مدتهاست که بحث تبدیل شدن مهریه عندالمطالبه به عندالاستطاعه در جریان است و هر از چند گاهی یکی از مسئولان قوه قضاییه یا یکی از نمایندگان مجلس کلامی در مورد آن بر زبان میآورند. آخرین مرتبه موضوع بر میگردد به سه شنبه گذشته زمانی که مدیر عامل ستاد دیه کشور بار دیگر از افزایش زندانیان به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه گلایه کرد و تاکید کرد که شاید یکی از راههای کاهش زندانیان تبدیل مهریه از عندالمطالبه به عندالاستطاعه باشد. هرچند کارشناسان مسایل سیاسی و زندان دیدهها معتقدند که این تغییر نه به دلیل نگرانی برای حقوق مردان است و نه قصد تضییع حقوق زنان را دارد. تنها مساله این روزها در ایران این است که در زندانها جا برای زندانیان کم است و با آزاد کردن زندانیان مالی و مخصوصا زندانیان مهریه، جای بیشتری برای زندانیان باز میشود. واقعیت این است که گویا قرار است بازهم حقی از حقوق زنان تضییع شود. محمد مصطفایی، حقوقدان ساکن نروژ در پاسخ به اینکه فرق بین عندالمطالبه و عندالاستطاعه در مبانی حقوقی ایران چیست، میگوید:
محمد مصطفایی: «عندالمطالبه به این معنی است که زن هر زمانی که خواست میتواند مهریه خود را از همسرش مطالبه کند. این مطالبه کردن میتواند به صورت مستقیم از جانب زن صورت گیرد و میتواند از طریق غیرمستقیم از طریق دادگاه صورت گیرد. ولی عندالاستطاعه به این معنی است که زن میتواند مهریه خود را مطالبه کند ولی وقتی امکان پذیر خواهد بود که مرد توانایی پرداخت مهریه را داشته باشد. در نوع اول اگر مرد توانایی پرداخت مهریه را هم نداشته باشد، دادگاه مرد را الزام میکند به اینکه مهریه را پرداخت کند و اگر از پرداخت آن استنکاف کرد میتواند از نظر مقررات قانونی برای بازداشت شخص استفاده کند. بازداشت بدهکار استفاده کند. تا زمانی که مهریه مطالبه شود.»
به این ترتیب، بخش عمدهای از مهریههای گاهی اوقات عجیب و خندهدار هم حذف خواهد شد. مثلا یک کیلو بال مگس، دوازده هزار شاخه گل سرخ، انگشت دست چپ و این طور چیزها قاعدتا دیگر نمیتواند به عنوان مهریه در برگههای ثبت ازدواج ثبت شود.
این گونه مواردی که شما ذکر کردید قبلا هم امکان دریافتش وجود نداشت. از نظر قانونی هم نمیتوان این گونه موارد را به عنوان مهریه مورد مطالبه قرار داد. مهریه مالی است که قابل مطالبه باشد. از نظر قانونی باید موضوعی در مهریه گنجانده شود که مالیت داشته باشد.
آقای مصطفایی، مدتهاست که تغییر عنوان عندالمطالبه و جایگزین شدن عندالاستطاعه دارد در مورد مهریه زنان مطرح میشود. اما سئوالی که پیش میآید این است که این تغییر آیا اساسا به نفع زنان است یا به ضرر آنها؟
این تغییر کاملا به زیان زنان است. برای اینکه همانطور که میدانید مردها در ایران از لحاظ قانونی امکانات بسیار گستردهتری، نه بیشتر، گستردهتری از زنها دارند. به خصوص در باب طلاق. چون میدانید که مردها بدون اینکه نیاز باشد به دلیلی میتوانند همسر خودشان را طلاق دهند. در صورتی که زنها به این صورت نیست. اختیار طلاق دادن در زنها محدود به مواردی است که میبایست در دادگاه اثبات کنند. زنها از مهریه به عنوان ابزاری استفاده میکنند که بتوانند اگر در آینده اختلافی بین خودشان و همسرشان ایجاد شد، در جایی که قانون اجازهای را برای جدا شدن نمیدهد بتوانند از مهریه به عنوان ابزار استفاده کنند. ولی اگر بحث عندالاستطاعه بودن به صورت قانونی رواج پیدا کند و به تصویب برسد، متاسفانه زنها از همین کوچکترین ابزار حقوقی که برای جداشدن دارند از دست میدهند و یک زن برای رسیدن به حق و حقوقش و برای اینکه جدا شود از همسرش باید سالهای سال سختی بکشد و میدانید که وقتی اختلاف پیش میآید یک ضرب المثل معروفی است که من ترا طلاق نمیدهم تا زمانی موهایت سرت مثل دندانت سفید شود. خوب این دیدگاه متاسفانه در ایران وجود دارد و همچنان هستند مردهایی که بخواهند از این شیوه استفاده کنند و بحث عندالاستطاعه بودن هم مضاعف میکند سختیها و شدایدی را که زنها در زندگی متحمل میشوند. یک پشتیبانی که قانون برای زنان گذاشته که مهریه نام دارد، آن هم از آنها قطع میشود.
