لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۲۳

صوفی گری: پادزهر اسلام تندرو؟


جين ليمپن، تحليلگر روزنامه «کريستين ساينس مانيتور»، برای تهيه اين گزارش تلاش کرده تا جامعه مسلمانان جهان را از زاويه ای که چندان در رسانه های غربی مورد توجه قرار نمی گيرد، بررسی کند.
جين ليمپن، تحليلگر روزنامه «کريستين ساينس مانيتور»، برای تهيه اين گزارش تلاش کرده تا جامعه مسلمانان جهان را از زاويه ای که چندان در رسانه های غربی مورد توجه قرار نمی گيرد، بررسی کند.

يکی از تحليل گران روزنامه آمريکايی «کريتسن ساينس مانيتور - christian science monitor»، در گزارشی که روز چهارشنبه، پنج دسامبر منتشر شد، از صوفيسم به عنوان «پادذهر احتمالی اسلام تندرو» ياد کرده است.


جين ليمپن، تحليلگر روزنامه «کريستين ساينس مانيتور»، برای تهيه اين گزارش تلاش کرده تا جامعه مسلمانان جهان را از زاويه ای که چندان در رسانه های غربی مورد توجه قرار نمی گيرد، بررسی کند.


ترجمه فارسی اين گزارش را می توانيد در ادامه بخوانيد:


طی چند سال گذشته تصاوير گوناگونی از اسلام در بسياری از رسانه های خبری جهان منعکس شده است، با اين حال يک بعد از اسلام، کمتر توجه ديگران را به خود جلب کرده است: عرفان اسلامی.


اين درحالی است که هزاران نفر در آمريکا و ميليون ها نفر در دنيای اسلامی به صوفيسم يا صوفی گری گرايش پيدا کرده اند. برخی اين راه را اميدبخش ترين راه برای مقابله با افراطگرايی اسلامی تلقی می کنند.


در طی هفته های گذشته جشن های بين المللی متعددی همزمان با هشتصدمين سالگرد مولانا، در سالی که به نام او نامگذاری شده، در چندين کشور جهان برگزار شد.


آثار اين مسلمان اهل تصوف، همچنين پرفروشترين اشعار درايالات متحده آمريکا طی بيش از ده سال گذشته به شمار می آيد.


در غرب، صوفی گری، با آداب و ممارستهای معنوی، احترامی که برای همه اديان و عشق عالم گيری که آن را تبليغ می کند، مورد توجه قرار گرفته است.


للو سميث، يک توليد کننده برنامه های تلوزيونی در شهر بوستون، که به صوفی گری روی آورده است می گويد: «عرفان به گونه ايی مستقيم و نامنتاقض شما را به دوری ازهوای نفس خويش و به نزديک شدن با خدا و مردم هدايت می کند.»


با وجود اينکه صوفيگری بارها و بارها در سراسر جهان اسلامی مورد حمله مسلمانان تندرو و متعصب قرار گرفته است، اما همچنان يکی از نيروهای منتفذ در جهان اسلام بوده است.


برخی به خاطر آنکه عرفان فراتر از اصول و اعتقادات مذهبی رايج رفته و فرد را بدون نيازبه هيچ گونه واسطه يا ميانجی با خدا متحد می کند، آن را نوعی کفر و ارتداد تلقی می کنند.


با اينحال اين روزها بسياری از مسلمانان اين سنت معنوی را عاملی بالقوه برای مقابله با افراطگرايی می دانند که دين و ايمان آنها را ربوده و جلوه بدی از آن به جهانيان نمايش داده است.


سيد حسين نصر، استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه جرج واشينگتن در شهر واشينگتن می گويد: «در دنيای اسلامی، عرفان قوی ترين پادزهر افراطگرايانی است که همچنين بيادگرايان اسلامی ناميده می شوند. عرفان در عين حال مهمترين منبع برای پاسخ به چالشهايی است که نوگرايی مطرح می کند.»


دکتر نصر به منظور معرفی و تعليم عرفان به زبان معاصر کتابی تحت عنوان «باغ حقيقت» نوشته است.


دکتر نصر می گويد: «نفوذ آن بی کران است. عرفان به جای آنکه تعاليم خشک و سخت اخلاقی بدهد، کيفيت های درونی اخلاقيات و فضيلت روحانی را زنده نگاه داشته و نيز امکان دسترسی به اطلاعات واقعی دررابطه با عالم غيب و هستی را در اختيار بشر قرار می دهد، که به نوبه خود ديگر جوانب زندگی انسان را نيز تحت تاثير قرار می دهد.»

اما ممارست در تعاليم عرفانی درميان تضادهای درونی اسلام، با شرايط سختی مواجه شده است.


اکبر احمد، يک متخصص سرشناس علوم انسان شناسی از پاکستان، که در دانشگاه امريکن درشهر واشينگتن تدريس می کند می گويد: «آنچه که دنيای غرب نمی بيند، اين است که دنيای اسلامی از سه نمونه قابل تفکيک تشکيل شده است: مدرنيسم، که منعکس کننده پديده جهانی شدن، مادی گرايی و جامعه مصرفی است. بنيادگرايان که گاه با خشونت عليه غرب و پديده جهانی شدن از خود واکنش نشان می دهند، و اهل تصوف که از قدرت و ثروت دوری می کنند و راه روحانی تری را به پيش می گيرند.»


آقای احمد می گويد، امروزه مسلمان نوعی احساس می کند که محاصره شده است و دچار نوعی آشفته حالی و پريشانی است. وی با خود فکر می کند کداميک از اين راه ها را بايد به پيش گيرد و فقر و گرسنه گی معنوی را بطور گسترده لمس می کند.


