لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۷:۲۷

هشت فیلمی که به دستور مجلس ممنوع شده‌اند؛ «توقیفی‌ها»


عقب‌نشینی وزارت ارشاد و سازمان سینماییِ دولت یازدهم دربرابر فشارها، از جشنواره فیلم فجر سال گذشته شروع شد؛ جایی که سانس‌های فوق‌العاده «عصبانی نیستم» لغو شدند، نشست مطبوعاتی این فیلم برگزار نشد و از همه مهم‌تر این‌که کارگردان را مجبور کردند فیلمش را از داوری جشنواره خارج کند.

نتیجه کوتاه آمدن مدیران سینمایی و ایستادگی نکردن آن‌ها بر مواضع قانونی‌شان، ‌که پیشتر هم مسبوق به سابقه بوده و در دوره‌های قبل‌تر هم اتفاق افتاده، ماجرایی است که امروز گریبان سینمای ایران را گرفته است.

چند هفته پیش بود که رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس از ارسال نامه‌ای به وزارت ارشاد خبر داد مبنی بر این‌که حق اکران ۸ فیلم سینمایی وجود ندارد. این نامه در پی خبر تصمیم وزارت ارشاد برای اکران فیلم «عصبانی نیستم» نوشته شده بود و مجلسیان عزم خود را جزم کرده بودند تا تعدادی فیلم،‌ حتی شده به قیمت استیضاح وزیر و برکناری او،‌ به هیچ وجه اکران نشوند.

وزارت ارشاد هم وقتی صحبت از استیضاح وزیر به میان آمد،‌ مواضعش را تغییر داد، ‌اکران فیلم «عصبانی نیستم» را که پیشتر روی آن پافشاری می‌کرد، منتفی دانست و حتی سخنگوی وزارتخانه،‌ در نشستی مطبوعاتی تلویحا اعلام کرد که برنامه‌ای برای اکران هفت فیلم دیگر نیز وجود ندارد.

در این مطلب سعی شده نگاهی اجمالی شود بر حاشیه‌ها و دلائلی که باعث شده تا ۸ فیلم سینمایی، که برخی از آن‌ها در دولت‌های گذشته هم توقیف بودند،‌ در حال حاضر هم با توجه به توصیه‌ها و فشارهای مجلس،‌ امکان نمایش عمومی نداشته باشند.

۱- عصبانی نیستم(رضا درمیشیان / ۱۳۹۲)

دومین فیلم بلند سینمایی رضا درمیشیان که قبل از آن فیلم سینمایی «بغض» را هم کارگردانی کرده بود،‌ اصلی‌ترین دلیل مناقشه مجلس و وزارت ارشاد بر سر اکران فیلم‌هاست. فیلمی که سال ۹۲ بی سر و صدا ساخته و روانه جشنواره فجر شد و در لیست اولیه فیلم‌های بخش مسابقه قرار گرفت.

این فیلم که هم‌زمان(و البته با پایانی متفاوت) حضور در جشنواره برلین را نیز تجربه می‌کرد، با همان چند نمایش اولش در فجر،‌ توجه مردم را جلب کرد و کار به چند سانس فوق‌العاده هم کشید. با توجه به سوژه ملتهب «عصبانی نیستم» و حواشی به وجود آمده، ‌از سانس‌های فوق‌العاده بیشتر، ‌با وجود تقاضاهای فراوان، جلوگیری شد و حتی نشست مطبوعاتی فیلم هم در برج میلاد برگزار نشد.

در اختتامیه جشنواره هم با وجود این‌که فیلم در چند رشته اصلی نامزد شده بود و بنا بر ادعای برخی از اعضای هیات داوران،‌ دو جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد(نوید محمدزاده) و بهترین تدوین(هایده صفی‌یاری) به فیلم درمیشیان تعلق گرفته بود،‌ اما این کارگردان جوان را مجبور کردند تا از رقابت‌ها کنار بکشد و انصراف دهد.

