روزنامه شرق عکس یک شماره شنبه خود را به آلودگی هوای تهران در چند هفته گذشته و نیز تصویری از این شهر پس از باران اختصاص داده و با تیتر «آلودگی هوا؛ تهران میتوانست پکن باشد یا لندن»، نگاهی مقایسهای داشتهاست به اقدامات انجامشده برای هوای تهران در دولتهای اصلاحات، اصولگرا و اعتدال.
روزنامه اعتماد ضمن انتشار گزارشی از «غیبت نامداران اصولگرا» در همایش انتخاباتیِ این جناح سیاسی نوشتهاست: «علی لاریجانی، محمدتقی مصباح یزدی، محمد یزدی، علیاکبر ولایتی، محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی و محمدرضا باهنر به همایش انتخاباتی اصولگرایان نیامدند، اما وزرای احمدینژاد آمدند.»
روزنامه رسالت عکس یک خود را به برگزاری همایش انتخاباتی اصولگرایان اختصاص داده و از قول محمدعلی موحدی کرمانی نماینده پیشین رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران و دبیرکل فعلی جامعه روحانیت نوشتهاست: در انتخابات «مردم اگر خودشان تشخیص ندادند که غالباً تشخیص نمیدهند باید به افراد مورد اعتماد، دلسوز و امین مراجعه کنند.»
این روزنامه همچنین خبر داده که رضا تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه گفتهاست: «در حال حاضر آفتاب اعتدال بر بدن یخزده فتنهگران افتاده و به آنها جان دادهاست.»
به نوشته این روزنامه، رضا تقوی در همایش بصیرت در مصلای شهر جدید اندیشه شمار کشتهشدگان در اعتراضات سال ۸۸ را «۳۴ تن» اعلام کرده و گفتهاست: «مقابله با فتنه ۸۸ توسط مقام معظم رهبری مدیریت شد و ایشان در این راه بارها بر دشمنشناسی و قانونگرایی سفارش کردند» اما «۳۴ انسان بیگناه توسط عوامل بیگانه به شهادت رسیدند.»
روزنامه قانون ضمن انتشار یادداشتی و طرح انتقاداتی به پخش مستندی دربارهٔ رویدادهای سال ۸۸ از تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی، نوشتهاست که برای نخستین بار در این برنامه تلویزیونی محمود احمدینژاد نیز به عنوان «مقصر» این رویدادها معرفی شدهاست.
احمدغلامی در سرمقاله روزنامه شرق با تیتر «پردهخوانی اصولگرایان متنخوانی اصلاحطلبان»، نوشتهاست: «اصولگرایان و احزاب منشعب از آنها همگی به روشی کلاسیک روایتسازی میکنند: شیوه پردهخوانی. با تقسیمبندی آدمها به سیاه و سفید، خوب و بد، روایتی مبتنی بر آنتاگونیسمی ساده و روشن که در اذهان تودهها و طرفداران آنها نیاز جدی به تجزیه و تحلیل ندارد، همه ماجرا، انتخاب بین مهره سفید (اصولگرایان) و مهره سیاه (اصلاحطلبان) است. این شیوه از داستانسرایی اصولگرایان، بعد از پردهخوانی مکرر احمدینژاد رنگ باخت و نخنما شد و از کارایی افتاد. بیانصافی است اگر نگوییم احمدینژاد در «سیاست پردهخوانی» سرآمد بود. او پردهخوان ماهری بود که در برابر چهرههای مبهوت و چشمهای گشوده شنوندگانش، بسیاری را از پل صراط به پایین هل داد.»
