لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۴۳

دولت دوم ترامپ؛ مایکل سینگ: گزینه‌های امروز ایران بدتر از چهار سال یا هشت سال پیش است


دورهٔ پیشین ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، با «فشار حداکثری» بر جمهوری اسلامی ایران همراه بود؛ کارزار فشار در همه عرصه‌ها
دورهٔ پیشین ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، با «فشار حداکثری» بر جمهوری اسلامی ایران همراه بود؛ کارزار فشار در همه عرصه‌ها

در پی پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده، گویی همه چیز، در اقصی نقاط جهان در انتظار روز بیست ژانویه بود. آیا رئیس‌جمهوری که یک دورهٔ چهار ساله در کاخ سفید بوده، و حالا بار دیگر به دفتر سابقش باز‌می‌گردد، همان سیاست‌های پیشین را پی خواهد گرفت یا با رویکردی تازه حکمرانی خواهد کرد؟

دورهٔ پیشین ریاست‌جمهوری آقای ترامپ، با «فشار حداکثری» بر جمهوری اسلامی ایران همراه بود. کارزار فشار در همه عرصه‌ها؛ فشار فزاینده اقتصادی با اعمال صدها تحریم، انتقاد شدید از وضعیت حقوق بشر در ایران، و البته اقداماتی چون کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران.

جامعهٔ جهانی در سال ۲۰۲۵، خصوصا خاورمیانه، فضایی بسیار متفاوت از سال ۲۰۱۶ را تجربه می‌کند و از همین رو، مایکل سینگ، مدیر عامل انستیتوی واشینگتن برای سیاست خاورنزدیک، به رادیوفردا می‌گوید این فضاست که در رویکردها و تصمیم‌های دونالد ترامپ تاثیر خواهد گذاشت.

گمانه‌زنی‌ها دربارهٔ آنچه دولت جدید ترامپ در قبال ایران انجام خواهد داد، تا اینجای کار دوسویه بوده است. از یک طرف نگاه‌ها به دولت تازه آمریکاست تا فشار حداکثری دوباره‌ای بر تهران اعمال کند و حتی گزارش‌هایی پیرامون تصمیم‌گیری در این زمینه منتشر شده است، و از سوی دیگر، خصوصا با سیگنال‌هایی که از سوی تهران دیده می‌شود، بسیاری می‌پرسند آیا مسیر دیپلماسی پی گرفته خواهد شد؟

دربارهٔ شرایط کنونی، گزینه‌های پیش‌روی دولت تازه ایالات متحده، و مسیر دوگانه فشار و دیپلماسی، با مایکل سینگ به گفتگو نشسته‌ایم.

مایکل سینگ: گزینه‌های امروز ایران بدتر از چهار سال یا هشت سال پیش است
please wait

No media source currently available

0:00 0:06:15 0:00
لینک مستقیم
  • آقای سینگ با توجه به آنچه در حال حاضر می‌بینید و آنچه در طول چهار سال دولت ترامپ دیده‌ایم، آیا فکر می‌کنید همان رویکرد را در قبال ایران خواهیم دید، آنچه را که از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ دیدیم. یا این‌که در مورد موضوع ایران با رویکردی متفاوت روبرو خواهیم بود؟

من فکر می‌کنم که غرایز رئیس‌جمهور ترامپ کاملاً شبیه غرایز او در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش خواهد بود. بنابراین شما قطعاً تمایلی به اعمال فشار شدید علیه ایران، به‌ویژه تحریم‌های اقتصادی، و در نهایت تمایل به دستیابی به نوعی توافق با ایران خواهید دید. پرزیدنت ترامپ در این مورد کاملاً صریح بوده، در مورد تمایلش برای توافقی که به طور خاص به موضوع هسته‌ای بپردازد و در واقع ابراز خوش‌بینی کرده است که اگر چنین توافقی حاصل شود، ایالات متحده و ایران می توانند روابط خوبی داشته باشند. من انتظار دارم که تغییر چندانی از نظر خواسته‌های او در دورهٔ دوم نداشته باشیم.

من فکر نمی کنم که او بخواهد مثلاً درگیر یک رویارویی نظامی در خاورمیانه شود. در عین حال، فکر نمی‌کنم که او بخواهد رئیس‌جمهوری باشد که در دورهٔ او ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند یا پیشرفت‌های مهم دیگری داشته باشد. من فکر می‌کنم آنچه بسیار متفاوت است، شرایط منطقه‌ای در حال حاضر و در واقع بافت جهانی است، زیرا در دورهٔ اول ریاست‌جمهوری او، آمریکا، کشورهای اروپایی، ایران همگی بخشی از برجام یا توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ بودند. و پرزیدنت ترامپ، البته، حدود یک سال به آن توافق احترام گذاشت و سپس از آن خارج شد. و خروج ایالات متحده به نوعی کانون تنش دیپلماتیک بین‌المللی بود. و این واقعاً درست بود تا زمانی که می‌توانستید بحث کنید، شاید در اواخر سال ۲۰۲۱ یا حتی سال ۲۰۲۲.

