لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱ شهریور ۱۴۰۴ تهران ۰۸:۱۴

جامعۀ ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل چه تغییری کرده است؟


احمد بخارایی
احمد بخارایی

احمد بخارایی، عضو هیئت علمی دانشگاه و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران، در گفت‌وگو با رادیوفردا می‌گوید رفتار مردم در طی حملهٔ اسرائیل به ایران و جنگ ۱۲روزه، همبستگی اجتماعی نبود؛ بلکه یک نوع رفتار واکنشی نوع‌دوستانه بود که جامعه به‌طور طبیعی، در زمان خطر، از خود بروز می‌دهد.

این جامعه‌شناس مقیم تهران معتقد است که جامعهٔ ایران از یک دهه پیش در بستر فروپاشی اجتماعی است.

اما بعد از حملهٔ اسرائیل به ایران و جنگ ۱۲روزه، جامعهٔ ایران چه تغییری کرده و به چه سمتی می‌رود؟ این موضوع را با احمد بخارایی،‌ استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران، بررسی کرده‌ایم. فایل صوتی این گفت‌وگو را می‌توانید همین‌جا بشنوید یا متن آن را در ادامه بخوانید.

تغییرات جامعه ایران بعد از حملهٔ اسرائیل در گفت‌وگو با احمد بخارایی
please wait

No media source currently available

0:00 0:08:33 0:00
لینک مستقیم
  • آقای بخارایی، بعد از حملهٔ اسرائیل به ایران و جنگ ۱۲روزهٔ دو کشور، ما با چه جامعه‌ای طرف هستیم؟ به‌خصوص که نگرانی‌ها از احتمال آغاز دوبارهٔ جنگ هم در جامعه وجود دارد.

ببینید، جامعهٔ ما که چند سال است، بیش از یک دهه است که در بستر فروپاشی اجتماعی می‌غلطد. فروپاشی اجتماعی، مثل فروپاشی سیاسی نیست که در یک لحظه، در یک زمان مشخص واقع شود. به‌مرور، این فروپاشی اجتماعی مثل یک گلولهٔ برفی است که از بالای کوه به سمت پایین حرکت می‌کند و بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود.

ما در بستر فروپاشی اجتماعی غلطیدیم تا جنگ ۱۲روزه که بعد از آن، سرمایهٔ اجتماعی هم کاهش پیدا کرد، چون یکی از مؤلفه‌های سرمایهٔ اجتماعی، اعتماد اجتماعی است و الان مردم نسبت به عناصر نظام سیاسی و حاکمیت‌شان کم‌اعتماد هستند که بتواند از آن‌ها دفاع کند. و دیدند که در این جنگ ۱۲روزه، اسرائیل تقریباً هر کاری که خواست و هر هدفی که داشت، به هدفش رسید و عملاً یک اتوبان یک‌طرفهٔ هوایی تل‌آویو–تهران تشکیل شد.

  • یعنی نوعی ناامنی روانی ایجاد شد یا شدت گرفت؟

بله، الان اعتماد به حاکمیت خیلی در سطح پایینی است از این جهت که بتواند امنیت را تأمین کند و اعتماد هم از مؤلفه‌های اساسی سرمایهٔ اجتماعی است.

  • اشاره کردید که بحران‌ها در جامعه بود، رسیدیم به جنگ ۱۲روزه، بعد بی‌اعتمادی را شاهد هستیم. در خودِ آن جنگ ۱۲روزه، شاهد چه بودیم؟ از همبستگی مردم می‌گویند، اینکه مردم خیلی با هم همبستگی و همراهی داشتند.

ببینید، آن چیزی که اتفاق افتاد، یک نوع رفتار واکنشی بود از سوی مردم. کنش و اکشن نبود، ری‌اکشن بود.

  • به چه معنا؟

یک رفتار نوع‌دوستانه. شما حتی دشمن خودت را هم وقتی که آسیب ببیند، ناخودآگاه به‌عنوان یک انسان، می‌خواهی از او حمایت کنی که آسیب نبیند. این در عالم حیوانات هم وجود دارد چه برسد به عالم انسان‌ها. بنابراین، رفتار واکنشی نسبت به آن چیزی که در جامعه اتفاق افتاده، و واکنش هم یک رفتار هیجانی است؛ رفتار عقلانی، منطقی، همراه با آگاهی و اراده و این‌ها نیست. یک رفتار عکس‌العملی‌ است، به این معنا که در هر کجا، در هر زمانی، توسط هر انسانی، در هر شرایطی، این رفتارها بروز پیدا می‌کند. بنابراین، به‌غلط اسمش را همبستگی اجتماعی گذاشتند.

