لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۷:۲۴

مهستی؛ از ارکستر گل ها تا موسیقی پاپ


مهستی خواننده ايرانی ساکن آمريکا، سرانجام پس از چهار سال دست و پنجه نرم کردن با بيماری سرطان روز دوشنبه ۲۵ ژوئن در سانتا رزا در شمال ايالت کاليفرنيا درگذشت.
مهستی خواننده ايرانی ساکن آمريکا، سرانجام پس از چهار سال دست و پنجه نرم کردن با بيماری سرطان روز دوشنبه ۲۵ ژوئن در سانتا رزا در شمال ايالت کاليفرنيا درگذشت.

مهستی خواننده ايرانی ساکن آمريکا، سرانجام پس از چهار سال دست و پنجه نرم کردن با بيماری سرطان روز دوشنبه ۲۵ ژوئن در سانتا رزا در شمال ايالت کاليفرنيا درگذشت.


پيکر اين هنرمند روز جمعه ۲۹ ژوئن پس از انجام مراسم مذهبی اسلامی با حضور برخی چهره های ايرانی ساکن آمريکا و هوادارنش، در گورستان وست وود شهر لس آنجلس، در کنار خواهر بزرگترش هايده به خاک سپرده شد.


خانم مهستی که ۴۰ سال پيش کار خوانندگی را با «ارکستر گل ها» آغاز کرده بود و در ايران به «خواننده دل ها» مشهور بود، به هنگام مرگ ۶۱ سال داشت.


متمايل به سنت


افتخار سالارپور (دده بالا) نام هنری خود را از مهستی گنجوی، بانوی شاعری که در سده دوم هجری در شهر گنجه می زيسته الهام گرفته بود.


او فعاليت هنری خود را در يکی از طلايی ترين دوران های حيات موسيقی در ايران، با اجرای ترانه «آن که دلم را برده خدايا» اثر پرويز ياحقی، ترانه بيژن ترقی و تنظيم جواد معروفی آغاز کرد و اين بخت را داشت که در ادامه فعاليت هنری خود، با آهنگسازان و ترانه سرايان سرشناسی چون علی تجويدی، همايون خرم و تورج نگهبان همکاری کند.


بنا به گفته ناصر چشم آذر، آهنگساز و تنظيم کننده ای که با مهستی همکاری نزديک داشته، او به خواندن تصنيف های نزديک به موسيقی سنتی - اصيل ايرانی متمايل بود ولی فعاليت هايش را در زمينه های گوناگونی دنبال کرد.


آقای چشم آذر در مصاحبه ای با راديو فردا می گويد: «فعاليت خانم مهستی در قيد حياتشان تقريبا به سه دوره تقسيم می شود؛ دوره اول ملودی های اصيل ايرانی را برای گل ها می خواند، بعد مقداری با اجرای ملودی هايی از آقای جهانبخش پازوکی مثل بچه نشو ای دل که با ارکسترهای سنتی ايرانی اجرا می شد وارد موسيقی مردمی شد.در بخش سوم تقريبا وارد حيطه پاپ ايرانی شد که از سازبندی مدرن تری استفاده می شد. در آن مقطع من تعدادی از کارهای آقای جهانبخش پازوکی رابرای خانم مهستی تنظيم کردم و تعدادی هم ملودی برايشان ساختم.»


ترانه «راز خلقت» ساخته ای از انوشيروان روحانبر روی شعری از رحيم معينی کرمانشاهی که با صدای مهستی منتشر شد، لقب «شورانگيزترين ترانه سال» را به خود اختصاص داد.


اين ترانه که با مطلع «دارم سئوالی ای خدا...» آغاز می شد در مدت زمان کوتاهی تعداد ۱۵۰هزار صفحه آن به فروش رفت که در نوع خود بی سابقه بود.


به اعتقاد بسياری از جمله عارف خواننده همدوره مهستی، سبک ويژه او را بايد در دوران همکاری اش با برنامه گل ها جست و جو کرد.


عارف به راديو فردا می گويد: «صدای خانم مهستی با مشخصاتی که داشت برای خودش استثنا بود. سبک خواندنش را اجرای ترانه های موسيقی اساتيدی مثل آقای تجويدی ، آقای بديعی و آقای پرويز ياحقی شکل داده بودند. ايشان خطشان مشخص بود وبا خط خانم گوگوش، من، آقای ويگن وبقيه فرق داشت. ما ترانه های پاپ روز ايرانی را می خوانديم اما آن ها تصنيف هايی را اجرا می کردند که به موسيقی سنتی متمايل بود.»


با اين حال مهستی در سبک پاپ هم کوشيد از فضای موسيقی سنتی دور نشود و رد پای موسيقی سنتی ايرانی، هر چند گاه بسيار کمرنگ، در بخشی از آثار دوران واپسين فعاليت هايش ديده می شود.


ناصر چشم آذر درباره تاثير صدای مهستی بر بافت آثاری که او برايش ساخته بود، می گويد: «اگر بخواهم به کارهای خودم با زنده ياد مهستی اشاره کنم، ارادت، علاقه وتمايلم نسبت به تناژ صدای او، کارايی و تکنيک اجراييشان به همراه کارهايی که از آقای پازوکی خوانده بودند و من برايشان تنظيم کرده بودم، برای آغاز همکاری کافی بود. ضمنا ديدم خانم مهستی با تسلط، صدای خودشان را با هارمونی های جديدی که روی ملودی های آقای پازوکی گذاشته بودم وفق می دادند.»


افسانه دو خواهر


پنج سال پس از ظهور مهستی درموسيقی ايرانی، هايده پا جای پای او گذاشت.


ظهور دو خواهر در موسيقی روز ايرانی و محبوبيت هر دو، سال ها به سوژه جذاب نشريات عامه پسند بدل شد و تا مدت ها، مقايسه اين دو در ميان هوادارنشان، شرايطی کمتر تجربه شده را برای کسانی پديد آورد که به شکلی جدی خوانند های عامه پسند را تعقيب می کردند.


برخی معتقدند که در داوری ميان دو خواهر، خواهر کوچکتر - مهستی – بارها در سايه خواهر بزرگتر قرار می گرفت.


عارف که زمانی ترانه «نگاهم کن» را به همراه هايده در سال های پيش از انقلاب اجرا کرده است، اين مقايسه را ناشی از تفاوت صدای اين دو خواهر می داند.


عارف می گويد: «آنچه که هست شادروان خانم مهستی پيشکسوت بودند و زودتر از خانم هايده به شهرت و محبوبيت رسيدند. خانم هايده حنجره توانای داشتند و کاليبر حنجره شان يک استثنا بود ولی خانم مهستی از صدايی لطيف و مخملی برخوردار بودند. گاهی وقت ها به دليل توانايی های حنجره خانم هايده، او جلوتر می ايستاد.»


اما به اعتقاد ناصر چشم آذر صدای مهستی در قياس با صدای ساير همکارانش، ويژگی های خود را آشکار می کرد و تکنيک و جذابيت را توامان به نمايش می گذاشت.


او معتقد است: «از ويژگی های صدای خانم مهستی، جذابيت و گرمای صدايش بود. من خواننده را هيچ گاه به دليل وسعت صدا انتخاب نمی کنم ، برای من تلفيق، دکلمه و ادای شعر با ملودی اهميت دارد. خواننده بايد با تسلطی که دارد گرمای شعر و معنای آن را با گرمای ملودی تلفيق کند که خوشبختانه از چند کاری که برای خانم مهستی ساختم راضی هستم. شايد در کار من اشکالی بوده باشد ولی در کار ايشان نقصی نبوده است.»


معدل هنری


مهستی پس از انقلاب اسلامی در ايران ابتدا به بريتانيا مهاجرت کرد و پس از مدتی به دعوت ناصر چشم آذر که آن زمان در ايالات متحده آمريکا به سر می برد و پرويز قريب افشار، مجری معروف برنامه های تلويزيونی، به لس آنجلس رفت و در آنجا ماندگار شد.


او پيش از مرگ آلبومی را با همکاری شادمهر عقيلی آهنگساز، خواننده و نوازنده ويولن ضبط کرد.


مهستی معتقد بود که اين آلبوم بازگشتی است به فضای کار های گذشته اش. از خواننده دل ها تا مرز ۶۱ سالگی، ۳۵ آلبوم منتشر شده است که از آن ميان می توان به «گل های رنگارنگ»، «بزم»، «آشفته»، «بيگانه» و «هوای يار» اشاره کرد.


او که در طول حيات هنری اش دوره های متفاوتی را سپری کرد و اين موضوع ارايه تصويری يکدست از اين خواننده را دشوار می کند.


با اين حال ناصر چشم آذر نيم نگاهی دارد به آثار اين هنرمند و طلوع و غروب او را چنين به تصوير می کشد:


«دوره اول فعاليتشان که به همان اواسط دهه ۴۰ و اواخر آن باز می گردد، دوره ای الماسی و بسيار درخشان است. در دوره دوم که ايشان به اجرای ملودی های مردمی روی آوردند و با ارکستر های يک خطی کار کردند، باز هم کارهای موفقی داشتند. ولی در يک ارزيابی کلی بخش سوم فعاليت هايشان که بيشتر به پس از انقلاب ودر غربت مربوط می شود، کار های فاخر به دليل جوی که هست، آنچنان ديده نمی شوند. بنابراين روی معدل دوره سومشان نمی توان حساب کرد.»


XS
SM
MD
LG