علیاکبر محتشمیپور، یکی از مهرههای نزدیک به آیتالله خمینی در زمان اقامت او در عراق و از بانیان تشکیل سازمان شیعی حزبالله لبنان که سابقه وزارت کشور جمهوری اسلامی را هم داشت، در ۷۵ سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.
علیاکبر محتشمیپور که نام او در عرصهٔ سیاسی بیشتر از هر چیز با «حزبالله لبنان» پیوند خورده بود، در سالهای گذشته اغلب در عراق اقامت داشت و حدود سه هفته پیش در پی ابتلا به کرونا به ایران منتقل و در بیمارستان خاتمالانبیا بستری شده بود.
پیشتر، حسین شیخالاسلام از بانیان مهم حزبالله لبنان و سپس محمد حجازی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و مرتبط با حزبالله لبنان بر اثر سکتهٔ قلبی ناشی از ابتلا به بیماری کرونا درگذشته بودند.
حزبالله لبنان نیز هفتهٔ پیش خبر ابتلای حسن نصرالله، دبیر کل این سازمان، به ویروس کرونا را رد کرد و مدعی شد که او دچار بیماری ریوی بوده و اکنون بهبود یافته و در روزهای آینده یک سخنرانی خواهد داشت.
علیاکبر محتشمیپور در یک گفتوگوی کمسابقه در سالهای اخیر با ابراز دلسردی و ناخشنودی از برخی امور در جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده بود که زندگی در نجف عراق و ادامهٔ تحصیلات دینی در حوزه علمیه نجف را بر ایران ترجیح میدهد و تنها گاهی برای دیدوبازدید بستگان به ایران بازمیگردد.
او که عضو «مجمع روحانیون مبارز» هم بود، پس از رویدادهای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ و حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد آن انتخابات که به آنها نزدیک بود، برای رفتن از ایران تمایلاتی نشان داده بود ولی نیت خود را در سالهای بعد عملی کرد.
برای محتشمیپور زندگی دور از ایران و از جمله در نجف تازگی نداشت. او از زمانی که آیتالله خمینی در دوران تبعید خود از ایران در این شهر مذهبی عراق اقامت داشت، نزد او میرفت و نمایندهٔ ویژهٔ او در برقراری ارتباط با شمار زیادی از مهرههای فعال وقت حامی فلسطینیان و نیز شیعیان لبنان بود.
علیاکبر محتشمیپور تا پیش از روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران، میان سوریه و لبنان نیز رفتوآمد دایمی داشت و یکی از مهرههای مهم برای پیشبرد اهداف آیتالله خمینی در قبال منطقه و ایران محسوب میشد. او روایت این فعالیتهای طولانی و چندساله را در کتب خاطرات و نیز در مصاحبههای متعدد بیان کرده است.
محشتمیپور بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران به مقام سفارت در سوریه و نیز وزارت کشور رسید و همچنین دو دوره نمایندهٔ مجلس بود، اما همواره یکی از مهمترین مقاطع فعالیت خود را تلاشش برای تشکیل پایههای سازمان حزبالله لبنان میدانست.
او در مصاحبه با نشریه «شاهد یاران» در مورد شکلگیری حزبالله لبنان یادآوری کرده بود که با سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب که از نیروهای اولیه در برپایی حزبالله در کنار نیروهای ایرانی بودند، از زمان حضور مشترکشان در نجف آشنایی داشت.
در آن سالها امام موسی صدر مهمترین مهرهٔ شیعی در لبنان بود و جنبش شیعهٔ امل نیز که مصطفی چمران در آن نقش مؤثری داشت، بر امور و فعالیتهای دیگر در لبنان سایه انداخته بودند. از این منظر، علی اکبر محتشمیپور و سایر حامیان فعال آیتالله خمینی در مراودات در قبال لبنان با سازمان امل و نیروهای آن نیز همکاری نزدیکی داشتند.
برخی تقابلها در میان حامیان آیتالله خمینی و امام موسی صدر بعدها در عرصهٔ داخلی جمهوری اسلامی ایران نیز نمود و عینیت بیشتر یافت و به شکاف حاکمیتی و تشکیل جناحبندیهای درون حکومتی مبدل شد که تا به امروز بر نظام ایران اثر گذاشته، اما آنچه بر سر آن اختلافی ندارند، حمایت از حزبالله، طفل پاگرفته از تفکر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، است.
در جریان حملهٔ ارتش اسرائیل به لبنان به فرماندهی آرئیل شارون در بهار سال ۱۳۶۱ با این هدف که نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین را از لبنان دور کند، ایران که خود درگیر جنگ با عراق شده بود، نخستین نیروهای نظامی ارتشی و سپاهی را راهی لبنان کرد.
علیاکبر محتشمیپور گفته بود که اعزام این نیروهای اولیه نتیجهٔ دیدارهای علیاکبر ولایتی و محمد سلیمی، وزیران خارجه و دفاع وقت، بود که به مدت یک هفته در دمشق با حافظ اسد، رهبر وقت سوریه، مشغول رایزنی بودند.