سرمقالهنویس روزنامه شرق با اشاره به اینکه «سیاست اصلاحطلبان» را نیز میتوان به «سیاست متنخوانی» تعبیر کرد، یادآوری کردهاست که «سیاست متنخوانی، کنشی نخبهگرایانهاست و دوم آنکه هر متنی قابل تعبیر و تفسیر است. اصلاحطلبان از این دو رهگذر که اولی به مردم بازمیگردد و دومی به تشکیلاتشان، ضربههایی جدی خوردهاند. آنها در سیاست متنخوانی خود، تودههای فرودست را ناگزیر از دست داده و موجب برآمدن احمدینژاد شدهاند» و حالا نیز با وجود اینکه «اصلاحطلبان اقبال بیشتری دارند. اما باید «پیروزی انتخابات ۹۲» را نادیده بگیرند و «آن مردمی را که پای صندوقها آمدند و به روحانی رأی دادند، فراموش کنند. قاب سیاستِ آن روز و توان سیاستآفرینی آن به دلیل پیروزیهای بهدستآمده در مذاکرات هستهای و ناکامی در وعدههای محققنشده و معطلمانده، کاراییاش را از دست دادهاست. اصلاحطلبان باید قاب تازهای از سیاست را کشف و خلق کنند.»
روزنامه جهان صنعت عکس یک خود را به برخورد مأموران سد معبر شهرداری تهران با دستفروشان در بازار و مترو اختصاص داده و در گزارشی از این برخوردها انتقاد کردهاست. این روزنامه با اشاره به وضعیت نامناسب اقتصادی و معیشتی بسیاری از خانواده و یادآوری اینکه خط فقر به نظر کارشناسانی چون حسین راغفر به ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده و نامناسب بودن وضعیت اشتغال، نوشتهاست: «ایجاد اشتغال، ضربتیترین طرح برای ساماندهی دستفروشان؛ بساط فقر را جمع کنید.»
روزنامه کیهان در تیتر یک شماره شنبه خود نوشتهاست: «تنها پاسخ به گستاخی آمریکا توقف برجام است.» این روزنامه با اشاره به اینکه «پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱، مقامات دولت یازدهم از آن استقبال کرده و تأکید کردند بند ۳ از ضمیمهB قطعنامه که موضوع آن موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای است شامل موشکهای بالستیک ایران نمیشود»، نوشتهاست: حالا «مقامات آمریکایی با استناد به قطعنامه ۲۲۳۱ ادامه برنامه موشکی ایران، به خصوص آزمایش موشکهای بالستیک را دلیلی برای وضع تحریمهای جدید میدانند.»
روزنامه ایران، نزدیک به دولت، اما از «عقبنشینی آمریکا بعد از تصمیم روحانی» خبر داده و نوشتهاست: «کمی بعد از رسانهای شدن خبر تحریمهایی که مقامات آمریکایی در فهرست جدید خود قرار دادند، رئیس جمهوری کشورمان در واکنش به این اقدام، با ابلاغ دستور مهمی به وزیر دفاع، تأکید کرد که تولید انواع موشک باید با سرعت و جدیت بیشتر ادامه یابد و برنامه موشکی ایران به هیچ وجه جزئی از برجام نیست.»
غیبت نامداران اصولگرا در همایش انتخاباتی
روزنامه اعتماد ضمن انتشار گزارشی از «غیبت نامداران اصولگرا در همایش انتخاباتی» این جناح سیاسی نوشتهاست: «علی لاریجانی، «محمدتقی مصباح یزدی، محمد یزدی، علی اکبر ولایتی، محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی و محمدرضا باهنر به همایش انتخاباتی اصولگرایان نیامدند، اما وزرای احمدینژاد آمدند.»
روزنامه اعتماد همچنین از علی لاریجانی به عنوان غایب بزرگ این همایش یاد کرده و نوشتهاست: «پس از آن همه حرف و حدیثی که اصولگرایان طی ماههای اخیر دربارهٔ ائتلاف انتخاباتیشان ساختند روز پنجشنبه نخستین گردهمایی سراسریشان را با عنوان «بصیرت و تجدید میثاق با ولایت» در سالن اجتماعات مصلی تهران برگزار کردند؛ همایشی که قرار بود با حضور چهرههای وابسته به همه گروههای سیاسی اصولگرا برگزار شود تا پیام وحدت اصولگرایان را به سراسر کشور مخابره کند.»
