لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۱۱

تهدیدهای جدید و افزایش نگرانی از وضعیت معترضان بازداشت‌شده


نیروهای امنیتی ایران در حال بازداشت یکی از شهروندان
نیروهای امنیتی ایران در حال بازداشت یکی از شهروندان
در روزهای گذشته، به ویژه پس از رخدادهای خونین روز عاشورا، مقام‌های امنیتی بار دیگر بر تندی لحن خود افزوده و معترضان را به برخوردهایی شدیدتر تهدید کردند؛ چهارشنبه گذشته فرمانده نیروی انتظامی ایران، با اشاره به عاشورای تهران و این که «دوره مدارا» به پایان رسیده تهدید کرد که از این پس «هر کس در این گونه تظاهرات شرکت کند،‌ پلیس برخورد شدید و قاطع خواهد داشت».

از سوی دیگر تریبون‌های نماز جمعه کشور نیز، محل دیگری برای بیان تهدیدهای تند و تیز علیه مخالفان بود.

در تظاهرات دولتی طرفداران آیت‌الله خامنه‌ای پس از عاشورا نیز این لحن تند در شعارها و سخنرانی‌ها شنیده شد؛ تلویزیون ایران حتی صحنه‌هایی را نشان داد که در آن راه‌پیمایان شعار مرگ بر موسوی سر می‌دادند.

تهدیدهای جدید با واژگان «محارب» نیز همراه شده‌اند؛ آیت‌الله عباس واعظ طبسی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در خراسان، هدایت‌کنندگان اعتراض‌ها را «محارب» خوانده است که به گفته وی حکمش در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی «مشخص» است.

همه این تهدیدها بر نگرانی گروه‌ها و سازمان‌های مدافع حقوق بشر در ایران و جهان افزوده است؛ به ویژه که بسیاری از بازداشت‌شدگان اعتراض‌ها در ایران همچنان در وضعیتی نامشخص در زندان به سر می‌برند.

یکی از سازمان‌هایی که نگرانی خود را در غالب بیاینه‌ای مطرح کرده است کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران است که می‌گوید «روحانیون طرفدار دولت در یک پیام آشکارا هماهنگ شده اعدام معترضین بازداشت شده را خواستار شدند، آنها همچنین با ایجاد فشار شدید سیاسی بر قوه قضائیه به ظاهر مستقل جمهوری اسلامی، از این نهاد خواستند که همانند مقامات قضایی پس از انقلاب عمل کنند و به این ترتیب تلاش کردند که مردم را از ادامه تظاهرات برای حقوق خود بترسانند...»

هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران به رادیو فردا می‌گوید: در چند روز گذشته رسانه‌‌های طرفدار دولت و به‌خصوص روحانیون حکومتی که نمازهای جمعه را اجرا می‌کنند در اقدامی که کاملا به نظر می‌رسد که به طور هماهنگ انجام شده است، درخواست اعدام بازداشت شدگان را کرده‌اند.

آنان با لحن‌‌های بسیار خشنی بازداشت شدگان را مرتد، مفسدفی الارض و یا محارب خوانده‌اند که در قوانین ایران مجازات چنین اتهاماتی اعدام است وحتی چندین رسانه دولتی هم خبر از اعدام‌‌های قریب الوقوع داده اند.

فکر می‌کنید این خطر چه قشری از بازداشت شدگان را تهدید می‌کند؟ احتمالا این خطر شامل حامل تمام بازداشت شدگان نخواهد شد، بلکه بخشی از آنها را تهدید می‌کند. این بخش به اعتقاد شما چه کسانی هستند؟

این را ما الان اطمینان نداریم چون که برای مثال گفته‌اند که هفت نفر در سه روز آینده دادگاهی خواهند شد ولی هیچ گونه اطلاعاتی در مورد این افراد نداده‌اند. که این افراد چه کسانی هستند؟ این امر بستگی به این دارد که درخواست برای اجرای حکم اعدام تا چه اندازه در درون حکومت مورد توجه قرار گیرد؟

این‌که کسانی مثل آیت الله جنتی و چندین امام جمعه دیگر کل معترضان را محارب یا مفسدین فی الارض خوانده‌اند، بسیار نگران کننده است. چرا که آنها هم خودشان به اعدام‌های پس از انقلاب اشاره کرده‌اند. اعدام‌های دهه اول انقلاب، اعدام‌‌های بسیار وسیعی بود. نباید از یاد ببریم که در دوره اول دادگاه‌‌های بعد از انتخابات هم حکم اعدام برای افرادی صادر شد. ولی تمامی این افراد کسانی بودند که اصلا قبل از انتخابات دستگیر شده بودند و ربطی به مسائل بعد از انتخابات نداشتند و حتی اتهامات آنان نیز ساختگی بود. بخشی از صدوراین حکم اعدام‌ها هم به نوعی تهدید و ارعاب بود و این گونه به نظر می‌رسید.

اما با حرف‌‌های جدید سران حکومتی این نگرانی وجود دارد که انجام یک سری اعدام‌‌های گسترده ، خواست آنان است.

شما در بیانیه تان هم اشاره کرده اید که عملکرد دستگاه قضایی ایران در این روزها شباهت بسیاری به روزهای پس از انقلاب ۵۷ دارد. با توجه به اینکه در آن روزها اساسا قوه قضائیه به شکل فعلی تشکیل نشده بود، چه وجه تشابهی بین این دو دوره می‌بینید؟

در آن زمان هم قوانین به هیچ وجه اجرا نمی‌شد. اعدام‌‌ها بسیار سریع اتفاق می‌افتاد. دادگاه‌‌ها صحرایی بودند. و به شکل بسیار کوتاهی به حکم نهایی می‌رسیدند و احکامشان هم بلافاصله اجرا می‌شد.

الان پس از گذشت ۳۰ سال ، بالاخره قوانینی در این میان نهادینه شده‌اند. و سلسه مراتبی بوجود آمده است. کسی مثل خود آیت‌الله جنتی هم اشاره می‌کند که متاسفانه یکسری موانعی برای اجرای چنین اعدام‌های سریعی وجود دارد که منظورش کلا وجود قانون و وجود سلسله مراتب است که اجرای این اعدام‌ها را سخت تر می‌کند.

البته در اجرای احکام بازداشت و زندانی کردن افراد، شباهت‌‌های بسیار زیادی بین وضع موجود و دهه اول انقلاب می‌بینم اما هنوز به مرحله اعدام نرسیده است.

فعالیت‌‌های سازمان‌های حقوق بشری چقدر می‌تواند در جلوگیری از وقوع احتمالی چنین اعدام‌هایی موثر باشد؟

بستگی به این دارد که چقدر حکومت ایران یک حکومت متعارف و عادی باشد. در هر کشوری فعالیت‌‌های بشردوستانه چه در داخل و چه در خارج آن کشور، می‌تواند بسیار با اهمیت تلقی شود.

اما برآیند من این است که حکومت ایران هیچ گونه اعتنایی به نظرات و افکار عمومی جامعه جهانی ندارد و بر این باور است که باید برای حفظ بقا خودش، دست به چنین اعمالی بزند.

اگر واقعا چنین نتیجه گیری و قضاوتی در سران حکومتی رایج باشد اشتباه بزرگی است.
XS
SM
MD
LG