خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی، ايرنا، روز سهشنبه گزارش داد که اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست عصر سهشنبه خود، رياست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد اسلامی را تاييد و نهايی کردهاند.
بر اساس اين گزارش، در نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی که به رياست محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران، برگزار شده بود، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، به عنوان رئيس هيئت امنای دانشگاه آزاد در دوره جديد انتخاب شد.
محمدرضا يزدانپناه، روزنامهنگار و تحليلگر سياسی در پاريس، در گفتوگو با راديوفردا، نهايی شدن رياست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد اسلامی را به زيان اکبر هاشمی رفسنجانی میداند:
محمدرضا یزدانپناه: طبيعتا اين اتفاق قابل انتظار بود. به هر صورت، وعده انقلاب در مديريت دانشگاه آزاد، قديمیترين وعدهای بود که آقای احمدینژاد از سال ۱۳۸۴ به هواداران خود داده بود.
در هر حال، قبل از اين که ترکيب جديد مجمع تشخيص مصلحت نظام توسط آيتالله خامنهای تا يکی دو ماه ديگر تعيين شود، میتوان گفت که دانشگاه آزاد به عنوان یکی از آخرين پايگاهها و سنگرهای آقای هاشمی رفسنجانی در درون حکومت بوده که از دست او خارج شده است.
به هر صورت، ۳۰ سال از مديريت آقای جاسبی که دست راست آقای هاشمی رفسنجانی در دانشگاه آزاد بود، میگذشت و اين اتفاق میتواند باعث ايجاد تغييرات جدی در دانشگاه آزاد به عنوان تشکيلات بسيار عظيم اداری، اقتصادی و دانشجويی در داخل ايران شود.
در نهايت هم میتوان گفت که تغيير مديريت دانشگاه آزاد و گرفتن مديريت اين مجموعه دانشگاه از آقای جاسبی و قرار گرفتنش در دست نزديکان آقای احمدینژاد يک گام بزرگ برای محدوديت و سلب قدرت مانور آقای هاشمی رفسنجانی در درون ساختار جمهوری اسلامی است.
- با توجه به اين که قرار است به زودی اعضای مجمع تشخيص مصلحت نظام معرفی شوند، فکر میکنيد که جايگاه آقای هاشمی رفسنجانی در آنجا چگونه خواهد بود؟
بعد از پايان رياست آقای هاشمی رفسنجانی بر مجلس خبرگان رهبری، شخصيتها و چهرههايی که هم به آقای احمدینژاد و هم به آيتالله خامنهای نزديک هستند، چندين بار اشاره کردند که به احتمال زياد، اين امکان وجود دارد که رياست آقای هاشمی رفسنجانی بر مجمع تشخيص مصلحت نظام هم پايان بگيرد.
با توجه به اين که مجمع تشخيص مصلحت نظام در سالهای اخير عملا از نقش و تاثيرگذاری خودش در امور مهم کشور فاصله زيادی گرفته است، به نظر میآيد که کل اين مسئله بستگی به اين دارد که شخص رهبر جمهوری اسلامی چه فکری میکند؟ آيا آقای خامنهای تمايل دارند که آقای هاشمی رفسنجانی را به طور کامل از تمام مناسب حکومتی و سياسی در درون جمهوری اسلامی حذف کنند؟
اگر فشارها به آيتالله خامنهای در اين حد باشد و اگر شخص خود ايشان به اين نتيجه برسند که حذف آقای هاشمی رفسنجانی به نفع بسط قدرت بيشتر ايشان و جناح مورد حمايت ايشان است، شايد اين کار را انجام بدهند.
به نظر هم نمیآيد که آقای هاشمی مانند ساليان گذشته آن توانايی را داشته باشد که بتواند در برابر اين پروژه حذف به طور کامل مقاومت کند.
- آيا با اين روند میشود پيشبينی کرد که آينده سياسی آقای هاشمی رفسنجانی رو به افول است؟
بله، بافت جديد قدرت در جمهوری اسلامی در سالهای اخير به گونهای تعبيه شده است که ميزان نفوذ و تاثيرگذاری تمام شخصيتهای سياسی يا گروههای سياسی کاملا بستگی به ميزان نزديکی آنها به شخص رهبر جمهوری اسلامی دارد.
اگر هر مجموعه يا هر فردی بتواند با آقای خامنهای پيوند استراتژيک برقرار کند، و مورد حمايت ايشان باشد، طبيعتا در بافت قدرت تاثيرگذارتر خواهد بود.
هر قدر هم ميزان اين حمايت از سوی رهبر جمهوری اسلامی بيشتر باشد، طبيعتا اين قدرت و تاثيرگذاری بيشتر خواهد بود.
به هر صورت، نزديکی و دوستی و اتحادی که سالها بين ايشان و آقای خامنهای وجود داشت، در سالهای اخير از دست رفته است و با توجه به اين مسئله به نظر نمیرسد که ارتباطی که ايشان با بخشی از روحانيت سنتی دارد، بتواند چندان به نقش و اثرگذاریاش در ساخت قدرت کمک کند.