چه راهکاری میتوانیم به خانمها ارائه دهیم برای اینکه موارد بیشتری در سند ازدواج خودشان بگنجانند که بتوانند جلوی این آسیبهایی را که ممکن است عندااستطاعه شدن مهریه به آنها وارد کند، بگیرند؟
به نظر من موضوعی که خانمها باید در نظر داشته باشند این است که خیلی راحت گول نخورند. اغفال نشوند. یک دختری میخواهد عمری با یک نفر دیگر زندگی کند و باید از همان اول زندگی مشکلات و مسایل حقوقی خودش را از همان اول روشن و آشکار کند. به نظر من زنها باید زیر بار حق طلاق صرفا برای مردان نروند و حق طلاق را خودشان هم داشته باشند. حالا مهریه بالا خوشبختی نمیآورد. مهریه را متعادل بگیرند ولی در کنار مهریه متعادل حق طلاق و توافق در حق مسکن را و حتی خروج از منزل را به عنوان حقوق برای خودشان به رسمیت بشناسند. حتی اگر قانون این را به رسمیت نشناخته. ولی چون توافق هست آنها میتوانند بر اساس توافق هر شروطی را که لازم میدانند در عقدنامه خودشان ذکر کنند و از طرفی زیربار عندالاستطاعه بودن مهریه نروند. چون در قراردادهای ازدواج اعلام میشود از طرف عاقد که آیا شما میخواهید مهریه عندالمطالبه باشد یا عندالاستطاعه باشد؟ شما اعلام کنید که مهریه عندالمطالبه باشد. اگر عندالاستطاعه باشد به نظر من یک نوع تضییع حقوقی در آینده برای زنان خواهد بود.
اما جدا از این مسایل حقوقی این تضییع حقوق زنان چه تاثیری بر روند روزمره زندگی زنان ایرانی میگذارد؟ از آسیه امینی، فعال مسایل زنان میپرسم؛خانم امینی، اول برای ما بگویید اینکه مهریه عندالمطالبه تبدیل به مهریه عندالاستطاعه شده چه تغییری در شرایط زندگی عادی افراد در یک خانواده میگذارد؟
آسیه امینی: متاسفانه مساله حقوق و آشنا شدن ما با حقوق فردیمان در یک زندگی مشترک وقتی در موردش کنجکاوی میکنیم که در زندگی مشترکمان دچار مشکل میشویم. چه پیش از ازدواج و چه بعد از ازدواج. همین سئوالی را که شما میکنید اگر از یک زن و شوهر و زوجی که خیلی هم احساس خوشبختی میکنند و زندگی عادی دارند بپرسیم که تفاوت بین مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه چیست، ممکن است که حتی هر دوی آنها به ما بخندند. در حالی که به نظر من این مساله وقتی در ذهن بسیاری از ما ممکن است اهمیت پیدا کند که به آن نیاز پیدا میکنیم. یعنی زنی که در زندگی خانوادگی دچار مشکل میشود و به دادگاه مراجعه میکند و به او گفته میشود که مهریه میتواند برای شمایک حمایتی باشد. آن وقت است که تفاوت این کلمهها تازه خودش را نشان میدهد. یعنی اینکه زمانی که قانون به شما میگوید مهریه را هر وقت که طلب کنی، هر وقت که بخواهی میتوانی داشته باشی و زمانی که میگوید مهریه را وقتی که همسرت توانایی مالی داشته باشد میتوانی طلب کنی. بین این دو تفاوت از زمین تا آسمان هست. آنجا هست که متوجه میشوند علاوه بر حقوقی که ندارند یک کلاه دیگری هم بر سرشان گذاشته شده.
