در تحرکات سیاسی گروهها و جناحهای سیاسی در ایران در حول و حوش موضوع هستهای دو گرایش با هم میآمیزند:
۱) استفاده از مذاکرات هستهای برای نمایش اتحاد و پشت سر رهبر بودن و توجه به خط قرمزهای «نظام»(خامنهای، بیت و سپاه) و در نهایت تضمین بقای نظام؛ و
۲) رقابت سیاسی برای کسب قدرت بیشتر و تضعیف جناح مقابل با استفاده از این مذاکرات.
هنگامی که مصباح میگوید «مسئله خیانت مذاکرهکنندگان مطرح نیست»(نسیم ۹ خرداد ۱۳۹۴) یا محمدرضا باهنر میگوید «این که برخی دلواپسیشان بیشتر میشود تا جایی که به تدریج اعتمادشان به تیم مذاکرهکننده از بین میرود درست نیست زیرا نباید رنگ بیاعتمادی به تیم مذاکرهکننده ایجاد شود و این تیم نیاز به پشتیبانی و وحدت در داخل دارد» هر دو دارند در شیپور اتحاد و همراهی با تیم مذاکرات که تحت نظر رهبر کار میکند میدمند. سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری موضع حزبی اقتدارگرایان سنتگرا را چنین بیان میکند: «اعضای تیم مذاکرهکننده نیاز به روحیه و حمایت دارند و اینکه کسانی بخواهند با ادبیات لمپنگونه، خشن و بیادبانه با آنها رفتار کنند، انصاف نیست.» (ایسنا ۱۱ خرداد ۱۳۹۴)
اما هنگامی که به تیم مذاکرهکننده به طور ضمنی یا صریح اتهام فروش عزت (محمد علی رامین در اجتماع میدان فلسطین، خبر آنلاین، ۳ خرداد ۱۳۹۴)، کوتاه آمدن در برابر اجنبی (حمید رسایی، مشرق ۲۴ فروردین ۱۳۹۳)، گشودن سفره دل در برابر اجنبی (علیرضا زاکانی، جهان نیوز، ۱۲ مهر ۱۳۹۳)، خیانت (مهدی کوچکزاده در مجلس، ۳ خرداد ۱۳۹۴)، مرعوب بودن در برابر دشمن، و بی توجهی به خط قرمزهای نظام (در سایتهای هیئتهای مذهبی و عناصر حزباللهی) را میزنند یا فیلمهای انتقادی از مذاکرات در سراسر کشور نمایش داده میشوند گروههای رقیب دولت دارند موضع خود را در سیاست داخلی محکم میکنند و رقیب را مورد هجوم قرار میدهند. انتشار خبر «بازرسی مدیریتشده از مراکز نظامی پذیرفته شده» از قول عراقچی در جلسهغیر علنی مجلس از سوی خبر گزاری فارس (۳ خرداد ۱۳۹۴) دقیقاً در این جهت است و به همین دلیل عراقچی آن را انکار میکند.
تجمعات علیرغم عدم مجوز
آنها که در سمت دوم این دو گرایش عمل میکنند و در مقابل دولت هستند بدون توجه به سخنان مقامات دولتی مبنی بر ممنوعیت تجمع بدون اخذ مجوز از دولت تجمعات خود را برگزار میکنند. این تجمعات همانند تجمعات ۳۷ سال اخیر بدون مجوز در مساجد و نماز جمعهها و مراسم دولتی (مثل سالگرد آیتلله خمینی) صورت میگیرد تا مشکلی با وزارت کشور پیدا نکنند. دو تجمع از این نوع در ۸ خرداد ۱۳۹۴ در حاشیه نمازهای جمعه تهران و مشهد انجام شد. تجمع دیگری در شیراز در مسجد این دانشگاه تحت عنوان تحصن صورت گرفت (۱۲ خرداد ۱۳۹۴) برخی از این تجمعات به راهپیمایی بعد از نماز جمعه نیز منتهی شد. این راهپیماییها «اعتراض به توافق به هر قیمتی» نام داشت. در مراسم سالگرد آیتالله خمینی نیز گروهی در میانه صحبت روحانی شعارهای «مرگ بر منافق» را خطاب به وی سر دادند.
