هفتهنامه آمریکایی «تایم» در مقدمه مطلبی به اجتماع انتخاباتی هواداران محمدرضا عارف در یکی از ورزشگاههای تهران در روز اعلام کنارهگیریاش از مبارزات انتخاباتی اشاره کرده و میافزاید که اعلام خبر ائتلاف وی با حسن روحانی با واکنش مثبت و شادی هواداران این نامزد اصلاحطلب روبهرو شد.
بسیاری در ایران معتقد بودند که اصلاحطلبان و میانهروها فقط در صورت کنارهگیری یکی از این دو نفر شانس ادامه رقابت را خواهند داشت.
از سوی دیگر با کنارهگیری غلامعلی حداد عادل به نفع سایر اصولگرایان به نظر میرسد که صفوف مبارزات انتخاباتی در ایران فشردهتر شده و رقابتها بین گرایشهای مختلف حالت جدیتری پیدا کرده است، کما این که در روزهای اخیر در اردوی اصولگرایان و حلقههای وابسته به جناح حاکم نیز زمزمههایی شنیده میشود حاکی از این که اصولگرایان نیز باید با برگزیدن یک نامزد واحد برای جبهه خود شانس پیروزی در انتخابات را قطعی کنند.
هفتهنامه «تایم» میافزاید که در ایران نظرسنجی بیطرفانه و قابل استنادی وجود ندارد، ولی از میانگین شواهد و اظهارنظرها شاید بتوان به این نتیجه رسید که دو نامزد اصولگرا یعنی سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف تقریبا از دیگران موقعیت بهتری دارند.
حسن روحانی که در چهارچوب سیاستمداری میانهرو و معقول به میدان آمده است میتواند بخش زیادی از آرای جوانان، زنان و سایر طرفداران اصلاحات را به خود جلب کند. وی اصلاحطلب نیست، ولی با توجه به گرایش سایر نامزدها عملا وی را میتوان متعادلترین نامزد موجود تلقی کرد.
با وجود آن که برای هواداران اصلاحات سیاسی مسائلی نظیر آزادیهای مدنی اهمیت ویژهای دارد، ولی میتوان با قاطعیت گفت که مسئله اصلی برای اکثریت مردم ایران چگونگی حل بحران هستهای و تحریمهای شدید بینالمللی است. تمام نامزدها از سعید جلیلی که نسبت به همه تندروتر است تا حسن روحانی که عملگرایی را توصیه میکند همه طرفدار حق ایران برای تداوم برنامههای هستهای صلحآمیز هستند. بنابراین میتوان گفت که در این انتخابات مشخص تفاوت دیدگاه نامزدها فقط برسر چگونگی پیشبرد سیاستهای کلی نظام است.
برای مثال، در مورد بحران هستهای هر یک درجه مشخصی از تداوم مذاکره با غرب را توصیه میکنند یا در مورد آزادیهای مدنی بحث فقط بر سر این است که چند سانتیمتر از موی زنان میتواند بیرون از روسریها باشد.
هفتهنامه «تایم» میافزاید که برای اکثریت ایرانیان مسئله اصلی شرایط اقتصادی وخیم کشور است. تمام اقشار از بازاریها و طبقه متوسط گرفته تا اقشار کمدرآمد و کارگران به شدت نگران درآمد و آینده اقتصادی خانوادههای خود هستند. از مجموعه سخنرانی و مناظرههای نامزدهای این انتخابات میتوان به این نتیجه رسید که گذشته از انتقاد از عملکرد دولت محمود احمدینژاد طی هشت سال گذشته هیچ یک از نامزدها راه حل روشنی برای بحران اقتصادی ایران ندارند. شاید دلیل اصلی آن این است که وضعیت اقتصاد ایران به سیاستهای کلان نظام در عرصه خارجی و امنیتی مربوط میشود و کسی علاقه ندارد در گفتوگوهای علنی وارد این مباحث شود.
با توجه به تجربه سال ۱۳۸۸ و آن چه که مخالفان و منتقدان حکومت آن را تقلبهای گسترده در آرای اصلاحطلبان میدانند، درصد قابل توجهی از کسانی که به میرحسین موسوی رای داده بودند در این انتخابات شرکت نمیکنند. از نظر آنها تا زمانی که طرح و پیشبرد سیاستهایی مستقل از دستورات رهبر نظام امکانپذیر نباشد این که چه کسی رئیس جمهور خواهد شد تاثیر چندانی نخواهد داشت.
هفتهنامه «تایم» در پایان گزارش خود به آخرین اجتماع انتخاباتی محمدرضا عارف بازمیگردد و با ذکر مثالهایی از شعارهای شرکتکنندگان و گفتوگو با حاضران به این نتیجه میرسد که بخش قابل توجهی از هواداران عارف در حقیقت پیروان میرحسین موسوی در انتخابات قبلی هستند. اما برگزارکنندگان مراسم سعی میکنند چنین شعارها و نمادهایی برجسته نشود تا مشکلی برای ستاد انتخاباتی عارف پیش نیاید.