و البته، ایران در دورهٔ اول ریاست‌جمهوری ترامپ، حداقل تا پایان دورهٔ ریاست‌جمهوری او، در منطقه نسبتاً قوی و مطمئن به نظر می‌رسید. حالا همه چیز تغییر کرده است. صبر کشورهای اروپایی در قبال ایران تمام شده است. آن‌ها نسبت به ایران موضع سخت‌گیرانه‌تری نسبت به دولت بایدن در چهار سال گذشته اتخاذ کردند. در منطقه، ایران به شدت ضعیف شده و احتمالاً در آسیب‌پذیرترین وضعیت خود از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ به بعد است. و لذا این سؤال را پیش می‌آورد که آیا احتمالات دیگری پیش روی ایالات‌متحده یا سایر بازیگران هست؟

پرزیدنت ترامپ ممکن است کارش را شروع کند و صرفنظر از سیاست او، ممکن است با یک حمله پیش‌دستانه اسرائیل مواجه شود. در نتیجه، این واقعاً بستر تحولات است که بیش از تمایلات سیاسی رئیس‌جمهور ترامپ تغییر کرده است.

  • وقتی صحبت از آسیب‌پذیری موقعیت ایران در خاورمیانه می‌کنید، مثلا نیروهای نیابتی، وضعیت حزب‌الله، سوریه و همچنین در داخل، مثلاً اقتصاد و خود مشروعیت جمهوری اسلامی، آیا فکر می‌کنید این وضعیت آسیب‌پذیر برای دولت ترامپ کافی است که فکر کند، ایران در نقطهٔ ضعف قرار دارد، اکنون می‌توانیم توافق کنیم و هر امتیازی که بخواهیم به دست آوریم، یا باید فشار بیشتری را اعمال کند تا بتواند به نتیجه برسد و با یک ایران کاملا درهم شکسته پای میز مذاکره برود تا هر آنچه می‌خواهد به دست آورد؟

من فکر می‌کنم کشوری که در شرایط ناامیدتر و تحت فشار بیشتری است، جایگزین‌های کمتر و کمتری دارد. بنابراین، بله، از نقطه‌نظر مذاکرهٔ کلاسیک، شما فکر می‌کنید که این فرصت بهتری برای دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران است، زیرا صادقانه بگویم، گزینه‌های ایران امروز بدتر از چهار سال پیش یا هشت سال پیش به نظر می‌رسند. بنابراین شاید بسیار بیش از گذشته به توافق و رفع تحریم‌ها نیاز داشته باشد. با این حال، فکر می‌کنم که همه این‌ها فرض را بر این می‌گذارد که رهبری رژیم بر اساس نوعی سنجش مزیت‌ها و ضررها، هزینه‌ها و منافع، که منافع ملی را در نظر می‌گیرد، عمل می‌کند. و در واقع ممکن است که اگر رژیم واقعاً احساس کند که بقای آن در خطر است، به توافق هسته‌ای با ایالات متحده هم این‌طور نگاه می‌کند که توافق با ترامپ چیزی است که بقای آن را حتی بیشتر در معرض خطر قرار می‌دهد. چیزی که به نوعی مخالفان داخلی را جسور می‌کند یا طرف‌های دیگر را جسور می‌کند. و اگر رژیم چنین احساسی داشته باشد، این می‌تواند مذاکره را سخت‌تر کند. در نتیجه، نظریهٔ مذاکره یک پاسخ به شما می‌دهد. فکر می‌کنم نگاهی دقیق به رژیم ایران و این‌که وضعیت خود را چگونه می‌بیند، می‌تواند پاسخ متفاوتی به شما بدهد. و تا زمانی که این گزاره مورد آزمایش قرار نگیرد، پاسخ دقیقی نخواهیم داشت.

  • یکی از موضوعات مورد بحث، برنامهٔ هسته‌ای ایران است. و ۲۰۲۵ سالی مهم برای این پرونده است. چون اکنون مهلت اکتبر در پاییز را داریم. اروپایی‌ها کم‌کم صحبت از این می‌کنند که اگر مذاکره با ایران به نتیجه نرسد، مکانیسم ماشه، یک گزینه است. و سوال اینجاست که آیا این چیزی نیست که ایرانی‌ها را از آمدن به پای میز مذاکره دورتر می‌کند؟ مثلا خروج از پیمان عدم اشاعه یا ان‌پی‌تی به جای مذاکره برای یک معامله؟ ایران در نقطه‌ای قرار می‌گیرد که حتی یک امضاکننده ان‌پی‌تی هم نخواهد بود.