از همان روزها،‌ رسانه‌های تندرو در ایران شروع به خط و نشان کشیدن برای وزارت ارشاد کردند تا «عصبانی نیستم» که به گفته آن‌ها اثری حامی فتنه بود،‌ به هیچ وجه اکران نشود. هجمه‌ها زمانی بیشتر شد که سازمان سینمایی اعلام کرد «عصبانی نیستم» پس از اصلاحات،‌ از یک فیلم سیاسی،‌ تبدیل به اثری اجتماعی شده و قرار است نیمه آبان اکران شود.

بعد از آن بود که برخی مجلس‌نشینان شروع به نامه نگاری با ارشاد و حتی تهدید به استیضاح وزیر کردند. نتیجه آن‌که وزیرارشاد و رئیس سازمان سینمایی که چندین ماه بر اکران این فیلم پافشاری می‌کردند، پس از سنگین شدن حملات، عقب نشینی کرده و مصلحت را به قانونی که خود پای آن را امضا کرده بودند،‌ ترجیح دادند.

اما ماجرای «عصبانی نیستم»؛ فیلم داستان دانشجوی ستاره‌داری است که از دانشگاه اخراج شده و به دنبال پیدا کردن شغلی مناسب جهت راضی کردن پدر دختر مورد علاقه‌اش برای موافقت با ازدواج آنهاست. در این فیلم در کنار خط اصلی قصه،‌ اشاراتی هم نسبت به وعده‌های محمود احمدی‌نژاد در طول سال‌های مدیریتش بر کشور،‌ وضعیت دانشجویان اخراجی و برخی حوادث سیاسی این سال‌ها می‌شود.

نظر سخنگوی وزارت ارشاد: عدم اکران آن در حال حاضر، به معنای اکران نشدن همیشگی‌اش نیست و وزارت ارشاد تنها می‌گوید این فیلم از دستور اکران خارج شده است و اگر ملاحظات شکل بگیرد و با اصلاحات بیشتر، نظر وزیر و سایر نهادها تامین شود‌، فیلم اکران خواهد شد.

۲- قصه‌ها(رخشان بنی‌اعتماد / ۱۳۹۰)

رخشان بنی‌اعتماد سال ۹۰، ‌در سکوت خبری و بدون پروانه ساخت سینمایی، فیلم «قصه‌ها» را جلوی دوربین برد. فیلم جدید این کارگردان،‌ اثری اپیزودیک بود درباره سرنوشت و آینده برخی از شخصیت‌های فیلم‌های قدیمی او مانند «زیر پوست شهر»،‌ «خارج از محدوده»، «روسری آبی» و «نرگس». بنی‌اعتماد آدم‌های فیلم‌هایش را به زمان حال آورده بود و وضعیت کنونی آن‌ها را در دوران حاضر به تصویر می‌کشید. فیلم به خاطر این‌که بدون درخواست مجوز ساخت،‌ تولید شده بود،‌ با واکنش بسیار تند رئیس اداره نظارت و ارزشیابی وقت،‌ علیرضا سجادپور روبرو شد. سجادپور دراین‌باره گفته بود: «رخشان بنی‌اعتماد فيلمش را غيرقانونی و بدون پروانه ساخت کليد زده و بازيگران فيلم هم جواب عمل غيرقانونی خود را دريافت خواهند کرد. بازيگرانی که با چنين فيلم‌هایی قرارداد ببندند، با واکنش مراجع قانونی روبه رو خواهند شد.»