به نوشته این روزنامه، هرچند در این همایش اصولگرایان زیادی آمدند اما سران این جناح بازهم ترجیحشان به نیامدن و غیبت در چنین همایشهایی بود»، و حتی «به چشم آمدن نیامدن فقهای جناح اصولگرا یعنی آیتالله مصباحیزدی و آیتالله محمد یزدی در این همایش» سبب شد تا رضا تقوی، قائممقام جامعه روحانیت مبارز در «میانه حرفهایش گریزی به چرایی غیبت این دو فقیه سرشناس اصولگرا داشته باشد و بگوید: آیتالله مصباحیزدی به خاطر بیماری در مسیر بیمارستان هستند و آیتالله یزدی نیز به خاطر شرایط فیزیکی امکان حضور در مراسم را نداشتند.»
مریم وحیدیان خبرنگار روزنامه اعتماد با اشاره به اینکه «محمد یزدی و مصباحیزدی تنها غایبان همایش اصولگرایان نبودند»، نوشتهاست: «در این مراسم باز هم نه خبری از علی لاریجانی بود و نه از سعید جلیلی، ولایتی و قالیباف و رضایی هم نیامدند و به جای خود نمایندگانشان را فرستاده بودند.
در هیاهوی این نیامدنها، غیبت محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم به چشم میآمد؛ سیاستمداری که با عدم ثبتنام در انتخابات مجلس به نحوی ضریب هوش سیاسیاش را به رخ همکیشان سیاسی خود کشید. از میان موتلفهایها هم تنها محمدنبی حبیبی آمده بود و از اسدالله بادامچیان هم خبری نبود.»
روزنامه اعتماد با اشاره به اینکه در غیاب چهرههای شاخص اصولگرا، سالن همایش انتخاباتی اصولگرایان «پر بود از وزرای محمود احمدینژاد در دولت سابق»، نوشتهاست: «یکتایی»ها، جبههٔ یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی، که «هنوز مجوز فعالیت سیاسی خود را از وزارت کشور نگرفتهاند نخستین کسانی بودند که پایشان به سالن اجتماعات مصلی تهران باز شد تا معلوم شود که روی فهرست انتخاباتی اصولگرایان حساب ویژهای باز کردهاند. شاید همین حضور بود که فردای همایش، غلامعلی حدادعادل، سخنگوی انتخاباتی ائتلاف اصولگرایان اعلام کرد که حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت سابق نماینده جبهه غیریکتا در شورای ائتلاف انتخاباتی اصولگرایان شدهاست.»
به گزارش این روزنامه «از میان موتلفهایها تنها محمدنبی حبیبی، دبیرکل این حزب پرسابقه اصولگرا حضور داشت» ف اما اعضای جبهه پایداری نزدیک به محمدتقی مصباح یزدی و جبهه ایثارگران «اکثرشان آمده بودند» و البته «اصولگرایان روز پنجشنبه یک میهمان جدید را هم در میان خودشان داشتند، میهمانی که در ماجرای انتخاب شدن محمدباقر قالیباف به عنوان شهردار تهران برایشان کاری کرد کارستان؛ الهه راستگو.»
روزنامه اعتماد نوشتهاست: «جدای از توصیههای انتخاباتی آیتالله موحدیکرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز به اصولگرایان برای وحدت و تلاش جهت جلوگیری از تکرار مجلس ششم و خبرهای سیدرضا تقوی از میثاق برخی احزاب اصولگرا برای سهمخواهی نکردن، مداحی توأم با سخنرانی سعید حدادیان قابل توجه بود» چرا که «این مداح مشهور جدای از بیان خاطراتش از حوادث ۸۸ به اصولگرایان توصیه کرد برای انتخابات هرچه سریعتر به ائتلاف برسند.»
این روزنامه یادآوری کردهاست که «سعید حدادیان همان مداحی است که چندماه پیش طی اظهاراتی اصولگرایان را تهدید کرده بود اگر هر چه سریعتر به وحدت سیاسی برای انتخابات نرسند، مداحان لیست انتخاباتی خواهند داد»، و البته این را هم نوشتهاست که «حضور حدادیان در همایش انتخاباتی اصولگرایان نشان از آن داشت که اصولگرایان هرگز نمیتوانند شبکه مساجد و هیئتهای مذهبی در تهران و سراسر کشور را نادیده بگیرند.»
