لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۱۰

آیا نشانه‌هایی از تمدن‌های فوق پیشرفته در آسمان دیده شده است؟


گروهی از دانشمندان اخیراً فهرستی شامل هفت ستاره تهیه کرده‌اند که ممکن است میزبان سازه‌های دایسونی در اطراف خود باشند. آیا تفکر مربوط به سازه‌های دایسون ممکن است کلید یافتن حیات هوشمند فرازمینی باشد؟

در سال ۲۰۱۵ میلادی ستاره‌ای در فاصلۀ هزار و ۴۷۰ سال نوری از زمین توجه دانشمندان و رسانه‌های جهان را به خود جلب کرد؛ ستاره‌ای کم‌سو که در راستای صورت فلکی دجاجه (ماکیان) قرار دارد و در فهرست‌های ستاره‌شناسی به نام ستارۀ KIC 8462852 ثبت شده اما عمدتاً آن را با نام مستعارش یعنی ستارۀ تابی (Tabby) می‌شناسند.

رصدهایی که از این ستاره صورت گرفت، نشان از تغییرات غیرعادی در نور دریافتی از آن داشت. این تغییرات غیرعادی ولی منظم نشانه‌ای از این بود که اجرامی در حال گردش به دور این ستاره هستند؛ اجرامی بزرگ و هماهنگ باهم که توانایی ایجاد کسوف‌های متوالی در اطراف ستاره دارند.

شکل و تناوب این تغییرات نوری با تغییراتی نوری ستاره‌های دوردستی که به دلیل گذر سیاره‌ای یا سیاره‌هایی در اطراف آن‌ها صورت می‌گیرد، سازگاری نداشت. یکی از دلایل این ناسازگاری، تناوب یکسان این افت‌وخیزهای نوری بود که نشان می‌داد اجرامی که باعث این افت نوری می‌شوند، همگی در یک مدار در اطراف ستاره قرار دارند.

چه چیزی عامل این افت‌های غریب نوری در اطراف ستارۀ تابی بودند؟

ریشه‌های حباب‌های مصنوعی در اطراف ستاره‌ها

در سال ۱۹۳۷ اولاف استپلدون، نویسندۀ آثار علمی تخیلی، داستانی به نام ستاره‌ساز را منتشر کرد؛ داستانی که بعدتر آرتور سی کلارک، نویسندۀ سرشناس و یکی از آینده‌نگران دوران ما آن را یکی از خلاقانه‌ترین آثار ادبیات علمی تخیلی نامید. در این کتاب، اولاف ستاره‌ای را تصویر می‌کرد که اطراف آن را سازه‌ای عظیم و دست‌ساز فرا گرفته است.

در سال ۱۹۶۰ میلادی، فیزیکدانی به نام فریمن دایسون تحت‌تأثیر این داستان و با الهام از آن در مقاله‌ای تحت عنوان «جستجو برای منابع مصنوعی تابش‌های فروسرخ» سعی کرد نشان دهد که تمدنی فوق‌العاده هوشمند و پیشرفته از نظر فناوری، با توجه به نیاز بالایی که به استفاده از انرژی دارد، ممکن است با ساخت چنین سازه‌ای عظیمی در اطراف ستارۀ مادر به برداشت انرژی خورشیدی و انتقال آن به سیاره یا سیاره‌های موردنظر خود بپردازد.

فریمن دایسون
فریمن دایسون

از آن ‌پس این طرح و چنین سازه‌ای سازۀ دایسون نامیده شد.

اگر چنین سازه‌ای واقعاً در اطراف ستاره‌ای دوردست ساخته‌ شده باشد، برای ناظری که از فاصله‌ای دوردست و مثلاً از فاصلۀ هزار سال نوری به آن می‌نگرد، قابل‌مشاهده نیست. اما بر اثر کسوف‌های جزئی که عبور هر یک از قطعات این سازه از مقابل خط دید ما و ستاره مادر ایجاد می‌کند، ما می‌توانیم شاهد افت‌وخیزهای نوری متفاوتی در نور ستاره باشیم که به شکل هماهنگ و با تناوبی یکسان تکرار می‌شوند؛ شبیه به آن چیزی که در رصدهای مربوط به ستارۀ تابی آن را مشاهده کردیم.

دایسونی‌های بیشتر

خبر مشاهدۀ افت‌های نوری ستارۀ تابی باعث شد بحث‌های زیادی دربارۀ ماهیت این افت‌وخیزها در مجامع علمی و میان افکار عمومی شکل بگیرد. آیا ما بالأخره نشانی از تمدنی هوشمند و بسیار پیشرفته‌تر از خود پیدا کرده‌ایم؟

جامعۀ علمی به‌طور جدی با شک و تردید به این گزینه نگاه می‌کند و دلیلش توضیحات محتمل دیگری است که برای این پدیده وجود دارد؛ اما این باعث نشده چنین احتمالی به‌طور کامل کنار گذاشته شود.

حالا گروهی از دانشمندان فهرستی از هفت ستاره را تهیه کرده‌اند که ممکن است میزبان چنین سازه‌هایی در اطراف خود باشند.