پیشگیری چگونه میتواند باشد؟ آیا این پیشگیری بالا بردن رقم مهریه است و یا گذاشتن این شرط که عندالمطالبه باید این مهریه پرداخت شود، شرطی که فرد تعیین میکند نه شرط قانونی و یا اینکه زنان روی پیدا کردن راههای دیگری برای حمایت از خودشان کار کنند و خیلی به مهریه عندالمطالبه یا عندالاستطاعه دل نبندند؟
مهریه برای حمایت از زنی است که بخشی از حقوق خودش را به عنوان یک انسان که میتواند کار کند و درآمد داشته باشد و میتواند تحصیل کند و روی پای خودش استقلال مالی داشته باشد را ندارد. بنابراین مهریه به عنوان هدیهای برای او در نظر گرفته میشود برای اینکه اگر دچار مشکلی شد یا حتی اگر دچار مشکلی نشد، یعنی عندالمطالبه بود میتواند از آن استفاده کند. من میگویم که جامعه ما جامعهای است که در آن درصد بالایی از زنان تحصیل کردهاند. درصد قابل توجهی از زنان نسبت به همین سی سال گذشته کار میکنند و درآمد دارند و شغل دارند. من فکر میکنم یک بخشی از آگاهیهایی که ما میدهیم باید در مورد این باشد که چرا دختران از داشتن یک شغل محروم میشوند. چه خودخواسته چه دیگری خواسته. بخش دیگری از این موضوع بر میگردد به فرهنگ عمومی ما در اینکه در آغاز گفتوگو برای ازدواج در مورد مهریه خیلی راحت حرف میزنیم. ولی در مورد داشتن حق طلاق به آن راحتی صحبت نمیکنیم. صحبت کردن در مورد حق طلاق به معنی طلاق خواستن نیست. مثلا اینکه ما نخواهیم تن بدهیم به مسئولیتهای یک زندگی مشترک، نیست. بلکه به معنی این است که راه بهتر و حمایت بیشتری را برای دخترانمان بگیریم. من میگویم این چانه زنی یا قدرت چانه زنی اگر داریم سر رقم مهریه یا سر نوع مهریه چرا این را تبدیل نمیکنیم به گرفتن پیش شرطهایی برای ازدواج که بیشتر به نفع دخترانمان است.
محمد مصطفایی: «عندالمطالبه به این معنی است که زن هر زمانی که خواست میتواند مهریه خود را از همسرش مطالبه کند. این مطالبه کردن میتواند به صورت مستقیم از جانب زن صورت گیرد و میتواند از طریق غیرمستقیم از طریق دادگاه صورت گیرد. ولی عندالاستطاعه به این معنی است که زن میتواند مهریه خود را مطالبه کند ولی وقتی امکان پذیر خواهد بود که مرد توانایی پرداخت مهریه را داشته باشد. در نوع اول اگر مرد توانایی پرداخت مهریه را هم نداشته باشد، دادگاه مرد را الزام میکند به اینکه مهریه را پرداخت کند و اگر از پرداخت آن استنکاف کرد میتواند از نظر مقررات قانونی برای بازداشت شخص استفاده کند. بازداشت بدهکار استفاده کند. تا زمانی که مهریه مطالبه شود.»
به این ترتیب، بخش عمدهای از مهریههای گاهی اوقات عجیب و خندهدار هم حذف خواهد شد. مثلا یک کیلو بال مگس، دوازده هزار شاخه گل سرخ، انگشت دست چپ و این طور چیزها قاعدتا دیگر نمیتواند به عنوان مهریه در برگههای ثبت ازدواج ثبت شود.
