لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۲۴

سالگرد انقلاب مشروطيت؛ روایتی نو از تاریخ جدید ایران


نخستين ميوه مشروطه خواهی ايرانيان، تشکيل مجلس شورای ملی منتخب مردم بود.(عکس: فارس)
نخستين ميوه مشروطه خواهی ايرانيان، تشکيل مجلس شورای ملی منتخب مردم بود.(عکس: فارس)


۱۴ مرداد ماه، برابر است با سالروز امضای فرمان مشروطيت و روشن تر اگر بگوييم؛ سالروز پيروزی جنبش آزاديخواهی و تجدد طلبی مردم ايران و مبارزه برای برپايی حکومت قانون .


ريشه های شکل گيری چنين جنبشی چه بود؟ آيا جنبش مشروطيت به هدف های خود دست يافت؟


ريشه های تجدد طلبی ايرانيان


رويش جوانه های مشروطه خواهی در ايران را شايد بتوان در يک صد سال پيش از صدور فرمان مشروطه جست وجو کرد.


تلاش اصلاح گرايانه از اواخر دوران فتحعلی شاه قاجار و با اقدامات عباس ميرزا، وليعهد او آغاز شد و نخستين دانشجويان ايرانی در همين دوران به کوشش وليعهد روانه فرنگ شدند.


تحليل غالب در بررسی جنبش مشروطه اين گونه است که ايرانيان پيش از اين دوران در بی خبری مطلق به سر می بردند و در جريان و پس از جنگ های ايران و روس بود که تازه چشم به جهان گشودند .


محمد توکل طرقی، استاد تاريخ و پژوهشگر خاورميانه و خاور نزديک در دانشگاه تورنتو، اين نظريه غالب را رد می کند و بر اين باور است که تاريخ معاصر ايران را به شکل ديگر بايد ديد .


وی در اين رابطه به راديو فردا گفت: «چشم ايرانيان هميشه به جهان باز بوده است. اين که فکر کنيم برای اولين بار در قرن ۱۹ چشم ايرانيان به جهان باز شده، يک برداشت قالبی غلطی است که بايد بازانديشی شود.»


  • «چشم ايرانيان هميشه به جهان باز بوده است. اين که فکر کنيم برای اولين بار در قرن ۱۹ چشم ايرانيان به جهان باز شده، يک برداشت قالبی غلطی است که بايد بازانديشی شود.»
محمد توکل طرقی، استاد تاريخ و پژوهشگر خاورميانه

وی افزود: «در مورد مسئله قانون گرايی، بايد گفت که قانون گرايی جنبه جهانی دارد و اين گونه نيست که ايرانيان وقتی برای اولين بار با اروپا آشنا می شوند، باعث می شود قانون گرا شوند. قانون هميشه وجود داشته است.»


محمد توکل طرقی، در مورد قانون جديد معتقد است: « قانون جديد با پيدايش دولت- کشورهای جديد به وجود آمد و اين پديده متعلق به قرن ۱۸ و ۱۹ است. بنابراين، قانون خواهی و انسان سالاری را بايد در ارتباط با تغيير و تحولی که در جهان به وجود آمد و پيدايش کشورها و دولت ها ببينيم.»


تلاش های اصلاح گرايانه در دوران محمد شاه قاجار نيز آرام آرام پی گرفته شد، اما در دوران ناصرالدين شاه و به کوشش ميرزا تقی خان امير کبير، صدراعظم، مدرسه دارالفنون در تهران تأسيس شد و برخی اصلاحات ديگر نيز در دربار و چگونگی اداره کشور صورت پذيرفت.


با قتل اميرکبير به فرمان ناصرالدين شاه، اوضاع دوباره به پاشنه پيشين چرخيد و از همين روی نارضايتی عمومی به اوج رسيد.


شايد بتوان کشته شدن ناصرالدين شاه به دست ميرزا رضا کرمانی را، نشانه اوج اين نارضايتی ها به شمار آورد. ميرزا رضا، انگيزه خود را از کشتن شاه، قطع ريشه ظلم دانسته بود.


