روزنامه شرق در تیتر یک خود ضمن انتشار گزارشی درباره «پایان نشست نفسگیر هستهای در وین»، از قول عباس عراقچی، عضو تیم مذاکرهکننده هستهای ایران، نوشته است: «پیشرفت نداشتیم.»
روزنامه ابتکار نیز همین بخش از اظهارات عباس عراقچی را «روایت عضو ارشد هیئت ایرانی از روند کند اما جدی گفتوگو با ۱+۵» توصیف کرده است.
روزنامه اعتماد مذاکرات هستهای وین را به «مکعب روبیک» تشبیه کرده و نوشته است: «مذاکرات وین پیچیده، سخت و بدون پیشرفت» به پایان رسید.
کیهان در تیتر یک خود تاکید کرده که «مذاکرات وین دود سفید نداشت» و نوشته است: «دور چهارم مذاکرات هستهای در وین در حالی پس از سه روز به پایان رسید که روند این مذاکرات فشرده، نتیجه تلاشها برای رسیدن به توافق برای نگارش متن توافق جامع را در هالهای از ابهام فروبرده است.»
روزنامه کیهان همچنین در سرمقالهای با تیتر «مذاکرات وین به کجا میانجامد؟» نوشته است: «نگرانی یا اطمینان نسبت به سرنوشت مذاکرات هستهای منوط به ارزیابی از روند این مذاکرات و متن و حواشی آن است.»
روزنامه جوان نیز ضمن انتشار سخنان عباس عراقچی در تیتر یک شماره شنبه خود نوشته است: «زیادهخواهیهای ۱+۵ وین ۴ را بینتیجه پایان داد.» این روزنامه همچنین عکس یک خود را به حضور محمدجواد ظریف در اردوی تیم ملی فوتبال اتریش اختصاص داده و آن را «تایم اوت هستهای ظریف برای تبادل روحیه با فوتبالیستها» توصیف کرده است.
روزنامه جوان همچنین درگزارشی تاکید کرده است که «موشکهای ایرانی در مذاکره نمیگنجد».
روزنامه ایران نیز در پایان مذاکرات هستهای وین تنها خبری درباره «سه ساعت مذاکره هیئت ایران و آمریکا در وین» را در یکی از ستونهای صفحه یک خود چاپ کرده است. این روزنامه تیتر یک خود را به «گفتوگو با مدیران و دستاندرکاران بانکی» اختصاص داده و نوشته است: «بدهکاران بانکی از سایه بیرون میآیند.»
عکس یک شماره شنبه روزنامه ایران نیز به «شادی و غرور در روز قهرمانی تیم کشتی فرنگی ایران» اختصاص دارد.
روزنامه جام جم ضمن انتشار گزارشی با تیتر «کودکان بیشناسنامه پشت درهای مدرسه» نوشته است: «کودکان بی شناسنامه بخشی از کودکان محروم از تحصیل در ایران هستند.»
روزنامه آرمان ضمن انتشار گفتوگویی با مرتضی بانک از قول معاون نهاد ریاست جمهوری خواهان پس دادن «خودروها و اعتباراتی» شده است که مقامهای دولت پیشین تصاحب کردهاند.
در وین از «عکس یادگاری و خنده خبری نبود»
«حساس، جدی، نفسگیر، با وسواس، سخت، کُند، پیچیده»، اینها واژههایی هستند که روزنامه شرق به نقل از مذاکرهکنندگان هستهای ایران و کشورهای ۱+۵ برای توصیف دور چهارم مذاکرات هستهای در وین به کار برده است.
این روزنامه نوشته است: «در نخستین دور از مذاکرات برای تدوین پیشنویس نهایی، برخلاف دفعات قبل، از عکسهای یادگاری و خنده خبری نبود» و «هرچه بهسمت ۳۰ تیر، پایان موعد توافق ژنو، نزدیک میشویم، حساسیتها بیشتر میشود و "کلمات" بار حقوقی بیشتری پیدا میکنند.»
روزنامه شرق با اشاره به این که جمعه شب «آخرین گفتوگوهای دور چهارم میان محمدجواد ظریف و کاترین اشتون برگزار شد که وندی شرمن مذاکرهکننده هستهای آمریکا نیز در قسمتهایی از آن به جمع آنها پیوسته بود» نوشته است که پیش از پایان گفتوگوها اعلام شد که نشست خبری مشترکی بین ظریف و اشتون برگزار نخواهد شد و نفر دوم تیم مذاکرهکننده ایرانی یعنی عباس عراقچی معاون حقوقی و بینالملل وزارت خارجه در جمع خبرنگاران ایرانی حاضر میشود.
به گزارش این روزنامه، عباس عراقچی که خسته اما مسلط سخن میگفت، «عدم پیشرفت محسوس در این دور از مذاکرات را تایید کرد ولی آن را امری غیرطبیعی قلمداد نکرد» و گفت: «بحثها در این دور از مذاکرات بسیار جدی بود و در فضایی بدون تنش صورت گرفت» و همچنین «در مذاکرات بحثهای خوبی داشتیم ولی اختلافنظرهایی در سطح گسترده وجود دارد، از این رو پیشرفت خاصی که منجر به آغاز نگارش پیشنویس متن توافق نهایی شود انجام نشد.»
عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی همچنین گفت که «پیشرفت نداشتن مذاکرات به معنای شکست آن نیست» و تاکید کرد که «این دور از مذاکرات اولین دور رسمی برای تهیه متن پیشنویس بود. در سه دور قبلی، بحث و تبادل نظر داشتیم و انتظار برای پیشرفت زیاد غیرطبیعی است».
روزنامه شرق همچنین از قول عباس عراقچی از «برگزاری دو دور مذاکره میان ایران و گروه ۱+۵ در خردادماه» خبر داده و نوشته است: «فشار خاصی برای این که مذاکرات به هر قیمت تا پایان تیرماه انجام شود و به توافق برسیم وجود ندارد و اگر به توافق نرسیم فاجعهای رخ نداده است؛ در عین حال این زمان برای شش ماه قابل تمدید است، البته همه معتقدند اگر توافق در شش ماه اول به نتیجه برسد بهتر است چون ممکن است در اروپا و آمریکا تحولاتی رخ دهد.»
به نوشته این روزنامه، عباس عراقچی در بخش دیگری از سخنانش «تجهیزات دفاعی ایران را غیرقابل مذاکره» دانست و علاوه بر این گفت که «اختلافات بیش از ۱۳ موردی است که پیشتر عنوان شده است».
روزنامه شرق در عین حال یادآوری کرده است که به رغم تاکید عباس عراقچی بر این که مذاکرات «در فضایی بدون تنش صورت گرفت» نوشته است: پیش از این سرگئی ریابکوف مسئول تیم مذاکرهکننده هستهای روسیه گفته بود که «کار روی متن توافقنامه به مشاجرات کلامی زیادی منجر شده است».
کیهان: نظارت کلی رهبر بر مذاکرات هستهای برای رفع دغدغهها کافی نیست
روزنامه کیهان در سرمقالهای با تیتر «مذاکرات وین به کجا میانجامد؟» نوشته است: «نگرانی یا اطمینان نسبت به سرنوشت مذاکرات هستهای منوط به ارزیابی از روند این مذاکرات و متن و حواشی آن است.»
این روزنامه تاکید کرده است این که کسانی بگویند چون «مذاکرات تحت نظارت کلی» رهبر جمهوری اسلامی «انجام میشود پس نباید هیچ دغدغهای داشت، تحلیل دقیقی نیست».
محمد ایمانی سرمقالهنویس کیهان مذاکرات هستهای را به جنگهای صدر اسلام تشبیه کرده و نوشته است: «فرماندهی سپاه اسلام در ۲ نبرد بدر و احد با پیامبر اعظم بود اما دو گونه رفتار سپاه خودی باعث شد سرنوشت این دو نبرد متفاوت از هم باشد. در جنگ جمل و صفین نیز فرماندهی با امیر مومنان بود اما به اعتبار عملکرد متفاوت برخی فرماندهان میانی و لشکریان، این دو جنگ پایان متفاوتی پیدا کرد. به عبارت دیگر، نوع عملکرد خواص در چالشهای گوناگون با جبهه خصم میتواند تاثیرات مهمی در نتیجه پایانی بر جای بگذارد. در حقیقت این، میزان انسجام و تبعیت از مدیریت کلان ولی امر است که پیروزی را تضمین میکند.»
کیهان با تاکید بر این که «گاه ممکن است رشادت و عمل مجاهدانه و به هنگام یک نفر یا یک جمع کوچک، تهدیدی بزرگ را از سر راه بردارد و یا برعکس، فریبخوردگی یا کمهمتی یک یا چند نفر کمشمار اما موثر، تهدید بزرگی را متوجه جبهه خودی کند» نوشته است: «چالش بزرگ ما با جبهه استکبار که چالش هستهای ذیل آن قرار میگیرد از این قاعده کلی مستثنا نیست» و «توافق ژنو پس از حدود ۶ ماه به ایستگاه وین و چهارمین دور مذاکرات رسیده است. خبرها کاملا متناقضند. از فضاسازیهایی که میگویند طرفین به نگارش متن توافق نهایی نزدیک شدهاند تا گزارشهای متعددی نظیر اظهارات آقای عراقچی که میگوید در ۱۳ مورد اختلاف وجود دارد.»
سرمقالهنویس کیهان نوشته است: «رفتار آمریکا و غرب در مذاکرات ۶-۷ ماه اخیر شبیه رفتار کلاهبرداران نزولخوار است که چند برابر وام پرداختی را بازپس میگیرند اما وامگیرنده همچنان به اندازه اصل وام یا بیشتر بدهکار میماند؛ با این تفاوت که آمریکا و غرب چیزی به ایران نداده و با این وجود، برای هیچ امتیازی که ندادهاند مدام طلبهای جدید میتراشند. آنها مذاکرات را گروگان گرفتهاند چون به خطای راهبردی طیفی از دولتمردان در پیوند زدن مذاکرات هستهای به تحریمها و گشایش اقتصادی پی بردهاند».
