لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ تهران ۰۱:۵۵

پنجمین سال بازسازی ورزشگاه آزادی، سپاه و پروژه‌ای برای تمام فصول


نمایی از سکوهای تخریب‌شده در ورزشگاه آزادی
نمایی از سکوهای تخریب‌شده در ورزشگاه آزادی

«تا شش ماه دیگر هم بازسازی ورزشگاه آزادی تمام نمی‌شود». این جمله‌ای است که داود رفعتی، دبیر ستاد استانداردسازی فدراسیون فوتبال ایران در روزهای اخیر به زبان آورده است. او تأیید کرده که استقلال و پرسپولیس، همچون فصل گذشته، نمی‌توانند تا پایان نیم‌فصلِ جدید در ورزشگاه آزادی میزبان باشند و تنها در برخی بازی‌های خاص مانند شهرآورد تهران و دیدارهای پرتماشاگر، امکان استفاده از این ورزشگاه را خواهند داشت.

این اظهارنظر رسمی، عملاً پروژه‌ای را که چهار سال پیش کلید خورده بود، وارد پنجمین سال خود کرد.

آزادی؛ نماد ملی در مسیر بازسازی

ورزشگاه آزادی تهران، یکی از مهم‌ترین نمادهای ورزشی کشور، در سال ۱۳۵۰ افتتاح شد. این پروژهٔ عظیم در کمتر از سه سال، با امکاناتی فراتر از استانداردهای آن زمان خاورمیانه ساخته شد و به‌ سرعت تبدیل به قلب تپندهٔ فوتبال ایران و میزبان رویدادهای ملی و بین‌المللی مثل مسابقات المپیک آسیایی ۱۹۷۴ شد. اما امروز، پس از گذشت بیش از نیم قرن، این استادیوم درگیر پروژه‌ای است که شاید از خودِ ساخت اولیه آن بیشتر زمان‌ برده است: بازسازی.

پروژه‌ای چهار ساله، ولی همچنان ناتمام

فرایند بازسازی ورزشگاه آزادی رسماً از حدود چهار سال پیش آغاز شد. در این مدت، چهار وزیر ورزش (مسعود سلطانی‌فر، حمید سجادی، کیومرث هاشمی و احمد دنیامالی) در ایران تغییر کرده‌اند، اما هنوز پروژه بازسازی به پایان نرسیده است؛ در حدی که در سال‌های اخیر، این ناکامی به یکی از چالش‌های زیرساختی در حوزهٔ ورزش ایران تبدیل شده است.

در حالی که این پروژه از همان ابتدا با هدف ارتقای سطح کیفی، ایمنی و هماهنگی با استانداردهای کنفدراسیون فوتبال آسیا (ای‌اف‌سی) آغاز شد، اما روند آن به‌گونه‌ای پیش رفته که بارها مورد انتقاد کارشناسان، رسانه‌ها و حتی بازیکنان قرار گرفته است.

بر اساس اطلاعات منتشر شده، بازسازی ورزشگاه آزادی با قراردادی به ارزش حدود ۱۹۰۰ میلیارد تومان به قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء واگذار شد. خاتم‌الانبیا، بازوی مهندسی و عمرانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که پس از پایان جنگ ایران و عراق تأسیس شد. این نهاد در دهه‌های اخیر به یکی از بزرگ‌ترین پیمانکاران دولتی و فرادولتی ایران تبدیل شده و در پروژه‌های کلانی چون ساخت پالایشگاه، سد، راه‌آهن، تونل، و سازه‌های ورزشی مشارکت داشته است. منتقدان، این قرارگاه را به‌دلیل عدم شفافیت مالی، دسترسی انحصاری به مناقصه‌ها و رقابت‌ناپذیری با بخش خصوصی مورد انتقاد قرار داده‌اند.

به هر حال، از رقم قرارداد بازسازی ورزشگاه آزادی، تا به امروز حدود ۷۰۰ میلیارد تومان پرداخت شده و بخش‌هایی از پروژه مانند سکوهای غربی و بخشی از زیرساخت‌های برقی و فنی به مرحله اجرا درآمده‌اند. با وجود این، طبق گفته‌ها، تنها ۳۰ درصد کل پروژه به سامان رسیده و همچنان بخش‌های زیادی در مرحلهٔ طراحی یا آماده‌سازی قرار دارد.

