قوای قهریه پس از دو روز سبک و سنگین کردن شرایط از شب ۹ دی ۹۶ سرکوب خشن اعتراضات را آغاز کردند. حکومت هر اقدامی در برابر این اعتراضات انجام دهد، چه مهندسی ارتباطات و نظام حمل و نقل و چه افتادن به جان معترضان با ماشین آب پاش، باتوم و گلولهٔ مستقیم، بازندهٔ نهایی است. «جزیرهٔ باثبات» آیتالله خامنهای تلاطمهای جدی برداشته است.
حکومت چه بگذارد تجمعات ادامه یابد و مردم روحانیون را با عناوین «خدایی» و «سرمایه دار» به چالش بکشند (تا انرژیها تخلیه شود) و چه تیر مستقیم به سوی معترضان روانه کند (مثل دورود که تاکنون دو نفر کشته شدهاند) اعتراضات مایه شرمساری حکومتی است که ادعای حکومت عدل علی دارد. جمهوری اسلامی از هرچه در کشور کم گذاشته باشد (ایمنی، بهداشت و آموزش عمومی) از تأمین ابزارها و خدمات سرکوب کم نگذاشتهاست.
اما در این میان سه گروه دیگر هم هستند که در این شرایط همپیمان حکومت به حساب آمده و از باخت حکومت چیزهایی هم نصیب آنها خواهد شد: اصلاح طلبان مذهبی و غیر مذهبی که بسیاری از آنها کاملاً سکوت پیشه کرده و برخی هم در سمت سازمان سرکوب قرار گرفتهاند (طبعا آنها که مردم را چند ماه پیش به شرکت در رای دادن به نفع روحانی تشویق کردند دشوار میتوانند در کنار معترضان دی ماه ۹۶ قرار گیرند)، رسانههای چپ غربی که دارند نظر ترامپ مبنی بر انتشار «خبر قلابی» را با عدم پوشش یا پوشش نادرست و معوج اعتراضات اثبات میکنند، و اتحادیهٔ اروپا که صدای اعتراضی علیه سرکوب معترضان از آن شنیده نمیشود. این اتحادیه سیاست همکاری با جمهوری اسلامی را به قیمت سکوت در برابر نقض حقوق بشر در ایران اتخاذ کردهاست.
اصلاحطلبان
تلاش اصلاح طلبان مذهبی و چپهای ایرانی برای تداوم حکومت ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی محبوبشان در ایران موضوعی تازه نیست. آنها چهار دهه است چنین سیاستی داشتهاند. بنابر این انتظار میرفت که آنها شعارهای ضد ولایت فقیه و ضد خامنهای و روحانیت شیعه را خوش ندارند و مردم را دعوت کنند که دست از رادیکالیزم و براندازی بردارند.
اصلاح طلبان در ۹ سال پس از جنبش سبز عرصهٔ عمومی را رها کرده و زیر «عبای خامنهای» و «چکمهٔ سپاهیان» پناه گرفتند. به همین دلیل در حبابی زندگی میکنند که حرکت اعتراضی مردم را برنامهٔ حکومت با سلطنت طلبان تلقی میکنند. برخی از جوانانی که در جنبش سبز حضور داشتند در شروع اعتراضات آنچه را از سال ۸۸ به یاد داشتند به زبان آوردند اما در عرض ۲۴ ساعت شعارهای آنها تبخیر شدند. حرکت اعتراضی دی ماه ۹۶ اصلاح طلبان را از حوزهٔ جنبشهای سیاسی تحول خواه بیرون راند.
اصلاح طلبان و اعتدالگرایان برای مأیوس کردن معترضان و وارونه جلوه دادن خواستهای آنان چهار راهبرد داشتهاند:
۱) این که اعتراضات را اصولگرایان راه انداختهاند: «میتوان دستهای مخالفان دولت را تا حدودی در پشت این وقایع دید.» (عباس عبدی اعتماد ۹ دی ۱۳۹۶) این دیدگاه به سرعت رواج داده شده که اعتراضات را علم الهدی در مشهد آغاز کردهاست و با همین دیدگاه از آن سلب مشروعیت میکنند. برخی از اصلاح طلبان سابق (و اصولگرایان امروز) در عین پذیرش تحقیر و تبعیض رایج نمیتوانند حرکتی را که زیر علم اصلاح طلبان حکومتی (توابان سال ۸۸) نباشد به عنوان حرکتی اصیل و مستقل بپذیرند.