این روزنامه همچنین با تاکید بر این که کسانی که آنها را «برخی مدعیان حمایت از دولت» نامیده است «یا سادهاند و یا ماموریت دارند» نوشته است که آنها «مدام دولت و تیم مذاکرهکننده را بدهکارتر کرده و به سمت دستپاچگی و ابراز اشتیاق برای بستن سریع پرونده به هر قیمت هل دادهاند. در حالی که چارچوب و مدالیتهای به عنوان سرانجام روند اعتمادسازی یکطرفه وجود ندارد، انجام هر اقدام اعتمادسازی نظیر تعلیق فردو، افزایش بازرسیها، پرداختن به مطالعات ادعایی، تعلیق و طراحی دوباره رآکتور اراک، توقف نصب سانتریفیوژهای پیشرفته یا کاهش تعداد سانتریفیوژهای موجود و... آب در هاون کوبیدن است».
کیهان از اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از همین افراد نام برده و نوشته است: «اکنون قریب ۶-۷ ماه از زمانی که آقای هاشمی با برخی رسانههای زنجیرهای همکلام شد و ضمن میانهرو توصیف کردن اوباما گفت در مذاکرات با آمریکا تابو شکست، میگذرد» اما «شاکله تحریمها» سر جای خود باقی است.
سرمقالهنویس کیهان با اشاره به این که «از زمانی که گفتند تابو شکست و فصل آشتی با آمریکا رسید، ۷ ماه میگذرد» نوشته است: «آمریکا در این مدت بیش از همیشه گزینه نظامی روی میز را به رخ کشیده است. توهینآمیزتر از همه این که بیش از ۳ ماه است آقای ابوطالبی نماینده جدید ایران در سازمان ملل را به نیویورک راه نمیدهد.»
محمد ایمانی نوشته است: «کسانی با خوشخیالی و بدفهمی و طیفهایی بر اساس ماموریت، دشمن را به طمع انداختند و دولت را تبدیل به حریف از پیش بازنده در برابر غرب کردند.»
سرمقالهنویس کیهان تاکید کرده است که «تا این روند به انحراف کشیده شده اصلاح نشود، نمیتوان امیدی به احقاق حقوق ایران در مذاکرات وین و مشابه آن داشت، مگر این که کسی بگوید شیوه تانک دادن و کلاشینکف گرفتن نیز نوعی غنیمتگیری است».
معاون نهاد ریاست جمهوری: مسئولان دولت قبل خودروهای دولت را بردند و پس نمیدهند
روزنامه آرمان ضمن انتشار گفتوگویی با مرتضی بانک از قول معاون نهاد ریاست جمهوری خواهان پس دادن «خودروها و اعتباراتی» شده است که مقامهای دولت پیشین تصاحب کردهاند.
مرتضی بانک، معاون کل سرپرست نهاد ریاست جمهوری، با اشاره به این که با گذشت نزدیک به ده ماه از تغییر دولت هنوز «تعداد زیادی ماشین، در اختیار دولت قبلی است»، گفته است که مقامهای دولت محمود احمدینژاد حاضر به پس دادن دستکم «۳۱ماشین» از خودروهای نهاد ریاست جمهوری نیستند و «بهرغم مکاتبات و پیگیریهای زیاد هنوز اقدامی نشده است».
مرتضی بانک در عین حال گفته است که «شکایت را صحیح نمی دانیم، ورود قوه قضاییه نیاز به شکایت رسمی دارد، اعلام میکنم اگر ماشینها را تحویل ندهند حتما اقدام قانونی خواهد شد»، اما دولت یازدهم در این مورد ابتدا تلاش داشته و دارد بر اساس احترام رفتار میکند، اما چون اموال دولت است ودولت هم مقید به رعایت قانون وهم رعایت شان افراد است، سعی کرده با متانت عمل کند اما در این مسئله فرصت لازم را به کسانی که این ماشینها را هنوز تحویل ندادهاند، داده شده بنابراین نباید دیگر در این زمینه کوتاهی کنند».
معاون نهاد ریاست جمهوری همچنین به روزنامه آرمان گفته است که در روزهای پایانی دولت محمود احمدینژاد «آقایان یک رقم ۱۶ میلیارد تومان تصویب کردند قبل از دولت جدید برای دانشگاه ایرانیان که خلاف قانون است، بعد در همین راستا رقمی حدود ۹ میلیارد و سیصد میلیون تومان، باز کمک کردند به یک انجیاو که همه اعضای آن نزدیکان دولت قبل بودند و بهرغم این که باید این پول را برگردانند و ما به آنها اعلام کردیم ولی هیچ جوابی تا امروز ندادند».
به گفته معاون نهاد ریاست جمهوری، همچنین یکی از «آشفتگی»های برجا مانده از دولت محمود احمدینژاد را نتیجه سفرهای استانی او توصیف کرده و گفته است: در سفرهای استانی «مبلغی حدود ۲۱۵ هزار میلیارد تومان طی چندین سفر به استانها تعهد ایجاد کردند، در صورتی که حدود ۷۵ هزار میلیارد تومان پرداخت شد و مبلغی حدود ۱۴۰هزار میلیارد تومان، که رقم وحشتناکی هم هست، تعهدی بود که دولت قبل روی دوش دولت اعتدال گذاشت.»