فلک کردن يا به چوب بستن ۲۷ تن از بازرگانان، شيخ محمد واعظ و يک سيد ديگر به فرمان علاءالدوله، حاکم تهران در دوران مظفرالدين شاه، جرقه ای شد تا بازاريان، روحانيون و روشنفکران به همراه مردم کوچه و بازار به اعتصاب فراگير و عمومی دست زنند. گروهی به عنوان اعتراض در حرم عبدالعظيم بست نشستند و خواستار تأسيس عدالتخانه يا ديوان مظالم شدند.


سرانجام اين تلاش ها نتيجه داد. حاکم تهران ناچار به استعفا شد و روز ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ خورشيدی، بلاخره مظفرالدين شاه فرمان مشروطيت را امضا کرد .


انقلاب های ايرانی


همايون کاتوزيان، استاد دانشگاه اکسفورد و پژوهشگر تاريخ معاصر ايران، انقلاب مشروطه را از نوع انقلاب های ايرانی می داند .


او در مورد انقلاب های ايرانی به راديو فردا اين گونه توضيح می دهد: «در انقلاب های اروپايی، طبقات پايين تر عليه دولت که نماينده طبقات بالاتر بود، متحد می شدند تا قانون را به نفع خود تغيير دهند.»


  • «در انقلاب های ايرانی، به دليل ماهيت استبدادی رژيم های ايرانی، يعنی اين واقعيت که دولت نماينده هيچ طبقه ای نبود و در رأس طبقات قرار نداشت بلکه فوق طبقات قرار داشت و از اجتماع جدا بود، اين تضاد دائمی دولت و ملت و تضاد دائمی دولت و اجتماع سبب می شد، هر وقت فرصتی پيش آيد، جامعه به شکل يکپارچه قيام کند.»
همايون کاتوزيان، استاد دانشگاه اکسفورد

وی می افزايد: « اما در انقلاب های ايرانی، به دليل ماهيت استبدادی رژيم های ايرانی، يعنی اين واقعيت که دولت نماينده هيچ طبقه ای نبود و در رأس طبقات قرار نداشت بلکه فوق طبقات قرار داشت و از اجتماع جدا بود، اين تضاد دائمی دولت و ملت و تضاد دائمی دولت و اجتماع سبب می شد، هر وقت فرصتی پيش آيد، جامعه به شکل يکپارچه قيام کند. در مورد مشروطه هم همين گونه بود و هيچ طبقه اجتماعی مشخصی در برابر آن نايستاد.»


نخستين ميوه مشروطه خواهی ايرانيان، تشکيل مجلس شورای ملی منتخب مردم بود. مجلس اول، قانون اساسی مشروطه را تدوين کرد و به تصويب رساند. قانونی که تا پيروزی انقلاب اسلامی، برای بيش از هفت دهه دوام پيدا کرد و مورد پذيرش همه گروه های سياسی قرار داشت.


آيا انقلاب مشروطه به اهداف خود دست يافت؟


محمد توکل طرقی، در پاسخ به اين سؤال می گويد: «بله بدون شک به اهداف خود دست يافت، بر خلاف کشورهای ديگر که نتوانستند مجلسی به وجود آورند و يا اگر به وجود آوردند، از بين رفت.»


وی در مورد دستيابی مشروطه به اهدافش، می افزايد: «می توان افتخار کرد که بيش از يک سده، مجلسی داريم که با تمام ضعف هايش همچنان پابرجا مانده است. اين يکی از نشانه های موفقيت انقلاب مشروطه بوده است.»


محمد توکل طرقی معتقد است: «البته به اين معنی نيست که تمام خواسته های انقلاب مشروطه برآورده شد و به اتمام رسيد. به نظر من هنوز انقلاب مشروطيت و خواسته های مشروطه به پايان نرسيده است.»


اما انقلاب مشروطه با مخالفت هايی نيز روبرو بود. بخشی از درباريان و گروهی که مشروعه يا شريعت خواهی را در برابر مشروطه يا قانون گرايی علم می کردند، مخالفان مشروطيت بودند و از همان دوران بحث «سنت يا تجدد» در جامعه ايران پا گرفت.


بحث «سنت يا تجدد» همچنان تا امروز، موضوع بسياری از منازعات در حوزه انديشه سياسی در ايران است. بحثی که شايد بتوان گفت بايد پيش از پيروزی انقلاب مشروطه به نتيجه می رسيد اما به ناچار در دوران پس از پيروزی جنبش، پی گرفته شد و تا امروز نيز ادامه دارد.


در همین زمینه

XS
SM
MD
LG