«ديکتاتور حقير» عنوان و لقب جنجال برانگيزی بود که لی بولينگر، رييس دانشگاه کلمبيا در ديدار احمدی نژاد از اين دانشگاه در سوم مهرماه سال ۸۶ به وی داد. در مقابل احمدی نژاد نيز با اين استدلال که «مورد حمايت امام زمان بوده»، سخنرانی خود در اين دانشگاه را يکی از دستاوردها و موفقيت های سفرش به نيورک دانست.
پنج سال پس از آن ديدار، آقای احمدی نژاد در روزهای ۲۰ تا ۲۲ ژوئن در حالی به برزيل سفر کرد که عالماً و عامداً کليه اصول تشريفاتی در حفظ شان و منزلت خود را نيز ناديده گرفت چه رسد به منزلت و جايگاه ملت ايران.
آيا چنين رفتاری با احمدی نژاد از پيش قابل پيش بينی نبود؟ آيا ساز و کاری برای سفر مقامات کشورها وجود ندارد؟ آيا مواجهه با چنين رفتاری از پيش امکان پذير نبود؟
پروتکل ها و اصول تشريفات در سفر مقامات
حساسيت سفر مقامات کشورها تا آنجاست که اداره ای به نام اداره تشريفات (پروتکل) در وزارت خارجه و نهاد رياست جمهوری وجود دارد که با وسواس بسيار حسن اجرای اصول تشريفانی را پيگيری می کند. اين اداره در ارتباط تنگاتنگ با سفارت ترتيب ديدارها، زمان و مکان آن، تعداد حاضران در آن، محور مذاکرات، محل اقامت، تشريفات حين استقبال و بدرقه و بسياری ريزه کاری های سفر را به دقت از پيش بررسی می کند و پس از اطمينان از همه آن ها سفر انجام می پذيرد.
پس از انقلاب اسلامی، اطمينان حاصل کردن از اينکه در ضيافت ها مشروبات الکلی و گوشت غير حلال سرو نشود و همچنين يادآوری به ميزبان که طرف ايرانی با زن ها دست نمی دهد از وظايف اداره تشريفات است که از مجرای سفارت با ميزبان هماهنگی کامل می شود.
رعايت تشريفات نه فقط ويژه روسای قوا بلکه تا حد سفر يک مديرکل و رييس اداره نيز با وسواس توسط اداره تشريفات و از کانال سفارت چندباره بررسی می شود. بديهی است اين حساسيت برای سفر روسای قوا به مراتب بيشتر است چرا که کوچکترين لغزش در حرکات و سکنات آنان از ديد رسانه های داخلی و خارجی که به دنبال «شکار لحظات» هستند، ناديده نمی ماند. چه بسيار ديده شده است که سفری مهم در لحظات آخر به دليل ناديده گرفتن يکی از اصول تشريفات لغو می گردد تا از هرگونه آبروريزی خودداری شود.
با وجود چنين پروتکل هايی که ميزبان و ميهمان خود را ملزم به رعايت آن ها می داند، اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه در برابر انتقادات به سفر احمدی نژاد جای بسی شگفتی است. رامين مهمانپرست گفته است که «احمدی نژاد در برزيل يک استثنا نبود».
سخنگوی وزارت امور خارجه ايران با چشم پوشيدن بر تمام تشريفات ناديده گرفته شده در سفر، فقط عدم ديدار رييس جمهور برزيل با همتای ايرانی خود را موجه دانسته و می گويد: «عملاً امکان پذير نبود که در يک اجلاس دو روزه مقامات ۱۰۰ کشور با رييس جمهوری کشور ميزبان ملاقات دو جانبه داشته باشند.»
شگفت انگيزتر اظهارات علاءالدين بروجردی، رييس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس، درباره نحوه استقبال از احمدی نژاد است که گفته است: «اتفاقاً کاملاً در شان رييس جمهور بوده است، زيرا بايد بدانيم اجلاسهای بين المللی با سفرهای دوجانبه متفاوت است نه رييس جمهور کشور مبداء استقبال میکند و نه الزاماً ملاقاتی انجام میشود... فکر می کنم اين حاشيه سازی و سر و صداها از آنجا که صهوينيست ها درآن منطقه خيلی فعال هستند، بيشتر حرکت های تخريبی در قبال نظام جمهوری اسلامی ايران بوده است.»