مرتضی بانگ گفته است که «اگر تصور کنیم که از ۲۱۵ هزارمیلیارد، ۳۰ درصد اعتبارات طی ۸ سال تامین شده، ۱۴۰ هزار میلیارد تومان باقی مانده که طی ۱۶ سال بعد هم نمیتواند پاسخ داده شود».
روزنامه آرمان همچنین از قول مرتضی بانک نوشته است: در دوره آقای احمدینژاد با یک تصمیم سازمان مدیریت و برنامهریزی «کلاً منحل میشود و بسیاری از کارشناسان آن در بخشهای مختلف پراکنده شدند که حاصل این بیتوجهی دولت قبل، دو معاونت به وجود میآید، معاونت ریاست جمهوری، توسعه انسانی و معاونت امور برنامهریزی و بودجه که این دو معاونت بدون استفاده از سوابق گذشته برنامهریزی، شروع به فعالیت میکنند حتی این معاونت در بخش مسائل استخدامی و اداری تصمیمگیری میکند که ماحصل و نتیجه این رفتار، بیبرنامگی در کشور میشود».
معاون نهاد ریاست جمهوری در گفتوگو با روزنامه آرمان تاکید کرده است که «بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد از محل فروش نفت در دولت قبل داشتیم که با توجه به این عدد چشمگیر، دولتهای نهم و دهم جزء بدهکارترین دولتها بعد از انقلاب لقب گرفتند».
کودکان بی شناسنامه پشت درهای مدرسه
روزنامه جام جم ضمن انتشار گزارشی با تیتر «کودکان بیشناسنامه پشت درهای مدرسه» نوشته است: «کودکان بیشناسنامه بخشی از کودکان محروم از تحصیل در ایران هستند».
این روزنامه نوشته است: آنها «ایرانیاند، در گوشهای از این سرزمین زاده شدهاند، فارسی حرف میزنند و زیر سقف آسمان این کشور نفس میکشند، ولی هیچ کس نیستند؛ هیچ کس، فرزند هیچ کس. اینها مادر دارند، همان زنی که آنها را زاییده، ولی پدر نامعلوم است، مردی بی خبر از زن و فرزند، گریزان از آنها، مردی که زنی را موقتا به همسری گرفته و بعد پشیمان شده و رفته یا این که معتاد است و خودش سر بار خودش که افیون نمیگذارد به فرزندی که نطفه اوست فکر کند».
روزنامه جام جم همچنین نوشته است: «کودک بی شناسنامه ایرانی تنهاترین انسان این کشور است؛ موجودی همیشه در جستجوی پدر، بی خبر از اصل و نسب و متعلق به هیچ کجا که حتی اگر بمیرد مردم نمیدانند، بگویند چه کسی مرده است.»
به نوشته این روزنامه، اغلب «کودکان بی شناسنامه متعلق به خانوادههای سطح پایین اجتماعاند که چون اوراق هویتی ندارند به مدرسه نیز نمیروند»، چرا که «آموزش و پرورش فقط کودکانی را ثبت نام میکند که شناسنامه به دست به مدارس بیایند و این بدترین بخش ماجراست یعنی تولید بیسوادان جدید در کشوری که برای ریشهکنی بیسوادی در گروه سنی زیر ۵۰ سال فقط تا پایان سال ۹۴، سال پایان اجرای برنامه پنجم توسعه فرصت دارد».
محمد دیمهور، معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، اما به روزنامه جام جم گفته است: متقاضیان ثبت نام کودکان بی شناسنامه میتوانند «به اداره آموزش و پرورش» هر منطقهای مراجعه کنند تا آنها را به کمیسیونی ویژه ارجاع دهند که «این کمیسیون بدون محدودیت، اجازه ثبت نام را صادر میکند. در این زمان متقاضی دریافت شناسنامه که میتواند مادر کودک، فردی خیر یا موسسه و سازمانی حمایتی مثل بهزیستی باشد به ثبت احوال مراجعه و شناسنامه را دریافت میکند».
این روزنامه نوشته است روالی که معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش از آن حرف میزند «حکم رشتهای را دارد که با هزار امید و آرزو ریسیده میشود ولی عمرش دوام چندانی ندارد»، چرا که همه راهها به ثبت احوال ختم میشود.
یک مقام مسئول در سازمان ثبت احوال به جام جم گفته است: «ثبت احوال هیچ اختیاری برای صدور شناسنامه برای این افراد ندارد چون نمیتواند بدون مطلع بودن از هویت پدر و مادر کودک برای او کاری انجام دهد، پس چارهای نیست جز اقدام از طریق بهزیستی یا رفتن به دادگاه تا نامه و حکم این دو نهاد، ملاک عمل ثبت احوال قرار گیرد.»
جام جم با اشاره به این که مسئولان سازمان بهزیستی نیز حاضر به پذیرش مسئولیت دریافت شناسنامه برای این گروه از کودکان نیستند نوشته است در برخی موارد که کودکان بی شناسنامه با پادرمیانی افراد خیر یا وکلا برای دریافت شناسنامه به دادگاه مراجعه کردهاند دستکم ۶ سال تا صدور حکم دادگاه و دریافت شناسنامه در انتظار ماندهاند.