نظر دبیرکل جامعه روحانیت دربارهٔ رایدهندگان؛ مردم غالباً تشخیص نمیدهند، به افراد دلسوز مراجعه کنند
روزنامه رسالت عکس یک خود را به برگزاری همایش اصولگرایان اختصاص داده و از قول محمدعلی موحدی کرمانی نماینده پیشین رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران و دبیرکل فعلی جامعه روحانیت نوشتهاست: در انتخابات «مردم اگر خودشان تشخیص ندادند که غالباً تشخیص نمیدهند باید به افراد مورد اعتماد، دلسوز و امین مراجعه کنند.»
به نوشته این روزنامه، محمدعلی موحدی کرمانی با تأکید براینکه «یاری دین این است که مجلس خبرگانی به وجود بیاوریم که امر ولایت را تضمین کند»، گفتهاست: «امیدواریم که این امامت جامعه به ولایت امام زمان متصل شود و دیگر خبرگان نیاز نداشته باشند که ولی امر دیگری را انتخاب کنند اما اگر حادثهای برای مقام معظم رهبری پیش آمد باید فکر بعدش را بکنیم و خبرگانی باید به وجود بیاید که فردی شایسته را انتخاب کند» و به همین دلیل «لازم است کسانی وارد مجلس خبرگان شوند که ثابت کنند گذشته شان چه بودهاست. مردم باید به این مسائل دقت کنند. اگر خودشان تشخیص ندادند که غالباً تشخیص نمیدهند باید به افراد مورد اعتماد، دلسوز و امین مراجعه کنند.»
این روزنامه همچنین بخشهای دیگری از سخنرانی محمدعلی موحدی کرمانی در همایش روز پنجشنبه اصولگرایان را منتشر کرده و از قول دبیرکل جامعه روحانیت نوشتهاست: «یادمان نرفتهاست که ما زمانی مجلس ششمی با چه وضعی داشتیم. باید مجلسی داشته باشیم که مقابل رهبری نایستد بلکه یاور رهبری باشد. امروز هرچه به دست آوردیم از تبعیت از ولایت بودهاست و به طور خلاصه یک نماینده مجلس در صورتی شایستهاست که تابع رهبری باشد و اگر این مولفه را داشته باشد دلسوز مردم و مستضعفان هم خواهد بود و خود را برای خدمت به اسلام هم آماده میکند.»
محمدعلی موحدی کرمانی بدون ذکر نام از «انسانهای عوضی» انتقاد کرده و گفتهاست: «یکی از لطمههایی که تاریخ اسلام خورده از انسانهای عوضی بودهاست که حق و باطل را با هم مخلوط کردند و امر را بر خیلیها مشتبه ساختند معمولاً خوبیهای این افراد مردم را گول میزند و باعث میشود که بدیهایشان دیده نشود.» دبیر کل جامعه روحانیت گفتهاست: «در فتنه ۸۸ یکی از مسائل همین بود و خیلیها میگفتند این دو نفر که در راس فتنه بودند سوابق درخشانی در انقلاب دارند. اگر آن دو نفر سوابق نداشتند و از امتیازات قبلی برخوردار نبودند، مردم این طور فریب آنها را نمیخوردند.»
به گزارش روزنامه رسالت، محمدعلی موحدی کرمانی با اشاره به اختلافات درونی در جناح اصولگرا و تأکید براینکه «ما هرچه در گذشته ضربه دیدیم از ناخالصیها بود»، گفتهاست: «وقتی اخلاص بود دیگر بر سر صندلی مجلس دعوا نمیشود و طرف میگوید آن فرد بهتر من است و من به نفع او کنار میروم و اگر من بیایم آرای اصولگرایان شکسته میشود چراکه هدفم تنها خداست.»