۲) این که ماجرا زیر سر احمدینژاد است: «سال پیش از ضرورت رفع فتنههای خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است سخن گفته شد؛ اما آن فتنه نه فقط در پروسه انتخابات بلکه در پروژه احمدینژاد ریشه داشت.» (حسام الدین آشنا، تابناک ۹ دی ۱۳۹۶)
۳) این که آیندهٔ این اعتراضات بسیار تاریک است: «انسان منفعل و ناامید ظرفیت زیادی دارد که جذب هر نوع اقدام حساب نشده و غیرعقلانی شود… میتوان دستهای مخالفان دولت را تا حدودی در پشت این وقایع دید.» (عباس عبدی، ۹ اعتماد ۱۳۹۶) توجه کنید که اعتراض به حکومتی دیکتاتوری و تمامیتخواه غیر عقلانی خوانده میشود. عطاالله مهاجرانی این اعتراضات را بی ریشه معرفی کند بدون این که توضیح دهد اعتراض با ریشه جه نوع داعتراضی است. او در صفحه توئیتر خود نوشت: «BBC و VOA با شور و هلهله و تشویق تظاهرات ایران را پوشش میدهند. اگر کشور و ملت ایران را میشناختند در مییافتند که موج بیریشه فرومینشیند.» محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران نیز اعتراضات را تندروانه و غیرقانونی خواند: «اعتراضات کف خیابانی هیجانی و غیرقانونی راه درست نیست، چرا که این انتقادات در اندک فریادهای تندروها محو میشود… نحوه بیان انتقادات و مطالبات باید در چارچوب قانون باشد. شیوه ابزارهای کف خیابانی غیرقانونی، راهکار مناسبی نیست.» (فارس ۱۰ دی ۱۳۹۶).
۴) تقلیل مطالبات به مطالبات اقتصادی و سوء استفاده معرفی کردن اعتراضات. فیضالله عرب سرخی دربارهٔ اعتراضات اخیر مردم به مشکلات اقتصادی و معیشتی در توئیتر خود نوشت: «مستقل از همه پشت پردهها، مردم با مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی گستردهای مواجهند و اعتراض حداقل حق قانونی مردمست، همه ارکان صاحب اختیار درنظام، اعم از دولت، قوه قضاییه و غیر آن باید بابت مشکلات مردم پاسخگو باشند، ضمناً همه دوستداران ایران بدانند که کشور تحمل هزینههای یک فروپاشی مجدد را ندارد.» او با یک پا با معترضان همگام میشود و با پای دیگر از آنها میگریزد. زیبا کلام اعتراضات را «سوء استفاده سیاسی از مشکلات اقتصادی» میخواند. (ایران ۹ دی ۱۳۹۶)
اصلاح طلبان سرمایهای سیاسی را که در دههٔ هفتاد و هشتاد کسب کرده بودند دارند به تدریج به ثمن بخس به حکومت واگذار میکنند تا بتوانند از صافی شورای نگهبان رد شده و در انتخاباتهای نمایشی شرکت کنند. آنها همچنان میخواهند بند نافشان به رانتها و امتیازات دولتی وصل باشد، حتی اگر برای دورهای به زندان هم بروند یا رفته باشند. اصلاح طلبان در یک دوره وانمود میکردند که در کنار معترضان به حکومت هستند اما به نظر میآید که دیگر نیازی به وانمود کردن هم ندارند چون دیگر بخش اول «فشار از پایین، چانه زنی در بالا» را کاملاً کنار گذاشتهاند.
