مسعود سلطانیفر برای دومین بار به عنوان وزیر ورزش پیشنهادی حسن روحانی، به مجلس شورای اسلامی معرفی شده است.
بار اول، مرداد ۹۲ بود که در اخذ رای اعتماد مجلس ناموفق بود و رد گزینههای بعدی رئیس جمهور، باعث شد محمود گودرزی روی کرسی وزارت بنشیند. این بار گودرزی کنارهگیری کرده تا سلطانیفر مجدداً برای عضویت در هیات وزیران تلاش کند.
او مدرک کارشناسی ارشد را از دانشگاه آزاد تهران گرفته و طی سالهای اشتغال در دولت روحانی، دانشجوی دکترا در رشته برنامهریزی توسعه و مدیریت بوده است.
سال ۱۳۸۳ که برف سنگین باعث قطع آب و برق و مخابرات گیلان شد، سلطانیفر در مصاحبه با صداوسیما گفت «رسانهها مشکل را بزرگ نشان دادهاند. ۹۰ درصد برق دارند و ۸۰ درصد آب. مخابرات و گاز هم مشکلی نداریم.»
سال ۱۳۵۸ در حالی که فقط بیست سال داشت، به عنوان نماینده شورای انقلاب در «هیئت پاکسازی وزارت راه» منصوب شد.
دو سال بعد معاون بازرسی و ارزشیابی وزارت کشور شد و در ۲۷ سالگی هم معاونت امنیتی در استانداری هرمزگان را به عهده داشت. مسئولیتی که طی سالهای بعد در استانهای همدان و فارس هم تداوم یافت.
از ۳۳ سالگی ارتقای شغلی یافت و استاندار مرکزی شد. بعداً در گیلان و زنجان نیز همین مسئولیت را به عهده گرفت.
سال ۱۳۸۳ که برف سنگین باعث قطع آب و برق و مخابرات گیلان شد، سلطانیفر در مصاحبه با صداوسیما گفت «رسانهها مشکل را بزرگ نشان دادهاند. ۹۰ درصد برق دارند و ۸۰ درصد آب. مخابرات و گاز هم مشکلی نداریم.»
موضوعی که به روایت «پرتال جامع مسئولین» سستی در ادامه روند امداد از سایر استانها را در پی داشت.
بلافاصله مشخص شد استاندار از تهران در حال مصاحبه با تلویزیون بوده؛ چون خانوادهاش در پایتخت سکونت داشتند.
طی آن ساعتهای سرد و برفی در حالی که برق نبود، مردم گیلان با رادیوهایشان پیگیر آخرین تحولات در خصوص عملیات امدادرسانی بودند.
سلطانیفر در بازگشت به گیلان با مصوبه شورای تأمین استان، معاونت صدا از صداوسیمای مرکز گیلان را برکنار کرد.
عضویت در چهارمین دوره شورای شهر تهران و عضویت در هیئت علمی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از دیگر مسئولیتهای او بوده.
مسعود سلطانیفر سال ۸۶ یرای انتخابات مجبس هشتم رد صلاحیت شد اما پس از ارسال نامه اعتراض و بررسی هیئت نظارت انتخابات مجلس، توانست تأیید صلاحیت بگیرد اما در انتخابات شکست خورد.
سلطانیفر عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی بود و در انتخابات ۸۸ رئیس ستاد اجرایی حزب در حمایت از مهدی کروبی شد. در زمان شمارش آرا هم به عنوان نماینده ویژه مهدی کروبی در محل حضور داشت.
بیست و چهارم مرداد ۹۲ وقتی رای اعتماد مجلس برای وزارت ورزش را نگرفت، گفت: «از اینکه این بار سنگین از دوش من برداشته شد خدا را شکر میکنم و سجده شکر بجا میآورم.» اما حالا با وجود سجده شکر برای دوری از بار سنگین ورزش، مجدداً برای تصاحب این کرسی تلاش خواهد کرد.
بیست و چهارم مرداد ۹۲ وقتی رای اعتماد مجلس برای وزارت ورزش را نگرفت، گفت: «از اینکه این بار سنگین از دوش من برداشته شد خدا را شکر میکنم و سجده شکر بجا میآورم.» اما حالا با وجود سجده شکر برای دوری از بار سنگین ورزش، مجدداً برای تصاحب این کرسی تلاش خواهد کرد.
تیم همراه سلطانیفر در جلسه اخذ رای اعتماد، محمدرضا داورزنی، سردار محمد درخشان، محمد پولادگر، امیررضا خادم و کیومرث هاشمی بودند. گروهی که در صورت وزارت سلطانیفر، حلقه اصلی یارانش هستند.
رئیس جمهور در جلسه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی در مجلس گفت: سلطانیفر بر ورزش و مسائل آن کاملا اشراف دارد و یک کامپیوتر متحرک برای ورزش است.
همین تاکید را نمایندگان موافق سلطانیفر نیز تکرار کردند. احمدی لاشکی نماینده نوشهر و چالوس گفت: «فردوسیپور هم اطلاعات ورزشی سلطانیفر را ندارد. ایشان آمده به استقلال فدراسیونها کمک کند و به اقتصاد ورزش سر و سامان دهد.»
کاتب نماینده گرمسار هم از سخنرانان موافق بود: «میگویند سلطانیفر کار سیاسی کرده که با ورزش مرتبط نیست. آیا کسی که ۲۰ سال افتخار مدیریت کلان دارد، نمیتواند بر مسائل جوانان و ورزش اشراف داشته باشد؟»
کاشانی نماینده زاهدان گفت: «ما در حوزه جوانان مشکلات بسیاری داریم که بنده اطمینان دارم سلطانیفر میتواند از سد این مشکلات عبور کند. به معضلات مدیریتی و چالشهای بخش ورزش، تسلط خوبی دارد. به نوعی میتوان ایشان را کامپیوتر ناطق ورزش کشور دانست.»
اما مرادی نماینده سنندج، دیواندره و کامیاران به عنوان سخنران مخالف از سلطانیفر پرسید: «آیا دغدغه شما فقط اسقلال و پرسپولیس خواهد بود؟ در برنامههایتان فقط به این دو باشگاه اشاره کردید. آیا ورزش برای شما صرفاً فوتبال است؟»
سلطانیفر هنگام دفاع از برنامههایش گفت: «بین مسئولان کشور، بنده ورزش را به خوبی می شناسم. در خصوص روند ورزش کشور در قبل و بعد از انقلاب تحلیل مشخص و آسیب شناسیهای گوناگون را اندیشیدهام و باید بگویم نسخه درمانی برای حل مشکلات ورزش دارم.»
او تاکید کرد: «بازسازی فضیلتهای دینی از دیگر برنامههای بنده خواهد بود. میخواهم در بازار غوغای ورزش، سجاده پاکی را بگسترانم.»
سلطانیفر درباره وضعیت مالکیت باشگاههای پرسپولیس و استقلال گفت: خصوصیسازی از الزامات بودجهای است و این امر باید مدیریت شود.
او که دو روز قبل از جلسه رای اعتماد با صدور پیام تبریک، قهرمانی تیم ملی بسکتبال در جام ملتهای آسیا را تبریک گفته بود، پس از ناکامی در جلب نظر مجلس، طی سه سال گذشته هرگز واکنشی نسبت به موضوعات ورزشی نشان نداد.
مشخص نشد چرا آقای روحانی "کامپیوتر متحرک ورزش" را در هیچ بخش دیگری از ورزش به کار نگرفت.
سلطانیفر بهمن ۹۲ پس از استعفای نجفی، در مقام معاون رئیس جمهور منصوب شد و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به عهده گرفت که به گفته منتقدینش در آن مسئولیت، سابقه و تخصص روشنی نداشت.
سلطانیفر پیش از انتخابات، نماینده آقای روحانی در مناظرههای ورزشی صداوسیما بود.
سال ۱۳۷۴ هنگام ریاست هاشمیطبا بر سازمان تربیت بدنی، قائم مقام این ارگان شد که سمتی تشریفاتی بود. همزمان معاونت اداری و مالی این سازمان را هم بر عهده گرفت. مسئولیتی که نیازی به تخصص ورزشی نداشت.
سلطانیفر پیشینهای در ورزش نداشت. او هنگام سفر استانی هاشمیطبا با شخص اول ورزش ایران آشنا شد که خود نیز به تازگی بیهیچ پیشینهای در ورزش، توسط هاشمی رفسنجانی عهدهدار این سمت شده بود!
