حزب کارگر، قديمی ترين حزب سياسی اسرائيل، با کناره گیری اهود باراک، رهبر حزب و بخش اقليتی از اعضای آن، با بزرگ ترين تلاطم حيات ۶۳ ساله خود روبرو شده است.
هرج و مرج بزرگ در حزب کارگر از روز دوشنبه و هنگامی آغاز شد که اهود باراک به ناگهان اعلام کرد که همراه با چهار نفر از نمايندگان کنست، از اين حزب خارج می شود.
اهود باراک که از اواخر دهه نود، رهبری اين حزب را (با يک وقفه) در دست داشت، اعلام کرد که يک فراکسيون مستقل در دوره کنونی کنست با نام «استقلال» تشکيل می دهد.
در همين حال، آقای باراک اعلام کرد که همراه با چهار نماينده ديگر اين حزب در کنست که به او وفادار مانده اند، در دولت نتانياهو باقی می ماند.
بيانيه آقای باراک، شگفتی بسياری ايجاد کرد و صحنه سياست داخلی اسرائيل را دستخوش زلزله ای عظيم کرد.
حزب کارگر از تاثيرگذارترين احزاب اين کشور بود و تقريبا همه نخست وزيران چند دهه اول تاريخ اسرائيل، از سران اين حزب بودند و از نيمه دهه هفتاد ميلادی تا کنون نيز رهبران حزب، همواره مقامات بلند پايه دولت، و بارها نخست وزير بوده اند.
اهود باراک خود در سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ در مقام رهبر اين حزب، نخست وزير بود و از سال ۲۰۰۷ تا کنون نيز در دو دولت اهود اولمرت و بنيامين نتانياهو، وزير دفاع بوده است.
حزب کارگر درآخرين انتخابات پارلمانی، در فوريه سال ۲۰۰۹، متحمل ضربه سهمگين سياسی شد و در حالی که در طول چند دهه صاحب بيشترين کرسی های پارلمانی می شد، اين بار تنها ۱۳ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست را از آن خود کرد درحالی که احزاب کاديما و ليکود و حتی حزب راستگرای افراطی «ييسرائيل بيتيو» به رهبری آويگدور ليبرمن کرسی های بيشتری بدست آوردند.
سرشکستگی چشمگير حزب کارگر در آخرين انتخابات را همه مفسران اسرائيل به حساب رفتارهای جاه طلبانه اهود باراک گذاشتند.
همچنين با وجود همه مخالفت های شخصيت های اصلی حزب کارگر، اهود باراک در پی آن انتخابات حزبش را وادار کرد که با بنيامين نتانياهو، رهبر حزب ليکود که احتمال نخست وزيری اش زياد بود، همپيمان شود.
در دو سالی نيز که از همپيمانی حزب کارگر با دولت نتانياهو می گذشت، سران کارگر بارها از اهود باراک انتقاد کرده و او را تهديد به برگزاری انتخابات داخلی کرده بودند.
اما هر بار، آقای باراک با مانورهای داخلی در حزبش توانسته بود، مانع از خروج کارگر از همپيمانی با دولت نتانياهو شود و عملا از احتمال فروپاشی دولت جلوگيری می کرد.
رسانه های اسرائيل در ارزيابی های خود اجماع دارند که تصميم کنونی اهود باراک نيز از جاه طلبی شخصی اش برای حفظ پست وزارت دفاع به هر قيمت ناشی می شود اما تاکيد کرده اند که رفتن او، حزب کارگر را تقويت می کند.
رسانه های اسرائيل با عنوان هايی مانند «فرار بزرگ باراک»، او را شايسته سرزنش دانسته اند.
اما آقای اهود باراک در پاسخ به سيل انتقادها می گويد که فراکسيونی کوچک از گروهی از وفادارانش را بر داشتن يک حزب «ياغی» ترجيح می دهد.
درپی اقدام ناگهانی باراک، وزيران ديگری که از سوی حزب کارگر در دولت حضور داشتند، در طول روز دوشنبه از کابينه کناره گيری کردند.
