لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۰۸

بیگانه‌ترسی مالیخولیایی: خروارها دلار و لشکرکشی سازمانی غرب


دادگاه موسوم به دادگاه کودتای مخملی که بیش از ۱۰۰ اصلاح‌طلب پس از انتخابات در آن به محاکمه کشیده شدند.
دادگاه موسوم به دادگاه کودتای مخملی که بیش از ۱۰۰ اصلاح‌طلب پس از انتخابات در آن به محاکمه کشیده شدند.
در طول سه دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی ایران، به مخالفان و منتقدان این رژیم اتهامات گوناگونی زده شده است، از نفاق و ارتداد تا جاسوسی و جیره‌خواری و تشویش اذهان عمومی، از توهین به مقدسات و فساد در زمین تا محاربه با خدا و فتنه‌جویی. اما پس از اعتراضات مردمی در ایران در پی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری عمده‌ترین اتهام «همکاری با بیگانگان» بوده است. این اتهامات هم تاثیرپذیری فکری، هم ارتباط سازمانی و هم دریافت بودجه را در بر می‌گیرند.

وزرای اطلاعات دولت محمود احمدی‌نژاد مرتبا هر سه وجه این اتهامات را تا مرزهای مالیخولیا تکرار کرده‌اند: «در جنگ نرم ايجاد ترديد مي‌شود و عمدتا به سراغ خواص رفته و از آنها بهره مي‌برند و تماميت نظام را از درون به چالش و تهديد مي‌كشد.... تاکنون ۸٠ موسسه، بنیاد، صندوق و نهاد بیگانه که در این جریان فعال هستند شناسایی شده‌اند و یکی از این موسسات بودجه‌ای که پیش‌بینی کرده یک میلیارد و ۷٠٠ میلیون دلار می‌باشد». (حیدر مصلحی، فارس، ۲ دی ۱۳۸۸) این انتقال خروارها ارز و فعالیت سازمانی گسترده درست در زیر چشم سربازان تیزبین امام زمان صورت گرفته است.

چرا پس از اعتراض به تقلب در انتخابات به افرادی که بدون هیچ گونه خشونت به خیابان‌ها آمده یا با نوشتن و سخن گفتن به این تقلب اعتراض کرده‌اند عمدتا اتهام همکاری با بیگانه زده شده است؟ چرا این اتهام در این مقطع به اتهام اصلی تبدیل می‌شود و نتایج و پیامدهای آن چه خواهد بود؟

مبانی نظری این اتهام

زدن اتهام دخالت بیگانگان در اعتراضات و همکاری با بیگانگان به نیروهای سیاسی و روزنامه‌نگاران و روشنفکران در تاریخ اجتماعی و سیاسی جامعه‌ ایران و واقعیات سیاسی امروز آن ریشه دارد. این ریشه‌ها بدین قرارند:

۱- بیگانه‌ترسی محفوف در فرهنگ سیاسی یک صد سال اخیر. دخالت دولت‌های روس و انگلیس و سپس آمریکا در ایران تا حد اشغال نظامی، ضمیمه کردن بخشی از خاک ایران به خود یا فراهم کردن زمینه‌ استقلال آنها، تقسیم ایران و حمایت و برنامه‌ریزی کودتا موجب شکل‌گیری یک مولفه‌ نیرومند در فرهنگ سیاسی ایران در جهت ترس از بیگانه و قدرت‌های بزرگ شده است. اما علی‌رغم ادعای نه شرقی و نه غربی زمامداران جمهوری اسلامی و غیرمتعهد بودن آنها نسبت به بلوک‌های قدرت و سپری شدن عصر استعمار در ایران، از این عنصر بیگانه‌ترسی به‌کرات برای حذف مخالفان استفاده شده است.

۲- نظریه‌ دهه‌ سی و چهلی استقلال که حاکمیت ملی را در تضاد با دیگر دولت‌ها، خودکفایی، و شاخ و شانه‌کشی در برابر قدرت‌های بزرگ تعریف می‌کند. در این میان با اتکا به همان گفتمان چند دهه‌ پیش برای از میدان خارج کردن رقبا، هر فرد یا گروهی که ایده‌ تشنج‌زدایی، همکاری و مصالحه را برای کسب منافع و امنیت ملی مطرح سازد به جبونی و ضعف در برابر بیگانه متهم می‌شود.

۳- توجه مردم به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور. حکومت ولایت فقیه با سد کردن جریان آزاد اطلاعات و تبدیل اطلاع‌رسانی به تبلیغات حکومتی در رسانه‌های دولتی موجب شده است خیل عظیمی از روشنفکران، روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی به خارج از کشور مهاجرت کرده و از طریق کانال‌های تلویزیونی ماهواره‌ای، سایت‌های خبری، رادیوها و شبکه‌های اجتماعی اینترنتی با مردم ایران ارتباط برقرار کنند. حکومت برای بی‌اعتبار کردن مخالفان و منتقدان خود در خارج و داخل کشور همه‌ آنها را وطن‌فروش و در خدمت سازمان‌های جاسوسی و اطلاعاتی معرفی می‌کند. در جریان اعتراضات پس از انتخابات، به‌زعم حاکمان، چون این رسانه‌ها اعتراضات را پوشش داده‌اند بنابراین اعتراضات از خارج و توسط دول بیگانه هدایت می‌شوند. اصولا دلیل اصلی شکل‌گیری بسیاری از این رسانه‌ها سیاست‌های رسانه‌ای خود حکومت است که در این مورد عامل براندازی معرفی شده‌اند.