ساعتی پس از تأکید وزیر کشور مبنی بر این که برای جلوگیری از دوقطبی شدن فضا اجازه برگزاری هیچ تجمعی له یا علیه مذاکرات هستهای را نخواهد داد (انتخاب ۹ خرداد ۱۳۹۴)، گروه «جبهه مردمی دفاع از عزت ملی» با اعلام خبر برگزاری اجتماع مخالفین مذاکره زیر شبح تهدید در روز یکشنبه اعلام کرد این اجتماع با عنوان «کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» در مسجد امتیاز شیراز با سخنرانی سعید زیباکلام و باقری لنکرانی هر دو معرف مواضع جبهه پایداری برگزار میشود. در روز پیش از آن نیز اجتماعی در فیضیه با حضور حداد عادل صورت گرفت و محمد صادق صالحیمنش استاندار قم برای حفظ احترام وزیر کشور اعلام کرد تجمع «اجازه نمیدهیم» در داخل فیضیه برگزار میشود و از آنجا که حوزههای علمیه مانند دانشگاه هستند، برگزاری تجمعات در محوطه داخلی آنها نیازی به مجوز ندارد. (تابناک ۹ خرداد ۱۳۹۴)
کارکرد این تجمعات برای شرکتکنندگان رقابت سیاسی با جناح مقابل است اما برای حکومت ابراز مخالفت با چیزی که خود دارند انجام میدهند. هدف اصلی این تجمعات که با هماهنگی با بیت و نیروهای نظامی و شبهنظامی انجام میشود دست شستن نظام از چیزی است (توافق اتمی) که خود مجبور به انجام آن است؛ برداشتن مسئولیت از گروهی که خود دارند کار را انجام میدهند.
موضع دولت
دولت برای ادامه مذاکرات در فضای کمتنش داخلی مدام به «دلواپسان» اطمینان میدهد که «بار مذاکرات بر روی دوش نظام است» (حسن روحانی، تابناک ۹ خرداد ۱۳۹۴). در عین حال برای خارج نشدن کنترل مذاکرات از دست دولت روحانی تلاش میکند تیر حملات را از روی ظریف منحرف کند. به همین دلیل وی را سردار جبهه دیپلماسی معرفی میکند. (همانجا)
دعوا بر سر چیست؟
در مذاکرات جاری در ماه خرداد ۱۳۹۴ مشخص است که بحث بر سر پیوستن جمهوری اسلامی به الحاقیه ان پی تی است. دولت و جناح مقابل دو موضع متقابل در این مورد دارند. دولت معتقد به پیوستن به این الحاقیه است با چند توجیه:
۱) این که ۱۲۴ کشور به این الحاقیه پیوستهاند (علی خرم نماینده اسبق دولت در سازمان ملل، قدس آنلاین ۵ خرداد ۱۳۹۴)؛
۲) این که نپیوستن به الحاقیه از جمله خطوط قرمز خامنهای نبوده است (عراقچی، شبکهی دو تلویزیون دولتی ۵ خرداد ۱۳۹۴)؛ و
۳) امکان مدیریت بازرسیها وجود دارد. (ظریف، ۳ خرداد ۱۳۹۴)
مخالفان دولت این را موجب دسترسی دشمنان به مراکز نظامی و افشای اسرار نظامی کشور و گفتوگوی غربیها با دانشمندان هستهای میدانند. خامنهای نیز با آنها همراهی کرده است. محتوای بیانیههایی که در تجمعات علیه روند موجود مذاکرات در خرداد ۹۴ صادر میشود عمدتاً همین موضوع است. فرماندهان سپاه نیز به زبان تهدید متوسل شدهاند: «نهتنها اجازه بازدید خارجیها از مراکز نظامی ایران را نخواهیم داد، بلکه اجازه تفکر پیرامون این موضوع را هم