در اين زمينه بايد گفت که آقايان بروجردی و مهمانپرست يا به اصول تشريفات ناآگاه هستند يا عمدا چشم بر نقض اصول تشريفات در حق رييس دولت می بندند. با در نظر گرفتن سابقه دراز اين دو در وزارت امور خارجه فرض اول به هيچ روی، پذيرفتنی نيست چرا که حتما و پيش از سفر، سفارت ايران در برزيل از عدم تدارک «سفری شايسته و بايسته» اطلاع حاصل کرده و نهاد رياست جمهوری را مطلع ساخته است.
با چنين فرضی وقتی احمدی نژاد مبادرت به سفری می کند که همه اصول تشريفات در آن با علم و اطلاع خودش و به دست خودش ناديده گرفته، چاره ای نيست جز سرپوش گذاشتن بر «رسوايی های خود خواسته».
رسوايی های سفر احمدی نژاد به برزيل به شرح زير بود:
۱. ديلما روسف رييس جمهوری برزيل ميزبان اجلاس بين المللی محيط زيست (موسوم به ريو ۲۰) با درخواست ملاقات احمدی نژاد، مخالفت کرده بود. بنا به اصول تشريفات پيش از سفر مقامات يک کشور، سفارت اين کشور رايزنی برای ديدار سران را از هفته قبل انجام می دهد و امکان و يا عدم امکان ديدار از پيش از سفر روشن است.
اين سخن مهمانپرست درست است که «بحث ملاقاتهای روسای ۱۰۰ کشور با رييس جمهوری کشور ميزبان (برزيل)...عملاً امکان پذير نبود.» ولی پرسش اين است که آيا اگر پادشاه عربستان نيز از رييس جمهوری برزيل تقاضای ملاقات می کرد، مخالفت می شد؟
۲. کافی است با نگاهی به تصاوير منتشر شده در سايت رياست جمهوری ايران، ديد که به رغم حضور ۱۰۰ تن از سران و مقامات کشورها، احمدی نژاد نتوانسته است با هيچ يک از آنان (به استثنای رييس جمهور سريلانکا و دبير کل سازمان ملل) ملاقات کند.
به بيان ديگر، ترديدی نيست که سفارت جمهوری اسلامی تقاضای ديدار دوجانبه با ديگر ميهمانان را مطرح کرده است ولی هيچ يک از آنها حاضر به انجام ملاقات با محمود احمدی نژاد نشده اند.
اگر ديدار با رييس جمهور برزيل به دليل فشردگی برنامه های کنفرانس ناممکن بود، بايد پرسيد چرا احمدی نژاد نتوانست از ميان صد تن از مقامات کشورهای جهان از جمله روسای جمهوری اندونزی و آفريقای جنوبی، و نخست وزيران چين، هند و ترکيه و وزيران محيط زيست الجزاير، مصر و پاکستان وبسياری ديگر از هيات ها حتی يک ملاقات مهم داشته باشد؟ آيا غير از اين است که پيش از سفر، همه هيات های حاضر در کنفرانس به رايزنی های سفارت ايران مبنی بر درخواست ملاقات با احمدی نژاد پاسخ منفی داده بودند؟
آيا شگفت انگيز نيست که حتی در حين اجلاس، عکاس مخصوص هيات حمهوری اسلامی فقط موفق به شکار لحظاتی از «ديدار سرپايی» احمدی نژاد با لولا داسيلوا رييس جمهوری پيشين برزيل شود؟
۳. در اقدامی بی سابقه، احمدی نژاد در حالی در فرودگاه ريو از هواپيمای خارج و پا به خاک برزيل نهاد که حتی يک نفر از مقامات برزيلی پای پلکان هواپيما حاضر نبودند. شگفت انگيزتر اينکه تنها استقبال کنندگان از احمدی نژاد، رييس سازمان حفاظت از محيط زيست ايران (معاون احمدی نژاد) و سفير ايران بودند و بس. چنين اتفاقی تاکنون در هيچ جای دنيا سابقه نداشته است. يا سفارت جمهوری اسلامی ايران از اراده دولت برزيل برای چنين رفتاری مطلع بوده يا نه. در صورت اول چرا احمدی نژاد به اين سفر رفت؟ و اگر هم نمی دانست و در فرودگاه آگاهی يافت باز هم می بايست از ورود به خاک ميزبان خودداری می کرد. در کجای دنيا سابقه دارد که رييس يک دولت در کشوری ديگر «فقط» مورد استقبال مقامات خود قرار گيرد؟
۴. جالب است که در چنين فضايی سايت رياست جمهوری ادعا کرده که احمدی نژاد با جمعی از نخبگان و فرهيختگان برزيلی ديدار داشته است. شگفت انگيز است که سايت رياست جمهوری حتی نام يک نفر از اين فرهيختگان برزيلی را ذکر نکرده است.