این گونه مواردی که شما ذکر کردید قبلا هم امکان دریافتش وجود نداشت. از نظر قانونی هم نمیتوان این گونه موارد را به عنوان مهریه مورد مطالبه قرار داد. مهریه مالی است که قابل مطالبه باشد. از نظر قانونی باید موضوعی در مهریه گنجانده شود که مالیت داشته باشد.
آقای مصطفایی، مدتهاست که تغییر عنوان عندالمطالبه و جایگزین شدن عندالاستطاعه دارد در مورد مهریه زنان مطرح میشود. اما سئوالی که پیش میآید این است که این تغییر آیا اساسا به نفع زنان است یا به ضرر آنها؟
این تغییر کاملا به زیان زنان است. برای اینکه همانطور که میدانید مردها در ایران از لحاظ قانونی امکانات بسیار گستردهتری، نه بیشتر، گستردهتری از زنها دارند. به خصوص در باب طلاق. چون میدانید که مردها بدون اینکه نیاز باشد به دلیلی میتوانند همسر خودشان را طلاق دهند. در صورتی که زنها به این صورت نیست. اختیار طلاق دادن در زنها محدود به مواردی است که میبایست در دادگاه اثبات کنند. زنها از مهریه به عنوان ابزاری استفاده میکنند که بتوانند اگر در آینده اختلافی بین خودشان و همسرشان ایجاد شد، در جایی که قانون اجازهای را برای جدا شدن نمیدهد بتوانند از مهریه به عنوان ابزار استفاده کنند. ولی اگر بحث عندالاستطاعه بودن به صورت قانونی رواج پیدا کند و به تصویب برسد، متاسفانه زنها از همین کوچکترین ابزار حقوقی که برای جداشدن دارند از دست میدهند و یک زن برای رسیدن به حق و حقوقش و برای اینکه جدا شود از همسرش باید سالهای سال سختی بکشد و میدانید که وقتی اختلاف پیش میآید یک ضرب المثل معروفی است که من ترا طلاق نمیدهم تا زمانی موهایت سرت مثل دندانت سفید شود. خوب این دیدگاه متاسفانه در ایران وجود دارد و همچنان هستند مردهایی که بخواهند از این شیوه استفاده کنند و بحث عندالاستطاعه بودن هم مضاعف میکند سختیها و شدایدی را که زنها در زندگی متحمل میشوند. یک پشتیبانی که قانون برای زنان گذاشته که مهریه نام دارد، آن هم از آنها قطع میشود.
چه راهکاری میتوانیم به خانمها ارائه دهیم برای اینکه موارد بیشتری در سند ازدواج خودشان بگنجانند که بتوانند جلوی این آسیبهایی را که ممکن است عندااستطاعه شدن مهریه به آنها وارد کند، بگیرند؟
به نظر من موضوعی که خانمها باید در نظر داشته باشند این است که خیلی راحت گول نخورند. اغفال نشوند. یک دختری میخواهد عمری با یک نفر دیگر زندگی کند و باید از همان اول زندگی مشکلات و مسایل حقوقی خودش را از همان اول روشن و آشکار کند. به نظر من زنها باید زیر بار حق طلاق صرفا برای مردان نروند و حق طلاق را خودشان هم داشته باشند. حالا مهریه بالا خوشبختی نمیآورد. مهریه را متعادل بگیرند ولی در کنار مهریه متعادل حق طلاق و توافق در حق مسکن را و حتی خروج از منزل را به عنوان حقوق برای خودشان به رسمیت بشناسند. حتی اگر قانون این را به رسمیت نشناخته. ولی چون توافق هست آنها میتوانند بر اساس توافق هر شروطی را که لازم میدانند در عقدنامه خودشان ذکر کنند و از طرفی زیربار عندالاستطاعه بودن مهریه نروند. چون در قراردادهای ازدواج اعلام میشود از طرف عاقد که آیا شما میخواهید مهریه عندالمطالبه باشد یا عندالاستطاعه باشد؟ شما اعلام کنید که مهریه عندالمطالبه باشد. اگر عندالاستطاعه باشد به نظر من یک نوع تضییع حقوقی در آینده برای زنان خواهد بود.
