لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۲۱:۵۴

دغدغه‌ها و نگرانی‌های علی خامنه‌ای


علی خامنه‌ای دغدغه‌ها و نگرانی‌هایش را معمولا در دیدار با مدیران جمهوری اسلامی بیان می‌کند. در دیدگاه دولت‌محور وی نقشی برای مردم و نهادهای مدنی در این قلمرو وجود ندارد. از همین جهت، برای ورود به دنیای مقامات جمهوری اسلامی و نگرش آنها به خود و عالم پیرامون‌شان باید این دغدغه‌ها را از لابه‌لای سخنان خامنه‌ای استخراج کرد. این دغدغه‌ها و نگرانی‌ها روند‌ها و تحولات درون قشر حاکم را نیز بیان می‌کنند، چون علی خامنه‌ای در بیان این دغدغه‌ها در واقع آسیب‌های این مدیران را (از نگاه اسلام‌گرایان) متذکر می‌شود.

پنج نگرانی و دغدغه را می‌توان از محتوای سخنان وی برداشت کرد:‌

راحت‌طلبی مدیران

فساد و دسترسی به منابع نفتی، مدیران جمهوری اسلامی را به گربه‌های چاقی تبدیل کرده است که هیچ حد و مرزی برای فساد، تجمل و جاه‌طلبی نمی‌شناسند. این گربه‌های چاق ماشین‌های مصرف دلار هستند. خامنه‌ای در دیدار با سفرای جمهوری اسلامی که بهترین نمونه‌های این گربه‌های چاق (همه از خویشاوندان و هم‌محفلی‌های مقامات دولتی) هستند تلاش می‌کند همانند یک رهبر انقلابی پیروانش را که همه زمین‌گیر شده ند به حرکت وادارد و می‌گوید: «باید حرکت کرد، باید اقدام کرد، باید تصمیم گرفت. این‌‌‌‌ همان مبارزه مقدسى است که یک مؤمن عمر خود را وقف آن می‌کند. خب، نقطه مقابلش هم میل به راحت‌طلبى است. مبارزه دردسر دارد؛ شکى نیست. هر حرکت دشوارى در راه هر آرمان بلندى، نفس راحت‌طلبِ عافیت‌جوى انسان را مى‌آزارد. انسان میل به راحت‌طلبى دارد.» (تابناک، ۷ شهریور ۱۳۹۱)

او از یک سو مجبور است سالانه میلیارد‌ها دلار را در اختیار آنها بگذارد (بدون حساب‌کشی) تا به رژیم وفادار بمانند و از سوی دیگر به راحت‌طلبی آنان اعتراض می‌کند.

تغییر نگرش فرزندان مدیران

نحوهٔ پرورش و تحول فرزندان مقامات که قرار است در نظام غیردموکراتیک و غیر شایسته‌سالار جای پدران‌شان را در مدیریت‌ها بگیرند نگرانی دیگر خامنه‌ای است. او به خوبی می‌داند که نسل جوان دیگر به ایدئولوژی پدران خود باور ندارد و تعالیم ایدئولوژیک در مدارس خاص (مدرسه‌های تحت نظر حداد عادل یا احمد توکلی و مانند آنها) و دانشگاه‌های خاص (امام صادق، امام حسین، باقرالعلوم) تضمینی برای باورمندی آنها نیست. تغییر نگرش جوانان خامنه‌ای را به یاد تحولات اروپای شرقی در دهه‌های هفتاد و هشتاد و فروپاشی این بلوک در پایان دههٔ هشتاد می‌اندازد.

از همین جهت به مقامات توصیه می‌کند که مواظب فرزندان و اعضای خانواده‌شان باشند: «خانواده را مهم بشمرید؛ چه خانواده بزرگ دیپلماسى، چه خانواده شخصى خودتان. گاهى اوقات یک رخنه کوچک در درون خانواده، ما را تغییر می‌دهد... گاهى اوقات یک رخنه کوچک در درون خانواده، یک چنین اثر بسیار مهمى می‌گذارد. لذا باید جلوى این رخنه را گرفت.» (همان‌جا) خامنه‌ای از نسل مدیران سپاهی و بسیجی می‌خواهد که در برابر فرزندان خود بایستند وگرنه در کهریزک بلایی به سر آنها می‌آید که بر سر محسن روح‌الامینی رفت.