«قصه‌ها» در دولت محمود احمدی‌نژاد و زمان ریاست جواد شمقدری بر سینما،‌ مجوز نمایش دریافت نکرد اما با روی کار آمدن دولت جدید،‌ از معدود فیلم‌های توقیفی بود که در دولت حسن روحانی، ‌پروانه نمایش گرفت. فیلم در جشنواره فجر سال گذشته نمایش داده شد و برخی خبرگزاری‌ها مانند «فارس»، به شدت بنی‌اعتماد و فیلمش را مورد انتقاد قرار دادند و او را متهم به سیاه‌نمایی کردند. هجمه‌ها علیه فیلم بنی‌اعتماد زمانی بیشتر شد که فیلم او در جشنواره ونیز نمایش داده شد و جایزه بهترین فیلمنامه را هم دریافت کرد. پس از آن بود که حتی علی جنتی، ‌وزیری که مجموعه خود او به فیلم پروانه نمایش داده بود هم، لب به انتقاد از ساخته رخشان بنی‌اعتماد و فیلم‌های موسوم به «سیاه نما» گشود.

«قصه‌ها» همانند «عصبانی نیستم»،‌ پروانه نمایش دارد و به لحاظ قانونی منعی برای اکران آن نیست. کارگردان و حتی پخش کننده فیلم هم چند ماه پیش، از علاقه‌شان برای اکران در فصل پاییز صحبت کرده بودند. با این وجود هنوز بحث نمایش این فیلم به صورت رسمی در شورای صنفی نمایش مطرح نشده است.

نظر سخنگوی ارشاد: «قصه‌ها» به کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد در دوره قبل پروانه نمایش ویدئویی گرفت و در این دوره به نسخه سینمایی تبدیل شد، اما فعلا درخواستی برای اکران آن نشده است.

۳- خانه پدری(کیانوش عیاری / ۱۳۸۹)

کیانوش عیاری پس از چند سال که درگیر ساخت سریال «روزگار قریب» بود،‌ با فیلم «خانه پدری» در سال ۸۹ به سینما بازگشت. آثار قبلی این کارگردان گزیده‌کار، فیلم‌های کم‌حاشیه‌ای بودند و کمتر کسی تصور داشت که این کارگردان اجتماعی‌ساز،‌ فیلمی بسازد که سال‌ها فرصت نمایش عمومی پیدا نکند.

داستان «خانه پدری» در ۵ اپیزود می‌گذرد. فیلم از سال ۱۳۰۸ آغاز می‌شود و عمده ایرادات وارد شده به فیلم،‌ مربوط به همین اپیزود اول است؛‌ جایی که پدری به همراه پسر پانزده ساله‌اش، دختر خانواده را به خاطر مسائل ناموسی به قتل می‌رسانند و در زیرزمین خانه دفن می‌کنند. اپیزود بسیار تکان دهنده و هولناکی که به گفته مسئولان ممیزی در ایران، ‌باید از فیلم حذف شود ولی کیانوش عیاری زیر بار آن نمی‌رود.

اما داستان فیلم «خانه پدری»، در چهار اپیزود دیگر هم ادامه دارد که هر اپیزود با فاصله زمانی چند ساله، همان خانواده را در همان خانه اول نشان می‌دهد که در زمانی دیگر، چه وضعیتی پیدا کرده‌اند.

این فیلم با بودجه نیروی انتظامی ساخته شد،‌ ولی بعد از مدتی خود مسئولین این نهاد،‌ به صف مخالفان فیلم پیوستند و حتی بعد از نمایش «خانه پدری» در ونیز،‌ عیاری را تهدید به شکایت کردند.

«خانه پدری» در دولت حسن روحانی و ماه‌های اولیه مدیریت جدید سینمایی،‌ فرصت حضور در جشنواره فجر سال ۹۲ را پیدا کرد. حضور فیلم عیاری در جشنواره و دیده شدن آن،‌ کمک چندانی به حل مشکل فیلم نکرد و «خانه پدری» تاکنون موفق به اکران عمومی نشده است.

نظر سخنگوی وزارت ارشاد: «خانه پدری‌» به کارگردانی کیانوش عیاری هنوز پروانه نمایش نگرفته است و ما اصلاحاتی به آن داده‌ایم و برای انجام آن در حال تعامل با کارگردان هستیم.