جالب تر اينکه احمدی نژاد در اين جلسه با بيان اينکه مردم برزيل مردمانی صميمی، عدالت خواه و دوست داشتنی هستند گفت: «ما هيچ گاه در برزيل احساس غريبی نمی کنيم. چرا که معتقديم مردم برزيل دوستان قديمی ملت ايران بوده که در حقيقت در يک جبهه و جهت قرار دارند.»
۵. شگفت انگيزتر اينکه سايت رياست جمهوری تصاويری را از کنفرانس مطبوعاتی احمدی نژاد منتشر کرده و مدعی شده که کنفرانس مطبوعاتی با حضور رسانه های بين المللی انجام شده است. اما متن خبر در سايت رياست جمهوری خود گواهی می دهد که از ميان صدها رسانه حاضر در اجلاس ريو، تنها خبرنگارانی از شبکه تلويزيونی تلهسور و تلويزيون شهر برازيليا و روزنامهنگاری از شهر سائوپائولو در کنفرانس مطبوعاتی حضور داشتند و بس.
۶. همزمان با آغاز سخنرانی محمود احمدی نژاد در نشست محيط زيست سازمان ملل، هيات کانادايی جلسه را ترک کرد. هيات های آمريکا، استراليا و ۲۷ کشور عضو اتحاديه اروپا نيز از حضور در سخنرانی يو خودداری کرده بودند. چگونه است که تحريم سخنرانی احمدی نژاد توسط اين کشورها مهم به يک رسم عادی تبديل شده است؟
۷. مراسم بدرقه احمدی نژاد با لغو کليه اصول تشريفات و بدون حضور حتی يک مقام برزيلی کمتر از مراسم استقبال نبود. درست تر آن است که بگويم اصلا مراسم بدرقه ای در کار نبود جز فرش قرمزی که فقط تعدادی از نيروهای امنيتی با او عکس يادگاری گرفتند.
نتيجه: دير زمانی است که سرلوحه وزارت امور خارجه ايران، اين سخن علی خامنه ای است که سياست خارجی جمهوری اسلامی بايد بر اساس سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» باشد. با شرحی که از آغاز تا پايان سفر گفته شد، کدام عزت در اين سفر مراعات شد و کدامين مصلحت در کار بود که به رغم ناکامی سفارت جمهوری اسلامی در تدارک يک سفر شايسته، احمدی نژاد در اجلاس ريو حضور يابد؟ تقريبا نيمی از هيات ها در سطحی غير سران در اجلاس حضور يافته بودند.
در سستی اظهارات رامين مهمانپرست و علاء الدين بروجردی همين بس که عوض حيدرپور، عضو کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس، در خصوص سفر احمدی نژاد به برزيل گفت: «رييس جمهوری بايد از همان ابتدا که وارد فرودگاه برزيل شده و متوجه شد که شان رياست جمهوری و جمهوری اسلامی ايران رعايت نمی شود، سفر را ادامه نمی داد و باز می گشت.»
متاسفانه به دليل سيستم به شدت غير شفاف جمهوری اسلامی، هيچ گزارشی از هزينه های سفر پر تعداد هيات جمهوری اسلامی با هواپيما اختصاصی به سفری که تنها دستاورد آن آبروريزی بود، وجود ندارد. بايد گفت ذهنيت احمدی نژاد از سفرهای خارجی، چيزی جز ذهنيت او از سفرهای استانی و مخاطبانی از روستاها نيست؛ سفرهايی تکراری، شعارآلود، پرحاشيه و پرهزينه.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
* نظرات مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.