اگر آمریکا بخواهد دیپلماسی را دنبال کند، فرصت کوتاهی برای آن داریم، زیرا همان‌طور که شما گفتید، اولاً ما این تلاقی فشارهای نظامی، دیپلماتیک و همچنین اقتصادی بر ایران را داریم، که می‌تواند با کارزار فشار حداکثری تشدید شود؛ که من فکر می‌کنم از دیدگاه ایالات متحده، نوعی از شرایط ایده‌آل مذاکره را ایجاد خواهد کرد. و این پنجره به تعبیری، زمانی بسته می‌شود که امکان استفاده از اسنپ‌بک یا مکانیسم ماشه در اکتبر منقضی می‌شود و راستش، می‌توان گفت سپتامبر، زیرا در ماه اکتبر، روسیه ریاست شورای امنیت سازمان‌ملل را بر عهده می‌گیرد و احتمالاً با تلاش‌ها برای اعمال اسنپ‌بک همکاری نخواهد کرد.

بنابراین من فکر می‌کنم که دولت ترامپ، اگر بخواهد دیپلماسی را دنبال کند، این زمان پیش رو را کاملاً حیاتی می‌بیند. اما این یک فرصت محدود است، زیرا برنامه هسته‌ای ایران بسیار پیشرفت کرده است. و من فکر می کنم این نگرانی جدی وجود دارد که با تاخیر بیشتر غرب، ایران زمان و فرصتی برای عبور از آستانه هسته‌ای خواهد داشت. و ممکن است انگیزه اضافی برای انجام این کار داشته باشد زیرا احساس می کند بیشتر در معرض دید قرار گرفته و آسیب‌پذیرتر است. و بسیاری از ابزارهای دیگر آن، چه نیروهای نیابتی یا نیروی موشکی خود، تخریب یا نابود شده‌اند. و بنابراین فکر می‌کنم که ما به یک روزنهٔ دیپلماتیک باریک نگاه می کنیم که می‌تواند اقدام نظامی یا درگیری نظامی به دنبال داشته باشد. فکر می‌کنم سال ۲۰۲۵ این‌گونه به نظر می‌رسد. ایران باید تصمیم خودش را بگیرد. آیا می‌خواهد از این روزنهٔ دیپلماتیک استفاده کند یا می‌خواهد موضع خود را سخت‌تر کند؟ اگر موضع خود را سخت تر کند، فکر می‌کنم ممکن است در مسیر درگیری باشیم.

  • و با پیگیری چنین مسیری برای دیپلماسی بین ایران و ایالات متحده، به نظرتان، اسرائیل که متحد ایالات متحده‌ است چگونه واکنش نشان خواهد داد؟

من فکر می‌کنم اسرائیل مضطرب خواهد شد. اولین سوال این است که آیا اسرائیل حتی تا این حد صبر خواهد کرد؟ چون یک بحث در اسرائیل این است که، ما اساسا حزب‌الله را نابود کرده‌ایم. حماس را نابود کرده‌ایم. رژیم اسد از بین رفته است. زمان برخورد با خود ایران فرا رسیده است و با توجه به آسیب‌پذیری نظامی ایران، هیچ زمانی بهتر از اکنون برای این کار وجود ندارد. مشخص نیست که آیا دولت اسرائیل به این اعتقاد دارد یا این‌که چه تصمیمی خواهد گرفت. بنابراین پرزیدنت ترامپ ممکن است خود را درگیر اقدام نظامی اسرائیل ببیند و در واقع ممکن است مجبور شود با پیامدهای حملهٔ قابل توجه اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای ایران دست‌وپنجه نرم کند. اسرائیل و سایر کشورهای منطقه با کمی ترس به دیپلماسی آمریکا با ایران نگاه خواهند کرد، زیرا هیچ‌کس واقعاً نمی‌داند که چه نتیجه‌ای خواهد داشت یا مثلا چنین معامله‌ای چگونه به موضوع مسائل منطقه‌ای می‌پردازد. آیا بخشی خواهد بود که به اندازه کافی با آن مشورت نخواهد شد؟ بنابراین بخشی از سیاست ایالات متحده باید برقراری ارتباط و اطمینان بخشیدن به آن متحدان باشد، و شاید حتی تا حدی آن‌ها را وارد فرآیند خود کند.

