لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۸:۳۷

زیان های تحریم هواپیمایی ایران ایر


خدمات فنی به هواپيماهای ايرانی در فرودگاه های اروپايی، به طور روزافزونی در حال محدودتر شدن است.
خدمات فنی به هواپيماهای ايرانی در فرودگاه های اروپايی، به طور روزافزونی در حال محدودتر شدن است.
در پی اعمال تحريم هواپيمايی ایران ایر از سوی وزارت خزانه داری آمريکا، خبرگزاری ها گزارش می دهند که خدمات فنی به هواپيماهای ايرانی در فرودگاه های اروپايی، به طور روزافزونی محدودتر می شود.

تازه ترين اين محدوديت ها از سوی فرودگاه بين المللی بلگراد در صربستان اعمال شده و مديريت فنی اين فرودگاه از بيست و هشتم خرداد ماه، از دادن سرويس های فنی به هواپيماهای ايران اير خودداری کرده است.

راديو فردا در گفت و گو با کامران دادخواه، اقتصاددان ايرانی مقيم ايالت ماساچوست آمريکا، از وی درباره ميزان آسيب ها و پيامدهای اين تحريم ها به اقتصاد ايران پرسیده است:



کامران دادخواه: به طور کلی اين تحريم ها آسيب های زيادی به مردم ايران وارد کرده است. به خصوص مردم بيشترين آسيب را در اين جريان ديده اند.
به احتمال زياد اين تحريم ها آن نتايج سياسی را که دولت آمريکا خواهان آن است، برايش به بار نخواهد آورد ولی آسيب و زيانی که وارد کرده است بسيار زياد است.

در مورد هواپيمايی ملی از سال ۱۹۹۵ اينها تحت تحريم بوده و امکان خريد هواپيمای جديد را نداشته اند.

نتيجه اين مسئله سقوط هواپيماهاست و از اين نظر نه تنها نتايج منفی زيادی برای اين شرکت به بار آورده است بلکه برای شرکت های ديگر ايرانی هم که به نحوی از انحا منتسب به اين دستگاه هستند، به بار آورده است.

به اين مسئله اشاره کرديد که هواپيمايی ملی از سال ۱۹۹۵ تا امروز تحت تحريم بوده است. تخمين شما از ميزان ضرر و زيانی که شرکت ملی هواپيمايی ايران از بابت سياست های جمهوری اسلامی متحمل شده است، به چه ميزان است؟

اگر با قبل و بعد از تحريم مقايسه کنيم بايد بگويم شايد ميزان زيان دهی چندين ميليون دلار باشد. اما مسئله اين است که اگر اين تحريم ها در طول ۳۰ سال گذشته نبود هواپيمايی ملی ايران می توانست يکی از شرکت های عمده هوايی باشد.

همان طور که بسياری از کشورهای ديگر از اين موقعيت استفاده کردند. کشورهای حاشيه جنوبی خليج فارس و کشورهايی که در شرق آسيا قرار دارند، از اين ماجرا استفاده کردند و درآمدهای بسيار زيادی دارند.

بنابر اين اگر کل تحريم ها را در نظر بگيريم، صحبت چندين و دهها ميليارد دلاری است که به هواپيمايی ملی و در نتيجه به اقتصاد ايران وارد شده است.

اين مسئله که گاهی اوقات ايران تهديد می کند اگر به هواپيمايی ايران سوخت و يا سرويس نرسانند، ايران مقابله به مثل می کند، از آن حرف های بی معناست.

از اين جهت که بازرگانان و مسافران ايرانی از دو جهت تحت فشارند، از يک جهت امکان استفاده از هواپيمايی ملی را ندارد و از سوی ديگر هم هواپيمايی خارجی هم اين سرويس ها را در اختيارشان نخواهند گذاشت.

آيا به طور کلی هواپيماهای خارجی در تهران سرويس و خدماتی به جز بنزين گيری داشته اند يا خير؟

نه خير. از لحاظ تعميرات خير. ولی به هر حال اين مسائل که به آنها بنزين ندهند يا امکان فرود نداشته باشند، يا حتی مثلا در مورد هواپيمای صدر اعظم آلمان، اجازه پرواز از روی خاک ايران برايشان صادر نکنند، وجود دارد.

ولی اجازه بدهيد اين مسئله را اضافه کنم که شرکت های هواپيمايی عمده، بسياری اوقات سرويس های تعميرشان را در کشورهای ديگر انجام می دهند.

فرضا در آمريکای لاتين، اکوادور از کشورهايی است که اين کار در آن انجام می شود. يعنی تعميرات را به آنجا می برند به اين دليل که آنجا هزينه اين تعميرات ارزان تر است. يک چنين سرويسی را ايران می توانست به ساير کشورهای ديگر بدهد. اما با اعمال اين تحريم ها، چنين درهايی هم به روی ايران بسته شده است.

به مشکلاتی اشاره کرديد که به علت اعمال اين تحريم ها برای مسافران ايرانی ايجاد شده است. ارزيابی شما از آسيب اقتصادی که در اين راستا به مسافران ايرانی تحميل می شود، چيست؟

مسافران ايرانی همين الان هم مشکل دارند. يعنی هر وقت می خواهند مسافرت کنند، بسياری از آنها ناچارند در آغاز به دبی بروند و اين مشکل را دارند که اگر بخواهند با هواپیمایی ملی سفر کنند بايد با نگرانی و ناراحتی سوار اين هواپيماها بشوند و از سوی ديگر اگر بخواهند با هواپيماهای ساير شرکت ها پرواز کنند بايد هزينه های بيشتری را تحمل کنند.
XS
SM
MD
LG