پنج سال پس از آن ديدار، آقای احمدی نژاد در روزهای ۲۰ تا ۲۲ ژوئن در حالی به برزيل سفر کرد که عالماً و عامداً کليه اصول تشريفاتی در حفظ شان و منزلت خود را نيز ناديده گرفت چه رسد به منزلت و جايگاه ملت ايران.
آيا چنين رفتاری با احمدی نژاد از پيش قابل پيش بينی نبود؟ آيا ساز و کاری برای سفر مقامات کشورها وجود ندارد؟ آيا مواجهه با چنين رفتاری از پيش امکان پذير نبود؟
پروتکل ها و اصول تشريفات در سفر مقامات
حساسيت سفر مقامات کشورها تا آنجاست که اداره ای به نام اداره تشريفات (پروتکل) در وزارت خارجه و نهاد رياست جمهوری وجود دارد که با وسواس بسيار حسن اجرای اصول تشريفانی را پيگيری می کند. اين اداره در ارتباط تنگاتنگ با سفارت ترتيب ديدارها، زمان و مکان آن، تعداد حاضران در آن، محور مذاکرات، محل اقامت، تشريفات حين استقبال و بدرقه و بسياری ريزه کاری های سفر را به دقت از پيش بررسی می کند و پس از اطمينان از همه آن ها سفر انجام می پذيرد.
پس از انقلاب اسلامی، اطمينان حاصل کردن از اينکه در ضيافت ها مشروبات الکلی و گوشت غير حلال سرو نشود و همچنين يادآوری به ميزبان که طرف ايرانی با زن ها دست نمی دهد از وظايف اداره تشريفات است که از مجرای سفارت با ميزبان هماهنگی کامل می شود.
رعايت تشريفات نه فقط ويژه روسای قوا بلکه تا حد سفر يک مديرکل و رييس اداره نيز با وسواس توسط اداره تشريفات و از کانال سفارت چندباره بررسی می شود. بديهی است اين حساسيت برای سفر روسای قوا به مراتب بيشتر است چرا که کوچکترين لغزش در حرکات و سکنات آنان از ديد رسانه های داخلی و خارجی که به دنبال «شکار لحظات» هستند، ناديده نمی ماند. چه بسيار ديده شده است که سفری مهم در لحظات آخر به دليل ناديده گرفتن يکی از اصول تشريفات لغو می گردد تا از هرگونه آبروريزی خودداری شود.
با وجود چنين پروتکل هايی که ميزبان و ميهمان خود را ملزم به رعايت آن ها می داند، اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه در برابر انتقادات به سفر احمدی نژاد جای بسی شگفتی است. رامين مهمانپرست گفته است که «احمدی نژاد در برزيل يک استثنا نبود».
سخنگوی وزارت امور خارجه ايران با چشم پوشيدن بر تمام تشريفات ناديده گرفته شده در سفر، فقط عدم ديدار رييس جمهور برزيل با همتای ايرانی خود را موجه دانسته و می گويد: «عملاً امکان پذير نبود که در يک اجلاس دو روزه مقامات ۱۰۰ کشور با رييس جمهوری کشور ميزبان ملاقات دو جانبه داشته باشند.»
شگفت انگيزتر اظهارات علاءالدين بروجردی، رييس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس، درباره نحوه استقبال از احمدی نژاد است که گفته است: «اتفاقاً کاملاً در شان رييس جمهور بوده است، زيرا بايد بدانيم اجلاسهای بين المللی با سفرهای دوجانبه متفاوت است نه رييس جمهور کشور مبداء استقبال میکند و نه الزاماً ملاقاتی انجام میشود... فکر می کنم اين حاشيه سازی و سر و صداها از آنجا که صهوينيست ها درآن منطقه خيلی فعال هستند، بيشتر حرکت های تخريبی در قبال نظام جمهوری اسلامی ايران بوده است.»