پروفسور آويشای براورمن در بيانيه کناره گيری از پست وزارت گفت «باراک حزب کارگر را فلج کرده بود و حال غده سرطانی ازبين رفته و احتمال اينکه اين پيکر بيمار دوباره جان گيرد و پرنشاط شود، تقويت شده است.»
اسحاق بوژی هرتسوگ، وزير ديگر حزب کارگر که کناره گيری کرد، گفت: «برای ما نشستن در دولتی که آويگدور ليبرمن و افراطيون ديگر در آن باشند، شرم آور بوده است و ليبرمن با ديدگاه های نژاد پرستانه، کشور را به سوی پرتگاه می برد.»
آقای هرتسوگ افزود که «دولت نتانياهو، دولت وحدت ملی نبود؛ بلکه دولت فلج ملی بود و هيچ طرحی برای صلح ندارد و به جايگاه بين المللی اسرائيل لطمه زده است.»
بازسازی حزب کارگر
شخصيت های باقی مانده در حزب کارگر نسبت به بازسازی حزب خود ابراز اطمينان می کنند و می گويند که افراد بسياری در همان روز نخست اين تکان های سياسی، دوباره به حزب پيوسته اند.
از سوی ديگر، اين احتمال مطرح شده که امير پرتس، رهبر پيشين حزب کارگر و اتحاديه های کارگری اسرائيل نيز همراه با شماری ديگر از نمايندگان اين حزب در کنست انشعاب کنند و فراکسيون جداگانه ای تشکيل دهند.
آقای پرتس سه شنبه نشست وفاداران خود را در کنست برگزار کرده است.
رسانه های اسرائيل تاکيد کردند که بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل در انشعاب تاريخی حزب کارگر، سهم مهمی ايفا کرده و آقای باراک را تشويق کرده است. نتانياهو و حزب ليکود اين دخالت ها را آشکار و پنهان تاييد می کنند.
اکنون دولت نتانياهو از ميان ۷۴ نماينده پشتيبان خود در کنست، تنها از ۶۶ کرسی حاميانش برخوردار است. برای ساقط کردن دولت به ۶۱ رای، يک به اضافه نيمی از اعضای کنست، نياز هست.
در شرايط جديد، سران حزب کاديما، حزب پيشآهنگ جناح اوپوزيسيون، ابراز نگرانی کرده اند که حزب ليکود بخواهد موجب انشعاب در کاديما نيز شود و برخی از اعضای کاديما را دوباره به سوی حزب قديمی شان، که ليکود بوده، بکشاند.
اما تسيپی ليونی، رهبر کاديما، دوشنبه در يک نشست خبری، با بيان انتقادهای شديد از نتانياهو و اهود باراک، گفت: «سرانجام به انتخابات پارلمانی نزديک شده ايم و به زودی ملت خواهد توانست با رای خود، دولتی را انتخاب کند که از افراط گرايی به دور باشد، موجب پيشبرد صلح شود و جايگاه اسرائيل در جامعه بين المللی را تقويت کند.»
از سوی ديگر، حزب ليکود ارزيابی ها در مورد نزديک شدن انتخابات پارلمانی را رد می کند.
طبق قانون، انتخابات بعدی بايد فوريه ۲۰۱۳ برگزار شود. اما در اسرائيل کمتر سابقه داشته است که دولتی چهار سال تمام عمر خود را با آسودگی سپری کند.
روزنامه اسرائيلی هاآرتص، سه شنبه در مقاله ای نوشته است که انشعاب حزب کارگر، در زمانی که وضعيت لبنان نيز دستخوش بحران جدی است، همراه با نزديک بودن آغاز دوران رياست ستاد ارتش اسرائيل از سوی ژنرال يوآو گالانت، که ژنرالی جنگی شناخته می شود، همگی اين احتمال را تقويت می کند که در آينده ای نه چندان دور، اسرائيل با سوريه وارد جنگ شود.
در روزهای اخير فاش شد که اهود باراک در سال ۲۰۱۰ طرح حمله به ايران را ارائه کرد اما با مخالفت ارتشبد گابی اشکنازی، رييس کنونی ستاد ارتش، روبرو شد.
مئير داگان نيز که دو هفته پيش، پس از هشت سال از رياست موساد کنار رفت، با حمله نظامی به ايران مخالفت کرده بود.