همبستگی و انسجام اجتماعی تعریف دارد. همبستگی اجتماعی سه مؤلفه دارد. یکی بحث مشارکت است که شما در سطح بالا، در سطح ساختاری، مشارکت را ببینید. در جامعهٔ ما که مشارکت، سال گذشته در انتخابات ریاست‌جمهوری، زیر ۵۰ درصد بود و در مرحلهٔ اول زیر ۴۰ درصد بود؛ که سابقه نداشت در انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران چنین اتفاقی بیفتد. مجلس هم که در اسفند ۱۴۰۲ شاهد بودید که نماینده‌های تهران ۷ درصد و ۸ درصد آرا را آوردند، و این بحران مشروعیت را به‌شدت افزایش می‌دهد.

در جامعه‌ای که مشارکت نیست، مگر همبستگی اجتماعی یک‌شبه پدید می‌آید؟ همبستگی اجتماعی چیزی است که در بستر تاریخی می‌غلطد و معنادار می‌شود. مؤلفهٔ دوم، اعتقادات مشترک است. وقتی در جامعه، اعتقادات مشترک وجود ندارد، در جامعهٔ ایران شما می‌بینید چقدر تنوع و تکثر نظر و اعتقاد وجود دارد؛ از سنت‌گرایی خیلی افراطی و ارتجاعی تا نگاه مدرنی که به جامعه وجود دارد. وقتی اعتقادات مشترک وجود ندارد، اصلاً همبستگی نمی‌تواند وجود داشته باشد.

سومین مؤلفه هم این است که آن اعتقادات و باورها، هنجارمند شده باشد؛ یعنی در جامعه مصداق پیدا کرده باشد. آیا باورهای مردم در جامعهٔ ما مصداق پیدا کرده یا بسیاری از باورها در نطفه خفه شده و با آن‌ها مبارزه می‌شود؟ اگر مبارزه نمی‌شد که این‌همه زندانی سیاسی و این‌همه اسارت وجود نمی‌داشت.

بنابراین، به‌غلط اسم رفتار واکنشی نوع‌دوستانه و آن چیزی که اتفاق افتاده را گذاشتند همبستگی و تصور کردند که بله، الان دیگر همه هم‌بسته شدند و از حاکمیت دفاع می‌کنند. و متأسفانه همین «مصادره به مطلوب» است؛ یعنی آن چیزی که در ذهن خودشان است را می‌خواهند به واقعیت سوار کنند و به نفع خودشان بهره‌برداری بکنند؛ که این البته یک تاکتیک لو رفتهٔ قدیمی چند دهه در ایران است.

  • حالا اینکه می‌گویید «مصادره به مطلوب» حکومت است، که هر نوع همبستگی یا رفتار مردم را در جهت منافع خودش، مصادره می‌کند، اما منظور از همبستگی مردم نه در جهت حمایت از حکومت، بلکه برای کشور است. به‌هرحال کشوری خارجی حمله کرده و ما یک نوع هم‌بستگی بین مردم را شاهد بودیم. شما این را قبول ندارید؟

اصلاً. ببینید، در همبستگی اجتماعی، عنصر نظام سیاسی هم دخیل است. وقتی ما می‌گوییم همبستگی، یعنی چهار خُرده‌نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، با هم تعامل پویا دارند. هم‌بستگی به این معناست. ولی آن چیزی که اتفاق می‌افتد، رفتار نوع‌دوستانه است و نمی‌توان به آن همبستگی مردم با هم گفت. یک نوع رفتار واکنشی نوع‌دوستانه است که جامعه به‌طور طبیعی، در زمان خطر، از خود بروز می‌دهد.

  • در همین مدتی که از حملهٔ اسرائیل به ایران و جنگ ۱۲روزه گذشته، گفتید که بی‌اعتمادی بیشتر شده. با چه نوع جامعه‌ای مواجه هستیم؟ این جامعه را چگونه تعریف می‌کنید؟

جامعه‌ای که فاقد کارکرد است. جامعه باید در چهار عرصهٔ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کارکرد داشته باشد، فانکشن داشته باشد. این جامعه فانکشن ندارد. مهم‌ترین مصیبت، بزرگ‌ترین مسئله و مشکل همین است. شما ببینید امروز این سیاست‌ها به کجا ختم شده؛ امروز دچار فلاکت آبی هستیم. ۸۰ سد خالی است. مگر ما قبلاً نمی‌گفتیم؟ مگر در سال‌های قبل هشدار داده نمی‌شد؟ چقدر ما از قبل نسبت به بروز این‌جور وقایع و رخدادها هشدار می‌دادیم؟ حتی نسبت به بروز جنگ، که سیاست‌های جنگ‌طلبانهٔ نظام جمهوری اسلامی ایران را به سمت جنگ می‌برد؛ و در شرایط ناپایدار اقتصادی و فلاکتی که گریبان مردم را گرفته، جنگ هم بیاید دیگر نورعلی‌نور است، مصیبت روی مصیبت. ولی کو گوش شنوا؟ متأسفانه، یک نظام سیاسی که ایدئولوژیک رفتار می‌کند و ایدئولوژیک می‌بیند و شایسته‌سالاری در آن معنادار نیست، جامعه‌ای است که باید در بستر فروپاشی اجتماعی بغلطد و وضعیتش بدتر از این‌که هست شود.

  • خب با این اوصافی که توضیح دادید، چه چشم‌اندازی می‌بینید؟ فکر می‌کنید که منتظر چه چیزی باید باشیم؟

ببینید، اصلاً چنین جامعه‌ای چاره‌ای ندارد. یک گزینه بیشتر ندارد. به سمت جلو که حرکت می‌کند یا با براندازی و سرنگونی خشونت‌بار باید مواجه شود، یا اینکه با یک تحول درونی؛ یعنی تغییر ساختاری ایجاد شود، نه اصلاحات.
دورهٔ مرگ اصلاحات فرا رسیده. اصلاح‌طلبان و اصلاحات، چند دهه فرصت داشتند و عملاً نشان دادند که به جهت فکری و اندیشه‌گی و معرفتی، کوتاه‌قامت هستند. بنابراین، تحول‌گرایی؛ حالا این بحثی که میرحسین (موسوی) مطرح کرد، بحث رفراندوم و مجلس مؤسسان، یکی از راهکارهای تحول‌گرایی است. یعنی این‌که واقعاً ساختارها تغییر بکنند که در رأس آن، ساختار حقوقی و ساختار قانون اساسی است که پر از تضاد است.

  • چقدر عملی‌شدنی است آقای دکتر، چنین چیزی، با توجه به ...

اصلاً ببینید، من می‌گویم یک گزینه وجود دارد.

  • بین تحول‌خواهی یا براندازی که به هر دو اشاره کردید، فکر می‌کنید که امکان عملی شدن کدام‌یک وجود دارد؟

ببینید، ما در بین عناصر نظام سیاسی، تضاد منافع می‌بینیم؛ وجود دارد. و بر اساس یک نگاه دیالکتیکی، تضاد منافع می‌تواند منجر به سنتز شود. این واقعیت قضیه است.

یعنی من همچنان امیدوار هستم به این‌که این تضادها بیشتر شود و از درون؛ نه درون جمهوری اسلامی بلکه درون کشور و درون مملکت. مثلاً همهٔ آن کسانی که در تیر ۱۴۰۳ رأی ندادند، بیش از ۵۰ درصد، اکثریت‌شان، تحول‌خواه بودند. چون همهٔ عناصر به صحنه آمدند؛ خواهش و تمنا و اصرار و التماس که بیایید برای حفظ نظام رأی بدهید؛ نمی‌خواهد به اصول‌گرا یا اصلاح‌طلبان رأی بدهید، فقط بیایید حضور پیدا کنید؛ ولی نیامدند.

این افراد در داخل کشور وجود دارند، هستند، و خیلی از آن‌ها صاحب مقام و تریبون و قلم هستند. به این معنا می‌گویم درون مملکتی، نه درون نظامی. این‌ها را باید از هم تفکیک کرد. بنابراین، من همچنان امیدوار هستم که آن اتفاق بیفتد.

  • 16x9 Image

    فرشته قاضی

    فرشته قاضی از پاییز ۹۹ به تحریریه رادیوفردا پیوست. او که بیش از دو دهه سابقه روزنامه‌نگاری دارد، در ایران به ویژه در حوزه سیاست داخلی، دولت و مجلس، فعالیت می‌کرد. در یک دهه گذشته نیز پس از خروج از ایران او با روزآنلاین، یورونیوز، و بی‌بی‌سی فارسی همکاری می‌کرد که محصول این دوره صدها گفت‌وگو و گزارش اختصاصی مرتبط با سیاست داخلی و حقوق بشر در ایران است.

XS
SM
MD
LG