نمیدهیم. حتی در رویاهایشان این اجازه را نخواهند داشت که از عادیترین مکان نظامی ما بازدید کنند… هرکس از این حرفها بزند، جواب آن را با سرب داغ خواهیم داد» (حسین سلامی جانشین فرمانده سپاه، خبرگزاری تلویزیون دولتی، ۳۰ فروردین ۱۳۹۴)؛ «در صورت ورود ماموران آٓژانس به ایران برای بازرسی از این مراکز سپاه آنها را به عنوان «جاسوس» بازداشت کرده و در گلوی آنها سرب داغ خواهد ریخت.» (فرمانده سپاه فارس، وب سایت سپاه فجر استان فارس، ۶ خرداد ۱۳۹۴)
پمخالفان به خوبی میدانند که نمیتوانند به نحو گزینشی با الحاقیه برخورد کنند. محمدجواد ظریف این موضوع را به اطلاع آنان رسانده است: «گلچین کردنِ بعضی از بخشهای پروتکل الحاقی در پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی به هیچ وجه امکانپذیر نیست.» (اعتماد ۱۶ خرداد ۱۳۹۴) بنابر این مشخص است که این نزاع بر سر مواضع ایران در مذاکرات اتمی نیست بلکه بر سر قدرت در سیاست داخلی است.
اما نزاع سیاسی که در قالب این بیانات منعکس شده به پیوستن یا ناپیوستن محدود نمیشود. نزاع سیاسی بر سر اعتبار یا عدم اعتبار دولت روحانی در پیگیری مذاکرات است. دولت روحانی با شعار چرخیدن چرخ زندگی مردم در کنار چرخیدن سانتریفیوژها بر سر کار آمد و این موضوع به طور غیرمستقیم نمایش عدم کارایی دولت سابق است. در مقابل کسانی که سیاست دولت سابق را یدک میکشند اگر در آن دوره به دنبال مذاکره با قدرتهای بزرگ بودند امروز اصل مذاکرات را نفی میکنند. آنها مدعی هستند که امروز نه چرخ زندگی مردم و نه سانتیریفیوژها میچرخند. هدف مخالفان دولت در این مقابله سلب اعتبار رسیدن به توافق توسط دولت روحانی و هدف دولت، بی اعتبار کردن انتقادات مخالفان است.
مذاکرات هستهای: فرصت یا تهدید
جناحهای سیاسی به مذاکرات هستهای بهعنوان رخدادی مهم در فضای سیاسی کشور نگاه کرده و همه طرفها آن را یک فرصت تلقی میکنند. از آنجا که همه توجهات به این مذاکرات و نتایج آنها متوجه است جناحهای سیاسی میخواهند بر موج این مذاکرات دیدگاههای خود را سوار کنند و انتشار دهند. هیچ گروهی از مذاکرات متضرر نمیشود چون به نتیجه رسیدن یا نرسیدن آن برای طرفهای درگیر منافع سیاسی و اقتصادی خاص خودش را دارد. به نتیجه رسیدن مذاکرات یعنی تضمین تداوم دولت روحانی برای چهار سال دیگر و عدم موفقیت یعنی دست بالاتر رقیب در انتخابات سال ۱۳۹۶ توجه داشته باشید که هنوز حدود ۷۰ درصد از مدیران استانی و شهرستانی مدیران دولت احمدینژاد هستند (عبدالله ناصری عضو بنیاد باران، بهار نیوز ۴ خرداد ۱۳۹۴) و میتوانند در روی کار آمدن دولتی با آن گرایش نقش جدی ایفا کنند.
....................................................................................................
نظر نویسنده الزاما دیدگاه رادیو فردا را بازتاب نمیدهد.