لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۰۷

واکنش سلمان رشدی به افزایش جایزه قتل خود؛ «يک آخوند ايرانی به دنبال شهرت است»


سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیه های شیطانی»
سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیه های شیطانی»
سلمان رشدی، نويسنده کتاب جنجالی «آيه های شيطانی»، تهديدهای جديد عليه خود را بی اهميت دانسته و آن را نتيجه حرف های «يک نفر آخوند به دنبال شهرت در ايران» توصيف کرده است.

به گزارش روزنامه آمريکايی «بوستون هرالد»، نويسنده «آيه های شيطانی»، روز سه شنبه ۲۸ شهريور، در سخنانی در يکی از شعبه های کتابفروشی معروف «بارنز اند نوبل» در برابر جمعيتی حدود ۴۰۰ نفره، در حالی از بی اهميت بودن تهديدهای جانی تازه عليه خود صحبت می کرد که سال ها از زمان فتوای آيت الله خمينی در ۱۹۸۹مبنی بر ارتداد وی و برخی تلاش ها برای قتل اين نويسنده می گذرد.

پس از بالا گرفتن اعتراض های خونين مسلمانان در خاورميانه به ساخت فيلمی که بسياری آن را توهين آميز نسبت به پيامبر اسلام تلقی می کنند، یکی از بنيادهای نيمه رسمی در ايران (بنياد ۱۵ خرداد) که تحت مديريت آيت الله حسن صانعی قرار دارد، جايزه قتل رشدی را از ۲/۸ ميليون دلار به ۳/۳ ميليون دلار افزايش داد.

در واکنش به اين اقدام، سلمان رشدی که فيلم ياد شده را «بدترين فيلم سايت يوتيوب» توصيف کرده، می گويد مدتی طولانی است که صانعی برای قتل او جايزه تعيين کرده اما افراد زيادی او را جدی نگرفته اند.

اين نويسنده جنجالی تهديد جديد را صرفاً محصول تازه ای از «کارخانه خشم» دانسته و افزوده است که «هيچ سندی» وجود ندارد که نشان دهنده آن باشد افرادی به جايزه تعيين شده علاقه نشان داده باشند.

سلمان رشدی می گويد نگرانی او از بابت جوخه های مرگ دولتی و «قاتلان حرفه ای» است. نويسنده کتاب «بچه های نيمه شب» همچنين تصريح می کند که روزهای اختفا برای او به پايان رسيده و اکنون ديگر به آزادی در خيابان ها پياده روی می کند، در صف سوپرمارکت می ايستد و مانند ديگر نويسندگان در جلسات کتابخوانی شرکت می کند.

دولت ايران مدتهاست که از حکم و فتوای خمينی فاصله گرفته اما احساسات ضد سلمان رشدی همچنان در این کشور وجود دارد.

دولت ايران مدتهاست که از حکم و فتوای خمينی فاصله گرفته اما احساسات ضد سلمان رشدی همچنان در این کشور وجود دارد.
دولت ايران مدتهاست که از حکم و فتوای خمينی فاصله گرفته اما احساسات ضد سلمان رشدی همچنان در این کشور وجود دارد.
اما اصل موضوع سخنرانی نويسنده ۶۵ ساله بريتانيايی هندی تبار درباره کتاب جديدش بود با عنوان «جوزف آنتون» که شرح حال او از ماجرای فتوا و زندگی پرماجرايش را روايت می کند، کتابی که با فروش دلگرم کننده و نقدهای خوبی مواجه شده است.

رشدی می گويد آخر داستانش خوش است اما به هيچ وجه مايل نيست به جز بر روی کاغذ دوباره آن روزها را زندگی و تجربه کند.

زمانی که فتوای آيت الله خمينی زندگی سلمان رشدی را دستخوش تغيير کرد، وی به ناچار تحت نظر ۲۴ ساعته نيروهای امنيتی و پليس درآمد. در آن زمان مأموران تيم امنيتی از نويسنده خواستند برای خود نامی مستعار انتخاب کند که در ارتباطات برای اشاره به او مورد استفاده قرار گيرد و سلمان رشدی نيز از ترکيب نام کوچک دو نويسنده محبوب خود، «جوزف کُنراد» و «آنتون چخوف»، نام «جوزف آنتون» را برای خود انتخاب کرد که امروز به عنوان نام کتاب جديد اين نويسنده مورد استفاده قرار گرفته است.

رشدی می گويد يک نقل قول از «جوزف کُنراد» را سرلوحه زندگی خود قرار داده است: «بايد تا زمانی که بميرم زندگی کنم.»

سلمان رشدی جان به در بُرد، اما همه دست اندرکاران انتشار کتاب او به اندازه نويسنده خوش شانس نبودند. نويسنده کتاب «آيه های شيطانی» می گويد ناشر نروژی کتابش را به ياد می آورد که هدف سه گلوله از پشت سر قرار گرفت و به شدت مجروح شد و در مقابل «نه تنها کوتاه نيامد که نسخه های بيشتری از کتاب را سفارش داد.»

علاوه بر ناشر نروژی رشدی از دوستان وفادار ديگری مانند «کريستوفر هيچنز» و بسياری از کتابفروشی های ايالات متحده قدردانی کرد که در بحبوحه تهديدها به بمب گذاری، کتاب او را خريداری کردند.

سلمان رشدی در کتاب «جوزف آنتون» می نويسد: تجربه فتوای قتل باعث شد نيکی و بدی را در انسان ها مشاهده کند. او به ياد می آورد که چطور زمانی آماج انتقادهای محافظه کاران و حتی بعضی ليبرال ها قرار گرفته بود و چگونه ده سال زندگی مخفيانه منجر به شکست دو ازدواجش شد. اما توصيه سلمان رشدی به حاضران هم جالب بود، «از محکوم به مرگ شدن توسط رهبر يک کشور استبدادی اجتناب کنيد!»

رشدی می گويد آن فتوا زندگی اش را به يک رمان تبديل کرد. نويسنده «جوزف آنتون» می گويد ديگر برايش عادی شده بود که افسران مسلح پليس، که «حکم تير داشتند» در آشپزخانه اش اين ور و آور بروند، يا خيابانی را در پاريس به طور کامل قرق کنند که خودروی حامل او رد شود و ادامه می دهد: روزی در حالی که از پنجره يک کافه بيرون را تماشا می کردم، آرزو داشتم می توانستم قاطی مردمی شوم که آن بيرون با هم می نوشيدند و سيگار می کشيدند و تلاش می کردند ببينند اين همه برو و بيا مربوط به چه کسی است
.
سلمان رشدی می گويد: به کتاب خود و نبردی که برای اين ارزشمندترين نوع آزادی انجام داده، افتخار می کند؛ آزادی بيان.

وی تاکيد می کند که «تروريسم در واقع هنر کاشت وحشت است و تنها راهی که می توان با آن مبارزه کرد، ترس به خود راه ندادن است.»
XS
SM
MD
LG