دبیرکل جامعه روحانیت به اصولگرایان توصیه کردهاست که «اگر به این گروه اصولگرا وارد شدیم هدفمان تنها خدا، خدمت به دین و تشکیل مجلسی خداپسند و در خدمت نظام و تابع ولایت باشد»، ضمن اینکه نباید «گروهگرایی و سهمخواهی در ورود ما به گروه اصولگرا دخیل باشد. باید یک حالتی داشته باشیم که اگر محصول شورای ائتلاف اصولگرایان این شد که انسانهای اصلح انتخاب شدند و از گروه ما هیچکسی در آن نبود ذرهای ناراحت نشویم، این مسئله خیلی مهم است و باید تمرین و خودمان را به این امر توصیه کنیم.»
جدال روایت با واقعیت؛ «تعدیل روایت صدا و سیما از اعتراضات سال ۸۸»
روزنامه قانون ضمن انتشار یادداشتی و طرح انتقاداتی به پخش مستندی دربارهٔ رویدادهای سال ۸۸ از تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی، نوشتهاست که برای نخستین بار در این برنامه تلویزیونی محمود احمدینژاد نیز به عنوان «مقصر» این رویدادها معرفی شدهاست.
قاسم خرمی در یادداشت روزنامه قانون با اشاره به اینکه «صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در اقدامی کمسابقه و البته قابل درک به بهانه بررسی وقایع منتهی به روز ۹ دی ۱۳۸۸ اقدام به ساخت و پخش مستندی تلویزیونی با عنوان مستند ۸۸ کرد «یادآوری کردهاست که «در ۶ سال گذشته صدا وسیما از وقایع ۸۸ تحلیلهایی ثابت و همیشگی داشت و با وجود دسترسی به صدها سند و فیلم و اطلاعات جدید هیچ تغییر و خدشهای به تحلیل اولیه آن وارد نمیشد.»
یادداشت نویس روزنامه قانون با اشاره به اینکه «از نظر صدا و سیما در ماجرای ۸۸ یک جناح مظهر نور و سپیدی و یک جناح مظهر ظلمت و سیاهی بود «نوشتهاست: «اما امسال در ماجرای تحلیل وقایع منتهی به ۹ دی صدا و سیما روایتهای پیشین را تعدیل و عناصر کمرنگی از واقعیت را به درون روایتهای کلامی و تصویری وارد کرد» و از جمله «در روایت امسال صدا و سیما از ۸۸، از احمدینژاد به عنوان فردی یاد شد که با توزیع سیبزمینی و افزایش حقوق بازنشستگان در آستانه انتخابات دچار رفتار ناصواب شدهاست.»
این روزنامه باتاکید براینکه «مقصر دانستن احمدینژاد در فعالیتهای تبلیغاتی قبل از انتخابات و نیز تحریکات بعد از انتخابات همواره از سوی منتقدین عنوان میشد و مشهورتر از همه علی مطهری همواره از محاکمه احمدینژاد به عنوان یکی از عوامل فتنه ۸۸ یاد کرده بود «نوشتهاست که «صدا و سیما و جناح حاکم اما همیشه احمدینژاد را مبری از تخلف انتخاباتی میدانستند «و در سال جاری نیز این سازمان با وجود پذیرش «رفتار ناصواب احمدینژاد»، بررسی این رفتار را ادامه نداده و این پرسش را هم بی پاسخ گذاشته که «اگر چنین اقداماتی بر رفتار رأیدهندگان تأثیر گذاشته باشد آیا مصداق تخلف انتخاباتی و یا آنگونه که منتقدانش میگویند مصداق مهندسی رفتار رایدهندگان میشود یا خیر؟»
روزنامه قانون با اشاره به اینکه «یکی از مسائل مورد نقد نحوه مواجهه دستگاههای امنیتی و انتظامی با اعتراضات اولیه معترضان در انتخابات ۸۸ بود»، نوشتهاست: «صدا و سیما امسال با پخش تصاویری از چند مأمور نیروی انتظامی که در حال خرد کردن شیشه خودروها و صدمه زدن به اموال مردم بودند پذیرفت که عواملی از درون دستگاههای امنیتی خواسته یا ناخواسته در تحریک نارضایتی و خشم مردم نقش داشتهاند «درحالی که «تقدسنماییهای بیهوده از دستگاههای نظامی و امنیتی بنزینی بر آتش حوادث آن سالها بود» و تاکنون نیز «خودسریها متأسفانه چالش بزرگ دستگاههای امنیتی و انتظامی ماست و اگر به وجود آن اعتراف و نسبت به درمان آن اقدام نشود باید منتظر وقایع تلختر از کهریزک هم بود.»