روزنامه ابتکار نیز همین بخش از اظهارات عباس عراقچی را «روایت عضو ارشد هیئت ایرانی از روند کند اما جدی گفتوگو با ۱+۵» توصیف کرده است.
روزنامه اعتماد مذاکرات هستهای وین را به «مکعب روبیک» تشبیه کرده و نوشته است: «مذاکرات وین پیچیده، سخت و بدون پیشرفت» به پایان رسید.
کیهان در تیتر یک خود تاکید کرده که «مذاکرات وین دود سفید نداشت» و نوشته است: «دور چهارم مذاکرات هستهای در وین در حالی پس از سه روز به پایان رسید که روند این مذاکرات فشرده، نتیجه تلاشها برای رسیدن به توافق برای نگارش متن توافق جامع را در هالهای از ابهام فروبرده است.»
روزنامه کیهان همچنین در سرمقالهای با تیتر «مذاکرات وین به کجا میانجامد؟» نوشته است: «نگرانی یا اطمینان نسبت به سرنوشت مذاکرات هستهای منوط به ارزیابی از روند این مذاکرات و متن و حواشی آن است.»
روزنامه جوان نیز ضمن انتشار سخنان عباس عراقچی در تیتر یک شماره شنبه خود نوشته است: «زیادهخواهیهای ۱+۵ وین ۴ را بینتیجه پایان داد.» این روزنامه همچنین عکس یک خود را به حضور محمدجواد ظریف در اردوی تیم ملی فوتبال اتریش اختصاص داده و آن را «تایم اوت هستهای ظریف برای تبادل روحیه با فوتبالیستها» توصیف کرده است.
روزنامه جوان همچنین درگزارشی تاکید کرده است که «موشکهای ایرانی در مذاکره نمیگنجد».
روزنامه ایران نیز در پایان مذاکرات هستهای وین تنها خبری درباره «سه ساعت مذاکره هیئت ایران و آمریکا در وین» را در یکی از ستونهای صفحه یک خود چاپ کرده است. این روزنامه تیتر یک خود را به «گفتوگو با مدیران و دستاندرکاران بانکی» اختصاص داده و نوشته است: «بدهکاران بانکی از سایه بیرون میآیند.»
عکس یک شماره شنبه روزنامه ایران نیز به «شادی و غرور در روز قهرمانی تیم کشتی فرنگی ایران» اختصاص دارد.
روزنامه جام جم ضمن انتشار گزارشی با تیتر «کودکان بیشناسنامه پشت درهای مدرسه» نوشته است: «کودکان بی شناسنامه بخشی از کودکان محروم از تحصیل در ایران هستند.»
روزنامه آرمان ضمن انتشار گفتوگویی با مرتضی بانک از قول معاون نهاد ریاست جمهوری خواهان پس دادن «خودروها و اعتباراتی» شده است که مقامهای دولت پیشین تصاحب کردهاند.
در وین از «عکس یادگاری و خنده خبری نبود»
«حساس، جدی، نفسگیر، با وسواس، سخت، کُند، پیچیده»، اینها واژههایی هستند که روزنامه شرق به نقل از مذاکرهکنندگان هستهای ایران و کشورهای ۱+۵ برای توصیف دور چهارم مذاکرات هستهای در وین به کار برده است.
این روزنامه نوشته است: «در نخستین دور از مذاکرات برای تدوین پیشنویس نهایی، برخلاف دفعات قبل، از عکسهای یادگاری و خنده خبری نبود» و «هرچه بهسمت ۳۰ تیر، پایان موعد توافق ژنو، نزدیک میشویم، حساسیتها بیشتر میشود و "کلمات" بار حقوقی بیشتری پیدا میکنند.»
روزنامه شرق با اشاره به این که جمعه شب «آخرین گفتوگوهای دور چهارم میان محمدجواد ظریف و کاترین اشتون برگزار شد که وندی شرمن مذاکرهکننده هستهای آمریکا نیز در قسمتهایی از آن به جمع آنها پیوسته بود» نوشته است که پیش از پایان گفتوگوها اعلام شد که نشست خبری مشترکی بین ظریف و اشتون برگزار نخواهد شد و نفر دوم تیم مذاکرهکننده ایرانی یعنی عباس عراقچی معاون حقوقی و بینالملل وزارت خارجه در جمع خبرنگاران ایرانی حاضر میشود.
به گزارش این روزنامه، عباس عراقچی که خسته اما مسلط سخن میگفت، «عدم پیشرفت محسوس در این دور از مذاکرات را تایید کرد ولی آن را امری غیرطبیعی قلمداد نکرد» و گفت: «بحثها در این دور از مذاکرات بسیار جدی بود و در فضایی بدون تنش صورت گرفت» و همچنین «در مذاکرات بحثهای خوبی داشتیم ولی اختلافنظرهایی در سطح گسترده وجود دارد، از این رو پیشرفت خاصی که منجر به آغاز نگارش پیشنویس متن توافق نهایی شود انجام نشد.»
عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی همچنین گفت که «پیشرفت نداشتن مذاکرات به معنای شکست آن نیست» و تاکید کرد که «این دور از مذاکرات اولین دور رسمی برای تهیه متن پیشنویس بود. در سه دور قبلی، بحث و تبادل نظر داشتیم و انتظار برای پیشرفت زیاد غیرطبیعی است».
روزنامه شرق همچنین از قول عباس عراقچی از «برگزاری دو دور مذاکره میان ایران و گروه ۱+۵ در خردادماه» خبر داده و نوشته است: «فشار خاصی برای این که مذاکرات به هر قیمت تا پایان تیرماه انجام شود و به توافق برسیم وجود ندارد و اگر به توافق نرسیم فاجعهای رخ نداده است؛ در عین حال این زمان برای شش ماه قابل تمدید است، البته همه معتقدند اگر توافق در شش ماه اول به نتیجه برسد بهتر است چون ممکن است در اروپا و آمریکا تحولاتی رخ دهد.»
به نوشته این روزنامه، عباس عراقچی در بخش دیگری از سخنانش «تجهیزات دفاعی ایران را غیرقابل مذاکره» دانست و علاوه بر این گفت که «اختلافات بیش از ۱۳ موردی است که پیشتر عنوان شده است».
روزنامه شرق در عین حال یادآوری کرده است که به رغم تاکید عباس عراقچی بر این که مذاکرات «در فضایی بدون تنش صورت گرفت» نوشته است: پیش از این سرگئی ریابکوف مسئول تیم مذاکرهکننده هستهای روسیه گفته بود که «کار روی متن توافقنامه به مشاجرات کلامی زیادی منجر شده است».
کیهان: نظارت کلی رهبر بر مذاکرات هستهای برای رفع دغدغهها کافی نیست
روزنامه کیهان در سرمقالهای با تیتر «مذاکرات وین به کجا میانجامد؟» نوشته است: «نگرانی یا اطمینان نسبت به سرنوشت مذاکرات هستهای منوط به ارزیابی از روند این مذاکرات و متن و حواشی آن است.»
این روزنامه تاکید کرده است این که کسانی بگویند چون «مذاکرات تحت نظارت کلی» رهبر جمهوری اسلامی «انجام میشود پس نباید هیچ دغدغهای داشت، تحلیل دقیقی نیست».
محمد ایمانی سرمقالهنویس کیهان مذاکرات هستهای را به جنگهای صدر اسلام تشبیه کرده و نوشته است: «فرماندهی سپاه اسلام در ۲ نبرد بدر و احد با پیامبر اعظم بود اما دو گونه رفتار سپاه خودی باعث شد سرنوشت این دو نبرد متفاوت از هم باشد. در جنگ جمل و صفین نیز فرماندهی با امیر مومنان بود اما به اعتبار عملکرد متفاوت برخی فرماندهان میانی و لشکریان، این دو جنگ پایان متفاوتی پیدا کرد. به عبارت دیگر، نوع عملکرد خواص در چالشهای گوناگون با جبهه خصم میتواند تاثیرات مهمی در نتیجه پایانی بر جای بگذارد. در حقیقت این، میزان انسجام و تبعیت از مدیریت کلان ولی امر است که پیروزی را تضمین میکند.»
کیهان با تاکید بر این که «گاه ممکن است رشادت و عمل مجاهدانه و به هنگام یک نفر یا یک جمع کوچک، تهدیدی بزرگ را از سر راه بردارد و یا برعکس، فریبخوردگی یا کمهمتی یک یا چند نفر کمشمار اما موثر، تهدید بزرگی را متوجه جبهه خودی کند» نوشته است: «چالش بزرگ ما با جبهه استکبار که چالش هستهای ذیل آن قرار میگیرد از این قاعده کلی مستثنا نیست» و «توافق ژنو پس از حدود ۶ ماه به ایستگاه وین و چهارمین دور مذاکرات رسیده است. خبرها کاملا متناقضند. از فضاسازیهایی که میگویند طرفین به نگارش متن توافق نهایی نزدیک شدهاند تا گزارشهای متعددی نظیر اظهارات آقای عراقچی که میگوید در ۱۳ مورد اختلاف وجود دارد.»
سرمقالهنویس کیهان نوشته است: «رفتار آمریکا و غرب در مذاکرات ۶-۷ ماه اخیر شبیه رفتار کلاهبرداران نزولخوار است که چند برابر وام پرداختی را بازپس میگیرند اما وامگیرنده همچنان به اندازه اصل وام یا بیشتر بدهکار میماند؛ با این تفاوت که آمریکا و غرب چیزی به ایران نداده و با این وجود، برای هیچ امتیازی که ندادهاند مدام طلبهای جدید میتراشند. آنها مذاکرات را گروگان گرفتهاند چون به خطای راهبردی طیفی از دولتمردان در پیوند زدن مذاکرات هستهای به تحریمها و گشایش اقتصادی پی بردهاند».