  • وقتی در مورد اقدام پیشگیرانه صحبت می‌کردید، من فکر می کردم هر کاری که اسرائیل در سال گذشته انجام داده، همیشه حمایت ایالات متحده خصوصا در عرصه عملیاتی را با خود داشت. آیا اسرائیل قادر خواهد بود که اقدامی علیه ایران انجام دهد که حمایت واشینگتن را نداشته باشد؟

من فکر می‌کنم حمایت ایالات متحده برای توانایی اسرائیل به منظور پیگیری واقعی اهداف نظامی خود در منطقه حیاتی است. حالا چه این در قالب تجهیزات باشد که من فکر می‌کنم بدیهی است که در دولت ترامپ ادامه خواهد داشت. در واقع، افرادی در دولت ترامپ در مورد کاهش محدودیت‌هایی که دولت بایدن برای اسرائیل وضع کرده بود صحبت کرده‌اند، اما همچنین این حمایت اشکالی چون افزایش حضور نیروهای نظامی ایالات متحده در منطقه، ناوهای هواپیمابر، جت‌های جنگنده، موشک‌ها نیز به خود گرفته است.

شما به یاد دارید، حملات ایران به اسرائیل یا تلاش برای حمله به اسرائیل تا حد زیادی توسط نیروهای آمریکایی و نیروهای منطقه‌ای و نه صرفا توسط اسرائیل، رهگیری شد. بدون شک یک سوال باز وجود دارد که آیا دولت ترامپ، با وجود تمام حمایت‌های لفظی خود از اسرائیل، حاضر به انجام این تعهد نظامی خواهد بود؟ خصوصا وقتی افراد مهمی در دولت مانند معاون رئیس‌جمهور منتخب، جی دی ونس، و دیگران می‌گویند که آمریکا باید از خاورمیانه دور شود. ایالات متحده باید به نوعی از منابع خود مراقبت کند و در این منطقه گیر نکند. خب، بدیهی است که حمله اسرائیل به ایران پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی خواهد داشت و بنابراین می‌تواند نوعی تعهد نامحدود از سوی ایالات متحده را در پی داشته باشد. و من فکر می‌کنم در حال حاضر، هیچ کس در منطقه واقعا نمی‌داند نگرش دولت ترامپ در قبال این نوع سناریو چگونه خواهد بود.

  • و این مرا به آخرین سوالم می‌رساند، که در شرایطی که منتظر آغاز به کار دولت ترامپ هستیم سؤالات زیادی در مورد این‌که چه کسی این تصمیم‌ها را می‌گیرد و چه کسی قرار است در مورد موضوعی مانند ایران به آقای ترامپ مشاوره دهد، وجود دارد. چه کسی این‌جا مهم است؟ آیا این وزارت خارجه است؟ مشاور امنیت ملی است؟

من فکر می‌کنم آن فرد پرزیدنت ترامپ است. ما دو چیز را در مورد پرزیدنت ترامپ و نحوه اتخاذ این تصمیمات بزرگ می‌دانیم. اول این‌که او دوست دارد به طور گسترده مشورت کند. با وزیر خارجه و وزیر دفاع خود به روشی که روسای‌جمهور صحبت می‌کنند، صحبت خواهد کرد. اما پرزیدنت ترامپ، کاملاً منحصر به فرد، با طیف وسیع‌تری صحبت خواهد کرد. افرادی که در «مارولاگو» با او شام می‌خورند. او از آن‌ها می‌پرسد که چه فکر می‌کنند. افرادی در حوزهٔ تجارت، آن‌ها که از سر اتفاق در دفتر کارش در کاخ سفید خواهند بود. او به وضوح دوست دارد به طور گسترده مشورت کند، به طور گسترده درباره تصمیمات بزرگی که باید بگیرد صحبت کند. اما در نهایت این رئیس‌جمهور ترامپ است که این تصمیم را خواهد گرفت. شیوه پرزیدنت ترامپ از بالا به پایین است، بسیار بیشتر از سایر روسای‌جمهور ایالات متحده. مدلی که راستش برای دوستان ما در خاورمیانه بسیار آشناست، جایی که تصمیمات واقعاً از بالا شروع می‌شوند و برای اجرا پایین می‌آیند تا این‌که از پایین به بالا ساخته شوند. و بنابراین من فکر می کنم این تصمیم رئیس‌جمهور ترامپ خواهد بود، اما او قبل از تصمیم‌گیری با افراد زیادی صحبت خواهد کرد.

  • 16x9 Image

    هانا کاویانی

    هانا کاویانی، از سال ۱۳۸۶ با رادیو فردا به عنوان خبرنگار و گزارشگر همکاری می‌کند. او در این مدت تحولات سیاسی و دیپلماتیک از جمله فراز و فرودهای مرتبط با پرونده هسته‌ای ایران، و مذاکرات منتهی به توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی را از نزدیک دنبال کرده است.

XS
SM
MD
LG