مشکلات فنی و انتقادها

در طی این سال‌ها، مشکلات فنی متعددی در جریان مسابقات، ضعف‌های اجرایی را به‌وضوح نشان داده‌ است: از قطعی برق در مسابقات ملی گرفته تا چکه‌ کردن سقف سکوها هنگام بارندگی، بوی نامطبوع سرویس‌های بهداشتی، شرایط نامناسب رختکن‌ها و وضعیت صوتی اتاق رسانه.

حتی در جریان بازی ایران و امارات در مسابقات مقدماتی جام جهانی، نقص سیستم روشنایی استادیوم موجب قطعی چندباره نور شد؛ به خاطر از کار افتادن بخشی از نورافکن‌ها، داور نور محیطی را کمتر از حد لازم برای برگزاری یک مسابقهٔ بین‌المللی فوتبال دانست و آن را متوقف کرد. در نهایت وقتی دستور شروع مجدد مسابقه را داد، که اگر چند دقیقه دیگه نور برنمی‌گشت، می‌توانست بازی را پایان‌یافته و سه بر صفر به ضرر میزبان (ایران) اعلام کند. اتفاقی که با خوش‌‌شانسی نیفتاد اما همین باعث شد مهدی طارمی، یکی از کاپیتان‌های تیم ملی، پس از آن بازی اعلام کند: «فقط ظاهر ورزشگاه را درست کرده‌اند، اما بخش‌های دیگر افتضاح است».

کارشناسان دیگر هم از «بی‌برنامگی و حیف‌ومیل منابع» صحبت کرده و عملکرد پروژه را زیر سؤال برده‌اند.

مقایسه با پروژه‌های منطقه‌ای

در این میان، مقایسه با پروژه‌های مشابه در دیگر کشورها، پرسش‌های بیشتری را مطرح می‌کند. برای مثال، استادیوم «کینگدام آرنا» در عربستان سعودی با ظرفیت ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر، تنها در مدت ۱۸۰ روز ساخته شد و مورد بهره‌برداری قرار گرفت. این ورزشگاه نه‌تنها برای بازی‌های فوتبال آماده شد، بلکه میزبان رویدادهای بین‌المللی از جمله مسابقه بوکس تایسون فیوری نیز بود. در مقابل، بازسازی یک استادیوم موجود در ایران پس از چهار سال هنوز به اتمام نرسیده است.

چرا پروژه به تأخیر افتاد؟

البته تفاوت در ساختار اداری، منابع مالی، سطح فناوری و برنامه‌ریزی در دو کشور ایران و عربستان قابل انکار نیست. اما بازسازی ورزشگاه آزادی قرار نبود پروژه‌ای پیچیده با فناوری فضایی باشد؛ بلکه تمرکز اصلی آن بر مقاوم‌سازی، اصلاح مسیرها، بهبود نور، صندلی‌ها، سرویس‌ها و سایر اجزای پایه‌ای یک استادیوم مدرن بود.

همان‌طور که اشاره شد، پیمانکار پروژه یعنی قرارگاه خاتم‌الانبیاء یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های عمرانی کشور است که پروژه‌های بزرگ زیرساختی در حوزه‌های مختلف را در دست دارد. اما به نظر می‌رسد حتی با حضور چنین پیمانکاری، مجموعه‌ای از مشکلات ساختاری شامل نوسانات قیمت مصالح (از جمله میلگرد)، کندی در تخصیص منابع، تغییرات مدیریتی، و همچنین استفاده از استادیوم برای بازی‌ها در خلال بازسازی، مسیر پروژه را با اختلال جدی مواجه کرده است.

برخی از مسئولان پروژه بر این باورند که استفاده هم‌زمان از ورزشگاه در جریان مسابقات، فرصت مناسبی بوده تا مشکلات فنی در میدان واقعی آشکار شود. اما منتقدان این رویکرد را عاملی برای تأخیر در روند بازسازی می‌دانند، چرا که فشار بهره‌برداری، فرصت کار اساسی و زیرساختی را محدود می‌کند.

وضعیت فعلی و کندی پیشرفت

تا کنون بخش عمده‌ای از اقدامات انجام‌شده در محدودهٔ سکوهای غربی، تونل بازیکنان، بخشی از تأسیسات برقی، اصلاح سامانهٔ صوتی و رختکن‌ها متمرکز بوده. در مقابل، بخش‌هایی مانند ضلع شرقی، پشت دروازه‌ها، سیستم نورپردازی، گاترها و سقف استادیوم هنوز در مرحلهٔ اجرا یا طراحی باقی مانده‌اند.