یادداشتنویس روزنامه قانون با کنایهای به اینکه در برنامه صدا و سیما دربارهٔ اعتراضات سال ۸۸ همواره «حضور ثابت بیگانگان و غیبت صداوسیما» مشهود است، نوشتهاست: در سال جاری هم «صدا و سیما در مستند ۸۸ کوشید یک حضور ادعایی را پر رنگ و یک نقش پررنگ را کمرنگ جلوه دهد. نشان دادن حضور بیگانگان در جای جای تحولات داخلی کشور مشخصه اصلی صداوسیماست. از اوباما گرفته تا نتانیاهو و حتی نوریزاده و منافقین و بیبیسی در روایت صدا و سیما از ۸۸ حضور داشتند اما خود صدا و سیما غایب بود «و حتی «صدا و سیما طوری گزارش میکرد که گویی خود این سازمان که یک پای ثابت درگیریهای ۸۸ بود اساساً وجود نداشته یا به عنوان ناظر بیطرف کنار گود ایستاده بودهاست.»
این روزنامه با تأکید براینکه «بی گمان مناظرههای جنجال برانگیز، پخش اتهامات علیه افراد و شخصیتها و گرفتن حق پاسخگویی از آنان در حوادث ۸۸، نقش ویژه داشت» ف نوشتهاست: «صدا و سیما نه تنها در برافروختن آتش بلکه در هدایت آن علیه یک جریان خاص نقشی جدی داشت. از اینرو شایسته بود تا در این مستند هم سهم آن در وقایع ناگوار ۸۸ لحاظ میشد.»
روزنامه قانون البته اشاره کردهاست که «صدا و سیما امسال در لحن و بهکارگیری الفاظ خود نسبت به کاندیداهای معترض هم اقدام بیسابقهای انجام داد»، و نوشتهاست: «در سالهای گذشته آنقدر نام میرحسین موسوی و مهدی کروبی با دشمن و استکبار و اسرائیل و منافقین عجین شده بود که به سختی میشد تشخیص داد تلویزیون دربارهٔ کدام یک از آنها در حال سخن گفتن است. امسال اما اگرچه کاندیداهای معترض علتالعمل همه وقایع و فجایع معرفی شدند اما این بار از توهین و تحقیر کلامی خبری نبود» و میتوان آن را «گامی مثبت در مسیر ترمیم زخمهای موجود «ارزیابی کرد.
یادداشتنویس روزنامه قانون در ارزیابی نهایی خود از پخش یرنامهای به نام «مستند ۸۸» در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی، نوشتهاست: «خوشبینانه این است که بگوییم صدا و سیما در حال تمرین بیطرفی است. بدبینانه این است که بگوییم صدا و سیما در صدد سلطه روایت بر واقعیت است»، اما «هرچه هست باید پذیرفت که انتخابات ۸۸ حادثه ناگواری بودو این تنها انتخاباتی در جمهوری اسلامی بود که برنده نداشت. بازی باخت باخت بود. همه بازنده شدند.»
مقایسه اقدامات دولتهای اصلاحات، اصولگرا و اعتدال برای هوای تهران
روزنامه شرق عکس یک شماره شنبه خود را به آلودگی هوای تهران در چند هفته گذشته و نیز تصویری از این شهر پس از باران اختصاص داده و با تیتر «آلودگی هوا؛ تهران میتوانست پکن باشد یا لندن»، نگاهی مقایسهای داشتهاست به اقدامات انجامشده برای هوای تهران در دولتهای اصلاحات، اصولگرا و اعتدال.