مقاله روز سه شنبه روزنامه هاآرتص، ترکيب باقی مانده از دولت را «کابينه جنگی» ناميده است.
هرج و مرج بزرگ در حزب کارگر از روز دوشنبه و هنگامی آغاز شد که اهود باراک به ناگهان اعلام کرد که همراه با چهار نفر از نمايندگان کنست، از اين حزب خارج می شود.
اهود باراک که از اواخر دهه نود، رهبری اين حزب را (با يک وقفه) در دست داشت، اعلام کرد که يک فراکسيون مستقل در دوره کنونی کنست با نام «استقلال» تشکيل می دهد.
در همين حال، آقای باراک اعلام کرد که همراه با چهار نماينده ديگر اين حزب در کنست که به او وفادار مانده اند، در دولت نتانياهو باقی می ماند.
بيانيه آقای باراک، شگفتی بسياری ايجاد کرد و صحنه سياست داخلی اسرائيل را دستخوش زلزله ای عظيم کرد.
حزب کارگر از تاثيرگذارترين احزاب اين کشور بود و تقريبا همه نخست وزيران چند دهه اول تاريخ اسرائيل، از سران اين حزب بودند و از نيمه دهه هفتاد ميلادی تا کنون نيز رهبران حزب، همواره مقامات بلند پايه دولت، و بارها نخست وزير بوده اند.
اهود باراک خود در سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ در مقام رهبر اين حزب، نخست وزير بود و از سال ۲۰۰۷ تا کنون نيز در دو دولت اهود اولمرت و بنيامين نتانياهو، وزير دفاع بوده است.
حزب کارگر درآخرين انتخابات پارلمانی، در فوريه سال ۲۰۰۹، متحمل ضربه سهمگين سياسی شد و در حالی که در طول چند دهه صاحب بيشترين کرسی های پارلمانی می شد، اين بار تنها ۱۳ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست را از آن خود کرد درحالی که احزاب کاديما و ليکود و حتی حزب راستگرای افراطی «ييسرائيل بيتيو» به رهبری آويگدور ليبرمن کرسی های بيشتری بدست آوردند.
سرشکستگی چشمگير حزب کارگر در آخرين انتخابات را همه مفسران اسرائيل به حساب رفتارهای جاه طلبانه اهود باراک گذاشتند.
همچنين با وجود همه مخالفت های شخصيت های اصلی حزب کارگر، اهود باراک در پی آن انتخابات حزبش را وادار کرد که با بنيامين نتانياهو، رهبر حزب ليکود که احتمال نخست وزيری اش زياد بود، همپيمان شود.
در دو سالی نيز که از همپيمانی حزب کارگر با دولت نتانياهو می گذشت، سران کارگر بارها از اهود باراک انتقاد کرده و او را تهديد به برگزاری انتخابات داخلی کرده بودند.
اما هر بار، آقای باراک با مانورهای داخلی در حزبش توانسته بود، مانع از خروج کارگر از همپيمانی با دولت نتانياهو شود و عملا از احتمال فروپاشی دولت جلوگيری می کرد.
رسانه های اسرائيل در ارزيابی های خود اجماع دارند که تصميم کنونی اهود باراک نيز از جاه طلبی شخصی اش برای حفظ پست وزارت دفاع به هر قيمت ناشی می شود اما تاکيد کرده اند که رفتن او، حزب کارگر را تقويت می کند.
رسانه های اسرائيل با عنوان هايی مانند «فرار بزرگ باراک»، او را شايسته سرزنش دانسته اند.
اما آقای اهود باراک در پاسخ به سيل انتقادها می گويد که فراکسيونی کوچک از گروهی از وفادارانش را بر داشتن يک حزب «ياغی» ترجيح می دهد.
درپی اقدام ناگهانی باراک، وزيران ديگری که از سوی حزب کارگر در دولت حضور داشتند، در طول روز دوشنبه از کابينه کناره گيری کردند.
پروفسور آويشای براورمن در بيانيه کناره گيری از پست وزارت گفت «باراک حزب کارگر را فلج کرده بود و حال غده سرطانی ازبين رفته و احتمال اينکه اين پيکر بيمار دوباره جان گيرد و پرنشاط شود، تقويت شده است.»