گفتمان عقلانی-عرفی

خامنه‌ای به شدت نگران گرایش مدیران جمهوری اسلامی به گفتمان عقلانی و عرفی است. او از همین جهت به مدیران همیشه توصیه کرده است که متفاوت باشند، حتی با یاوه‌گویی و گفتار‌ها و رفتارهای غیر عقلانی. او این توصیه را با مقابله با بیگانه و بیگانه‌هراسی می‌آمیزد تا بدان صورتی مقبول ببخشد: «یک دوره‌اى بعضى از مسئولین خیال می‌کردند که اگر چنان چه در ملاقات‌هاى بین‌المللىِ خودشان حرف‌هاى آنها را برای‌شان تکرار کنند، خوب است. و همین کار را هم می‌کردند؛ مى‌نشستند‌‌‌‌ همان حرف‌هایى را که آنها صد سال است دارند می‌زنند، براى آنها دوباره تکرار می‌کردند. این، شما را پیش او سبک می‌کند؛ این نشان می‌دهد که شما از خودتان هیچ چیزى ندارید؛ در حالى که وقتى شما خودتان حرف دارید، خودتان مبنا دارید، بر روى مبناى خودتان مى‌ایستید، بر روى تحلیل خودتان از حوادث و ترسیم آینده مى‌ایستید، و بعد با قدرت حوادث را مدیریت می‌کنید، این شما را در چشم طرف مقابل‌تان تقویت می‌کند؛ و تقویت در چشم طرف مقابل، یکى از ابزار‌ها و راه‌هاى پیروزى است.» (همان‌جا)

این سخن بدین معناست که کاری نداشته باشید طرف مقابل درست می‌گوید یا نادرست یا سخن وی عقلانی است یا غیر عقلانی؛ تنها تلاش کنید متفاوت باشید (در دنیای امروز خود را صغیر لحاظ کرده و از ولی فقیه اطاعت کنید) و مخالفت کنید حتی اگر طرف مقابل شما حقیقت و صواب را می‌گوید.

تاثیر دموکراسی و آزادی

خامنه‌ای به شدت از این که مقامات جمهوری اسلامی تحت تاثیر ارزش‌های لیبرال دموکراسی قرار بگیرند نگران است. وی در اکثر دیدارهای خود با مقامات بالاخص سفرای جمهوری اسلامی و کادر وزارت خارجه آنها را از فاصله گرفتن از ارزش‌ها که همانا اطاعت کورکورانه از استبداد دینی و دشمنی بی‌منطق با جهان آزاد است پرهیز می‌دهد: «این خطاست که ما خیال کنیم اگر به مبانى ارزشى خودمان پابند بمانیم، در عالم دیپلماسى عقب می‌مانیم؛ ابداً. در این دوره‌هاى مختلف، بوده‌اند کسانى در عرصه دولتى خودمان، در بخش‌هایى از دیپلماسى و غیر دیپلماسى و حتّى در بخش‌هایى از روحانیت خودمان، که در این مسائل تردید پیدا کردند که حالا پابندى‌هاى ارزشى ما چقدر اجازه می‌دهد که ما در زمینه دیپلماسى موفق باشیم.» (همان‌جا)‌

بددهنی و هیاهو

خامنه‌ای نگران است که بددهنی‌های مدیران جمهوری اسلامی در تبعیت از خود وی که زبانی توهین‌آمیز دارد (مثلا استفاده از تعبیر خبیث برای بریتانیا یا غدهٔ سرطانی برای اسرائیل یا میکرب برای مخالفان) به یک رویهٔ جاری در میان مقامات تبدیل شود. این نگرانی واقعی است چون دولت احمدی‌نژاد همین رویه را در برابر دول دیگر، مخالفان و حتی مدیران جمهوری اسلامی از دیگر گروه‌ها و جناح‌ها دنبال کرده است. از همین جهت وی به مدیران هشدار می‌دهد که بددهنی را به عنوان استثنا به کار گیرند و نه قاعده: «دعوا کردن و اوقات‌ تلخى کردن و حرف تند زدن، یک وقتى ممکن است به درد بخورد؛ اما این روش عمومى نیست. روش عمومى، حکمت است.» (همان‌جا)