این روزنامه همچنین با تاکید بر این که کسانی که آنها را «برخی مدعیان حمایت از دولت» نامیده است «یا سادهاند و یا ماموریت دارند» نوشته است که آنها «مدام دولت و تیم مذاکرهکننده را بدهکارتر کرده و به سمت دستپاچگی و ابراز اشتیاق برای بستن سریع پرونده به هر قیمت هل دادهاند. در حالی که چارچوب و مدالیتهای به عنوان سرانجام روند اعتمادسازی یکطرفه وجود ندارد، انجام هر اقدام اعتمادسازی نظیر تعلیق فردو، افزایش بازرسیها، پرداختن به مطالعات ادعایی، تعلیق و طراحی دوباره رآکتور اراک، توقف نصب سانتریفیوژهای پیشرفته یا کاهش تعداد سانتریفیوژهای موجود و... آب در هاون کوبیدن است».
کیهان از اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از همین افراد نام برده و نوشته است: «اکنون قریب ۶-۷ ماه از زمانی که آقای هاشمی با برخی رسانههای زنجیرهای همکلام شد و ضمن میانهرو توصیف کردن اوباما گفت در مذاکرات با آمریکا تابو شکست، میگذرد» اما «شاکله تحریمها» سر جای خود باقی است.
سرمقالهنویس کیهان با اشاره به این که «از زمانی که گفتند تابو شکست و فصل آشتی با آمریکا رسید، ۷ ماه میگذرد» نوشته است: «آمریکا در این مدت بیش از همیشه گزینه نظامی روی میز را به رخ کشیده است. توهینآمیزتر از همه این که بیش از ۳ ماه است آقای ابوطالبی نماینده جدید ایران در سازمان ملل را به نیویورک راه نمیدهد.»
محمد ایمانی نوشته است: «کسانی با خوشخیالی و بدفهمی و طیفهایی بر اساس ماموریت، دشمن را به طمع انداختند و دولت را تبدیل به حریف از پیش بازنده در برابر غرب کردند.»
سرمقالهنویس کیهان تاکید کرده است که «تا این روند به انحراف کشیده شده اصلاح نشود، نمیتوان امیدی به احقاق حقوق ایران در مذاکرات وین و مشابه آن داشت، مگر این که کسی بگوید شیوه تانک دادن و کلاشینکف گرفتن نیز نوعی غنیمتگیری است».
معاون نهاد ریاست جمهوری: مسئولان دولت قبل خودروهای دولت را بردند و پس نمیدهند
روزنامه آرمان ضمن انتشار گفتوگویی با مرتضی بانک از قول معاون نهاد ریاست جمهوری خواهان پس دادن «خودروها و اعتباراتی» شده است که مقامهای دولت پیشین تصاحب کردهاند.
مرتضی بانک، معاون کل سرپرست نهاد ریاست جمهوری، با اشاره به این که با گذشت نزدیک به ده ماه از تغییر دولت هنوز «تعداد زیادی ماشین، در اختیار دولت قبلی است»، گفته است که مقامهای دولت محمود احمدینژاد حاضر به پس دادن دستکم «۳۱ماشین» از خودروهای نهاد ریاست جمهوری نیستند و «بهرغم مکاتبات و پیگیریهای زیاد هنوز اقدامی نشده است».
مرتضی بانک در عین حال گفته است که «شکایت را صحیح نمی دانیم، ورود قوه قضاییه نیاز به شکایت رسمی دارد، اعلام میکنم اگر ماشینها را تحویل ندهند حتما اقدام قانونی خواهد شد»، اما دولت یازدهم در این مورد ابتدا تلاش داشته و دارد بر اساس احترام رفتار میکند، اما چون اموال دولت است ودولت هم مقید به رعایت قانون وهم رعایت شان افراد است، سعی کرده با متانت عمل کند اما در این مسئله فرصت لازم را به کسانی که این ماشینها را هنوز تحویل ندادهاند، داده شده بنابراین نباید دیگر در این زمینه کوتاهی کنند».
معاون نهاد ریاست جمهوری همچنین به روزنامه آرمان گفته است که در روزهای پایانی دولت محمود احمدینژاد «آقایان یک رقم ۱۶ میلیارد تومان تصویب کردند قبل از دولت جدید برای دانشگاه ایرانیان که خلاف قانون است، بعد در همین راستا رقمی حدود ۹ میلیارد و سیصد میلیون تومان، باز کمک کردند به یک انجیاو که همه اعضای آن نزدیکان دولت قبل بودند و بهرغم این که باید این پول را برگردانند و ما به آنها اعلام کردیم ولی هیچ جوابی تا امروز ندادند».
به گفته معاون نهاد ریاست جمهوری، همچنین یکی از «آشفتگی»های برجا مانده از دولت محمود احمدینژاد را نتیجه سفرهای استانی او توصیف کرده و گفته است: در سفرهای استانی «مبلغی حدود ۲۱۵ هزار میلیارد تومان طی چندین سفر به استانها تعهد ایجاد کردند، در صورتی که حدود ۷۵ هزار میلیارد تومان پرداخت شد و مبلغی حدود ۱۴۰هزار میلیارد تومان، که رقم وحشتناکی هم هست، تعهدی بود که دولت قبل روی دوش دولت اعتدال گذاشت.»