۴- آشغال‌های دوست داشتنی(محسن امیریوسفی / ۱۳۹۱)

فیلم‌های محسن امیریوسفی همه حاشیه‌ساز بوده‌اند. از اولین فیلمش «خواب تلخ» که پس از چند نمایش برای همیشه توقیف شد،‌ تا «آتشکار» که چند سالی توقیف بود و پس از ممیزی‌های فراوان اکران محدودی داشت؛ «آشغال‌های دوست داشتنی»،‌ سومین فیلم او هم تاکنون سرنوشت بهتری از فیلم‌های قبلی او پیدا نکرده است. فیلمی که گفته می‌شود اشارات صریحی به ماجراهای انتخابات سال ۸۸ در آن وجود دارد و به همین خاطر بنیاد سینمایی فارابی که سرمایه‌گذار اصلی آن بوده،‌ مالکیت اثر را به خود کارگردان واگذار کرده است.

داستان «آشغال‌های دوست داشتنی» در خانه یک پیرزن که با دختر میان‌سالش زندگی می‌کند، می‌گذرد. در یکی از روزهای بعد از انتخابات ۸۸، برخی از معترضین به انتخابات که از دست نیروهای امنیتی فرار کرده‌اند، وارد خانه پیرزن شده و در آنجا مخفی می‌شوند. بعد از خروج آن‌ها از خانه، پیرزن متوجه علامتی بر روی درب خانه خود می‌شود وهمسایگان به او می‌گویند که احتمالا در روزهای آینده، ‌نیروهای امنیتی به خانه او مراجعه خواهند کرد... بر اتاق خانه پیرزن سه قاب عکس از سه مرد وجود دارد. مرد اول، پسر پیرزن است که در جنگ ایران و عراق کشته شده. قاب عکس دوم متعلق به برادر اوست که جزو مخالفینی بوده که در جریان اتفاقات دهه شصت اعدام می‌شود و قاب عکس سوم هم متعلق به همسر پیرزن است که ظاهرا از طرفداران مصدق بوده که در جریان کودتای ۲۸ مرداد، برایش اتفاقاتی افتاده است.

ادامه داستان فیلم، به گفت‌وگوی خیالی این سه نفر با پیرزن در طول شبی می‌پردازد که او فکر می‌کند فردایش به سراغش خواهند آمد.

«آشغال‌های دوست داشتنی» در زمان جواد شمقدری مجوز ساخت گرفت و جلوی دوربین رفت؛ اما بعدها گفته شد که فیلمنامه با آن‌چه در نهایت ساخته شده، ‌تفاوت‌های اساسی دارد. فیلم امیریوسفی در دولت قبلی غیر قابل نمایش تشخیص داده شد و برخی امیدوار بودند تا در دولت حسن روحانی و مدیریت جدید سینمایی،‌ قفل اکران این فیلم باز شود. اما این فیلم در دولت فعلی هم غیر قابل نمایش تشخیص داده شده و هیچ عزمی برای حل مشکل آن نیز دیده نمی‌شود.

شیرین یزدان‌بخش، حبیب رضایی، هدیه تهرانی، نگار جواهریان، صابر ابر و شهاب حسینی بازیگران این فیلم هستند.

نظر سخنگوی وزارت ارشاد: «آشغال‌های دوست داشتنی» علی‌رغم اصرار تهیه‌کننده و برخی‌ از شخصیت‌های سیاسی، هنوز پروانه نمایش نگرفته و در وزارت ارشاد متوقف است و بنایی برای اکران آن وجود ندارد.

۵- گزارش یک جشن(ابراهیم حاتمی‌کیا / ۱۳۸۹)

حاتمی‌کیا «گزارش یک جشن» را در شرایطی جلوی دوربین برد که فیلم «به رنگ ارغوانِ» او پس از ۵ سال از توقیف درآمده بود و در دوره مدیریت جواد شمقدری اکران شده بود. کمتر کسی تصورش را می‌کرد که شمقدری، فیلم پرحاشیه حاتمی‌کیا را که حتی در دولت محمد خاتمی هم فرصت اکران نیافته بود، اکران کند و درعوض به فیلم جدید این کارگردان که در دوره خود او ساخته شده بود، مجوز اکران ندهد.