با این حال زمانی نیروهای ایران وارد منطقه شدند که دیگر آتشبس اعلام شده بود و سوریه و لبنان نیز آن را پذیرفته بودند و دیگر رسماً جنگی وجود نداشت و در برابر، اسرائیل بخش مهمی از اهداف خود را تأمین کرده بود و تا قلب بیروت و سراسر بقاع لبنان را در دست داشت.
بهگفتهٔ محتشمیپور، پس از آن نیروهای ایرانی و همفکران آنها درصدد برآمدند یک تشکیلات جدید برپا کنند که «هرکس که بخواهد در چارچوب تفکرات امام و صرفاً برای جنگ با اسرائیل و نیروهای بیگانه در لبنان تا آزادی لبنان و فلسطین بجنگد»، وارد این تشکیلات شود.
او گفته بود که شخصاً با اسمهایی که برای این تشکیلات جدید ارائه شده بود، مخالفت کرده و استدلال کرده بود که باید تنها نام حزبالله بر آن نهاده شود که بهگفتهٔ او «زیباترین نام هم بود».
محتشمیپور از نقش خود در شکلگیری دورههای آموزشی اولیه که حسن نصرالله نیز از نخستین کارآموزان آن بودند، همواره با افتخار زیاد یاد میکرد و میگفت مدتی بعد که حسن نصرالله برای تحصیل در حوزهٔ علمیهٔ قم به ایران رفته بود، او با اصرار سید عباس موسوی که بعدها خود دبیرکل حزب الله شد، به لبنان برگردانده شد تا به پیشبرد امور حزبالله کمک کند. اسرائیل مدتی بعد سید عباس را کشت و سید حسن بر مسند رهبری حزبالله تکیه زد.
علیاکبر محتشمیپور در نقش اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه برای تقویت حزبالله فعالیت بسیاری کرد. او در زمان سفارت در دمشق، ظاهراً به دلیل همین فعالیتها، در پی انفجار یک بمب که با بسته برایش ارسال شده بود، زخمی و معلول شد، اما این امر باعث توقف فعالیتهای او نشد.
با همهٔ این اوصاف، محتشمیپور سالها بعد در نتیجهٔ یک سلسله رویدادهای داخلی حکومت ایران و تشدید درگیریهای جناحی که به تضعیف «مجمع روحانیون مبارز» منجر شد، قدر و منزلت خود را تا حد زیادی از دست داد و از جمله حدود ۱۲ سال پیش از ریاست کمیتهٔ حمایت از فلسطین نیز در ادامهٔ رویدادهای تحقیرآمیزی کنار گذاشته شد. ولی همچنان از نقش خود در ایجاد «محور مقاومت» با رویکرد ضدیت با اسرائیل دفاع میکرد و با تحسین زیاد از حسن نصرالله سخن میگفت.
علیاکبر محتشمیپور بعد از جنگ ۳۴ روزه ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان در سال ۲۰۰۶، گفته بود که حسن نصرالله «میتواند صدها میلیون جوان را در کشورهای دنیا به خود جذب کند» و باید تلاش کرد تا «حزبالله شعبههای متعدد در جهان برقرار و اعلام موجودیت کند».
حزبالله از نیت و اقدام شماری از مقامات ارشد وقت جمهوری اسلامی ایران برخاست و قوام یافت و در لبنان نیز به سازمانی فراگیر مبدل شد که از بازیگران اصلی صحنهٔ سیاست و زندگی در این کشور است.
حزبالله و حامیانش در لبنان و منطقه مدعیاند که هرقدر که کشورهایی در غرب و در جامعهٔ جهانی این سازمان را تروریستی دانسته و راه آن را سد کردهاند، این سازمان توانسته قویتر شود و فعالیت خود را ادامه دهد. اما این دیگر تنها غرب نیست که حزبالله را تروریستی میداند بلکه در سالهای اخیر شمار زیادی از کشورهای آمریکای لاتین و همچنین امیرنشینهای خلیج فارس نیز این سازمان را در سیاههٔ سازمانهای تروریستی قرار دادهاند.
حسن نصرالله هرچند از زمان جنگ ۱۵ سال پیش اسرائیل با سازمان او ناچار به زندگی مخفی است، اما هنوز نیز مدعی پیروزی گروه خود و دیگر مهرههای «محور مقاومت» در برابر اسرائیل است و کماکان به گسترش و تقویت حزبالله، از جمله با حمایتهای مادی و نظامی ایران، ادامه میدهد.
پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در دی ماه ۱۳۹۸ بهدستور دونالد ترامپ، گوشههای دیگری از روابط بسیار نزدیک سپاه پاسداران با حزبالله لبنان برملا شد.
با این حال معلوم نیست حسن نصرالله در این سالها با علیاکبر محتشمیپور که از بانیان سازمان متبوع او بود ولی در دههٔ اخیر به صفِ راندهشدگان از ساختار حکومت ایران پیوسته بود، چه نوع روابطی داشت.