مرتضی بانگ گفته است که «اگر تصور کنیم که از ۲۱۵ هزارمیلیارد، ۳۰ درصد اعتبارات طی ۸ سال تامین شده، ۱۴۰ هزار میلیارد تومان باقی مانده که طی ۱۶ سال بعد هم نمیتواند پاسخ داده شود».
روزنامه آرمان همچنین از قول مرتضی بانک نوشته است: در دوره آقای احمدینژاد با یک تصمیم سازمان مدیریت و برنامهریزی «کلاً منحل میشود و بسیاری از کارشناسان آن در بخشهای مختلف پراکنده شدند که حاصل این بیتوجهی دولت قبل، دو معاونت به وجود میآید، معاونت ریاست جمهوری، توسعه انسانی و معاونت امور برنامهریزی و بودجه که این دو معاونت بدون استفاده از سوابق گذشته برنامهریزی، شروع به فعالیت میکنند حتی این معاونت در بخش مسائل استخدامی و اداری تصمیمگیری میکند که ماحصل و نتیجه این رفتار، بیبرنامگی در کشور میشود».
معاون نهاد ریاست جمهوری در گفتوگو با روزنامه آرمان تاکید کرده است که «بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد از محل فروش نفت در دولت قبل داشتیم که با توجه به این عدد چشمگیر، دولتهای نهم و دهم جزء بدهکارترین دولتها بعد از انقلاب لقب گرفتند».
کودکان بی شناسنامه پشت درهای مدرسه
روزنامه جام جم ضمن انتشار گزارشی با تیتر «کودکان بیشناسنامه پشت درهای مدرسه» نوشته است: «کودکان بیشناسنامه بخشی از کودکان محروم از تحصیل در ایران هستند».
این روزنامه نوشته است: آنها «ایرانیاند، در گوشهای از این سرزمین زاده شدهاند، فارسی حرف میزنند و زیر سقف آسمان این کشور نفس میکشند، ولی هیچ کس نیستند؛ هیچ کس، فرزند هیچ کس. اینها مادر دارند، همان زنی که آنها را زاییده، ولی پدر نامعلوم است، مردی بی خبر از زن و فرزند، گریزان از آنها، مردی که زنی را موقتا به همسری گرفته و بعد پشیمان شده و رفته یا این که معتاد است و خودش سر بار خودش که افیون نمیگذارد به فرزندی که نطفه اوست فکر کند».
روزنامه جام جم همچنین نوشته است: «کودک بی شناسنامه ایرانی تنهاترین انسان این کشور است؛ موجودی همیشه در جستجوی پدر، بی خبر از اصل و نسب و متعلق به هیچ کجا که حتی اگر بمیرد مردم نمیدانند، بگویند چه کسی مرده است.»
به نوشته این روزنامه، اغلب «کودکان بی شناسنامه متعلق به خانوادههای سطح پایین اجتماعاند که چون اوراق هویتی ندارند به مدرسه نیز نمیروند»، چرا که «آموزش و پرورش فقط کودکانی را ثبت نام میکند که شناسنامه به دست به مدارس بیایند و این بدترین بخش ماجراست یعنی تولید بیسوادان جدید در کشوری که برای ریشهکنی بیسوادی در گروه سنی زیر ۵۰ سال فقط تا پایان سال ۹۴، سال پایان اجرای برنامه پنجم توسعه فرصت دارد».
محمد دیمهور، معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، اما به روزنامه جام جم گفته است: متقاضیان ثبت نام کودکان بی شناسنامه میتوانند «به اداره آموزش و پرورش» هر منطقهای مراجعه کنند تا آنها را به کمیسیونی ویژه ارجاع دهند که «این کمیسیون بدون محدودیت، اجازه ثبت نام را صادر میکند. در این زمان متقاضی دریافت شناسنامه که میتواند مادر کودک، فردی خیر یا موسسه و سازمانی حمایتی مثل بهزیستی باشد به ثبت احوال مراجعه و شناسنامه را دریافت میکند».
این روزنامه نوشته است روالی که معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش از آن حرف میزند «حکم رشتهای را دارد که با هزار امید و آرزو ریسیده میشود ولی عمرش دوام چندانی ندارد»، چرا که همه راهها به ثبت احوال ختم میشود.
یک مقام مسئول در سازمان ثبت احوال به جام جم گفته است: «ثبت احوال هیچ اختیاری برای صدور شناسنامه برای این افراد ندارد چون نمیتواند بدون مطلع بودن از هویت پدر و مادر کودک برای او کاری انجام دهد، پس چارهای نیست جز اقدام از طریق بهزیستی یا رفتن به دادگاه تا نامه و حکم این دو نهاد، ملاک عمل ثبت احوال قرار گیرد.»
جام جم با اشاره به این که مسئولان سازمان بهزیستی نیز حاضر به پذیرش مسئولیت دریافت شناسنامه برای این گروه از کودکان نیستند نوشته است در برخی موارد که کودکان بی شناسنامه با پادرمیانی افراد خیر یا وکلا برای دریافت شناسنامه به دادگاه مراجعه کردهاند دستکم ۶ سال تا صدور حکم دادگاه و دریافت شناسنامه در انتظار ماندهاند.