بخش گستردهای از این جمعیت اکنون با کنارهگیری محمدرضا عارف از حسن روحانی حمایت خواهد کرد. به این ترتیب شاید بتوان گفت که در آخرین روزهای کارزار انتخاباتی اردوی اصلاحطلبان تحرک و وزن بیشتری پیدا کرده است.
بسیاری در ایران معتقد بودند که اصلاحطلبان و میانهروها فقط در صورت کنارهگیری یکی از این دو نفر شانس ادامه رقابت را خواهند داشت.
از سوی دیگر با کنارهگیری غلامعلی حداد عادل به نفع سایر اصولگرایان به نظر میرسد که صفوف مبارزات انتخاباتی در ایران فشردهتر شده و رقابتها بین گرایشهای مختلف حالت جدیتری پیدا کرده است، کما این که در روزهای اخیر در اردوی اصولگرایان و حلقههای وابسته به جناح حاکم نیز زمزمههایی شنیده میشود حاکی از این که اصولگرایان نیز باید با برگزیدن یک نامزد واحد برای جبهه خود شانس پیروزی در انتخابات را قطعی کنند.
هفتهنامه «تایم» میافزاید که در ایران نظرسنجی بیطرفانه و قابل استنادی وجود ندارد، ولی از میانگین شواهد و اظهارنظرها شاید بتوان به این نتیجه رسید که دو نامزد اصولگرا یعنی سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف تقریبا از دیگران موقعیت بهتری دارند.
حسن روحانی که در چهارچوب سیاستمداری میانهرو و معقول به میدان آمده است میتواند بخش زیادی از آرای جوانان، زنان و سایر طرفداران اصلاحات را به خود جلب کند. وی اصلاحطلب نیست، ولی با توجه به گرایش سایر نامزدها عملا وی را میتوان متعادلترین نامزد موجود تلقی کرد.
با وجود آن که برای هواداران اصلاحات سیاسی مسائلی نظیر آزادیهای مدنی اهمیت ویژهای دارد، ولی میتوان با قاطعیت گفت که مسئله اصلی برای اکثریت مردم ایران چگونگی حل بحران هستهای و تحریمهای شدید بینالمللی است. تمام نامزدها از سعید جلیلی که نسبت به همه تندروتر است تا حسن روحانی که عملگرایی را توصیه میکند همه طرفدار حق ایران برای تداوم برنامههای هستهای صلحآمیز هستند. بنابراین میتوان گفت که در این انتخابات مشخص تفاوت دیدگاه نامزدها فقط برسر چگونگی پیشبرد سیاستهای کلی نظام است.
برای مثال، در مورد بحران هستهای هر یک درجه مشخصی از تداوم مذاکره با غرب را توصیه میکنند یا در مورد آزادیهای مدنی بحث فقط بر سر این است که چند سانتیمتر از موی زنان میتواند بیرون از روسریها باشد.
هفتهنامه «تایم» میافزاید که برای اکثریت ایرانیان مسئله اصلی شرایط اقتصادی وخیم کشور است. تمام اقشار از بازاریها و طبقه متوسط گرفته تا اقشار کمدرآمد و کارگران به شدت نگران درآمد و آینده اقتصادی خانوادههای خود هستند. از مجموعه سخنرانی و مناظرههای نامزدهای این انتخابات میتوان به این نتیجه رسید که گذشته از انتقاد از عملکرد دولت محمود احمدینژاد طی هشت سال گذشته هیچ یک از نامزدها راه حل روشنی برای بحران اقتصادی ایران ندارند. شاید دلیل اصلی آن این است که وضعیت اقتصاد ایران به سیاستهای کلان نظام در عرصه خارجی و امنیتی مربوط میشود و کسی علاقه ندارد در گفتوگوهای علنی وارد این مباحث شود.
با توجه به تجربه سال ۱۳۸۸ و آن چه که مخالفان و منتقدان حکومت آن را تقلبهای گسترده در آرای اصلاحطلبان میدانند، درصد قابل توجهی از کسانی که به میرحسین موسوی رای داده بودند در این انتخابات شرکت نمیکنند. از نظر آنها تا زمانی که طرح و پیشبرد سیاستهایی مستقل از دستورات رهبر نظام امکانپذیر نباشد این که چه کسی رئیس جمهور خواهد شد تاثیر چندانی نخواهد داشت.
هفتهنامه «تایم» در پایان گزارش خود به آخرین اجتماع انتخاباتی محمدرضا عارف بازمیگردد و با ذکر مثالهایی از شعارهای شرکتکنندگان و گفتوگو با حاضران به این نتیجه میرسد که بخش قابل توجهی از هواداران عارف در حقیقت پیروان میرحسین موسوی در انتخابات قبلی هستند. اما برگزارکنندگان مراسم سعی میکنند چنین شعارها و نمادهایی برجسته نشود تا مشکلی برای ستاد انتخاباتی عارف پیش نیاید.
بخش گستردهای از این جمعیت اکنون با کنارهگیری محمدرضا عارف از حسن روحانی حمایت خواهد کرد. به این ترتیب شاید بتوان گفت که در آخرین روزهای کارزار انتخاباتی اردوی اصلاحطلبان تحرک و وزن بیشتری پیدا کرده است.