در مسابقاتی که در ورزشگاه آزادی برگزار می‌شود گاهی دوربین تلویزیونی تصاویری از خرابه‌های باقیمانده از سکوها را نشان‌ می‌دهد که به غایت آزاردهنده‌اند و به نظر می‌آید که پیمانکار مربوطه در کندن و تخریب سکو‌های سابق تا حدودی توفیق داشته اما عوامل مختلفی باعث شده است تا روند جایگزینی این خرابه‌ها با امکانات جدید، به شدت به تاخیر بیافتد.

همچنین، فرایند تصویب و تأمین بودجه در مقاطع مختلف با تأخیرهایی همراه بوده است. به‌خصوص در دوره‌هایی که مسئولان ورزش کشور تغییر کرده‌اند، پروژه با فازهای بازنگری و مکث اجرایی مواجه شده است. افزون بر آن، نبود یک تقویم شفاف و به‌روزشده از سوی وزارت ورزش یا فدراسیون فوتبال باعث شده که ارزیابی پیشرفت پروژه برای رسانه‌ها و افکار عمومی دشوار باشد.

آیا ساخت ورزشگاه جدید ممکن بود؟

در عین حال، برخی از منتقدان معتقدند که با بودجهٔ تخصیص‌یافته برای این بازسازی می‌شد ورزشگاهی جدید ساخت. اگرچه برآورد رسمی پروژه بازسازی حدود ۱۹۰۰ میلیارد تومان است، اما به نظر می‌رسد وزارت ورزش با همین پول (معادل تقریبا ۲۳ میلیون دلار)، می‌توانست یک ورزشگاه ۱۵ تا ۲۰ هزار نفری جدید با امکانات مدرن، مشابه نمونه‌هایی در کشورهای اروپای شرقی یا آفریقایی، برای ورزش ایران بسازد.

در مقایسه، ورزشگاه‌هایی مانند Nagyerdei در مجارستان با ظرفیت ۲۰ هزار نفر، با هزینه‌ای کمتر از ۵۰ میلیون دلار ساخته شده‌اند. این در حالی است که بازسازی آزادی با وجود صرف این منابع، همچنان با نواقص متعددی مانند چکه کردن سقف بخش CIP (نوعی جایگاه ویژه)، وضعیت رختکن‌ها و مشکلات زیرساختی دیگر همراه است.

تجربه‌های جهانی و پرسش پایانی

تجربه‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که ساخت ورزشگاه‌های بزرگ حتی در کشورهایی با چالش‌های اقتصادی، در یک بازهٔ زمانی سه تا پنج سال انجام می‌شود. برای مثال، استادیوم مرسدس بنز در آمریکا با ظرفیت ۷۰ هزار نفر در حدود چهار سال ساخته شد. ورزشگاه ویمبلی جدید در لندن نیز ظرف شش سال تکمیل شد. اما بازسازی در ابعاد متوسط، مانند آنچه که برای ورزشگاه آزادی طراحی شده است، در اغلب کشورها بیش از ۱۸ تا ۲۴ ماه طول نمی‌کشد.

پرسش اصلی اما همچنان باقی است: چرا در کشوری که ورزشگاه ملی آن از نظر تاریخی و نمادین چنین جایگاه ویژه‌ای دارد، بازسازی آن با چنین تأخیر و ابهامی روبرو شده است؟ چرا با وجود فرصت‌هایی چون تعطیلی مسابقات داخلی در جریان مسابقات مختلف، هنوز مجبورند تا تیم‌های محبوب و طرفدارانشان را از حضور در این ورزشگاه محروم کنند؟

در نهایت، مسئله برای طرفداران ورزشی فقط ساخت‌وساز نیست؛ چون ورزشگاه آزادی، صرفاً یک بنای بتنی نیست؛ بلکه بخشی از حافظه‌ٔ جمعی میلیون‌ها ایرانی است. مکانی که خاطرات پیروزی و شکست، شادی و اشک، و همبستگی ملی در آن شکل گرفته است. بازسازی چنین جایی، نیازمند چیزی فراتر از قرارداد و بودجه است: نیازمند تعهد، شفافیت و درک عمیق از معنای فرهنگی آن.

XS
SM
MD
LG