لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۲۲

روشنفکران دینی هر روز یک قدم به سکولاریسم نزدیکتر می شوند


نشست های انجمن فلسفی آگورا در دانشگاه تورونتو هر هفته يکی از جوانب فلسفی، تاريخی و جامعه شناختی مفهوم «مدرنيته» را مورد بررسی و گفتگو قرار داده است که در اينجا در اختيار علاقمندان قرار ميگيرد. بخش پیشین را می توانيد در اينجا مشاهده کنید و بخوانيد. خلاصه ای از بخش چهارم اين بررسی و گفتگو به شرح زير است.

دنیای مدرن فقط دنیای آزادی‌ها نیست. البته باید این را تاکید کنیم که در دنیای مدرن هست که شهروندان آزادی‌هایی را که امروز دارند به دست آوردند که مهم‌ترین آن مساله زنان است. اصلا نگرش مدرن‌ها و پست‌مدرن‌ها به مساله زن به کلی تغییر کرده و ما می‌بینیم جوامعی که می‌خواهند به طرف این نگرش بروند بحث جنسیت دیگر برایشان یک تابو نیست و نگرششان به بدن انسان و روح انسان یک نگرش متفاوت می‌شود.

پس آزادی‌ها در نگرش اجتماعی مدرن نقش مهمی ایفا کرده‌اند. اینکه در قرن بیستم کارگران در کشورهای اروپایی یک ماه بتوانند بروند تعطیلات و حقوقشان را بگیرند، چیزی که اصلا وجود نداشته و کنوانسیون‌های بین‌المللی از کار بچه‌های دوازده ساله در معادن جلوگیری می‌کنند... این‌ها دستاوردهای مدرنیته است.

در جاهایی که این حقوق در نظر گرفته نمی‌شود بچه‌ها هنوز دارند بردگی می‌کنند، ‌ در پورنوگرافی مورد استفاده قرار می‌گیرند، در بنگلادش، هند، آفریقا به کارهای مختلف کشیده می‌شوند.

این را هم باید در نظر داشت که مدرنیته فقط لیبرالیزم با خودش نیاورده، فقط دموکراسی نیاورده، از توی مدرنیته نکات مختلفی درآمده و حتی منتقدان اساسی لیبرالیزم و دموکراسی از توی آن درآمده‌اند.

از توی آنچه گوارا درآمده، لنین درآمده، روزا لوگزامبورگ درآمده، آنارشسیت درآمده، ‌ باکونین درآمده، ‌ کروپوتکین درآمده. این‌ها همه آدمهای مدرن‌اند، ‌ آدمهای قرون وسطایی نیستند. فاشیزم، استالینیزم، پل پوت و تمام نوع‌های توتالیتریزم سیاست‌های مدرن‌اند. مدرنیته با خودش کشتار هم آورده. بد‌ترین نوع خشونت‌ها را آورده. این مساله مهم است که باید به آن توجه کنیم.
مدرنیته و اعتلای عقل سکولار
please wait

No media source currently available

0:00 0:09:54 0:00

سیاست و دین و آمیختگی سیاست و دین

مدرنیته با یک پرسش فلسفی شروع می‌شود. سیاست مدرن نتیجه این پرسش فلسفی است. این پرسش فلسفی که هنوز از بین نرفته‌‌ همان اندیشه انتقادی است که ما ازش صحبت می‌کنیم. جان رالز نماینده لیبرالیزم و یک متفکر لیبرالیزم است که پرسش فلسفی می‌کند. این هنوز با بسیاری از متفکران چپ و چپ نو وجود دارد و هر موقع که این پرسش فلسفی مطرح می‌شود به نتایج تازه‌ای می‌رسیم. چون همه چیز مورد سووال قرار می‌گیرد.

سیاست مدرن همیشه خودش را مورد سووال قرار می‌دهد. همانطور که می‌بینیم. ولی تمام منتقدان مدرنیته از نیچه بگیریم تا هایدیگر تا لوی استراوس و یا هانا آرنت همه نتایج مدرنیته‌اند، نتایج فلسفه مدرن و سیاست مدرن‌اند.

ما امروز در ایران می‌بینیم که روشنفکران دینی هر روز یک قدم به سکولاریسم نزدیک‌تر می‌شوند. به زودی ممکن است بیایند بگویند که سکولارهای واقعی آن‌ها هستند. چرا؟ چون پرسشی که درباره دین و سیاست می‌کنند پرسش مدرن است و شما گسست آن‌ها را از آدمهای سنت‌گرا چه در دین چه در سیاست می‌بینید.

به نظر من دستاوردهای دنیای امروز پراگماتیک است و به نوعی گرفتار این پراگماتیسم هم هست که اجازه نمی‌دهد فکر نظری داشته باشد ولی تفاوت اصلی‌اش با دنیای قبل از خودش یا دنیای ماقبل مدرن این بوده که نگرش طبیعت‌گرا ندارد.
XS
SM
MD
LG