در اين زمينه بايد گفت که آقايان بروجردی و مهمانپرست يا به اصول تشريفات ناآگاه هستند يا عمدا چشم بر نقض اصول تشريفات در حق رييس دولت می بندند. با در نظر گرفتن سابقه دراز اين دو در وزارت امور خارجه فرض اول به هيچ روی، پذيرفتنی نيست چرا که حتما و پيش از سفر، سفارت ايران در برزيل از عدم تدارک «سفری شايسته و بايسته» اطلاع حاصل کرده و نهاد رياست جمهوری را مطلع ساخته است.
با چنين فرضی وقتی احمدی نژاد مبادرت به سفری می کند که همه اصول تشريفات در آن با علم و اطلاع خودش و به دست خودش ناديده گرفته، چاره ای نيست جز سرپوش گذاشتن بر «رسوايی های خود خواسته».
رسوايی های سفر احمدی نژاد به برزيل به شرح زير بود:
۱. ديلما روسف رييس جمهوری برزيل ميزبان اجلاس بين المللی محيط زيست (موسوم به ريو ۲۰) با درخواست ملاقات احمدی نژاد، مخالفت کرده بود. بنا به اصول تشريفات پيش از سفر مقامات يک کشور، سفارت اين کشور رايزنی برای ديدار سران را از هفته قبل انجام می دهد و امکان و يا عدم امکان ديدار از پيش از سفر روشن است.
اين سخن مهمانپرست درست است که «بحث ملاقاتهای روسای ۱۰۰ کشور با رييس جمهوری کشور ميزبان (برزيل)...عملاً امکان پذير نبود.» ولی پرسش اين است که آيا اگر پادشاه عربستان نيز از رييس جمهوری برزيل تقاضای ملاقات می کرد، مخالفت می شد؟
۲. کافی است با نگاهی به تصاوير منتشر شده در سايت رياست جمهوری ايران، ديد که به رغم حضور ۱۰۰ تن از سران و مقامات کشورها، احمدی نژاد نتوانسته است با هيچ يک از آنان (به استثنای رييس جمهور سريلانکا و دبير کل سازمان ملل) ملاقات کند.
به بيان ديگر، ترديدی نيست که سفارت جمهوری اسلامی تقاضای ديدار دوجانبه با ديگر ميهمانان را مطرح کرده است ولی هيچ يک از آنها حاضر به انجام ملاقات با محمود احمدی نژاد نشده اند.
اگر ديدار با رييس جمهور برزيل به دليل فشردگی برنامه های کنفرانس ناممکن بود، بايد پرسيد چرا احمدی نژاد نتوانست از ميان صد تن از مقامات کشورهای جهان از جمله روسای جمهوری اندونزی و آفريقای جنوبی، و نخست وزيران چين، هند و ترکيه و وزيران محيط زيست الجزاير، مصر و پاکستان وبسياری ديگر از هيات ها حتی يک ملاقات مهم داشته باشد؟ آيا غير از اين است که پيش از سفر، همه هيات های حاضر در کنفرانس به رايزنی های سفارت ايران مبنی بر درخواست ملاقات با احمدی نژاد پاسخ منفی داده بودند؟
آيا شگفت انگيز نيست که حتی در حين اجلاس، عکاس مخصوص هيات حمهوری اسلامی فقط موفق به شکار لحظاتی از «ديدار سرپايی» احمدی نژاد با لولا داسيلوا رييس جمهوری پيشين برزيل شود؟
۳. در اقدامی بی سابقه، احمدی نژاد در حالی در فرودگاه ريو از هواپيمای خارج و پا به خاک برزيل نهاد که حتی يک نفر از مقامات برزيلی پای پلکان هواپيما حاضر نبودند. شگفت انگيزتر اينکه تنها استقبال کنندگان از احمدی نژاد، رييس سازمان حفاظت از محيط زيست ايران (معاون احمدی نژاد) و سفير ايران بودند و بس. چنين اتفاقی تاکنون در هيچ جای دنيا سابقه نداشته است. يا سفارت جمهوری اسلامی ايران از اراده دولت برزيل برای چنين رفتاری مطلع بوده يا نه. در صورت اول چرا احمدی نژاد به اين سفر رفت؟ و اگر هم نمی دانست و در فرودگاه آگاهی يافت باز هم می بايست از ورود به خاک ميزبان خودداری می کرد. در کجای دنيا سابقه دارد که رييس يک دولت در کشوری ديگر «فقط» مورد استقبال مقامات خود قرار گيرد؟
۴. جالب است که در چنين فضايی سايت رياست جمهوری ادعا کرده که احمدی نژاد با جمعی از نخبگان و فرهيختگان برزيلی ديدار داشته است. شگفت انگيز است که سايت رياست جمهوری حتی نام يک نفر از اين فرهيختگان برزيلی را ذکر نکرده است.