کسانی که «گزارش یک جشن» را دیده‌اند، از آن به عنوان «آژانس شیشه‌ای ۲» نیز یاد می‌کنند؛ داستان از یک موسسه ازدواج شروع می‌شود که تحت مدیریت زن مقتدری به نام بانوست(با بازی رویا تیموریان). فیلم در یک ۲۴ ساعت می‌گذرد و در این روز،‌ قرار است یک عروسی در این موسسه ازدواج که در واقع یک کارخانه قدیمی‌ست برگزار شود. جوانان عضو این موسسه، شور و شوق زیادی برای برگزاری مراسم دارند اما این عروسی با ورود یک مامور نیروی انتظامی(با بازی رضا کیانیان)، که حامل حکمی مبنی بر پلمب شدن موسسه است، مختل می‌شود.

مخالفان فیلم،‌ ماجرای آن را به انتخابات سال ۸۸ ربط دادند و حتی برخی از ساخته حاتمی‌کیا، به عنوان فیلمِ «حامی فتنه» اسم بردند.

سکانس‌های پایانی فیلم که به اعتراض جوانان عضو موسسه در خیابان به نیروی انتظامی اختصاص دارد و در آن تصاویری هم با موبایل فیلمبرداری شده، به تعبیر برخی، یادآور اعتراضات بعد از انتخابات است و به همین ‌دلیل فیلم مجوز اکران عمومی پیدا نکرد.

با این وجود،‌ لطف جواد شمقدری بازهم شامل حال ابراهیم حاتمی‌کیا شد و سازمان سینمایی مالکیت فیلم را خریداری کرد تا حداقل به لحاظ مالی،‌ ضرری متوجه حاتمی‌کیا و تهیه‌کننده‌اش نباشد. پس از این ماجرا، عملا «گزارش یک جشن» به بایگانی سپرده شد و نه کارگردان و نه تهیه‌کننده اثر،‌ هیچ‌گونه تلاش و انگیزه‌ای برای اکران عمومی آن به خرج ندادند.

نظر سخنگوی وزارت ارشاد: «گزارش یک جشن» در دولت گذشته توسط موسسه رسانه‌های تصویری خریداری شد و عملا وزارت ارشاد صاحب آن است و درخواستی برای اکران آن وجود ندارد.

۶- خیابان‌های آرام(کمال تبریزی / ۱۳۸۹)

کمال تبریزی و فیلم‌هایش معمولا حاشیه‌ساز بوده‌اند. به ویژه آن‌هایی که با نگاهی طنزآمیز به نقد مسائل اجتماعی، سیاسی و حتی مذهبی پرداخته‌اند. از «مارمولک» گرفته که پس از چند هفته از پرده پایین کشیده شد، تا «پاداش» که حدود ۷ سال است توقیف شده.

«خیابا‌ن‌های آرام» آرام و بی سر و صدا در سال ۸۹ در کشور ارمنستان فیلمبرداری شد،‌ در جشنواره فجر همان سال، آرام و بی‌صدا در روزهای آخر چند نمایش محدود داشت و پس از آن هم برای مدت نامعلومی توقیف شد.

داستان فیلم در یک شهر و کشور فرضی می‌گذرد؛‌ بخشی از نیروی پلیس این شهر،‌ با هم‌دستی برخی از عوامل گرداننده دولت آن کشور،‌ افرادی را دستگیر می‌کند،‌ برخی را به قتل می‌رساند و در مجموع ایجاد ناامنی می‌کند. بخشی دیگر از پلیس نیز با مدیریت پشت پرده همان بخش اول، پیگیر حوادث است و می‌خواهد امنیت را برقرار کند؛ یک خبرنگار هم (با بازی نیکی کریمی) پیگیر ماجراهاست و با توجه سانسور شدیدی که وجود دارد،‌ سعی می‌کند مسائل را دنبال کند.