همۀ این ستاره‌ها،بر اساس داده‌های پیشین رصدهای فروسرخ تهیه‌شده، مربوط به ستاره‌های معروف به کوتوله‌های ردۀ M هستند؛ ستاره‌هایی که جرم آن‌ها حداکثر ۰.۴۵ درصد جرم خورشید و حداقل ۰.۰۷ درصد جرم خورشید است و شعاع متوسط آن‌ها تنها حدود ۰.۳ شعاع خورشید ما است.

دلیل انتخاب این ستاره‌ها برای بررسی به دلیل این بود که با کمک ابزارهای موجود، میزان تابش‌های فروسرخ مربوط به این ستاره‌ها در حدی قرار دارد که می‌توان امکان وجود چنین سازه‌ای در اطراف آن‌ها را تعیین کرد.

آیا واقعاً نشانه‌های هوشمندان فرازمینی را یافته‌ایم؟

مفهوم سازه‌های دایسونی اگرچه تصویر جذابی از آیندۀ تمدن نیازمند انرژی را رسم می‌کند و روی کاغذ می‌تواند یکی از توجیه‌های مشاهدۀ چنین اختلالات نوری در اطراف ستاره‌های دوردست باشد، اما نقدهای جدی و مهمی هم به آن وارد است.

بخشی از این نقدها به تفسیر ماهیت منحنی‌های نوری این ستاره‌ها مربوط می‌شود. اگرچه ما هنوز تفسیر دقیق و مورد اجماعی درباره آن نداریم، اما برخی توضیحات طبیعی و محتمل‌تر برای آن وجود دارد.

برای مثال ستاره‌ای را در نظر بگیرید که به دلیلی سیاره‌ای در ردۀ خانواده‌های مشتری‌های داغ (سیاره‌هایی با جرم بیشتر از مشتری که در فاصلۀ نزدیکی به ستاره مادر در حال گردش هستند) در اثر برخورد با جرمی دیگر یا نزدیک شدنِ بیش ‌از اندازه به ستارۀ مادر دچار انفجار درونی شده باشد و حالا ابری – همانند حلقه‌های سیاره زحل در منظومۀ شمسی – در اطراف ستارۀ مادر خود ایجاد کرده‌اند. قطعات بزرگ‌تر باقی‌مانده از چنین بقایایی ممکن است منحنی‌های نوری مشابهی را در نور ستاره ایجاد کنند.

همین‌طور امکان وجود ابری از هسته‌های دنباله‌دارها که به دلیل ویژگی‌های گرانشی در مدارهایی نزدیک‌تر به ستاره به ثبات و پایداری مداری رسیده‌اند، می‌تواند توجیه دیگری برای این منحنی‌ها باشد.

آیا تمدن پیشرفته نیازمند سازۀ دایسونی است

اما فارغ از بحث تفسیر این منحنی‌های نوری، آیا چنین سازه‌هایی مسیر مناسبی برای تمدن‌های پیشرفته به شمار می‌روند؟

ساخت چنین سازه‌ای اگر صرفاً برای به دست آوردن و دِرو کردن انرژی خورشید باشد، خود نیازمند صرف انرژی فوق‌العاده بالایی است که شاید فراتر از توان تمدنی مواجه با بحران انرژی باشد. از سوی دیگر، منابع اولیه برای چنین طرحی شاید نیازمند استخراج از سیاره‌ها، اقمار و سیارک‌های آن منظومه باشد که خود به معنای صرف انرژی فوق‌العاده بالا است.

از سوی دیگر، فرض این‌که تمدنی فوق هوشمند در آینده ناچار به تهیۀ انرژی به این روش خواهد بود، شامل این فرض است که ما باید بحران امروز انرژی زمین را به همۀ تمدن‌های ممکن تعمیم بدهیم. آیا تمدن فوق‌العاده پیشرفتۀ آینده ترجیح خواهد داد – با توجه به توان فناوری – چنین سازۀ عظیمی بسازد یا با مهار جمعیت بر مبنای نیاز و موجودی انرژی تجدیدپذیر منابع خود را مدیریت کند؟

ما جواب را نمی‌دانیم، اما می‌دانیم که این مسیر الزاماً تنها مسیر پیش روی تمدن آینده نیست.

از سوی دیگر، گروهی از محققان جست‌وجوی حیات هوشمند فرازمینی نگران این موضوع هستند که تمرکز منابع برای یافتن ستاره‌های دایسونی که توضیحات بیشتری برای توضیح آن وجود دارد، مسیر تحقیقات محدود علمی را که برای یافتن چنین تمدن‌هایی وجود دارد، به خطر بیندازد و با تجمع تمرکز و سرمایه روی امری با احتمال کم، تحقیقات مؤثرتر را در سایه قرار دهد.

فارغ از این‌که آیا دایسونی‌ها حاصل تمدن بیگانه هستند یا امری طبیعی، برای لحظه‌ای به این فکر کنیم که انسان که از حضورش بر این سیاره زمان زیادی نمی‌گذرد، در همین مدت کوتاه با همۀ خطاها و تخریب‌ها و هدر دادن منابعش به‌ جایی رسیده است که می‌تواند به روش‌های مختلف پیدا کردن تمدن‌های بیگانه بیندیشد و آن را به عرصۀ تجربه بگذارد.

برای یک ‌لحظه تصور کنیم اگر ما در هدر دادن فرصت‌ها و منابع چنین گشاده‌دست نبودیم، تاکنون می‌توانستیم به چه پیشرفت‌هایی برسیم.

XS
SM
MD
LG