صدرا محقق در گزارش روزنامه شرق با اشاره به اینکه تهران بهغیر از روز جمعه که کیفیت هوا سالم گزارش شد، ۲۰ روز گذشته را در هوای ناسالم گذراند نوشتهاست: «در این میان، رسانهها، فعالان اجتماعی، سیاسی و مدنی، شبکههای اجتماعی و مردم در کوچه و خیابان هرکدام از منظری به این موضوع پرداختهاند، عدهای تنها هدفشان تنفس هوای سالم و پاک است، اما عدهای از پس از این آلودگی بهدنبال دستیابی به اهدافی دیگر هستند. این را میشود از نوع واکنشها به همین موضوع واحد در زمان دولت روحانی و دولت احمدینژاد که از سال ۸۴ تا ۹۲ حاکم بود، بهراحتی فهمید.»
شرق با انتشار بخشهایی از آمار کیفیف هوای تهران و مقایسه آن نوشتهاست: «آمارهای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران (نهادی وابسته به شهرداری)، دربارهٔ وضعیت آلودگی هوای تهران فقط برای مقایسه در سالهای ۹۰ و ۹۳» نشان میدهد که «در کل ۳۶۵ روز سال ۱۳۹۰ زمانی که دولت محمود احمدینژاد روی کار بود در تهران فقط ۱۴۷ روز هوای سالم و بدون حتی یک روز هوای پاک ثبت شد» و «این یعنی بقیه ۲۱۸ روز آن سال کیفیت وضعیت هوا ناسالم و بسیار ناسالم بود.»
این روزنامه به استناد آمار شرکت کنترل کیفیت هوای تهران نوشتهاست: «سال ۹۰ ناسالمترین سال تهران از نظر شاخصهای کیفیت هوای شهر از سال ۷۸ به اینسو بودهاست» و «به گفته کارشناسان، یکی از دلایل شدتگرفتن آلودگی هوای تهران در آن سال، علاوه بر پدیدههای جوی، ناشی از توزیع بنزین موسوم به پتروشیمی در جایگاههای سوخت این شهر بود.»
به نوشته این روزنامه «تولید و عرضه بنزین پتروشیمی در خلال سالهای ۹۰ تا ۹۲ و پس از بروز تحریمهای سنگین علیه ایران انجام میشد و مسئولان وزارت نفت دولت احمدینژاد برای جبران نیاز مصرف سوخت کشور به تولید این نوع بنزین رو آورده بودند، بااینحال بهدلیل کیفیت بسیار پایین و غیر استاندارد بودن آن که منجر به تشدید آلودگی هوا بهویژه در شهرهای بزرگ شده بود، انتقادهای بسیاری از آن شد» اما «کمتر کسی از منتقدان امروزی وضعیت آلودگی هوای تهران که بیشتر شخص معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و همچنین کلیت دولت حسن روحانی را هدف قرار دادهاند، آن روز دراینباره از خود واکنشی نشان دادند.»
شرق با اشاره به اینکه با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و توقف عرضه بنزین پتروشیمی و توزیع بنزین با استاندارد یورو۴» هوای تهران که «انگار آلودگی به نافش بسته شده بود، بهار سال ۹۳ سنتشکنی بزرگی کرد» چرا که «براساس آمار اعلامشده از سوی مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوا، شهر تهران در ۹۳روز فصل بهار آن سال، ۸۰ روز سالم، شش روز پاک و هفت روز ناسالم را پشت سر گذاشت» و حتی در سال جاری «از اول فروردین تا امروز که ۱۲ دی است، اهالی تهران حداقل ۱۲ روز هوای پاک تنفس کردهاند، درحالیکه در کل سالهای ۸۹ و ۹۰ و ۹۱ قفط سه روز هوای پاک در تهران به ثبت رسیده بود.»
