتهها و ماههای اخیر جهشی حیرتانگیز را تجربه کرده است؛ بهطوریکه مدلهای پیشرفتهای مثل چتجیپیتی۵ با قابلیتهای چندرسانهای و تحلیل متنی، تصویری و صوتی، در کمتر از چند ماه معادلات مربوط به گروهی از مشاغل را عوض کردهاند.
در طول تاریخ، فناوری معمولاً باعث شکلگیری صنایع جدید شده و کارگرانی که از شغلهای قدیمی کنار گذاشته میشدند، فرصت ورود به عرصههای تازه را پیدا میکردند. امروز حدود ۶۰ درصد مشاغل فعلی در سال ۱۹۴۰ وجود نداشتند؛ در حوزههای حرفهای این رقم به ۷۴ درصد میرسد.
اما آنگونه که خبرگزاری رویترز روز سهشنبه ۲۸ مرداد گزارش داده، پژوهشهای جدید حاکی است که آمریکا به نقطه عطفی رسیده که فناوری بیش از آنکه شغل بسازد، آنها را از بین میبرد.
دیوید آوتور، اقتصاددان امآیتی، میگوید از دهه ۱۹۸۰ مشاغل حذفشده توسط خودکارسازی (خودکار شدن عملیات تولید) بهطور کامل با مشاغل تازه جبران نشده است. او یادآور میشود ماشینهایی که صرفاً قویتر از انسان هستند (مثل تراکتور) بهرهوری را افزایش میدهند، اما ماشینهایی که «باهوشتر» از انسان باشند، جایگزین کارگر میشوند. و هوش مصنوعی بهسرعت در حال باهوشتر شدن از بیشتر انسانهاست.
گزارشهای اوئیسیدی (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) و شرکت PwC (شرکت چندملیتی خدمات شغلی) نیز برآورد کردهاند که بین ۱۵ تا ۳۰ درصد مشاغل در بازارهای توسعهیافته در معرض خودکارسازی هستند.
گزارش جدید مجمع جهانی اقتصاد میگوید سرعت جایگزینی مشاغل با هوش مصنوعی بستگی به میزان داده در دسترس دارد، نه پیچیدگی کار. در صنایعی مثل مالی که دادههای فراوان و سازمانیافته وجود دارد، هوش مصنوعی خیلی سریعتر میتواند کارها را خودکار کند و خطر برای شاغلان بیشتر است. اما در بخشهایی مثل درمان که داده محدودتر و حساستر است، استفاده از هوش مصنوعی دشوارتر و روند جایگزینی کندتر خواهد بود. به این ترتیب، مشاغل در حوزههایی با داده فراوان زودتر دستخوش تغییر میشوند.
از سویی دیگر، وبسایت خبری آکسیوس با اشاره به گزارش «وضعیت هوش مصنوعی در کسبوکار ۲۰۲۵» مؤسسه امآیتی میگوید هوش مصنوعی هنوز جای شغلهای داخلی در آمریکا را نگرفته و بیشتر بهجای نیروی کار برونسپاری و خارجی استفاده میشود. شرکتها به جای اخراج کارکنان، قراردادهای برونسپاری را لغو کرده و از این راه سود مالی کسب میکنند؛ برای نمونه یک شرکت با هزینه ۸ هزار دلار برای یک ابزار هوش مصنوعی سالانه ۸ میلیون دلار صرفهجویی کرده است.
به نوشته این گزارش، در آمریکا در کوتاهمدت تنها ۳ درصد مشاغل در معرض جایگزینی قرار دارند، اما در بلندمدت این رقم میتواند به ۲۷ درصد برسد. با این حال، ۹۵ درصد سرمایهگذاریها در هوش مصنوعی زایشی (مولد) فعلاً بازدهی نداشتهاند.
با این حال گزارشهای اخیر نشان میدهند که هوش مصنوعی در حال رشد سریع، تهدید محسوسی برای مشاغل اداری است؛ اما شغلهای فنی، صنعتی و خدماتی همچنان نسبتاً امن باقی ماندهاند.
تحلیلها حاکی از آن است که مشاغلی نظیر لولهکشی، برقکاری، جوشکاری و کانالکشی کولر که نیاز به حضور فیزیکی و مهارتهای دستی دارند، کمتر در معرض جایگزینی با هوش مصنوعی قرار گرفتهاند و در واقع، تقاضا برای آنها در حال افزایش است.
بسیاری از جوانان امروزی بهدلیل هزینههای بالای تحصیل، عدم امنیت شغلی در مشاغل اداری و تهدید خودکار شدن مشاغل، به سمت مشاغل فنی و حرفهای جذب شدهاند و آموزشهای هنرستانی در حال به دست آوردن محبوبیت و احترام بیشتری در میان این نسل است.
پیامدها
اگر هوش مصنوعی در نهایت شغلزدا باشد، احتمالاً تأثیر ضدتورمی خواهد داشت؛ زیرا بیکاری گسترده تقاضا را کاهش میدهد. همچنین دولتها، بهویژه در آمریکا، ناچار خواهند شد برای انتقال ثروت از صاحبان فناوری به بیکاران بزرگتر شوند.
برندهها نیز کشورهایی خواهند بود که بهتر از دیگران فناوری را خلق کرده و بهکار بگیرند. آمریکا و چین با سرمایهگذاری گسترده در حوزههای فناورانه جایگاه برتری دارند. به همین دلیل، حتی اگر جنگ تجاری دو کشور کوتاه باشد، «جنگ فناوری» میانشان طولانیتر و اثرگذارتر خواهد بود.
این جنگ برخلاف جنگ تجاری، پویا و در حال تحول است و به مزیتهای ثابت کشورها محدود نمیشود.
در نهایت، برخی میگویند خودکار شدن کارها میتواند کاهش نیروی کار ناشی از پیری جمعیت را جبران کند، همانطور که در ژاپن و کرهجنوبی دیده میشود. اما تفاوت در این است که پیری روندی تدریجی دارد، در حالی که تکامل فناورانه با سرعتی تصاعدی پیش میرود. همین شتاب باعث میشود آینده بیشتر به سود فناوری باشد تا نیروی انسانی.