لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۲:۲۵

موسيقى لاله زاری یا مردمی؛ «آغاسی و سوسن محبوبیت بیشتری داشتند»


سوسن همراه با آغاسی ، دو خواننده معروف موسیقی لاله زاری یا «مردمی»
سوسن همراه با آغاسی ، دو خواننده معروف موسیقی لاله زاری یا «مردمی»
يكى از انواع موسيقى ايرانى كه آهنگ آن عربى و شعرهايش بيشتر به زبان عاميانه و لهجۀ تهرانى است، با عنوان‌ هاى گوناگونى ناميده مى ‌شود: كوچه ‌بازارى، روحوضى، لاله ‌زارى، ساز ضربى، مردمى و...

البته كسانى كه در اين عرصه كار مى ‌كنند با اين عنوان‌ها موافق نيستند و آن‌ها را «توهين ‌آميز» و «تحقير كننده» مى‌دانند.

تاجيك، سوسن، داوود مقامى، قاسم جبلى، آغاسى، على نظرى، جلال همتى، جواد يسارى، حسن شجاعى، گيتا، افسر شهيدى و... از جمله خوانندگان اين سبك موسيقى هستند.

راديو و تلويزيون دوران پيش از انقلاب تا مدت‌ها اجازۀ پخش آهنگ‌هاى چنين خوانندگانى را نمى ‌داد و اين يكى از تفاوت‌ هاى آن‌ها بود با كسانى مانند داريوش و گوگوش و ابى. آن‌ها در كافه‌هاى لاله ‌زار و جنوب شهر برنامه اجرا مى ‌كردند.

يكى از نكته‌هاى جالب اين است كه بسيارى از مردم آهنگ ‌هاى اين خواننده‌ها را گوش مى‌ كنند، ولی مخفيانه. شايد به اين دليل كه آن‌ها را «روشنفكرانه» نمى ‌دانند و به‌اصطلاح رايج در اين روزها، اين نوع موسيقى «بى ‌كلاس» است!



در اين زمينه با دو تن از خواننده‌هاى اين سبك موسيقى و يكى از ترانه‌ سرايان گفت و گو كرده ‌ايم.

بايد گفت: «موسيقى مردمى»!

على نظرى يكى از خوانندگان پيشكسوت و قديمى اين نوع موسيقى است كه نسل گذشته از ترانه‌هاى او خاطره دارد و نسل جوان نيز نام او را شنيده است.

از او پرسيديم كه براى اين نوع موسيقى چه عنوانى را مناسب مى‌داند.

على نظرى: بعضى‌ها كه متأسفانه طرز صحبت كردنشان خوب نيست، اين نوع موسيقى را «مبتذل» مى‌خوانند. ولى آيا ما واقعاً موسيقى مبتذل داريم؟ به ‌قول دوست هنرمندم حسن شماعى‌زاده: «موسيقى مبتذل نداريم، شعر مبتذل داريم!» اين شخص كه اين‌جا نشسته، هيچ مدعى نيست كه موسيقى را مى‌شناسد و استاد موسيقى است؛ خودش و احساسش موسيقى شده و شعر هم به او كمك كرده و چيزهايى ارائه داده است.

حالا اسم اين نوع موسيقى كه ما اجرا مى‌كنيم چيست؟ عنوان «كوچه‌بازارى» توهين‌آميز است. به نظر من بايد گفت: «موسيقى مردمى»! موسيقى عربى، تركى و هندى، خلاصه آن نوع موسيقى كه ربع پرده دارد، بنابه قول استاد منوچهر صادقى، همه باهم خويشاوندند. در موسيقى مردمى بيشتر از موسيقى عربى استفاده مى‌شود. قاسم جبلى يكى از اولين خواننده‌هاى اين نوع موسيقى بود. منوچهر شفيعى هم بود كه البته آواز و تحريرهايش شبيه تاج اصفهانى بود و تقريباً مثل ايرج مى‌خواند. بهرام سير هم بود، منتها سبك كارش تقريباً همان موسيقى پاپ بود. روانبخش هم بود كه بيشتر آواز مى‌خواند. اين‌ها همه مشهور و محبوب بودند. اما بيشترين محبوبيت را به نظر من آغاسى به دست آورد. ديگران هم بودند مثل تاجيك، ايرج مهديان، حسن شجاعى و اخيراً هم عباس قادرى هست. جمال وفايى هم بود كه از خواننده‌هاى خوش ‌صداست كه تمام دستگاه‌هاى موسيقى ايرانى را بسيار زيبا اجرا مى‌كرد و سبك كارش البته با ديگران تفاوت داشت.

