برادر رضا ولیزاده، روزنامهنگار ایرانی- آمریکایی زندانی در ایران، میگوید بعد از حملهٔ اسرائیل به زندان اوین، برادرش به زندان فشافویه منتقل شده و ارتباط او با وکیلش «تقریبا غیرممکن» شده است.
محمدرضا ولیزاده در گفتوگو با کمیتهٔ حمایت از روزنامهنگاران که روز چهارشنبه ۱۲ شهریور منتشر شد، همچنین خبر داده که سازمان اطلاعات سپاه اسناد و مدارک هویتی اصلی برادرش را ضبط کرده و به او پس نمیدهد.
این کمیته پیشتر خبر داده بود که رضا ولیزاده خرداد امسال در اعتراض به ضبط اسناد قانونیاش، از جمله شناسنامه، دست به اعتصاب غذا زده است. او اسفند پارسال نیز در اعتراض به آنچه که «دادگاه فرمایشی» خواند، اعتصاب غذا کرد اما پس از شش روز، به دلیل نگرانی از وضعیت سلامتی مادرش، به آن پایان داد.
محمدرضا ولیزاده در بخش دیگری از مصاحبه خود میگوید روز دوم تیر که اسرائیل به زندان اوین حمله کرد، رضا ولیزاده در درمانگاه این زندان بود که انفجاری بزرگ آن محل را درهم کوبید و باعث مجروح شدن بسیاری از زندانیان شد.
محمدرضا ولیزاده توضیح داده که برادرش بعد از کمک به برخی مجروحان با او تماس گرفت، «در حالی که صدای فریاد زندانیان وحشتزده به گوش میرسید».
او همچنین به نقل از برادرش خبر داده که پس از حملات هوایی اسرائیل، گارد زندان با شوکر و نارنجکهای دودزا حمله کردند و زندانیان «میان مرگ و زندگی سرگردان بودند».
رضا ولیزاده همچنین اعلام کرده زندان فشافویه که بعد از حملهٔ اسرائیل میزبان هزاران زندانی شد، چنین ظرفیتی نداشته و ازدحام به قدری شدید بوده که «زندانیان مجبور بودند روی زمین و بهصورت فشرده کنار هم بخوابند، به طوری که صورت برخی نزدیک به پای دیگران قرار میگرفت».
محمدرضا ولیزاده که در ایران اقامت دارد، از برادرش نقل قول کرده که وضعیت بهداشت زندان فشافویه «فاجعهبار» است و کمبود نیازهای اولیه مانند آب آشامیدنی، صابون و دارو محسوس است.
او با اشاره به بیماری آسم رضا ولیزاده گفته است وضعیت سلامتی او به دلیل اینکه در معرض دود ناشی از انفجارها، گردو و غبار و هوای آلوده زندان فشافویه - در نزدیکی یک محل دفن زباله- قرار گرفته، وخیمتر شده است.
رضا ولیزاده که پیشتر به مدت ۱۰ سال خبرنگار رادیو فردا بود، در نوامبر ۲۰۲۲ از این رسانه استعفا داد و پس از مدتی اقامت در خارج از کشور، ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی برای دیدار با خانوادهاش به ایران بازگشت و اول مهر ۱۴۰۳ بازداشت شد.
محمدرضا ولیزاده در بخش دیگری از گفتوگو با کمیتهٔ حمایت از روزنامهنگاران میگوید: سپاه پاسداران طرحی «پیچیده و بهشدت فریبکارانه» برای به دام انداختن روزنامهنگاران ایرانی در تبعید طراحی کرده که «از پیوندهای خانوادگی، تنهایی و سرخوردگی حرفهای سوءاستفاده میکند».
او همچنین خبر داده که یکی از همکاران سابق رضا ولیزاده که در ایران اقامت دارد، به مدت ۱۸ ماه با این روزنامهنگار در ارتباط بود و «بارها به برادرم اطمینان داد که عموی بانفوذش، که معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح است، میتواند بازگشت موقت او به ایران برای دیدار خانوادگی را تضمین کند. آنها قول دادند هیچ خطری از بابت بازداشت یا آسیب در کار نخواهد بود».
آقای ولیزاده میگوید برادرش با اعتماد به این وعدهها برای دیدار با والدین سالخوردهٔ خود تصمیم به بازگشت گرفت، اما بعد بازداشت شد.
او اضافه کرد رضا ولیزاده ماهها تحت «بازجوییهای طاقتفرسا و حبس انفرادی» بود و «بازجویان به شکلی بیامان بر او فشار میآوردند و خواستار ارائهٔ اطلاعات حساس درباره رسانههای فارسیزبان خارج از کشور و همکارانش بودند».
محمدرضا ولیزاده در ادامه تصریح کرده که برادرش بهرغم فشارهای شدید، برای همکاری «شجاعانه مقاومت کرد و ده سال زندان را به خیانت به اصول اخلاقی خود ترجیح داد».
رضا ولیزاده در دو جلسهٔ دادگاه که به سرعت برگزار شد، توسط قاضی ایمان افشاری به اتهام «همکاری با دولت متخاصم آمریکا» به ۱۰ سال حبس، منع اقامت در استان تهران و استانهای همجوار آن، منع خروج از کشور، منع عضویت در احزاب و گروهها و گروههای سیاسی- اجتماعی به مدت دو سال محکوم شد. درخواست وکیلش برای تجدیدنظر در این حکم نیز رد شده است.