جالب تر اينکه احمدی نژاد در اين جلسه با بيان اينکه مردم برزيل مردمانی صميمی، عدالت خواه و دوست داشتنی هستند گفت: «ما هيچ گاه در برزيل احساس غريبی نمی کنيم. چرا که معتقديم مردم برزيل دوستان قديمی ملت ايران بوده که در حقيقت در يک جبهه و جهت قرار دارند.»
۵. شگفت انگيزتر اينکه سايت رياست جمهوری تصاويری را از کنفرانس مطبوعاتی احمدی نژاد منتشر کرده و مدعی شده که کنفرانس مطبوعاتی با حضور رسانه های بين المللی انجام شده است. اما متن خبر در سايت رياست جمهوری خود گواهی می دهد که از ميان صدها رسانه حاضر در اجلاس ريو، تنها خبرنگارانی از شبکه تلويزيونی تلهسور و تلويزيون شهر برازيليا و روزنامهنگاری از شهر سائوپائولو در کنفرانس مطبوعاتی حضور داشتند و بس.
۶. همزمان با آغاز سخنرانی محمود احمدی نژاد در نشست محيط زيست سازمان ملل، هيات کانادايی جلسه را ترک کرد. هيات های آمريکا، استراليا و ۲۷ کشور عضو اتحاديه اروپا نيز از حضور در سخنرانی يو خودداری کرده بودند. چگونه است که تحريم سخنرانی احمدی نژاد توسط اين کشورها مهم به يک رسم عادی تبديل شده است؟
۷. مراسم بدرقه احمدی نژاد با لغو کليه اصول تشريفات و بدون حضور حتی يک مقام برزيلی کمتر از مراسم استقبال نبود. درست تر آن است که بگويم اصلا مراسم بدرقه ای در کار نبود جز فرش قرمزی که فقط تعدادی از نيروهای امنيتی با او عکس يادگاری گرفتند.
نتيجه: دير زمانی است که سرلوحه وزارت امور خارجه ايران، اين سخن علی خامنه ای است که سياست خارجی جمهوری اسلامی بايد بر اساس سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» باشد. با شرحی که از آغاز تا پايان سفر گفته شد، کدام عزت در اين سفر مراعات شد و کدامين مصلحت در کار بود که به رغم ناکامی سفارت جمهوری اسلامی در تدارک يک سفر شايسته، احمدی نژاد در اجلاس ريو حضور يابد؟ تقريبا نيمی از هيات ها در سطحی غير سران در اجلاس حضور يافته بودند.
در سستی اظهارات رامين مهمانپرست و علاء الدين بروجردی همين بس که عوض حيدرپور، عضو کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس، در خصوص سفر احمدی نژاد به برزيل گفت: «رييس جمهوری بايد از همان ابتدا که وارد فرودگاه برزيل شده و متوجه شد که شان رياست جمهوری و جمهوری اسلامی ايران رعايت نمی شود، سفر را ادامه نمی داد و باز می گشت.»
متاسفانه به دليل سيستم به شدت غير شفاف جمهوری اسلامی، هيچ گزارشی از هزينه های سفر پر تعداد هيات جمهوری اسلامی با هواپيما اختصاصی به سفری که تنها دستاورد آن آبروريزی بود، وجود ندارد. بايد گفت ذهنيت احمدی نژاد از سفرهای خارجی، چيزی جز ذهنيت او از سفرهای استانی و مخاطبانی از روستاها نيست؛ سفرهايی تکراری، شعارآلود، پرحاشيه و پرهزينه.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
* نظرات مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.