دخترم را کشته‌اند، زندگی‌ام را نابود کرده‌اند چه حرفی می‌توانم بزنم؟
این سخنان نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی است دختر ۱۷ ساله‌ای که در اعتراضات ۲۹ شهریور در بلوار کشاورز تهران کشته شد و ۹ وز بعد خانواده او، جنازه‌اش را در پزشکی قانونی کهریزک شناسایی کردند.
خانم شاکرمی ساعاتی دیگر اما در ویدئویی که به صورت اختصاصی در اختیار رادیو فردا قرار گرفت به شایعات و ادعاهای رسانه‌های حکومتی درباره جان‌باختن دخترش پاسخ داده و می‌گوید که دخترش ۲۹ شهریور در تظاهرات کشته شده و جنازه‌اش همان روز به سردخانه کهریزک تحویل داده شده است.
نیکا شاکرمی نوجوان ۱۷ ساله ۲۹ شهریور در اعتراضات بلوار کشاورز مفقود شد و به گفته مادرش براساس گواهی پزشکی قانونی بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم سخت بر سرش کشته شده است.
نسرین شاکرمی می‌گوید که تحت فشار است تا اعتراف تلویزیونی بدهد و روایت رسانه‌های حکومتی از جان باختن نیکا را تکرار کند یا بگوید که نیکا، خودکشی کرده است.
رسانه‌های وابسته به حکومت و سپاه پاسداران همچون خبرگزاری تسنیم و روزنامه همشهری مدعی شده‌اند که پیکر بی‌جان نیکا شاکرمی روز ۳۰ شهریورماه جاری در حیاط‌خلوت یک خانه در خیابان لبافی چهارراه امیراکرم در منطقه انقلاب پیدا شده است.
برنامه ۲۰:۳۰ شبکه دوم صدا و سیما هم چهارشنبه شب در یک گزارش تصویری، خاله و دایی این دختر ۱۷ ساله که در بازداشت هستند را نشان داد که ادعای این رسانه‌ها مبنی‌بر مرگ او بر اثر «پرت شدن از بلندی» را تکرار میکند.
در این برنامه، آتش شاکرمی، خاله نیکا، با چهره‌ای تکیده به‌همراه خبرنگار ۲۰:۳۰ در کوچه‌ای ظاهر می‌شود که ادعا شده پیکر نیکا شاکرمی در «حیات خلوت» یکی از ساختمان‌های مسکونی آن محل پیدا شده است.
مادر نیکا و خواهر آتش شاکرمی می‌گوید که برادر و خواهرش، محسن و آتش شاکرمی که بازداشت شده‌اند تحت فشار شدید مجبور به اعتراف دروغ شده‌اند. او می‌گوید: خواهرم را مجبور کردند حرف‌هایی بزند و در تلویزیون پخش کردند. دروغ‌های مسخره ای که نمی‌دانم چه اسمی می شود روی کار کریه اینها گذاشت.
نسرین شاکرمی توضیح می دهد: ما کاملا انتظار داشتیم هر حرفی بزنند و کاری بکنند تا خودشان را تبرئه کنند. هر بچه ای هم می‌دانست که اینها این کار را می‌کنند. خودشان در واقع خودشان را محکوم می‌کنند. نیازی نیست که من دست و پا بزنم که ثابت کنم اینها دروغ می‌گویند. دختر من در تظاهرات همان روز که مفقود شده کشته شده است.
محمود شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی استان تهران با استناد به ویدئوی دوربین مداربسته مدعی شده بود که نیکا شاکرمی وارد «ساختمانی نیمه‌کاره» می‌شود و این در حالی است که در گزارش تصویری تلویزیون جمهوری اسلامی، خاله نیکا به سمت کوچه‌ای هدایت می‌شود که ساختمان‌های آن مسکونی هستند.
علی صالحی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، هم در این گزارش تصویری ادعا میکند که گواهی پزشکی قانونی نشان می‌دهد نیکا بر اثر شکستگی در ناحیه سر و گردن و سایر اعضای بدن و نه بر اثر ضرب‌وجرح یا شلیک گلوله جان باخته است.
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی اما می گوید که براساس گواهی پزشکی قانونی بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم سخت بر سرش کشته شده است.
او که پیکر بی‌جان دخترش را در پزشکی قانونی دیده می‌گوید که بدن و دست و پای او سالم بود. انگشت‌ها و پاها سالم بود. تنها صورتش؛ گونه‌ها و دندان‌هایش شکسته بود و ضربه‌ای که از پشت سر خورده باعث فرورفتن جمجمه شده است.