مخالفین فیلم،‌ برخی اشارات موجود در آن، مانند دزدیده شدن مجسمه‌ها در شهر،‌ تولید انرژی هسته‌ای در خانه و بعضی ماجراهای دیگر را شیطنت کارگردان عنوان کردند که خواسته به نوعی مسائل داخل ایران،‌ به خصوص حوادث بعد از انتخابات ۸۸ را به صورت غیرمستقیم به تصویر بکشد.

اواخر مهرماه سال ۹۰ بود که کمال تبریزی اعلام کرد فیلمش پروانه نمایش دریافت کرده و در نوبت اکران است اما گفته شده این فیلم حق هیچ‌گونه تبلیغات اعم از تلویزیونی و یا شهری را ندارد.

اکران «خیابان‌های آرام» دوبار متوالی به تاخیر افتاد و بعد از آن تهیه‌کننده فیلم، ‌محمود رضوی، ‌اعلام کرد که فعلا برنامه‌ای برای نمایش آن نیست.

با این‌که در سال ۹۰ کمال تبریزی اعلام کرده بود که فیلمش پروانه نمایش دارد،‌ دو سال بعدتر و در دولت جدید،‌ سید ضیاءالدین دری، ‌از اعضای شورای پروانه نمایش، ‌اعلام کرد که این فیلم هنوز مجوز اکران دریافت نکرده است.

نظر سخنگوی وزارت ارشاد: «خیابان‌های آرام» اصلا متقاضی اکران نبوده است.

۷- صد سال به این سال‌ها(سامان مقدم / ۱۳۸۶)

«صد سال به این سال‌ها» از جمله آثاری بود که در زمان حضور صفار هرندی در وزارت ارشاد توقیف شد و جواد شمقدری در دوره بعد،‌ برای این‌که نشان دهد با آمدن او، ‌فضا بازتر شده،‌ امکان نمایش این فیلم را(هرچند محدود) به وجود آورد.

شمقدری در اردیبهشت سال ۸۹ و درحالی که «صد سال به این سال‌ها» در جشنواره سال ۸۸ به صورت محدود نمایش داده شده بود،‌ درباره این فیلم گفت: «ما فكر می‌كنيم صد سال به اين سال‌ها در جمع برای نظام ارزشی ندارد كه بخواهيم آن را توقيف كنيم و از مردم نگران نيستيم كه «صد سال به اين سال‌ها» را ببينند كه به نوعی انقلاب را نقد می‌كند.»

فیلم سامان مقدم با این که پروانه نمایشش را هم دریافت کرده بود،‌ اما هیچ‌گاه فرصت اکران پیدا نکرد. در چند مرحله، زمان نمایش فیلم به تاخیر افتاد و دست آخر،‌ دوباره در لیست فیلم‌های توقیفی قرار گرفت.

«صد سال به این سال‌ها» داستان زنی به نام «ایران» را در سه دهه مختلف روایت می‌کند. او ابتدا شوهرش را در زمان شاه و در جریان انقلاب از دست می‌دهد؛ سپس فرزندش در زمان جنگ ایران و عراق کشته می‌شود و به همین منوال در سال‌های بعدتر،‌ در جریان اتفاقات سیاسی – اجتماعی کشور،‌ سایر اعضای خانواده‌ او نیز از دست می‌روند. مخالفان اکران فیلم،‌ «ایران خانم» با بازی فاطمه معتمد‌آریا را نماد کشور ایران دانستند که در دوره‌های مختلف این ۳۰ سال و‌ در برهه‌های متفاوت تاریخی، اهالی آن یکی یکی از دست رفته و کشته می‌شوند.