رسانههای چپ
در روزی که در شهرهای کوچک و بزرگ ایران معترضان به خیابانها آمده بودند نشریهٔ گاردین (چپ بریتانیایی) از مراسم حکومتی ۹ دی گزارش میداد و نیویویورک تایمز (چپ آمریکایی) از دست گشادهٔ حکومت در احقاق حقوق زنان خبر میداد (معلوم نیست چه اتفاق تازهای برای حقوق زنان در ایران افتادهاست). این روزنامه در گزارش کوتاه اعتراضات پس از سه روز (پس از گزارش آن از تلویزیون دولتی) این اعتراضات را همعرض گردهمایی حکومتی ۹ دی گزارش داد. همهٔ عکسهای گزارش نیز از گردهمایی حکومتی بود. این روزنامه تا سه روز پس از بروز این تظاهرات آن را مسکوت گذارده بود. واشینگتن پست نیز بعد از سه روز از خواب بیدار شد. اینها رسانههایی هستند که اخبار تظاهرات حکومتی را همان روز یا روز بعد گزارش میکنند. شبکههای تلویزیونی متمایل به چپ مثل سی بی اس در هیچیک از بخشهای خبری خود گزارشی از اعتراضات عرضه نکردند. در روز چهارم یادداشت صفحهٔ اصلی نیویورک تایمز توصیه به ترامپ مبنی بر سکوت در برابر تحولات ایران است.
دشمنی این رسانهها با ترامپ و جمهوریخواهان باعث شده کاملاً در کنار ظریف و روحانی و دیگر نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی قرار گیرند و به گونهای عمل کنند که برخورد آنها توسط اسلامگرایان شیعه معتدل تلقی شود. (نگاه کنید به گزارش تابناک از «خط متعادل نیویورک تایمز» در گزارش اعتراضات، ۹ دی ۱۳۹۶) خبرنگار نیویورک تایمز در تهران اعتراضات را نه محصول سیاستهای حکومت و گسترش طلبیهای آن، بلکه به تحریمها و سیاستهای دولت ترامپ نسبت میدهد. این رسانهها دارند اعتبار خود را در این موضوع به حراج میگذارند.
اتحادیهٔ اروپا
اتحادیهٔ اروپا بازندهٔ سوم است از دو جهت. ناآرامیها سرمایه گذاران اروپایی را بیش از پیش برای سرمایهگذاری در ایران مردد خواهد کرد. همچنین سکوت اتحادیهٔ اروپا درسی به مخالفان حکومت خواهد داد که هیچگاه روی چپهای اروپایی که خواهان ائتلاف با اسلامگرایان هستند حساب نکنند. اتحاد مقدس چپ و اسلامگرایی امروز نه فقط در سطح جنبشهای سیاسی و احزاب بلکه در سطح دولتها کاملاً به چشم میآید.
جالب است که اصلاح طلبان، اتحادیهٔ اروپا (و حزب دمکرات ایالات متحده)، رسانههای چپ آمریکایی و اروپایی در کنار دولت اوباما تا یک سال پیش در پی پمپاژ ارز به حکومت برای ایجاد توازن قدرت در منطقه بودند. اکنون هر سه در برابر اعتراضات یا سکوت کردهاند یا آن را بی ثمر و کور میخوانند. اتفاقی نیست که تمام دولتها، احزاب، و گروههایی که به دنبال به سرانجام رساندن توافق اتمی با ایران بودند و از مخالفان جدی سیاستهای دولت ترامپ در برابر ایران هستند اعتراضات دی ماه ۹۶ را مسکوت گذارده یا با آنها مخالفت میکنند. آنها یا اسلامگرایان حاکم بر ایران را متحد طبیعی خود میدانند یا تصور میکنند برای حفظ برجام باید طرف مقابلشان یعنی حکومت سرکوب و تمامیتخواهی را در کنار خود داشته باشند.
-------------------------------------
آرا و نظرات بیانشده در این یادداشت بیانگر دیدگاههای نویسنده آن است و نه بازتابدهنده دیدگاهی از سوی رادیو فردا.