با توجه به انتقادهاى فراوانى كه از اين نوع موسيقى مى‌شود، شما لزوم وجود آن را در چه مى‌بينيد؟

در احتياج مردم... مردم موسيقى بتهوون و ابوالحسن صبا و پرويز ياحقى را گوش مى‌كنند، موسيقى گوگوش را هم مى‌خواهند گوش كنند. هركدام از اين انواع موسيقى حالت مخصوص به خودش را دارد. به مردم نمى‌شود گفت شما بايد فقط به اين نوع خاص از موسيقى گوش بدهيد!
شايد شما باور نكنيد كه آن زمان، خيلى از خانم‌ها و آقايانى كه موسيقى بتهوون گوش مى‌كردند همين ترانۀ «سوگند به دل‌هاى شكستۀ» مرا هم گوش مى‌دادند. چون آدميزاد بالاخره احساس و عاطفه دارد. نمى‌شود كه هميشه فقط موسيقى علمى گوش كند! توى عروسى‌ها بايد موسيقى «باباكرم» بگذارند تا مردم برقصند و شادى كنند. توى كنسرت‌هاى بزرگ هم مردم مى‌نشينند موسيقى سنگين گوش مى‌دهند.

چطور شد كه رفتيد طرف اين نوع موسيقى و نرفتيد مثلاً سراغ موسيقى سبك پاپ؟

سبك پاپ؟ كدام پاپ؟ سبك پاپ يعنى سبك غربى. اولاً من مى‌خواهم اگر سبكى داشته باشم، كه ندارم، سبك كارم شرقى باشد، نه غربى! ثانياً كار من احساسى است. من چون اهل خوزستانم، با صداى عبدالوهاب و ام كلثوم و خواننده‌هاى ديگر عرب بزرگ شده‌ام. هر وقت يك فيلم از اين‌ها نمايش مى‌دادند، من بيست سى بار مى‌رفتم سينما و آن فيلم را آن‌قدر مى‌ديدم تا آوازهايش را ياد بگيرم. اين است كه تحت تأثير موسيقى عربى قرار گرفتم. من موسيقى شرق را دوست دارم، چون ربع پرده دارد. حالتى در آن هست كه در موسيقى غرب نيست.
در پايان گفت و گو، از على نظرى خواستيم تا تكه‌اى از ترانۀ مشهور «سنگ صبور» ش را برايمان بخواند.

«اصلاً آهنگ عربى براى تلويزيون نبردم»
ايرج مهديان يكى ديگر از خوانندگان اين نوع موسيقى است كه البته در سبك پاپ هم كار كرده و براى فيلم‌هاى ايرانى آن زمان هم ترانه مى‌خوانده است.

از او پرسيديم، چه شد شما رفتيد سراغ اين نوع موسيقى كه حالا به درست يا غلط «موسيقى كوچه‌ بازارى» ناميده شده و نرفتيد مثلاً سراغ موسيقى پاپ؟

ايرج مهديان: من كار خوانندگى را از تلويزيون ثابت پاسال كه به «كانال سه» معروف بود شروع كردم، ولى هرچه جلوتر مى‌رفتم استنباط مى‌كردم كه جامعه موسيقى ديگرى هم مى‌خواهد. با آمدن زنده‌ ياد ويگن و نيز عارف عزيز نوعى از موسيقى وارد بازار شد كه مورد پسند جوانان بود. و اما درمورد عنوان «كوچه‌ بازارى» به اين نوع موسيقى بايد بگويم كه زشت‌ ترين صفتى است كه به نوعى از موسيقى داده مى‌شود. به‌عقيدۀ من، بهتر است بگوييم «موسيقى مردمى».

اين نوع موسيقى با موسيقى پاپ ايرانى تفاوت داشت و آن‌طور كه گفته شده حتى راديوتلويزيون آن زمان هم اين نوع كارها را پخش نمى‌كرد...
بله. راديوتلويزيون تقريباً با پخش ريتم‌هاى عربى موافق نبود. راديو خواهان موسيقى سنتى بود و بعدها بود كه به‌خاطر جلب جوانان، موسيقى پاپ غربى را پخش مى‌كردند. من هم در زمينۀ موسيقى پاپ كار مى‌كردم و ترانه‌هايم از راديوتلويزيون پخش مى‌شد تا آن‌كه آمدم ميان مردم و براى تنوع، شروع كردم به خواندن آهنگ‌هايى با ريتم عربى.