فیلم سامان مقدم، هفت سالی می‌شود که توقیف شده و با شرایط فعلی،‌ بعید است به این زودی‌ها رنگ پرده را ببیند.

نظر سخنگوی وزارت ارشاد: «صد سال به این سال‌ها» در دوره قبل پروانه نمایش گرفت اما در این دوره فعلا برنامه‌ای برای اکران آن وجود ندارد.

۸- پاداش(کمال تبریزی / ۱۳۸۶)

فیلمنامه اولیه این فیلم، «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» نام داشت؛ کاراکتر اصلی قصه(با بازی حسن معجونی)، همانند فیلم «لیلی با من است» در موقعیتی نسبتا مشابه و ناخواسته قرار می‌گرفت و مجبور بود برای حفظ آبرو و شان خودش،‌ علی‌رغم میل باطنی، تظاهر به انجام کارهایی کند که خوشایندش نیست.

فیلم داستان یک مدیر دولتی را روایت می‌کند که ناخواسته به سفر حج می‌رود و در آنجا اتفاقات غیرمنتظره‌ای برایش رخ می‌دهد و سرانجام متحول می شود. فیلم‌نامه را رضا مقصودی(نویسنده لیلی با من است)‌ و محمد رحمانیان مشترکا نوشته بودند و باز هم مثل دیگر آثار جنجالی کمال تبریزی، ‌در این فیلم هم از برخی خط قرمزها عبور شده بود.

بخشی از سکانس‌های مهم «پاداش» در زمان برگزاری مراسم حج فیلمبرداری شد و در زمان ساخت فیلم، شایعاتی مبنی بر کمک فرزند یکی از سران مهم جمهوری اسلامی به کمال تبریزی و گروهش برای فیلمبرداری در عربستان به گوش می‌رسید.‌

«پاداش» در همان دولت اول محمود احمدی‌نژاد توقیف شد. محمد حسینی، وزیر وقت ارشاد، ‌درباره این فیلم در روزهای پایانی دی ماه سال ۸۸ گفته بود: «وقتی فیلمی معیارها و موازین ارزشی را رعایت نکند قطعا توقیف می‌شود و ما در این موارد تسامح و مصالحه نمی‌کنیم و قانون را کنار نمی‌گذاریم.»

مشکلات ممیزی فیلم کمال تبریزی درحدی بود که گفته می‌شد برای رفع سوتفاهم‌ها، باید حتی بخش‌های از آن مجدد فیلمبرداری شود تا فیلم مجوز اکران عمومی بگیرد.

«پاداش» در دوره دوم محمود احمدی‌نژاد و در زمان مدیریت جواد شمقدری هم که تعدادی از فیلم‌های قدیمی توقیفی مانند «به رنگ ارغوان»، ‌«تسویه حساب» و «آتشکار» فرصت اکران پیدا کردند،‌ اجازه نمایش نگرفت.

اما در دولت جدید، بالاخره فیلم توقیفی کمال تبریزی این فرصت را پیدا کرد که برای اولین بار روی پرده برود و در وزارت ارشاد برای عده‌ای از اهالی رسانه‌ نمایش داده شود.

بعد از این بود که روزنه‌های امیدی برای کمال تبریزی به وجود آمد تا فیلمش پس از حدود ۷ سال،‌ امکان اکران عمومی پیدا کند. در طول چند هفته گذشته،‌ هم کمال تبریزی و هم پخش‌کننده فیلمش،‌ در گفت‌وگوهایی اعلام کردند که«پاداش» پروانه نمایش گرفته، در نوبت اکران است و در دو سه ماه آینده روی پرده خواهد رفت.

این درحالی است که تاکنون هیچ خبر رسمی مبنی بر دریافت پروانه نمایش این فیلم، ‌از سوی وزارت ارشاد منتشر نشده است.

نظر سخنگوی وزارت ارشاد: «پاداش» فعلا برنامه قطعی برای اکران ندارد.

XS
SM
MD
LG