آمارهای رسمی میگویند چند سالی است که میزان ترک تحصیل دانشآموزان پسر از دانشآموزان دختر بیشتر است، اما وزیر اسبق آموزش و پرورش از پیشی گرفتن دوبارهٔ آمار ترک تحصیل دختران از پسران خبر داده و از آن بهعنوان زنگ خطر یاد کرده است؛ موضوعی که میتواند عواقب اجتماعی بسیاری هم داشته باشد.
سیدمحمد بطحایی، رئیس سازمان امور اجتماعی کشور و وزیر پیشین آموزش و پرورش، بهمن ماه امسال با اشاره به اینکه «آمار ترک تحصیل در دانشآموزان دختر بیشتر است»، افزود «متأسفانه این عدد در میان دانشآموزان دختر عدد قابلتوجهی است و این برای ما یک زنگ خطر است». البته او نه از جزئیات آمار سخنی گفت و نه منبع آمار خود را اعلام کرد.
مرکز پژوهشهای مجلس میگوید فقر اقتصادی، فرهنگی و تبعیض جنسیتی، از اصلیترین عوامل ترک تحصیل دانشآموزان است. بررسیهای رادیوفردا نشان میدهد غیر از عوامل اقتصادی، «بیانگیزگی» از مهمترین دلایل ترک تحصیل است.
سیر صعودی ترک تحصیل دانشآموزان
طبق گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، در سال تحصیلی ۹۴-۹۵، حدود ۷۷۷ هزار نفر از تحصیل باز ماندند. این روند سالانه رشد صعودی داشته، چنانکه با رشد ۱۷ درصدی، در سال ۱۴۰۰-۱۴۰۱ به ۹۱۱ هزار نفر رسید. بیشترین آمار بازماندگان از تحصیل مربوط به مقطع متوسطه دوم است. به گفته عباس بیات، مدیرکل دفتر آموزشهای فنی و حرفهای و کاردانش وزارت آموزش و پرورش، بهطور میانگین سالانه بین ۵ تا ۷ درصد از دانشآموزان پایه نهم به دهم نمیروند.
بیشترین آمار ثبتشده از بازماندگان تحصیل مربوط به سالهای ۹۹ تا ۱۴۰۳ است. عامل این میزان ترک تحصیل، همهگیری کرونا اعلام شد. رشد صعودی ترک تحصیل که از سال ۹۵ شروع شده، همچنان ادامه دارد.
گزارش تابستان ۱۴۰۳ مرکز آمار نشان میدهد نزدیک به یک میلیون نفر (۹۹۲ هزار و ۵۲۱ نفر) از تحصیل در مقاطع مختلف بازماندهاند. بیشترین آمار مربوط به استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی است.
مهرماه سال گذشته، فاروق اعظمی، نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانها، اعلام کرد: «سالانه ۳۰ درصد دانشآموزان این استان به دلیل کمبود و هزینههای میلیونی سرویس مدارس مجبور به ترک تحصیل میشوند. این تعداد دانشآموز هم به ۱۵۰ هزار بازمانده از تحصیل اضافه میشوند.»
فروردین امسال، مرکز آمار اعلام کرد در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲، حدود ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر از تحصیل بازماندند. ۱۵ تا ۱۷ سالهها پرچمدار بازماندگان بودند. تعداد جمعیت محصلان این دوره سنی سه میلیون و ۵۵۲ هزار و ۸۸۹ نفر بوده که ۵۵۶ هزار و ۹۹۴ نفر از آنها ترک تحصیل کردهاند. ۲۹۵ هزار و ۱۰۱ نفر از بازماندگان از تحصیل در این مقطع را پسران و ۲۶۱ هزار و ۸۹۳ را دختران تشکیل میدهند.
در حالی که آمار منابع مختلف، عدد یک میلیون نفر را نشان میدهد، آذرماه امسال، فرشاد ابراهیمپور، نماینده مجلس دوازدهم، به وبسایت دیدهبان ایران، گفت: «آمار واقعی دانشآموزانی که موفق به ثبتنام در مدارس نشدهاند حدود دو میلیون دانشآموز است.»
تغییر جنسیتی ترک تحصیل
در صورتی که مبنا را مرکز آمار قرار دهیم، در سال تحصیلی ۰۳-۱۴۰۲ تعداد ۹۹۲ هزار و ۳۲۱ کودک از تحصیل بازماندهاند که ۵۴۳ هزار نفر آنها پسر و ۴۵۱ هزار نفر نیز دختر بودهاند.