اسحاق بوژی هرتسوگ، وزير ديگر حزب کارگر که کناره گيری کرد، گفت: «برای ما نشستن در دولتی که آويگدور ليبرمن و افراطيون ديگر در آن باشند، شرم آور بوده است و ليبرمن با ديدگاه های نژاد پرستانه، کشور را به سوی پرتگاه می برد.»
آقای هرتسوگ افزود که «دولت نتانياهو، دولت وحدت ملی نبود؛ بلکه دولت فلج ملی بود و هيچ طرحی برای صلح ندارد و به جايگاه بين المللی اسرائيل لطمه زده است.»
بازسازی حزب کارگر
شخصيت های باقی مانده در حزب کارگر نسبت به بازسازی حزب خود ابراز اطمينان می کنند و می گويند که افراد بسياری در همان روز نخست اين تکان های سياسی، دوباره به حزب پيوسته اند.
از سوی ديگر، اين احتمال مطرح شده که امير پرتس، رهبر پيشين حزب کارگر و اتحاديه های کارگری اسرائيل نيز همراه با شماری ديگر از نمايندگان اين حزب در کنست انشعاب کنند و فراکسيون جداگانه ای تشکيل دهند.
آقای پرتس سه شنبه نشست وفاداران خود را در کنست برگزار کرده است.
رسانه های اسرائيل تاکيد کردند که بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل در انشعاب تاريخی حزب کارگر، سهم مهمی ايفا کرده و آقای باراک را تشويق کرده است. نتانياهو و حزب ليکود اين دخالت ها را آشکار و پنهان تاييد می کنند.
اکنون دولت نتانياهو از ميان ۷۴ نماينده پشتيبان خود در کنست، تنها از ۶۶ کرسی حاميانش برخوردار است. برای ساقط کردن دولت به ۶۱ رای، يک به اضافه نيمی از اعضای کنست، نياز هست.
در شرايط جديد، سران حزب کاديما، حزب پيشآهنگ جناح اوپوزيسيون، ابراز نگرانی کرده اند که حزب ليکود بخواهد موجب انشعاب در کاديما نيز شود و برخی از اعضای کاديما را دوباره به سوی حزب قديمی شان، که ليکود بوده، بکشاند.
اما تسيپی ليونی، رهبر کاديما، دوشنبه در يک نشست خبری، با بيان انتقادهای شديد از نتانياهو و اهود باراک، گفت: «سرانجام به انتخابات پارلمانی نزديک شده ايم و به زودی ملت خواهد توانست با رای خود، دولتی را انتخاب کند که از افراط گرايی به دور باشد، موجب پيشبرد صلح شود و جايگاه اسرائيل در جامعه بين المللی را تقويت کند.»
از سوی ديگر، حزب ليکود ارزيابی ها در مورد نزديک شدن انتخابات پارلمانی را رد می کند.
طبق قانون، انتخابات بعدی بايد فوريه ۲۰۱۳ برگزار شود. اما در اسرائيل کمتر سابقه داشته است که دولتی چهار سال تمام عمر خود را با آسودگی سپری کند.
روزنامه اسرائيلی هاآرتص، سه شنبه در مقاله ای نوشته است که انشعاب حزب کارگر، در زمانی که وضعيت لبنان نيز دستخوش بحران جدی است، همراه با نزديک بودن آغاز دوران رياست ستاد ارتش اسرائيل از سوی ژنرال يوآو گالانت، که ژنرالی جنگی شناخته می شود، همگی اين احتمال را تقويت می کند که در آينده ای نه چندان دور، اسرائيل با سوريه وارد جنگ شود.
در روزهای اخير فاش شد که اهود باراک در سال ۲۰۱۰ طرح حمله به ايران را ارائه کرد اما با مخالفت ارتشبد گابی اشکنازی، رييس کنونی ستاد ارتش، روبرو شد.
مئير داگان نيز که دو هفته پيش، پس از هشت سال از رياست موساد کنار رفت، با حمله نظامی به ايران مخالفت کرده بود.
مقاله روز سه شنبه روزنامه هاآرتص، ترکيب باقی مانده از دولت را «کابينه جنگی» ناميده است.