این روزنامه دربارهٔ سابقه آلودگی هوای تهر ان و اجرای طرحهایی برای بهبود وضعیت هوای تهران نوشتهاست: «اولینبار که موضوع آلودگی هوای تهران بهعنوان مسئله مطرح شد، به سال ۱۳۵۵ برمیگردد، در آن» اما دوسال بعد از آن مقاله، انقلاب پیروز شد و پس از آن هم به مدت هشتسال کشور درگیر جنگ بود و «پس از آن هم دولت سازندگی روی کار آمد و تلاشها همه با محوریت توسعه و برای جبران عقبماندگیها بود. در آن دوران هم آلودگی هوای تهران چندان جدی گرفته نشد چون اولویت دولت حل مشکلات بر زمینمانده با محوریت توسعه بود، از نیمه دوم دهه ۷۰ و در زمان دولت اصلاحات بود که تازه این فرصت پیش آمد که به این معضل رسیدگی شود.»
به گزارش شرق در نیمه دوم دهه هفتاد و در دولت محمد خاتمی براساس یک تفاهم و همکاری بینالمللی بین سازمان محیطزیست به ریاست معصومه ابتکار، شهرداری تهران به ریاست غلامحسین کرباسچی و یک شرکت ژاپنی به نام جایکا» مطالعات در زمینه آلودگی هوای تهران انجام شد و «پس از آن هم یک شرکت سوئدی در همین زمینه اقداماتی را در تهران در دستور کار قرار داد که در نتیجه آنها اعلام شد منبع تولید حدود ۸۰ درصد آلایندگی هوای شهر تهران ناشی از منابع متحرک- یعنی خودروها- بود.»
محمدهادی حیدرزاده مدیرکل محیطزیست استان تهران دربارهٔ نتایج این مطالعات به روزنامه شرق گفتهاست: «در همان زمان به فرهنگستان علوم داده شد که در آنجا یک جمعبندی صورت گرفت و در سال ۷۹ بهعنوان طرح جامع کاهش آلودگی ابلاغ و قرار بر اجرائیشدن آن گذاشته شد. محورهای اصلی این طرح مواردی از این دست بود؛ معاینه فنی، توسعه حملونقل عمومی، استانداردسازی سوخت، استانداردسازی خودرو، آموزش و تنویر افکار عمومی» و «در خلال سالهای ۷۹ تا ۸۴ که دولت اصلاحات در رأس کار بود، با محوریت همین طرح اقدامات بزرگی صورت گرفت» و از جمله «در سال ۱۳۸۰ سرب که از آلایندههای اصلی و بسیار خطرناک و سرطانزای موجود در بنزین بود با پیگیری سازمان محیطزیست از بنزین و سوخت توزیعی در شهرها حذف شد.»
به نوشته این روزنامه پس از آنکه در سال ۸۲ استاندارد یورو ۲ برای همه خودروهای تولید داخل الزامی شد «قرار بود این استاندارد سهسال بعد به یورو ۴ تغییر کند اما با تغییر دولت و رسیدن محمود احمدینژاد به ریاستجمهوری، این طرح منتفی شد تا در نهایت بعد از پایان دوره او، در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی» باردیگر «استاندارد یورو ۴ از انتهای سال ۱۳۹۳ الزامی شد.»
این روزنامه همچنین از قول مدیرکل حفاظت محیط زیست تهران نوشتهاست: «در زمان دو دولت نهم و دهم، طرح از رده خارج کردن خودروهای فرسوده مسکوت گذاشته شده و این ستاد بیشتر دغدغهاش رسیدگی به باشگاه پرسپولیس بود، در بحث ارتقای استاندارد سوخت مصرفی هم تنها ارتقای سوخت صورت نگرفت بلکه با واردکردن بنزین پتروشیمی عملاً به شکل معکوس عمل شد و وضعیت بدتر شد. در بحث معاینه فنی هم که در زمان دولت اصلاحات اقدامات خوبی شد و ما در حال دستیابی به وضعیت مطلوبی بودیم، مدتزمان انجام معاینه فنی از دوساله به پنجساله تغییر کرد و خلاف جهت برنامه اقدام شد که مجموعه این اقدامات باعث شد نهتنها مشکل آلودگی در این هشت سال بهبود پیدا نکند که وضعیت بدتر هم شود.»