اما جدا از این مسایل حقوقی این تضییع حقوق زنان چه تاثیری بر روند روزمره زندگی زنان ایرانی میگذارد؟ از آسیه امینی، فعال مسایل زنان میپرسم؛خانم امینی، اول برای ما بگویید اینکه مهریه عندالمطالبه تبدیل به مهریه عندالاستطاعه شده چه تغییری در شرایط زندگی عادی افراد در یک خانواده میگذارد؟
آسیه امینی: متاسفانه مساله حقوق و آشنا شدن ما با حقوق فردیمان در یک زندگی مشترک وقتی در موردش کنجکاوی میکنیم که در زندگی مشترکمان دچار مشکل میشویم. چه پیش از ازدواج و چه بعد از ازدواج. همین سئوالی را که شما میکنید اگر از یک زن و شوهر و زوجی که خیلی هم احساس خوشبختی میکنند و زندگی عادی دارند بپرسیم که تفاوت بین مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه چیست، ممکن است که حتی هر دوی آنها به ما بخندند. در حالی که به نظر من این مساله وقتی در ذهن بسیاری از ما ممکن است اهمیت پیدا کند که به آن نیاز پیدا میکنیم. یعنی زنی که در زندگی خانوادگی دچار مشکل میشود و به دادگاه مراجعه میکند و به او گفته میشود که مهریه میتواند برای شمایک حمایتی باشد. آن وقت است که تفاوت این کلمهها تازه خودش را نشان میدهد. یعنی اینکه زمانی که قانون به شما میگوید مهریه را هر وقت که طلب کنی، هر وقت که بخواهی میتوانی داشته باشی و زمانی که میگوید مهریه را وقتی که همسرت توانایی مالی داشته باشد میتوانی طلب کنی. بین این دو تفاوت از زمین تا آسمان هست. آنجا هست که متوجه میشوند علاوه بر حقوقی که ندارند یک کلاه دیگری هم بر سرشان گذاشته شده.
پیشگیری چگونه میتواند باشد؟ آیا این پیشگیری بالا بردن رقم مهریه است و یا گذاشتن این شرط که عندالمطالبه باید این مهریه پرداخت شود، شرطی که فرد تعیین میکند نه شرط قانونی و یا اینکه زنان روی پیدا کردن راههای دیگری برای حمایت از خودشان کار کنند و خیلی به مهریه عندالمطالبه یا عندالاستطاعه دل نبندند؟
مهریه برای حمایت از زنی است که بخشی از حقوق خودش را به عنوان یک انسان که میتواند کار کند و درآمد داشته باشد و میتواند تحصیل کند و روی پای خودش استقلال مالی داشته باشد را ندارد. بنابراین مهریه به عنوان هدیهای برای او در نظر گرفته میشود برای اینکه اگر دچار مشکلی شد یا حتی اگر دچار مشکلی نشد، یعنی عندالمطالبه بود میتواند از آن استفاده کند. من میگویم که جامعه ما جامعهای است که در آن درصد بالایی از زنان تحصیل کردهاند. درصد قابل توجهی از زنان نسبت به همین سی سال گذشته کار میکنند و درآمد دارند و شغل دارند. من فکر میکنم یک بخشی از آگاهیهایی که ما میدهیم باید در مورد این باشد که چرا دختران از داشتن یک شغل محروم میشوند. چه خودخواسته چه دیگری خواسته. بخش دیگری از این موضوع بر میگردد به فرهنگ عمومی ما در اینکه در آغاز گفتوگو برای ازدواج در مورد مهریه خیلی راحت حرف میزنیم. ولی در مورد داشتن حق طلاق به آن راحتی صحبت نمیکنیم. صحبت کردن در مورد حق طلاق به معنی طلاق خواستن نیست. مثلا اینکه ما نخواهیم تن بدهیم به مسئولیتهای یک زندگی مشترک، نیست. بلکه به معنی این است که راه بهتر و حمایت بیشتری را برای دخترانمان بگیریم. من میگویم این چانه زنی یا قدرت چانه زنی اگر داریم سر رقم مهریه یا سر نوع مهریه چرا این را تبدیل نمیکنیم به گرفتن پیش شرطهایی برای ازدواج که بیشتر به نفع دخترانمان است.