«میباید خودکامگیها را در الواح تاریخ به خطی فناناپذیر از میخی آویزان کرد. آن شاهدان رنجدیده و به خاکخفته اقرار به چیز دیگری هم داشتهاند و آن قدرت رهایبخش کلام و کلمه است»*
انجمن نویسندگان شوروی در دوران پروستریکای گورباچف فرصت را مناسب دید که درباره سرنوشت شماری از نویسندگان ناراضی دوران استالین و بعد از آن و نوع برخورد حکومت با آنها، تحقیق و تفحص کند. کمیسیونی به همین منظور در انجمن تشکیل شد. لازمه تحقیق ولی دسترسی به آرشیوهای کا گ ب بود.
کا گ ب سازمان اطلاعاتی شوروی سال ۱۹۵۴ تأسیس شد و میراثدار وزارت کشور دوران استالین و سازمانهای امنیتی تابع آن بود. پس از بحث و فحص و فشار و چانهزنی کا گ ب و شخص گورباچف صرفاً موافقت کردند که نمایندهای از کمیسیون یادشده به آرشیوها دسترسی داشته باشد و آنها را مطالعه کند، ولی انتشار علنی اسناد قدغن بماند. کا گ ب هر نویسندهای را هم حاضر نبود برای این مأموریت قبول کند و نهایتاً با ویتالی شنتالینسکی موافقت کرد.
عدم معروفیت و آرامی شخصیت ویتالی شنتالینسکی سبب شد که کا گ ب به مأموریت او رضایت دهد. او رسماً عضو انجمن نویسندگان شوروی بود و یکی دو کتاب سفرنامه کممخاطب به سیبری و قطب شمال هم نوشته بود و اشعارش هم چندان بازتابی نیافته بودند. در مسائل اجتماعی هم سری نداشت و کمتر در این مسائل اظهار نظر میکرد. همین خصوصیات سبب شد که کا گ ب چندان از مأموریت او نگران نباشد.
در عمل اما شتالینسکی پیگیرتر و دقیقتر و سمجتر از آن بود که کا گ ب تصور کرده بود. ارعاب و فشار و عدم همکاریها هم مانع کارش نشد. این گونه بود که بسیاری از جزئیات درباره مرگ ماکسیم گورکی را از لابهلای هزاران سند و گزارش بیرون کشید و نشان داد که مأموران استالین او را نکشتهاند، ولی پزشکانی که مشغول مداوای ذاتالریه او بودهاند موظف میشوند که زیاد در مداوا پیگیری نکنند.
با یافتههای شتالینسکی بود که معلوم شد ایزاک بابل، نویسنده نامدار شوروی (از او به فارسی، از جمله «عدالت در پرانتز» ترجمه مژده دقیقی) در خفا به همکاری اطلاعاتی و جاسوسی با مأموران استالین مشغول بود، ولی بعداً خودش هم مغضوب شد، به حبس افتاد و شکنجه شد و نهایتاً در برابر جوخه اعدام قرار گرفت.
و نیز با کندوکاو شنتالینسکی در اسناد کا گ ب بود که ما با نحوه تعقیب قدم به قدم اسیپ ماندلشتام و رنج و حرمان این شاعر و مترجم نامدار شوروی آشنا میشویم و اینکه چگونه استالین با خرسندی پرونده زیر فشارگذاشتن او را شخصاً دنبال کرده است. جزئیات اغلب تکاندهنده سرنوشت نویسندگان و شاعرانی مانند میخائیل بولگانف، بوریس پاسترناک، بوریس پیلنیاک، آندره پلاتونف، آنا آخماتووا، مارینا سوتایاوا، نینا هاگن و فیلسوفی همچون پاوئل فلورنسکی که اسیر ارعاب و چرخ دندههای سازمان امنیت استالین شدند را نیز باید مدیون تلاش و تحقیق شتالینسکی بود. به روایت او از میان دو هزار نویسنده و هنرمند ناراضی شوروی، ۱۵۰۰ نفر جان سالم به در نبردهاند.
مجموعه تحقیق شنتالینسکی که علاوه بر پروتکلهای تعقیب و بازجویی روشنفکران ناراضی آخرین نامهها، شعرها و یادداشتهای آنها را هم در برمیگیرد اولین بار سال ۱۹۹۵ در مسکو منتشر شد و چند سال بعد در ایران نیز با ترجمه غلامحسین میرزا صالح و با عنوان «روشنفکران و عالیجنانان خاکستریپوش» در دو جلد انتشار یافت. این کتاب در فرانسه (ESCLAVOS DE LA LIBERTAD: LOS ARCHIVOS LITERARIOS DEL KGB) مدتها در فهرست پرفروشها بود و در حوزه انگلیسیزبان (Arrested Voices. Resurrecting the Disappeared Writers of the Soviet Regime) و آلمانیزبان (Das auferstandene Wort) هم با خوانندگان زیادی یافت.
شنتالینسکی شماری از اسناد و مدارک مربوط به یاکوف آگرانوف، افسر سازمان اطلاعاتی دوران استالین که نقشی محوری در تعقیب و سرکوب نویسندگان و هنرمندان ناراضی داشت را نیز منتشر کرده است.
در این سالهای آخر شنتالینسکی با انجمن مموریال که کارش بررسی سرکوبها در دوران شوروی است همکاری داشت و دائم در موزه گولاگ در مسکو سخنرانی میکرد. اغلب هم این هشدار ورد زبانش بود که بیاعتنایی بخش قابل اعتنایی از جامعه روسیه به جنایات دوران استالین و تلاشی که این مردم و حکومت کنونی در نسبیکردن آن جنایات میکنند خطر بزرگی برای تقویت روح ضعیف دمکراسی و رعایت ارزشهای انسانی در جامعه روسیه است.
شنتالینسکی اواخر ماه ژوئیه امسال در بیمارستانی در مسکو در سن ۷۹ سالگی چشم بر جهان فروبست.