جدا از اینکه این آمار بالاترین رقم از سال ۱۳۹۵ تا کنون بوده، روند جنسیتی ترک تحصیل را نیز تغییر داده، بهطوری که از سال ۱۴۰۰ معمولاً تعداد دختران بازمانده از تحصیل بیشتر از پسران بوده اما حالا این روند برعکس شده و درصد ترک تحصیل پسران به ۵۵ درصد رسیده است.
این در حالی است که بطحایی، رئیس سازمان امور اجتماعی کشور، میگوید ترک تحصیل دختران اخیراً رکورد زده است.
فقر و ازدواج، ریشههای ترک تحصیل دانشآموزان
طبق دستهبندی مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۳۹۹، حدود ۷۰ درصد کودکان بازمانده از تحصیل در دهک یک تا پنج قرار داشتهاند و دهک دوم با ۲۲ درصد بیشترین سهم را داشته است. در میان استانها نیز، سیستان و بلوچستان با بیش از ۷۳ درصد بیشترین نرخ را داشته است.
سازمان معلمان ایران و مجمع فرهنگیان ابتدای سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳، در بیانیهای، علت ترک تحصیل دانشآموزان را گسترش شکاف طبقاتی، فقر و بیعدالتی در نظام آموزشی معرفی کرد.
وزیر اسبق آموزش و پرورش نیز، یکی از اصلیترین دلایل ترک تحصیل را وضعیت اقتصادی و معیشتی دانسته است.
مالک کاظمی، کارشناس آموزشی در استان سیستان و بلوچستان، آمار بالای ترک تحصیل دختران در این منطقه را تأیید میکند و به رادیوفردا میگوید: «بیشترین تعداد ترک تحصیل بعد از دوره متوسطه اول انجام میشود.» او ازدواج زودهنگام دختران و نبود مدارس متوسط دوم در برخی مناطق را از جمله دلایل ترک تحصیل دختران عنوان میکند.
دخترانی که به دلیل نبود امکانات مجبور به ترک تحصیل میشوند، «بعد از خانهنشینی یا در سن پایین ازدواج میکنند و یا ضمن انجام کارهای خانه ممکن است سوزندوزی کنند. این فعالیت اقتصادی صرف تأمین معاش خانواده میشود.»
در این مناطق، پسران از این دوره به دلیل سرپرستی خانواده یا اشتغال در بخش کشاورزی یا به عنوان سوختبر ترک تحصیل میکنند. آمار ترک تحصیل در منطقهٔ او بیشتر مربوط به روستاها و حاشیه شهرها است؛ مناطقی که عمدهٔ دانشآموزان شناسنامه ندارند.
طبق قانون کنوانسیون حقوق کودک که جمهوری اسلامی نیز به آن پیوسته، تحصیل حق کودکان ۶ تا ۱۸ سال است و دولتها باید شرایط تحصیل رایگان کودکان را فراهم کنند. غیر از دسترسی اجباری و رايگان تحصيل ابتدائی برای همگان، در موارد لزوم، ضمن ارائه آموزش و پرورش رايگان، كمکهای مالی لازم را برای دسترسی آسان به آموزش عالی برای همگان را باید فراهم کند و با روشهای مختلف مانع از غيبت و ترک تحصیل آنها تا ۱۸ سالگی شود.
روز ۳۱ شهریور ماه سال جاری، خبرگزاریهای کشور بهنقل از محمد علویتبار، معاون سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، خبر دادند که «۸۹۰ هزار دانشآموز کتابهای درسی خود را سفارش ندادهاند و از این میان تنها صد هزار نفر در مدارس ثبتنام کردهاند».
با توجه به آمارهای موجود، جمهوری اسلامی، غیر از ناتوانی در جذب کودکان برای تحصیل، در نگه داشتن آنها در مدارس نیز موفق نبوده است.
دانشآموزان انگیزهٔ تحصیل ندارند
انتشار نتایج آزمون ۲۰۲۳ تیمز مشخص کرد که سواد دانشآموزان ایرانی تحلیل میرود، به طوری که عملکرد دانشآموزان ایرانی در دروس علوم «ضعیف» و ریاضی «نامطلوب» توصیف شد. بخشی از این وضعیت میتواند به دلیل کیفیت مدارس و یا استفاده از شیوههای سنتی و غیرکاربردی باشد.