آقای احمد که در سال ۲۰۰۶ ميلادی در سرتاسر دنيای اسلامی سفر کرد می گويد درحالی که عرفان درعربستان سعودی مورد اذيت و آزار قرار می گيرد درکشورهايی نظير ايران، پاکستان و هند، بويژه دربيرون شهرهای مدرن رونق يافته است.


وی در جريان بازديد از يک زيارتگاه صوفيان در آمجر هند با جمعيتی هزار نفره، ازعبادتگران مواجه شد. وی گفت: «تنها هفته گذشته، زمانی که نواز شريف، نخست وزير پيشين به پاکستان بازگشت، فکر می کنيد به کجا رفت؟ به زيارتگاه صوفيان در لاهور.»


اما آيا عرفان می تواند با رشد سياسی افراطگرايان مقابله کند؟ اصلاحگرايان منزه طلب صوفی گری را مرتد می نامند و نوگرايان نيز عمدتا آن را بدنام کرده اند.


کمال آتاتورک، بنيانگذار ترکيه نوين و سکولار برای مثال تمامی خانقاه ها و زيارتگاه های صوفيان، از جمله زيارتگاه رومی مولوی را تعطيل کرد.


با اين حال بر اساس مطالعات و برسی که آقای احمد سال گذشته از طريق چندين جوان درترکيه انجام داد، آنها فتح الله گولن را بعنوان اولين الگوی خود انتخاب کردند. فتح الله گولن فردی است که يک سيستم عظيم درسی را راه اندازی کرد و بخاطر تبليغات خود برای ايجاد گفتگو ميان اديان معروف است.


به گفته مارسيا هرمانسن، يک متخصص عرفان در دانشگاه لويولا در شهر شيکاگو، عرفان از ديدگاه تاريخی به مراتب تاثيرگسترده تری بر دنيای اسلام داشته است، تا بر فلسفه عرفای يهودی يا مسيحی و جوامع آنها.


عرفان نه تنها برهنر، موسيقی و ادبيات و معماری اسلامی نفوذ خاص داشته است بلکه چندين مکتب عرفانی در قلمروی زندگی سياسی نيز تا کنون چنان تاثيرگذاربوده اند، که نقشه جهان اسلامی را متغييرکرده اند.


آقای نصر می گويد: «برخی از بزرگترين جنبش های اصلاحگرايانه در قرن نوزدهم ميلادی توسط عرفا و افراد اهل تصوف ايجاد شد. عبدالاقادر قهرمان ملی الجزاير يک مرشد عارف بود.»

امروزه با توجه به اينکه مسلمانان شيعی و سنی هردو می توانند متعلق به اهل توصف باشند از ميزان دقيق صوفيان ارقام قابل اعتمادی در دست نيست.


اما بسياری از افراد اهل تصوف با جديت در حوزه بين المللی راه پيران خويش را ادامه می دهند.


للو سميث به دراويش نعمت الهی پيوسته است که در آمريکا ده خانقاه دارند و پيرشان دکتر جواد نوربخش در لندن زندگی می کند.


آقای محمد نورايی يکی از مريدان اين مکتب، سی سال پيش از ايران به آمريکا مهاجرت کرد و امروز به عنوان مشاور معنوی در خانقاهی که در محله ساوث اند شهر بوستون واقع است، فعاليت می کند.


گروه محلی پيروان اين مکتب، هفته ای دو روزجهت عبادت و تفکر که شامل موسيقی و شعر نيز می شود، در خانقاه گردهم می آيند.


آقای نورايی در يک مصاحبه می گويد تنها شرط برای فرد تازه وارد اين است که او خالصانه درجستجوی خدا باشد، ما در عرفان آنرا «درد طلبی» می ناميم.


آقای سميث پس از خواندن يکی از کتاب های دکتر نوربخش مجذوب راه طريقت شد و اکنون بيست سال است که به اين راه متعهد بوده است.


وی می گويد با توجه به اينکه دريک خانواده آمريکايی آفريقايی تبار بسيار مذهبی بزرگ شده است، اگر چنين بعد فکری با راهنمايی يک معلم را که در عرفان يافته است در مسيحيت نيز می يافت، دليلی برای تغيير دين پيدا نمی کرد.


وی با پير خود ديدار کرد و ارتباط خود را با او حفظ کرد. وی معتقد است که عبادت و تعمق باتفاق گروه در بوستون به او «انرژی حمايتی قوی، برای ايجاد آن تحول درونی و معنوی که درجستجوی آن است می دهد.»


او با خنده می گويد، البته کار واقعی زمانی آغاز می شود که وارد اجتماع شده و درمقابل بن بستهای واقعی در زندگی قرار می گيريد. اما او می گويد زندگی اش دگرگون شده است.


آقای سميث می گويد: «من به اين واقعيت پی برده ام که هوای نفس چگونه مانند حجابی همه چيز را دربر می گيرد و راه کنار گذاری آنرا نيز آموخته ام. زمانی که دچار نگرانی و اضطراب می شوم، عرفان به من کمک می کند تا ايمان بيشتری به بشريت بعنوان تجلی خدواند درخود پيداکنم.»


سيد حسين ناصر در کتاب جديد «باغ حقيقت» راه های آموزش عرفان را به زبان معاصر معرفی می کند و تجربه بيش از پنجاه سال فعاليت خود را بعنوان مريد به تصوير می کشد.


وی می گويد سنت دراويش شامل يک سلسله اصول گسترده متافيزيک و فلسفه گيتی شناسی، در مدت زمان طولانی می شود. عرفان متافيزيک وحدت و يگانگی خدا و مخلوقات را تعليم می دهد.


XS
SM
MD
LG