این اولین بار نیست که برنامه ۲۰:۳۰ صدا و سیما که به پخش گزارش های نهادهای امنیتی شهرت دارد، کشته شدن معترضان در اعتراضات خیابانی را انکار میکند. پیشتر در گزارشی با تأیید کشته شدن حدیث نجفی، یک معترض جوان توسط گلوله، رسانه‌های خارج از کشور را به کشته‌سازی متهم کرده و مدعی شده بود که حدیث نجفی توسط افراد ناشناس کشته شده است.
افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی اما به رادیو فردا گفته بود که خواهرش بر اثر اصابت گلوله در اعتراضات کشته شده و به خاطر مهسا امینی که در بازداشت گشت ارشاد جان باخت به خیابان رفت.
پیکر بی‌جان نیکا شاکرمی روز ۹ مهر توسط مادر شناسایی و یک روز بعد تحویل خانواده‌اش شد اما در حالی که قرار بود در خرم آباد به خاک سپرده شود، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی پیکر او را از غسالخانه ربودند و در قبرستان روستای ویسیا» در استان لرستان، بدون حضور بستگان و نزدیکانش به خاک سپردند.
نسرین شاکرمی از تهدیدها پس از تحویل گرفتن پیکر دخترش می‌گوید که خانواده او می خواستند جنازه را در صالحین در خرم آباد به خاک بسپارند. ماموران امنیتی از آنها خواسته‌اند که جای دیگری دفن کنند اما: ومن قبول نکردم. صبح روز خاکسپاری بدون اجازه ما و بدون اطلاع ما جنازه را دزدیدند و با تدابیر شدید امنیتی در روستایی به خاک سپردند.
ویدئوهایی در شبکه‌های اجتماعی از مردم خرم‌آباد منتشر شده است که برای خاکسپاری نیکا تجمع کرده و علیه حکومت شعار می دهند همزمان ماموران امنیتی به سوی آنها گلوله ساچمه‌ای شلیک می کنند.
آنچه در سخنان نسرین شاکرمی صراحت دارد این است که نیکا ۲۹ شهریور در اعتراضات کشته شده و همان روز به پزشکی قانونی منتقل شده و و همان روز تحویل کهریزک داده شده و گواهی پزشکی قانونی هم همان تاریخ را نشان می‌دهد.
مادر نیکا شاکرمی می‌گوید که آخرین بار بین ساعت ۱۱:۳۰ تا ۱۱:۴۰ شب با نیکا تلفنی صحبت کرده و صدای نیکا و دوستانش می امده که در حال فرار از ماموران بوده‌اند: موبایل نیکا همان موقع خاموش شد و تا همین الان هم خاموش است. همه چیز را پس دادند. شناسنامه نیکا که در کوله‌پشتی‌اش بود و موبایلش را تحویل ندادند.
به گفته او، در فاصله ۹ روز که خانواده او را بی اطلاع نگاه داشته‌اند فردی در تماس های مکرر به خانواده او می‌گوید که نیکا در بازداشت سپاه و حالش خوب است.
مشخص نیست که این فرد چه کسی بوده و چرا با چه هدفی چنین تماس هایی با خانواده نیکا می گرفته است همانطور که مشخص نیست درفاصله این ۹ روز چه بر جنازه نیکا گذشته است. مشخصا اگر عکسی که خبرگزاری‌های حکومتی با عنوان پس از سقوط او از ساختمان منتشر کرده‌اند عکس نیکا باشد آیا جنازه نیکا در فاصله این ۹ روز از پزشکی قانونی کهریزک خارج شده و این عکس ها گرفته شده یا چه اتفاقی افتاده است.
آنچه که براساس سخنان نسرین شاکرمی روشن است این است که او و اعضای خانواده‌اش تحت فشار هستند که مقابل دوربین، روایت حکومت را تکرار کنند. او می‌گوید: بارها به من زنگ زدند. جواب‌شان را تا حالا نداده‌ام و هیچ صحبتی با اینها نداشتم. با دیگران، با دایی و عموی من و افراد مختلف تماس گرفتند که اگر مادر نیکا نیاید و چیزهایی که ما می‌خواهیم را نگوید و اگر سناریویی که ما چیدیم و ساخته پرداخته کردیم را اعتراف نکند فلان کار و بهمان کار را می‌کنیم. می‌خواستند بگویند خودکشی بوده یا اتفاق دیگری بوده، می خواهند مرا مجبور به این کار بکنند.
اما نیکا شاکرمی که بود؟ دانش‌آموز ۱۷ ساله و نوجوان شاد و هنرمندی که این روزها ویدئوی آواز خواندن اش در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و نامش به هشتگی تبدیل شده که در توییتر ترند شده است. او یکی از کشته‌شدگان اعتراضات به جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد است.
اعتراضات در ایران به جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، وارد سومین هفته خود شده اما هیچ آمار دقیقی از جانباختگان این اعتراضات در دست نیست.