اتفاقاً بطحایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش، نیز گفته است: «فرزندان ما در مدرسه نکاتی آموزش میبینند که بخش عمده آن مورد نیاز آنها نیست و احساس میکنند وقت و عمرشان تلف میشود.»
این جملهای است که ترانه ۱۶ ساله هم میگوید؛ دانشآموزی با معدل ۲۰ که به نظرش درسها هیچ کاربردی در زندگی او ندارند. او به رادیوفردا میگوید: «آدمهای زیادی دانشگاه رفتند و در نهایت به هیچ جا نرسیدند. در عوض، خیلیها بدون دیپلم درآمد میلیاردی دارند.» مثالهای او بلاگرهای اینستاگرام است که مدام دنبالکنندگان خود را تشویق به خرید پکیچهای آموزشی و شروع کار و کسب درآمد میلیاردی در شبکههای اجتماعی میکنند.
رأیا و سحر دو دانشآموز ۱۶ ساله هستند که امسال ترک تحصیل کردند. خانم صالحی، مدیر مدرسهٔ این دو دختر میگوید: «آنها در بین ۲۰۰ دانشآموز نمراتشان همیشه در پایینترین سطح قرار داشت.» آبان ماه امسال آنها همراه خانوادههایشان برای گرفتن پرونده تحصیلی مراجعه کردند.
خانم صالحی به رادیوفردا میگوید: «تلاش کردیم آنها را از این کار منصرف کنیم، اما به نظر میرسید خانوادهها نیز با آنها همدل بودند.» یکی از دختران در حال گذران دوره آرایشگری است و دیگری خانهنشین شده است.
او والدین و فقر فرهنگی آنها و شبکههای اجتماعی را عامل بیانگیزگی دانشآموزان نسبت به تحصیل میداند. بهگفتهٔ او، والدین همهٔ امکانات را در اختیار بچهها قرار میدهند و آنها هیچ دلیلی برای تلاش ندارند. از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی مدام در حال رؤیافروشی هستند و بچهها تنها به دنبال درآمدهای جادوییاند و ارزش تحصیل از بین رفته است.
ملغمهٔ فقر و بیانگیزگی
عباس بیات، مدیرکل دفتر آموزشهای فنی و حرفهای و کاردانش وزارت آموزش و پرورش، گفته است که «هر سال بین ۵ تا ۷ درصد دانشآموزان پایه نهم به دهم نمیآیند.» ثمینا، فعال زنان در استان خوزستان، مجموعهای از دانشآموزان دختر را میشناسد که به دلایل اقتصادی، ازدواج زودهنگام و یا فقدان انگیزه ترک تحصیل میکنند. او به رادیوفردا میگوید: «تأمین معاش اولویت اول خانوادهها است. در شرایط اقتصادی سخت، یکی از راههای صرفهجویی ممانعت از تحصیل بچهها است. البته در برخی مناطق نیز زیرساختهای تحصیلی بهخصوص برای دختران وجود ندارد و آنها چارهای جز ترک تحصیل ندارند.»
بهگفتهٔ او، تأمین هزینههای تحصیلی گاهی ماهانه دو تا چهار میلیون تومان آب میخورد و برخی خانوادهها قید تحصیل فرزندانشان را میزنند. نمونهٔ آن ماهک ۱۵ ساله است که مجبور به ترک تحصیل و دستفروشی شده است.
بیانگیزگی دلیل دیگر دانشآموزان برای ترک تحصیل است. بهگفتهٔ ثمینا، برخی دختران بعد از ترک تحصیل به عنوان باریستا (متصدی کافه) یا آرایشگر شروع به کار میکنند. به اعتقاد او، خانواده کارکرد خود را از دست داده و در مقابل خواست بچهها که تحصیل را ارزش نمیدانند، توان مقاومت ندارد.
بدون در نظر گرفتن جنسیت، رشد صعودی ترک تحصیل دانشآموزان در ایران میتواند آیندهٔ کشور را در شرایط مخاطرهآمیزی قرار دهد. دلایل اقتصادی و فرهنگی آن مشخص است، اما آمارها نشان میدهد اصلاحی برای هیچ کدام انجام نشده و احتمالاً رشد صعودی ادامهدار خواهد بود.