آيا شده بود كه كارى را با تم عربى و در همين سبك موسيقى ببريد به تلويزيون و آن‌ها دليل خاصى بياورند براى پخش نكردنش؟

نه. من اصلاً آهنگ عربى براى تلويزيون نبردم. آهنگ‌هاى پاپ و جاز ايرانى مى‌بردم كه مى‌پذيرفتند و پخش مى‌كردند. البته در شوهاى تلويزيونى اين‌گونه ترانه‌ها پخش مى‌شد، ولى خوانندگان موسيقى مردمى را رسماً قبول نداشتند. من همچنين براى هفده فيلم سينمايى ترانه خوانده‌ام. در ليست خواننده‌هاى محبوب مجلۀ جوانان آن زمان، نام من هم بود.

شما هيچ‌ وقت نخواستيد جاى يكى از خوانندگان پاپ باشيد؟ از موقعيت‌تان راضى بوديد؟

بله، راضى بودم. آن‌ها جايگاه خودشان را داشتند، من هم جايگاه خودم را داشتم. هيچ‌گاه نخواستم جاى كس ديگرى باشم. آن‌ها هم فكر نمى‌كنم دلشان مى‌خواست جاى من يا كس ديگرى باشند. من از آهنگ‌هاى على نظرى و گوگوش هم لذت مى‌بردم. هميشه «الهۀ ناز» بنان را با خودم مى‌خوانم.

در پايان گفت و گو، ايرج مهديان يكى از ترانه‌هاى معروف «مردمى» اش را خواند.

***
سعيد دبيرى ترانه‌سرايى است كه در اين سبك كار كرده و ترانۀ معروف «دوستت دارم مى‌دونم كه اين كار دله...» را براى سوسن نوشته است. البته امروزه، او از منتقدان اين نوع موسيقى است.

از او در مورد تفاوت اين موسيقى با موسيقى پاپ كه هر دو هم «مردم‌پسند» هستند پرسيديم.

سعيد دبيرى: اين نوع موسيقى به‌غلط «سازضربى» ناميده شده است. چون «ساز» و «ضرب» در تمام انواع موسيقى هست. اين سبكِ موسيقى به‌ قول برو بچه‌ها «لاله‌زارى» مخاطب خاص خودش را دارد، در صورتى كه موسيقى پاپ مى‌تواند همه نوع مخاطبى داشته باشد. كسانى كه دوستدار لهجۀ تيپ‌هاى كلاه‌ مخملى ‌اند كه كلمات را كش مى‌دهند، مانند صداى داوود مقامى يا على نظرى، مخاطبان اين سبك موسيقى هستند. در اين صداها سوز و حال خاصى هست. جذاب ‌ترين آن‌ها هم همان سوسن بود كه خيلى معروف و محبوب شد.

خوانندگان اين سبك موسيقى مى ‌گويند كه منتقدان از روى دشمنى اين نوع موسيقى را «مبتذل» يا «سطحى» مى‌ خوانند...

موسيقى لاله‌زارى مى ‌شود عامه‌ پسند باشد، همچنان‌كه موسيقى پاپ هم عامه‌ پسند است. كسانى كه موسيقى جاز يا كلاسيك يا انواع ديگر موسيقى را گوش مى‌كنند، موسيقى پاپ هم گوش مى‌دهند، اما همان‌ها ممكن است به موسيقى لاله‌زارى علاقه و توجه نشان ندهند. اما نبايد آن را تحقير كنند.

ضعف اين نوع موسيقى را در چه مى‌بينيد؟

در اين‌كه هيچ چيز از خودش ندارد. موسيقى پاپ اگر از غرب گرفته مى‌شود، آهنگساز مقدارى ذوق و خلاقيت هم به ‌كار مى‌برد تا فرم ايرانى به آن بدهد، اما اين موسيقى فقط همان حال و هواى موسيقى عربى را دارد؛ ذره ‌اى تغيير نمى‌ كند.

شما در اين سبك چند ترانه گفته‌ايد، از جمله ترانۀ معروف «دوستت دارم» سوسن...

خيلى اتفاقى بود. قصد ترانه‌سرايى نداشتم. آن زمان خيلى جوان بودم، شايد هجده نوزده سالم بود. در يك بار گيتار مى‌زدم. شبى در آنتراك، آقاى رياحى نامى آمد سر ميز ما نشست. آن زمان براى گروهى به اسم «گلدن زنگ» هم ترانه مى ‌گفتم.
اين آقاى رياحى گفت كه «من شنيده ‌ام شما ترانه مى ‌گوييد. خانم فلانى مى‌ خواهد بخواند، ترانه ‌اى دارى؟» من هم آن ترانۀ «دوستت دارم» را نوشتم و دادم بهش. خيلى اتفاقى بود...
XS
SM
MD
LG