و ۴- تصور ناتوانی مردم در اعتراض به حکومتی که هرگونه اعتراض را تاکنون با مشت آهنین پاسخ داده است و در همه‌ عرصه‌ها به کنترل شدید جامعه مشغول بوده است. حاکمان مطلق در ایران آن چنان مردم را ناتوان در برابر ارعاب‌های خود تصور می‌کنند که نمی‌توانند بپذیرند مردمی بدون داشتن تشکیلات قدرتمند و رسانه‌های مستقل و آزاد بتوانند به صورت چند میلیونی در خیابان‌ها حاضر شده و به حکومت اعتراض کنند.

نتایج این اتهام‌زنی‌ها

این اتهام‌زنی‌ها چند نتیجه‌ مشخص در برداشته و خواهند داشت از جمله:

۱- گذر کردن جامعه از عنصر بیگانه‌ترسی در حوزه حقوق بشر و روابط بین‌الملل. رفتار غیرقانونی و غیراخلاقی حکومت در اتهام‌زنی‌ها و اعتراف‌گیری‌ها چشم ایرانیان را یک بار دیگر بر جهان به‌هم‌پیوسته‌ امروز باز کرده و خواهد کرد و آنها خواهند دید که نهادهای مدنی، فعالان سیاسی و دولت‌ها مجاز هستند به نقض حقوق بشر در دیگر جوامع اعتراض کنند و فراتر از این مسئولیت اخلاقی دارند که اعتراض کنند و این اعتراض نه نفی حاکمیت ملی است (چون ملت‌ها خود خواهان این اعتراض هستند) و نه دخالت در امور داخلی دیگر جوامع.

۲- شناخت دوستان و دشمنان واقعی. این اعتراضات و واکنش دیگر جوامع و گروه‌ها و انجمن‌ها به ایرانیان نشان داد که دوستان واقعی آنان نه دول عرب در منطقه و نه کشورهای کمونیستی (مثل چین) و دارای حکومت‌های اقتدارگرا (مثل روسیه و ونزوئلا)، بلکه جهان آزاد و جوامع دارای دمکراسی هستند. ایرانیان خارج از کشور حتی در اعتراض به سرکوب‌ها در کشورهای عربی دچار مشکل شدند، در حالی که با استفاده از حق تجمع در کشورهای غربی صدای خود را به ایرانیان داخل کشور رساندند. انجمن‌ها، سازمان‌ها، اتحادیه‌ها و دولت‌ها در جوامع غربی از حرکت مردم در اعتراض به تقلبات به صور و در سطوح گوناگون پشتیبانی کردند و به سرکوب و کشتار مردم اعتراض کردند. دولت ایران با اتهام‌زنی به دول غربی مردم ایران را به تامل در رفتار این دولت‌ها وادار کرد.

۳- درهم شکستن جدایی‌های میان مخالفان حکومت مطلقه در ایران. دستگاه‌های امنیتی، نظامی و قضایی ایران اتهام همکاری با بیگانه را به طور مساوی به همه‌ مخالفان خود اعم از مذهبی و غیرمذهبی، لیبرال و مارکسیست، پیر و جوان، زن و مرد، شیعه و سنی و فارس و غیرفارس اطلاق کرده‌اند و از این جهت دیگر هیچ یک از این گروه‌ها و اقشار نمی‌توانند خودی محسوب شوند. غیرخودی محسوب شدن همه‌ منتقدان زمینه‌ مناسبی است برای همدلی و همبستگی همه‌ مخالفان در مبارزه برای دست‌یابی به دمکراسی و استیفای حقوق بشر.

و ۴- بدنامی اتهام‌زنندگان. ولی فقیه که در خطبه‌های نماز جمعه بعد از انتخابات دول غربی را به دخالت در اعتراضات متهم کرده بود چند هفته بعد این اتهام را پس گرفت: «من پیش‌قراولان حوادث اخیر را به دست‌نشاندگی بیگانگان از جمله آمریکا و انگلیس متهم نمی‌کنم، چرا که این موضوع برای من ثابت نشده است، اما تردیدی وجود ندارد که این جریان، چه مسئولان و پیش‌قراولان آن بدانند و چه ندانند، جریانی حساب‌شده بود». (خبرنامه گویا، ۴ شهریور ۱۳۸۸)

القای توهم دخالت بیگانگان با هدف بیرون راندن رقیب از میدان رقابت و قدرت انجام می‌شود.مقامات رژیم بارها از چمدان‌های پر از دلار برای مخالفان حکومت که توسط مقامات آمریکایی ارسال شده‌اند یا تماس و گفت‌وگوی مخالفان با مقامات دولتی آمریکا و انگلیس سخن گفته‌اند، اما این موضوعات قابل اثبات نبوده و نیستند. در رژیمی که دستگاه قضایی اتهامات سیاسی توسط حاکمان را حق فطری و قانونی آنها تلقی می‌کند، این اتهامات تنها ابزاری برای حذف یا محاکمه قرار می‌گیرند. اتهام‌زنندگان که نمی‌توانند میلیون‌ها معترض را در خیابان‌های تهران و شهرستان‌ها ببینند و مخالفت با مقام خدایی‌شان را غیرممکن می‌دانند طبعا به توطئه‌های بیگانگان روی خواهند کرد و آن قدر واقعیات مسجل را انکار خواهند کرد تا بالاخره واقعیت، تمامیت آنها را انکار کند.

نظرات مندرج در این یادداشت الزاما نظر رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG