لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۲۲:۵۵

فاز جديد تحولات سوريه: يارگيری منطقه ای و طایفه ای


تانک منهدم شده دولت سوریه در عزاز
تانک منهدم شده دولت سوریه در عزاز
پيشگفتار:

در بحبوبه درگيری های سنگين در شهر حلب، ديدار هيات بلند پايه ۱۵ نفره از مقامات سوريه (از جمله قائم مقام نخست وزير اين کشور و ۶ وزير) در حالی به تهران انجام شد که گزارش های تفصيلی از سوی طرفين درباره توافقات اين سفر منتشر نشده است. صالحی وزير خارجه جمهوری اسلامی، ماهيت سفر را صرفا "تجاری- اقتصادی" و نه نظامی توصيف کرده است. اهداف و ضرورت انجام اين سفر چه بود؟ تحولات سوريه از اين پس به کدام سو خواهد بود؟

ماهيت بحران در سوريه:

اعتراضات در سوريه تا بدانجا از اعترضات مصر و تونس و يمن فاصله گرفته که اگر سقوط مبارک تنها در ۱۸ روز اتفاق افتاد، تحولات داخلی سوريه با بيش از ۲۰ هزار کشته پس از ۱۸ ماه هنوز به سرانجامی نرسيده است. برای درک تفاوت آنچه در سوريه می گذرد با آنچه در ديگر کشورها رخ داد، موارد زير را می توان برشمرد:

- جنگ داخلی: دامنه اعتراضات اينک حتی به اعتراف بشار اسد در حدی است که از «بحران داخلی» به «جنگ داخلی» تغيير فاز يافته است. سرکوب دهشتناک معترضان توسط بشار اسد خود عامل اصلی اين تغيير فاز و مسلح شدن مخالفان است که ماه های اوليه فقط به اعتراضات خيابانی بسنده می کردند. ريزش مقامات ارشد ارتش سوريه از جمله ژنرال مناف طلاس دوست و فرمانده گارد رياست جمهوری از يک سو و تشکيل «ارتش آزاد سوريه» از سوی ديگر، نماد بارز جنگ داخلی در سوريه است.

- جنگ طایفه ای: به غير از شروع فاز جنگ داخلی، تلاش هايی در کار است که بحران سوريه از «اعتراضات سياسی» به نوعی«جنگ طایفه ای» تغيير فاز پيدا کند. حمايت جمهوری اسلامی از خاندان علوی اسد و حمايت قطر، عربستان و ترکيه از مخالفان، اين تلقی را دامن زده است. چنين جنگ طايفه ای در مسيری خواهد بود که نوعی تقابل ميان شيعه و سنی را ( ولو به نادرست) در اذهان متبادر سازد. اين تلقی ناشی از آن است که علويان حاکم در سوريه را عموماً شيعه می پندارند. در حالی است که غالب مخالفان از اکثريت سنی اين کشور هستند.

گو اينکه شيعه قلمداد دانستن علويان، نادرست است ولی اين تلقی که جنگ داخلی سوريه نوعی جنگ شيعه و سنی است در حال قوت گرفتن است. (علويان فرقه ای التقاطی با عناصری از معتقدات مذهب شيعه، آيين مسيحيت و باورهايی از ايران باستان هستند که به نوعی تثليت اعتقاد دارند. برای مطالعه بيشتر مراجعه شود به مقاله«واقعيت های ناگفته درباره بشار اسد» در سايت کلمه)

- جنگ اقتصادی: گو اينکه هنوز آماری از ميزان خسارت های وارده به اقتصاد سوريه در دست نيست ولی محاسبه ای ساده از ۱۸ ماه ناآرامی و تعدد شهرهای که دست به شورش عليه دولت مرکزی زده اند (از جمله شهرهای درعا ، دوما، زبدانی، حمص، رستن، قصير، حماة، ادلب، دير الزور، بانياس و لاذقیة) به طور قطع نوعی «جنگ اقتصادی» عليه دولت مرکزی تلقی می شود. ازهنگامی که دامنه درگيری ها به حلب «پايتخت اقتصادی» و تا حدودی دمشق «پايتخت سياسی» سوريه کشيده، بی تريدی جنگ اقتصادی عليه دولت مرکزی به اوج خود رسيده است.

- جنگ روانی: ريزش های پی در پی در کادر مقامات سياسی (استعفای برخی سفيران و ديپلمات های ارشد)، کادر نظامی (از جمله ژنرال مناف طلاس) و کادر مقامات اداری (ازجمله استعفای نماينده شهر حلب در پارلمان سوريه) نوعی جنگ روانی ويرانگر عليه طرفداران بشار اسد به شمار می رود که در کنار ترور موفق ۴ تن از مقامات ارشد (از جمله وزير دفاع و شوهر خواهر بشار) در انفجاری موفق در قلب دمشق می تواند ريزش های بيشتری را دامن بزند.

هيات عالی رتبه سوری در تهران

متعاقب گريختن ژنرال مناف طلاس به فرانسه و سپس ديدار او از ترکيه، جنگ داخلی سوريه به مراحل سرنوشت ساز نزديک شده است. وی اين ويژگی را دارد که مخالفان اسد را حول محور خود جمع کرده و عمليات ايذائی عليه بشار اسد را فرماندهی کند.

با حمله مخالفان به حلب، قلب اقتصادی سوريه، بشار اسد خود اعتراف کرده که«سرنوشت ملت ، کشور، گذشته و آينده آن به اين نبرد وابسته است». اين در حالی است که با توجه به برتری هوايی ارتش بشار اسد برای حمله به مخالفان با هواپيما و هلی کوپتر، به تازگی ارتش آزاد سوريه برای اولين بار، مسلح به موشک های زمين به هوا شده است. رسانه های جمهوری اسلامی منابع تسليح مخالفان به اين موشک ها را که می تواند برتری هوايی ارتش بشار اسد را از کار اندازد، ترکيه اعلام کرده اند چرا که اين موشک ها پس از ديدار ژنرال طلاس از ترکيه در اختيار مخالفان قرار گرفته است.

با توجه به آنچه بر شمرده شد، سفر هيات عالی رتبه سوريه به تهران از اهميت ويژه ای برخوردار بود. اين سفر جنبه های آشکار و نهان داشت. جنبه آشکار آن همان اظهارات علی اکبر صالحی است که ترکيب هيات را «اقتصادی- تجاری» توصيف کرد. بديهی است با کند شدن روند اقتصاد سوريه در اثر جنگ داخلی به ويژه پس از حمله به حلب و تحريم های اعمال شده بر سوريه، جمهوری اسلامی متحد استراتزيک بشار اسد تنها کشوری است که بايد جورکش اقتصاد آسيب ديده سوريه باشد. تامين برق، آب آشاميدنی، نيازهای بهداشتی و .. از جمله توافقات اين سفر است.

اما جنبه پنهان سفر که لازم بود مذاکراتی تا حد ديدار با سعيد جليلی دبير شورای عالی امنيت ملی انجام شود، ضرورت ورود جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان به نفع بشار اسد در معادلات پيچيده اين کشور است. اظهارات برخی مقامات جمهوری اسلامی با ايماء و اشاراتی چند ناظر به همين مطلب است.

برای مثال در حالی که جمهوری اسلامی جابجای قدرت در ليبی را با دخالت خارجی تاييد و انقلاب ليبی را به رسميت شناخته است، علی اکبر صالحی در موضعی متناقض در خصوص سوريه گفت «اين تصور خام که .. يک حکومت ديگر به راحتی می تواند جايگزين اين حکومت باشد، يک خيال باطل است».- ۸ مرداد ۹۱-

مثال ديگر اينکه هم زمان با سفر هيات سوری به تهران سخنان سردار مسعود جزايری معاون ستاد کل نيروهای مسلح تلويحا پرده از آمادگی «دوستان» سوريه برای دخالت در اوضاع داخلی اين کشور برداشت و اعلام کرد: « دشمن قادر به جابجايی نظام در سوريه نيست و مردم اين کشور و دوستان (؟)اجازه چنين کاری را نمی‌دهند». سردار جزايری بی هيچ برده پوشی تصريح کرده که:«هنوز هيچ يک از دوستان سوريه و جبهه بزرگ مقاومت(؟) وارد عرصه نشده‌اند و چنانچه اين اتفاق روی دهد ضربات قاطعی به جبهه دشمن و به خصوص عرب‌های منفور وارد خواهد شد».

سخنان صريح و بی پرده سردار جزايری تا بدانجا بود که گفت: «به زودی خاک سوريه از لوث دشمن پاکسازی می‌شود و آنگاه نوبت مقاومت است تا به حساب کشی از هر يک از دشمنان سوريه بپردازد...مردم سوريه به شدت از دولت‌های شرور آمريکا، ترکيه، قطر، عربستان و ساير هم پيمانان تروريست‌ها عصبانی و خشمگين هستند». - سپاه نيوز ۳ مرداد ۹۱-

نتيجه:

ناآرامی های سوريه متفاوت از تونس، مصر و ليبی، وجه المصالحه اختلافات ديرينه بازيگران منطقه ای خاورميانه قرار گرفته است. در حالی که مخالفان بشار اسد، در يارگيری از کشورهای متنفذ منطقه از سرمايه های قطر و عربستان و از حمايت های تسليحاتی ترکيه و حمايت های سياسی اتحاديه عرب و تنی چند از قدرت های جهانی ( مثل امريکا و فرانسه) برخوردار هستند، بديهی است که بشار اسد نيز خواستار حمايت دوستان خود (جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان) باشد.

در ميان تحليل گران درون حاکميت جمهوری اسلامی هستند کسانی که ترکيه را به «توسعه طلبی عثمانی نوين» متهم می کند. بدين ترتيب بايد نتيجه گرفت که پس از شروع فاز جنگ داخلی، جنگ طائفی فاز جديد تحولات سوريه است که آن را به نزاع شيعی- سنی تعميم خواهد داد.

اگر جمهوری اسلامی در طی جنگ ۸ ساله، توانسته بود اين ترفند صدام حسين را خنثی کند تا جنگ ايران و عراق جنگ شيعه و سنی تلقی نشود، چه بسا در اين دام گرفتار آيد که در حمايت از رژيم بشار اسد تا بدانجا پيش رود که مشروعيت رفتار خود در حمايت از رژيم بشار اسد را تکرار جنگ های ايران و عثمانی قلمداد کند.
XS
SM
MD
LG