***

خامنه‌ای برای پاسخ به دغدغه‌های فوق چهار سخن دارد: این که حرف و سخن نو را جمهوری اسلامی است که در دنیا بیان می‌کند و بقیه کهنه و فرسوده شده‌اند، دنیا در حال تغییر به نفع جمهوری اسلامی است، مردم در همه جای دنیا علیه حکومت‌های غیر اسلام‌گرا برخاسته و حکومت دینی می‌خواهند (و خودشان البته متوجه نیستند چه می‌خواهند) و نظام جمهوری اسلامی هر روز قوی‌تر شده و مشکلی نیست که حل نشود. او تصور می‌کند با دادن امیدهای واهی می‌تواند به عمر نظام اضافه و مخالفان را نا‌امید کند.

حرف نوی جمهوری اسلامی: استبداد دینی

علی خامنه‌ای تصور می‌کند که استبداد دینی و نظام ولایت فقیه کشف یا اختراع تازه‌ای در دنیاست: «جمهورى اسلامى حرف نویى دارد؛ این حرف نو عبارت است از مردم و ارزش‌هاى الهى. این دو تا باید با هم توأم بشوند و حرکت‌ها و جوامع را شکل بدهند. این حرف ماست. ارزش‌هاى معنوى و ارزش‌هاى الهى، همراه با اراده مردم.» (همان‌جا) اندکی مطالعهٔ تاریخ وی را از این توهم رهایی می‌بخشد.

غیر از ایران

خامنه‌ای همهٔ تحولات جاری در دنیا را به نفع خود و وفادارانش مصادره می‌کند و همهٔ نقاط دنیا را در معرض تغییرات می‌بیند، جز جمهوری اسلامی: «وضع آرایش سیاسى دنیا در حال یک تغییر اساسى است.» (همان‌جا) این تصور موجب پیشگویی‌های پیامبرانه از سوی وی شده است.

اخذ اعتبار دیکتاتور از حرکت‌های ضد دیکتاتوری

خامنه‌ای که چیزی برای عرضه در حوزه دستاوردهای جمهوری اسلامی ندارد هر وقت بخواهد به خودش مدال آویزان کند به سراغ جنبش‌های جهان عرب و جنبش‌های اعتراضی در غرب می‌رود. جمهوری اسلامی نشان داده که نمی‌تواند با این جنبش‌ها ارتباط برقرار کند، چون آنها علاوه بر اعتراض به ساختار سیاسی موجود طرفدار حقوق همجنس‌گرایان، زنان، کارگران، آزادی رسانه‌ها و آزادی ادیان و مذاهب هستند که جمهوری اسلامی ناقض همهٔ آنهاست.

احساس قدرت

خامنه‌ای با تکیه بر ماشین سرکوب و درآمد نفت احساس قدرت می‌کند و تصور می‌کند همه باید همین احساس وی را داشته باشند. حتی مدیران جمهوری اسلامی نمی‌توانند چنین احساسی داشته باشند، چون با تغییر دولت ممکن است سر از زندان در بیاورند. این خزانه ‌بیت خامنه‌ای و اسلحهٔ سپاه است که چنین سخن می‌گوید: «شما امروز را در جمهورى اسلامى مقایسه کنید با سال‌هاى اول انقلاب: سال‌هاى غربت، سال‌هاى تنگدستى و تهیدستى، سال‌هاى سختىِ همه‌جانبه؛ این طرف جنگ، آن طرف تحریم‌هاى بین‌المللى، آن طرف بستن همه راه‌ها به روى ما... شما‌ها خودتان هم آن روز‌ها در همین عرصه‌ها و میدان‌ها بوده‌اید ـ یا در سپاه یا در بسیج یا در مجموعه‌هاى فعال ـ سختى‌ها را دیده‌اید. امروز را هم نگاه کنید. امروز جمهورى اسلامى گردنى برافراشته دارد.» (همان‌جا)

---------------------------------------------------------
نظرات مندرج در این مقاله الزاما دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG