روز ۲۷ اکتبر، برابر با پنجم آبانماه، به ابتکار سازمان یونسکو، نهاد آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان روز جهانی پاسداشت میراث صوتیـتصویری انتخاب شده است.
یونسکو میگوید هر چند دیر زمانی نیست که قادر به ثبت صدا و تصویر شدهایم، اما بارها و بارها، خواسته یا ناخواسته، بسیاری از آنها نابود شدهاند.
این روز جهانی برای یادآوری اهمیت پاسداشت و حفظ این میراث است.
گنجینه گلها مجموعهای است بیبدیل از هزاران ساعت موسیقی در قالب مجموعههایی با عناوین، به ترتیب زمانی، «گلهای جاویدان»، «گلهای رنگارنگ»، «برگ سبز»، «گلهای صحرایی»، «یک شاخه گل»، «گلچین هفته»، «تکنوازان» و «صد سال موسیقی ایران».
رادیوفردا در این روز جهانی گفتوگویی داشت با منصوره پیرنیا که به همراه داریوش و داریا پیرنیا این مجموعه ارزشمند را گردآوری کرده است.
منصوره پیرنیا: تصویر و صوت انسانی، مثل خود انسان به صورت فیزیکی از بین رفتنی است. منتها باید در این روزگار سعی همه ما بر این باشد که هر آن چه که به عنوان هنر انسانی به شمار میرود را به طور زندهتری نگاه داریم.
داوود پیرنیا واقعا مبتکر و مولف «گلهای جاویدان»، «گلهای رنگارنگ»، «برگ سبز»، «یک شاخه گل»، «گلهای تازه»، «گلهای صحرایی»، و دیگر مشتقات گلها بود و با کمک بیش از ۵۰۰ هنرمند آنها را خلق کرد.
در یک دورهای این برنامهها خلق شد که خود داوود پیرنیا میگوید اگر چند سال بعد از آن بود، من دیگر نمیتوانستم آن اندوخته را به وجود بیاورم، چون در آن سالها دیگر تجویدی نبود، بنان نبود، بیشتر هنرمندانی که در آن دوره خاص گرد هم جمع میشدند، دیگر وجود نداشتند.
آن چه که الان به وجود آمده است، با زحمت و مرارت بسیاری گرد آمده است. من فقط دلم میخواهد به روزگاری که جنگها، انقلابها، زلزله و سایر مصائب طبیعی و انسانی رخ میدهد و همه اینها باعث میشود که آثار هنری انسان از بین برود.
ولی پس از انقلاب ما به نوعی توانستیم اینها را از ایران خارج کنیم و باید این توضیح را بدهم که آمده بودند و جلوی تمام این ریلهای قدیمی که خیلی هم بزرگ بودند، چه در استودیو گلها و چه در استودیوهای دیگر را تیغه کشیده بودند تا کمی اوضاع آرامتر بشود و بعد از آن بود که کمکم آنها را به دست ما رساندند.
ببینید، ما مقدار زیادی از اینها را داشتیم. یعنی پیش از این آقای داوود پیرنیا برای پسرشان داریوش پیرنیا یک کپی از آنها را نگهداری میکردند. ولی آن چه که جالب بود، علاقه و عشق مردم به حفظ اینها بود.
این ریلها را به قاطر بستند تا کردستان آوردند و یا زیر کامیونها و اتوبوسها بستند. به سمت اروپا آوردند و بیشترش را به آلمان رساندند و از آنجا این ریلها را به ما رساندند و ما توانستیم آنها را در ابتدا به صورت سیدی و بعد از آن به صورت امپیتری و دیجیتال تبدیل کرده و حفظشان کنیم.
این ابزار به طور عجیبی نفوذپذیر و ازبین رفتنی هستند. یعنی صوت و تصویر انسان عمر زیادی ندارد اگر به روی سیستمهای قدیمی ضبط شده باشد.
بنابراین دنیا بیشتر از ده تا ۱۵ سال وقت ندارد تا بتواند صوت و تصویرهای بهیادماندنی را حفظ و نگهداری و جمعآوری کند.
ولی ما خیلی پیش از این به این فکر افتاده بودیم. یعنی باید بگویم که در طول ۳۰ سال گذشته و بهخصوص در پنج سال گذشته ما در این فکر بودیم که اینها را جمعآوری کنیم و آن چه که خواسته داوود پیرنیا بود که برنامه گلها، مرزها را بشکافد و یک جا جمعآوری شود به مرحله عمل برسانیم.
ما بیش از ۱۵۵۰ برنامه گلها، یعنی برنامههایی بین نیم ساعت تا یک ساعت، و بعد از آن برنامه صد سال موسیقی ایران که از آوازهای دوران قاجار تا به حال، هر آن چه که خوانده شده در ایران، در این برنامه گردآوری شده است، را یک جا جمع کنند.
نکته مهم این است که ما همه اینها را جمعآوری کرده بودیم، پالایش کرده بودیم، مرتبشان کرده بودیم، مثل یک کاسه قدیمی آنتیک که تکهتکهاش اینجا و آنجا پخش شده بود، آنها را جمع کرده بودیم. اما ظرفی نداشتیم که این مظروف به این عظمت را در آن جای بدهیم.
یعنی ما فقط صاحب این مجموعه بودیم، مثل بسیاری از مجموعهداران دیگر که فقط خودشان صاحب یک گنجینه هستند، دلمان نمیخواست که آنها فقط در اختیار ما و خانواده پیرنیا باشد، در این موقعیت بود که یک شانس بزرگی به ما رو کرد.
شانسی که به ما رو کرد این بود که شرکت اپل آیپاد کلاسیک را تولید کرد. این آیپاد ۱۶۰ گیگابایت ظرفیت دارد و مثل یک قالی اصفهان که شما بدهید اسمتان را روی آن ببافند، و همه هنرمندان به نام روی این قالی کار کرده باشند، تمام این مجموعه را ما روی این آیپاد ریختیم.
به این ترتیب، باز هم مجموعه هنرهای هنرمندان ایرانی از موسیقیدانان گرفته تا شعرا و اندیشمندان ایرانی، نخستین مجموعه پر ارزش و بزرگی محسوب میشود که با استفاده از جدیدترین وسیله تکنولوژیک انسانی، یعنی آیپاد، حفظ و در یک جا ماندگار شده است.
این گنجینه را ما وقتی که مجموعه گلها کامل شد و آن را در آیپاد گذاشتیم، به فکر این افتادیم که این گنجینه را هم اضافه کنیم. برای این که سهم بخشی از هنرمندان ایرانی در اینجا واقعا نادیده گرفته میشد.
آمدیم و صداهایی از اولین زنانی که در دربارهای قاجاری آواز میخواندند، کسانی مثل لرتا یا ایرانالدوله و بعدها البته، کسانی مثل قمرالملوک وزیری را در این مجموعه گردآورده و در آیپاد گذاشتیم. یعنی صدای زنان آوازخوان ایرانی بخش دیگری از این مجموعه ضبط شده در آیپاد است و بعد از آن گنج سوخته و موسیقیهای بزم ادبی و موسیقیهای هنرمندان و موسیقیهای شاد را هم به آن افزودیم.
میدانید که صد سال موسیقی ایرانی دربرگیرنده آواز و هنر کسانی است که در برنامه گلها نبودند یا این که در برنامه گلها حضور داشتند ولی در حاشیه آن، به ساخت و اجرای برنامههای دیگری هم پرداختهاند.
مثلا شما در این گنجینه آهنگهای امینالله حسین، آهنگساز معروف فرانسوی ایرانیتبار را میشنوید.
ما فقط قصدمان این بوده که تا میتوانیم و با چنگ و دندان، هر آن چه که از گذشته باقی مانده است را جمعآوری کنیم و یک جا داشته باشیم تا بتوانیم آثار پیشینیان را به آیندگان واگذار کنیم.
لازم است یک نکته را هم برایتان توضیح دهم و آن این است که من در طول انجام این کار و در تمام این سالها، حضور حاضر و غایب این هنرمندان را حس کردهام.
من هرگز حس نکردم که بنان فوت کرده یا این که تجویدی دیگر در میان ما نیست و یا الهه درگذشته است. همه اینها با ما همه جا هستند، چون صدای آنها با ما همه جا هست.
میبینیم که موجودیتشان و هنرشان با ماست. هنرمند کسی است که همیشه زنده است. همیشه جاودانی است. مخصوصا با این سیستمهایی که به مدد تکنولوژی برای حفظ صدا و نت و موسیقی به وجود آمده است، اینها جاودانهتر خواهند شد.
من فکر میکنم خوب است به صدای ایرانالدوله گوش کنیم. باور کنید اینها روی صفحات قدیمی سنگی ضبط شده بوده و برای همین است که صدا چندان واضح نیست. ولی فوقالعاده است و اصلا تا به امروز زنده ماندن این صدا و تا اینجا رسیدنش زیباست. ولی شما گوش میکنید باور نمیکنید که این صدا متعلق به یک بانویی است که ۱۵۰ سال پیش آواز میخوانده و چه قدر هم زیبا خوانده است.
یونسکو میگوید هر چند دیر زمانی نیست که قادر به ثبت صدا و تصویر شدهایم، اما بارها و بارها، خواسته یا ناخواسته، بسیاری از آنها نابود شدهاند.
این روز جهانی برای یادآوری اهمیت پاسداشت و حفظ این میراث است.
گنجینه گلها مجموعهای است بیبدیل از هزاران ساعت موسیقی در قالب مجموعههایی با عناوین، به ترتیب زمانی، «گلهای جاویدان»، «گلهای رنگارنگ»، «برگ سبز»، «گلهای صحرایی»، «یک شاخه گل»، «گلچین هفته»، «تکنوازان» و «صد سال موسیقی ایران».
رادیوفردا در این روز جهانی گفتوگویی داشت با منصوره پیرنیا که به همراه داریوش و داریا پیرنیا این مجموعه ارزشمند را گردآوری کرده است.
منصوره پیرنیا: تصویر و صوت انسانی، مثل خود انسان به صورت فیزیکی از بین رفتنی است. منتها باید در این روزگار سعی همه ما بر این باشد که هر آن چه که به عنوان هنر انسانی به شمار میرود را به طور زندهتری نگاه داریم.
داوود پیرنیا واقعا مبتکر و مولف «گلهای جاویدان»، «گلهای رنگارنگ»، «برگ سبز»، «یک شاخه گل»، «گلهای تازه»، «گلهای صحرایی»، و دیگر مشتقات گلها بود و با کمک بیش از ۵۰۰ هنرمند آنها را خلق کرد.
در یک دورهای این برنامهها خلق شد که خود داوود پیرنیا میگوید اگر چند سال بعد از آن بود، من دیگر نمیتوانستم آن اندوخته را به وجود بیاورم، چون در آن سالها دیگر تجویدی نبود، بنان نبود، بیشتر هنرمندانی که در آن دوره خاص گرد هم جمع میشدند، دیگر وجود نداشتند.
آن چه که الان به وجود آمده است، با زحمت و مرارت بسیاری گرد آمده است. من فقط دلم میخواهد به روزگاری که جنگها، انقلابها، زلزله و سایر مصائب طبیعی و انسانی رخ میدهد و همه اینها باعث میشود که آثار هنری انسان از بین برود.
ولی پس از انقلاب ما به نوعی توانستیم اینها را از ایران خارج کنیم و باید این توضیح را بدهم که آمده بودند و جلوی تمام این ریلهای قدیمی که خیلی هم بزرگ بودند، چه در استودیو گلها و چه در استودیوهای دیگر را تیغه کشیده بودند تا کمی اوضاع آرامتر بشود و بعد از آن بود که کمکم آنها را به دست ما رساندند.
- خانم پیرنیا، چگونه این ریلها را پس از این که از پشت تیغهها بیرون آوردند، به دست شما در خارج از کشور رساندند؟
ببینید، ما مقدار زیادی از اینها را داشتیم. یعنی پیش از این آقای داوود پیرنیا برای پسرشان داریوش پیرنیا یک کپی از آنها را نگهداری میکردند. ولی آن چه که جالب بود، علاقه و عشق مردم به حفظ اینها بود.
این ریلها را به قاطر بستند تا کردستان آوردند و یا زیر کامیونها و اتوبوسها بستند. به سمت اروپا آوردند و بیشترش را به آلمان رساندند و از آنجا این ریلها را به ما رساندند و ما توانستیم آنها را در ابتدا به صورت سیدی و بعد از آن به صورت امپیتری و دیجیتال تبدیل کرده و حفظشان کنیم.
- عظمت این گنجینه چه قدر است و شما چگونه موفق شدید که چنین نظری را کسب کنید؟
این ابزار به طور عجیبی نفوذپذیر و ازبین رفتنی هستند. یعنی صوت و تصویر انسان عمر زیادی ندارد اگر به روی سیستمهای قدیمی ضبط شده باشد.
بنابراین دنیا بیشتر از ده تا ۱۵ سال وقت ندارد تا بتواند صوت و تصویرهای بهیادماندنی را حفظ و نگهداری و جمعآوری کند.
ولی ما خیلی پیش از این به این فکر افتاده بودیم. یعنی باید بگویم که در طول ۳۰ سال گذشته و بهخصوص در پنج سال گذشته ما در این فکر بودیم که اینها را جمعآوری کنیم و آن چه که خواسته داوود پیرنیا بود که برنامه گلها، مرزها را بشکافد و یک جا جمعآوری شود به مرحله عمل برسانیم.
ما بیش از ۱۵۵۰ برنامه گلها، یعنی برنامههایی بین نیم ساعت تا یک ساعت، و بعد از آن برنامه صد سال موسیقی ایران که از آوازهای دوران قاجار تا به حال، هر آن چه که خوانده شده در ایران، در این برنامه گردآوری شده است، را یک جا جمع کنند.
نکته مهم این است که ما همه اینها را جمعآوری کرده بودیم، پالایش کرده بودیم، مرتبشان کرده بودیم، مثل یک کاسه قدیمی آنتیک که تکهتکهاش اینجا و آنجا پخش شده بود، آنها را جمع کرده بودیم. اما ظرفی نداشتیم که این مظروف به این عظمت را در آن جای بدهیم.
یعنی ما فقط صاحب این مجموعه بودیم، مثل بسیاری از مجموعهداران دیگر که فقط خودشان صاحب یک گنجینه هستند، دلمان نمیخواست که آنها فقط در اختیار ما و خانواده پیرنیا باشد، در این موقعیت بود که یک شانس بزرگی به ما رو کرد.
شانسی که به ما رو کرد این بود که شرکت اپل آیپاد کلاسیک را تولید کرد. این آیپاد ۱۶۰ گیگابایت ظرفیت دارد و مثل یک قالی اصفهان که شما بدهید اسمتان را روی آن ببافند، و همه هنرمندان به نام روی این قالی کار کرده باشند، تمام این مجموعه را ما روی این آیپاد ریختیم.
به این ترتیب، باز هم مجموعه هنرهای هنرمندان ایرانی از موسیقیدانان گرفته تا شعرا و اندیشمندان ایرانی، نخستین مجموعه پر ارزش و بزرگی محسوب میشود که با استفاده از جدیدترین وسیله تکنولوژیک انسانی، یعنی آیپاد، حفظ و در یک جا ماندگار شده است.
- خانم پیرنیا، اشارهای داشتید به این که صد سال موسیقی ایران و صدای قریب به اتفاق خوانندگان ایرانی را در یک مجموعه جمعآوری کرده و یک جا دارید. حالا از این گنجینه صد سال موسیقی ایرانی برایمان بگویید. آثار چه کسانی در این گنجینه گردآوری شده است؟
این گنجینه را ما وقتی که مجموعه گلها کامل شد و آن را در آیپاد گذاشتیم، به فکر این افتادیم که این گنجینه را هم اضافه کنیم. برای این که سهم بخشی از هنرمندان ایرانی در اینجا واقعا نادیده گرفته میشد.
آمدیم و صداهایی از اولین زنانی که در دربارهای قاجاری آواز میخواندند، کسانی مثل لرتا یا ایرانالدوله و بعدها البته، کسانی مثل قمرالملوک وزیری را در این مجموعه گردآورده و در آیپاد گذاشتیم. یعنی صدای زنان آوازخوان ایرانی بخش دیگری از این مجموعه ضبط شده در آیپاد است و بعد از آن گنج سوخته و موسیقیهای بزم ادبی و موسیقیهای هنرمندان و موسیقیهای شاد را هم به آن افزودیم.
میدانید که صد سال موسیقی ایرانی دربرگیرنده آواز و هنر کسانی است که در برنامه گلها نبودند یا این که در برنامه گلها حضور داشتند ولی در حاشیه آن، به ساخت و اجرای برنامههای دیگری هم پرداختهاند.
مثلا شما در این گنجینه آهنگهای امینالله حسین، آهنگساز معروف فرانسوی ایرانیتبار را میشنوید.
ما فقط قصدمان این بوده که تا میتوانیم و با چنگ و دندان، هر آن چه که از گذشته باقی مانده است را جمعآوری کنیم و یک جا داشته باشیم تا بتوانیم آثار پیشینیان را به آیندگان واگذار کنیم.
لازم است یک نکته را هم برایتان توضیح دهم و آن این است که من در طول انجام این کار و در تمام این سالها، حضور حاضر و غایب این هنرمندان را حس کردهام.
من هرگز حس نکردم که بنان فوت کرده یا این که تجویدی دیگر در میان ما نیست و یا الهه درگذشته است. همه اینها با ما همه جا هستند، چون صدای آنها با ما همه جا هست.
میبینیم که موجودیتشان و هنرشان با ماست. هنرمند کسی است که همیشه زنده است. همیشه جاودانی است. مخصوصا با این سیستمهایی که به مدد تکنولوژی برای حفظ صدا و نت و موسیقی به وجود آمده است، اینها جاودانهتر خواهند شد.
من فکر میکنم خوب است به صدای ایرانالدوله گوش کنیم. باور کنید اینها روی صفحات قدیمی سنگی ضبط شده بوده و برای همین است که صدا چندان واضح نیست. ولی فوقالعاده است و اصلا تا به امروز زنده ماندن این صدا و تا اینجا رسیدنش زیباست. ولی شما گوش میکنید باور نمیکنید که این صدا متعلق به یک بانویی است که ۱۵۰ سال پیش آواز میخوانده و چه قدر هم زیبا خوانده است.