لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۶:۰۷

« در وزارت خارجه شاهد جنايت هايی بودم که وجدان مرا ناراحت می کرد»


ابولفضل اسلامی‌
ابولفضل اسلامی‌
رامين مهمان پرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ايران دهم اسفند ماه در گفت و گويی با خبرگزاری دولتی فارس بار ديگر به مساله استعفای محمد رضا حيدری ديپلمات پيشين ايرانی در اسلو پرداخته و گفته است: آقای حيدری يک کارمند معمولی بخش کنسولی بود. يک مدت گفتند سفير بوده، بعد اعلام کردند سرکنسول بوده است بعد از مدتی ديدند خبری نشد گفتند بيانيه‌ای منتشر شده و ديپلمات ديگری در ژاپن تمام سفرا و ديپلمات‌ها را دعوت کرده که به اين جريان سبز بپيوندند.

آقای مهمان پرست افزوده: اين خنده‌دارتر بود؛ چرا که ماموريت آقای اسلامی در سال ۱۳۸۳ تمام شده بود و يک سال و نيم بعد از بازگشت به ايران، همکاری خود را با وزارت خارجه قطع کرد و اواخر ۸۴ يا اوايل ۸۵ به ژاپن بازگشت و به همراه همسرش در يک فروشگاه مشغول به کار ‌شد. در آن زمان که سبز و زردی مطرح نبود. ابوالفضل اسلامی که خود را با عنوان ديپلمات ناراضی معرفی می کند در گفت و گويی با رادیو فردا به گفته های اخير سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ايران واکنش نشان داده است:

من در زمانی که در وزارت امور خارجه بودم، شاهد جنايت هايی بودم که واقعاً وجدان ما ناراحت بود از اين جنايت هايی که صورت می گرفت. ما وقتی آقای احمدی نژاد روی کار آمدند، ديگر ديديم که ماندن ما در اين سيستم، شراکت در جنايت های اينهاست. لذا من با توجه به اينکه يکی از دوستان ما هم، از همکاران خود ما قبل از ما استعفا داده بود و وزارت اطلاعات به ايشان مشکوک شده بود و ايشان را دستگير کردند، بردند...

ايشان چه کسی بودند؟

يکی از همکاران بودند، از همکلاسی های دانشکده روابط بين الملل بودند. همکلاسی آقای عليرضا بهشتی و البرزی بودند، دوره دوم دانشکده...

می توانيد اسمش را بگوييد؟

آقای درويش رنجبر. ايشان وقتی دستگير شد واقعاً نفس در سينه ما حبس شد و ما ديگر جرات استعفا نداشتيم. تا آنکه وقتی آقای خاتمی کنار رفت و آقای احمدی نژاد با آن وضعيت با انتخابات مهندسی شده که آقای کروبی راست می گفتند که «خوابيدند بلند شدند ديدند همه چيز عوض شده» ما هم شوکه شديم از اين انتخابات و من تصميم گرفتم همکاری خودم را با وزارت خارجه قطع کنم. لذا من از کشور گريختم.

من استعفا ندادم. به ژاپن آمدم که در اينجا افشاگری کنم و من خودم همراه با آقای محمد گلپايگانی، رئيس دفتر آقای خامنه ای همراه ايشان در يک سفری بوديم که ايشان ساک های پر دلار را برای امام های جماعت می بردند که آنها را برای تجديد بيعت با آقای خامنه ای تشويق کنند. اينها خودشان صراحتاً می گفتند که فتوای علما اينست که اين حکومت حفظ شود، از نماز واجب تر است و هر کسی مخالف نظام باشد بايستی به بدترين وجهی کشته شود.

واقعاً آن زمان اينها صراحتاً همان صحبت تجاوز را که آقای کروبی مطرح کردند، اينها در آ ن زمان می گفتند که ما بايد اين بلا را سرشان بياوريم و اينها حق شان است به فتوای علما.

پس اين مسئله که در گفته های آقای مهمان پرست به چشم می خورد که ايشان ابراز می کنند که شما استعفا کردید و آن هم به دلايل شخص و به همراه همسرتان به ژاپن رفتيد تا آنجا زندگی شخصی تان را دنبال کنيد، منتفی است؟

اين صحبت ايشان خنده دار است. يک ديپلمات که ۲۵ سال سابقه کار دارد و از حقوق و مزايای ديپلماتيک برخوردار است به قول وزارت اطلاعات که به خود آقای درويش رنجبر گفته بودند که «همه جوانان دست و پا می شکنند که بيايند و با پاسپورت ديپلماتيک به خارج سفر کنند و از مزايا و مصونيت های ديپلماتيک برخوردار باشند، رزيدانس در اختيارشان باشد و اين پست و مقام را داشته باشند»، من همه اين مقامات را داشتم. ولی چرا ما استعفا داديم و آمديم در ژاپن به قول ايشان در فروشگاه کار کنيم که حتی اين را به غلط به ايشان اطلاع داده اند.

ما در اينجا واقعاً در فشار دولت ژاپن و دولت ايران بوديم. اينها نفس ما را بريدند. دولت ژاپن تحت فشار سفارت، ما را در حقيقت در اينجا مهار کرد و اينها ما را تهديد کردند که اگر شما بخواهيد اينجا صدا کنيد ما شما را به دولت ايران مسترد می کنيم. يا شما بايد از ژاپن برويد. ما مجبور شديم سکوت کنيم و بمانيم. و لذا من استعفا ندادم. من به خاطر اعتراض به اين جنايت هايی که اينها کردند و به خاطر عذاب وجدان که داشتيم و به خاطر اينکه جرات استعفا نداشتيم، بنده از ايران گريختم که بيايم در اينجا و جنايت های اينها را افشا کنم.

الان هم به خواست خدا، به خاطر اين خيزش سبز مردم که ما جرات پيدا کرديم و آمديم داريم صحبت می کنيم. آرزو می کنم که بتوانم فرصتی پيدا کنم که تمام جنايت ها را همراه به همکاران خودم افشا کنيم برای مردم.

خوب شد اشاره کرديد، در گفتگويی که آقای مهمان پرست با خبرگزاری دولتی فارس داشته، بيشتر فوکوس کرده بود روی طرحی که آقای محمدرضا حيدری از همکاران شما داده بودند در باره طرح سفارتخانه های سبز و گفتند که اينها دست آويزهای سوخته است و طراحی شده از سوی کشورهايی که مخالفت دارند با جمهوری اسلامی ايران.

اين شيوه آنهاست. هر حرکتی را به آمريکا و اسرائيل نسبت می دهند. و الا من در اينجا که آمدم وقتی دولت ژاپن می خواست مرا تحت فشار بگذارد و ديپورت کند به تهران. سازمان های ان جی او به من مراجعه کردند و گفتند شما در ژاپن نمانيد، شما برويد به آمريکا و يا اروپا. من به اينها گفتم که من می خواهم به مردم ايران بگويم که من از ايران فرار نکرده ام که به دنبال يک زندگی راحت باشم. بنده می خواهم در همين ژاپن بمانم به هر قيمتی شده حتی اگر مثل کارگر که واقعاً هم همينطور شد. در فروشگاه نبود که ايشان فرمودند، ما از فروشگاه بدتر کارهای سخت و طاقت فرسا مجبود شديم برای گذران زندگی بکنيم. ما اين کار را کرديم و مانديم که به مردم مان وهمين دولت بگوييم.

من اگر حاصل دسيسه اسرائيل و آمريکا بودم الان در ژاپن نمی ماندم که شما [مرا] به مدت چند ماه در منزل ۲۰ متری به همراه دولت ژاپن محصور و مهار کنيد، مثل يک زندانی که نتوانم حرف بزنم. من و آقايانی که از وزارت امور خارجه فرار کرديم، يا آقای حيدری که استعفای آن طوری دادند، ما به خاطر اينکه می دانيم که در وزارت امور خارجه کارمندان اکثراً ناراضی اند و جرات استعفا ندارند. آنها خبر دارند که چه بلايی سر آقای درويش رنجبر آمد، می دانند که اگر استعفا بدهند، وزارت اطلاعات آنها را دستگير می کند و به آنها می گويد که چرا پشت به امکانات می کنی و استعفا می دهی، نکند که جاسوس باشی...
XS
SM
MD
LG