سلطانیفر در مصاحبه با خبرآنلاین، برای انتقاد از عدم کسب مدال در رشتههایی مانند تیراندازی گفت: «تیراندازی ۱۱۴ مدال در المپیک دارد. ما یک برنزش را تا حالا گرفتهایم؟ این همه نیروی بسیج و سپاه و ارتش داریم. چرا از آنها استفاده نمیکنیم؟»
غافل از اینکه در حال حاضر نیز این رشته ورزشی، مناسبات پررنگی با ارگانهای نظامی دارد. اغلب قهرمانان یا نظامی هستند یا از خانواده نظامیان.
در آن مقطع، پرسشی که رادیوفردا در گزارش خود طرح کرد، این بود: آیا بسیجیها دارای مهارت ورزشی کشف نشدهای هستند که خود نمیدانستند و فقط وزیر پیشنهادی آقای روحانی آن را دریافته؟
آن هم در شرایطی که از نخستین المپیک یعنی ۱۹۴۸ لندن، نظامیها در رشته تیراندازی جزو کاروان اعزامی ورزش ایران بودند و سهمی هم از مدالهایی که سلطانیفر گفته بود، نبردند.
«کامپیوتر ناطق ورزش» نمیدانست تیراندازی مردان و زنان در المپیک، جمعاً ۴۵ مدال دارد و عدد ۱۱۴ که او گفته، اشتباه اشت!
سلطانیفر در توضیح نگرش خود به مقوله ورزش گفت: «روزی که ایران در جام جهانی بر آمریکا غلبه کرد، استاندار زنجان بودم. دو گروه از تبریز آوردیم و گفتیم اگر ایران برد، در دو تا میدان شهر بزنند و تا صبح شادی کنند. بعد همین اتفاق افتاد و مردم تا صبح در خیابانها بودند و بعد رفتند خانههایشان.»
آیا نسبت دیگری هم با ورزش داشته است؟ «الان من در نیاوران میبینم که یکی دو زمین فوتبال هست و خوشبختانه ساعت ۱۱ شب هم نور انداختهاند و بچهها بازی میکنند.»
حالا در فاصله هفت ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، مشکلات کلیدی ورزش، همانی است که در دولتهای قبلی هم بود و در دولت آقای روحانی نیز پابرجا ماند.
دو باشگاه پرسپولیس و استقلال که با توجه به میلیونها هوادار، باید دو سازمان پولساز و درآمدزا باشند، جمع بدهیشان با مدیریت دولتی به ۱۷۵ میلیارد تومان رسیده!
نابسامانی در تخصیص بودجه دولتی بین رشتههای مختلف، سلطه نظامیان و چهرههای سیاسی در فدراسیونها و باشگاهها، به کارگماری مدیران غیرمتخصص در سمتهای کلیدی و معضلات ورزش بانوان به قوت پیشین خود باقی است.
عدم مبارزه با ورزشکاران اسرائیلی، تمایل روز افزون ورزشکاران ایرانی برای مهاجرت، دخالت سازمان یافته و مخرب وزارت ورزش در انتخابات فدراسیونها نیز از دیگر مواردی است که دولت تدبیر و امید، راه حلی برایش نداشته.
وزیر ورزش پیشنهادی، معتقد است غیر از دورهای که هاشمیطبا همزمان رییس کمیته المپیک و سازمان تربیت بدنی بود، ورزش ایران در بقیه دورهها با مشکل مواجه بوده.
یعنی او پس از نشستن روی صندلی وزارت، نگاهی به میز مدیریت در کمیته ملی المپیک هم خواهد داشت تا دوره رویایی خود در دهه هفتاد را مجدداً احیا کند.
محمود گودرزی منتقدین پرتعدادی در ورزش کشور داشت اما آیا آمدن سلطانیفر به جای او، طبق آنچه دولت معتقد است، باعث ترمیم کابینه خواهد شد؟
آیا جلوس فردی با سوابق پررنگ امنیتی و سیاسی روی کرسی وزارت ورزش، با ترمیم ورزش همخوانی دارد یا تخریب ورزش؟