لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۶:۰۳

«دستفروشان همچنان کتک می‌خورند»


بررسی روزنامه‌های شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶
بررسی روزنامه‌های شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶

روزنامه جامعه فردا در گزارشی با تیتر «دستفروشان همچنان کتک می‌خورند»، نوشته‌است: انتشار «فیلم ضرب و شتم دستفروشی در چهارراه ولیعصر تهران» که «بساطش با خشونت نیروهای شهربان جمع می‌شود و خودش هم کتک مفصلی در حضور پلیسی می‌خورد» غوغایی در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرد و «این رفتار مأموران شهرداری، مردمی را که به امید تغییر این نوع رویه‌ها به مدیران جدید شهر رأی داده بودند، به شدت متعجب و متأثر کرد.»

این روزنامه با اشاره به آنچه «بیانیه نژادپرستانه برای توجیه کتک‌زدن دست‌فروشان» خوانده، نوشته‌است: «پس از این واکنش‌ها، شرکت شهربان به سرعت دست به کار شد و بیانیه بلندبالایی صادر کرد که به 'اهل افغانستان' بودن این دستفروش و این‌که در یک ماه اخیر 'بارها به او تذکر داده شده بود' اشاره کرد.»

جامعه فردا با بیان اینکه «شرکت شهربان» در بیانیه خود «دائماً اصرار دارد به صورت تحقیرآمیز بر واژه 'افغانی' به جای 'افغانستانی یا افغان' تأکید کند، اعلام کرده، کلیپ منتشرشده گویای تمام ماجرا نیست و واقعه را از ابتدا روایت نمی‌کند، چون «آغازکننده این درگیری، دستفروش افغانی است که با حمایت هموطنانش و با فحاشی به مأموران رفع سدمعبر، از جمع کردن بساط خودداری می‌کند.»

این روزنامه با تأکید براینکه «هرچه این بیانیه به پایان خود نزدیک می‌شود بیشتر به یکی از بیانیه‌های نژادپرستانه شباهت پیدا می‌کند»، نوشته‌است: بر اساس این بیانیه شرکت شهربان وابسته به شهرداری تهران «این دستفروش به دلیل ورود غیرقانونی به ایران، تمرد از مأمور قانون، فحاشی و درگیری فیزیکی در بازداشت به سر می‌برد.»

به نوشته این روزنامه، «این بیانیه سراسر تحقیرآمیز به جای اینکه آبی بر آتش خشم شهروندان بریزد، بر این آتش افزود تا اینکه مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران دست به کار شد و اعلام کرد: «جوابیه شرکت شهربان موضع رسمی شهرداری نیست» و رفتار مأمور شرکت شهربان را «تاسف‌بار» و «برخلاف اخلاق، کرامت انسانی و چارچوب کاری» عنوان کرد.

گزارش روزنامه جامعه فردا یادآوری شده که «در سال‌های گذشته و در مدیریت سابق شهرداری تهران بارها برخوردهای این‌چنینی در شهر خبرساز شده بود» از جمله «کشته‌شدن یک دستفروش در مترو که گفته می‌شد در درگیری با مأموران شهرداری به زیر قطار افتاد، کشته‌شدن علی چراغی، دستفروشی که با پنجه‌بوکس مأموران شهرداری کشته شد، حمله مأموران شهربان به یک کارواش و ضرب و شتم کارگران آن، خودسوزی یک دستفروش در کوچه برلن و تیراندازی هوایی برای متفرق‌کردن دستفروشان.»

این روزنامه با تأکید بر «تناقض سیاست‌های جدید با مدیران قدیمی» نوشته‌است: «بسیاری امیدوارند با روی‌کار آمدن مدیریت جدید شهر تهران دیگر شاهد این برخوردها نباشند. اما برخورد خشن مأموران شهرداری با دستفروش چهارراه ولیعصر بسیاری را ناامید» کرده‌است و «رویکرد برخی از مدیران شهرداری که از دوره‌های قبل در منصب خود مانده‌اند همچنان همان است که بود. این اتفاق یادآور یک انتقاد بزرگ‌تر به مدیریت محمدعلی نجفی است، انتصاب‌های او که منتقدانی از بدنه جامعه تا اعضای شورای شهر دارد.»

این روزنامه پرسیده که «آیا نیاز نیست در سازمان‌ها و شرکت‌هایی مانند شرکت شهربان که رویکرد سابقش «قلدرمآبانه و خشن» بوده است، تغییرات ساختاری صورت بگیرد» و «آیا نیاز نیست برای این نوع سازمان‌هایی که مستقیم با مردم در ارتباطند مدیرانی انتخاب شوند که از حداقل‌های شهروندمداری و مشارکت‌جویی چیزهایی بدانند؟»

روزنامه شرق خبر داده‌است که در پی گسترش انتقاد از لایجه بودجه سال۹۷، رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته‌است: «من، محمدباقر نوبخت، مسئول بودجه هستم.»

به نوشته این روزنامه، محمدباقر نوبخت طی سخنانی در گردهمایی دانشجویان و جوانان حزب اعتدال و توسعه ضمن «پاسخ‌گویی به شبهات و انتقادات دربارهٔ بودجه ۹۷» از افزایش «عوارض خروج از کشور» دفاع کرده و گفته‌است: «سالانه ۹میلیون‌ و ۲۰۰ هزار نفر به مسافرت خارجی می‌روند که اگر هرکدام هزار دلار با خود ببرند، می‌شود ۹ میلیارد دلار که همین میزان برای دولتی که تأمین ۲۰۰ میلیون دلار برایش سخت است، بسیار زیاد است و بار بسیار زیادی را به بازار وارد می‌کند. او در پایان گفت: «خروج ارز از کشور به بازار فشار وارد می‌کند و یکی از عوامل جلوگیری خروج ارز از کشور می‌تواند افزایش عوارض خروج مسافران باشد.»

رئیس سازمان برنامه و بودجه که همزمان سخنگوی دولت حسن روحانی است دربارهٔ وضعیت یارانه نقدی در سال آینده نیز گفته‌است: «عده‌ای به پول هدفمندی یارانه‌ها نیازمند هستند و نمی‌توانیم تحت هیچ شرایطی آن را قطع کنیم» اما «بنده قسم می‌خورم ماهی حدود هشت‌میلیون و ۷۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرم و هیچ پول دیگری از هیچ جای دیگر دریافت نمی‌کنم و دریافت این ۴۵ هزار تومان هیچ تأثیری در زندگی من ندارد؛ اما می‌توان با جمع این ۴۵ هزار تومان مشکلات زیادی را حل کرد.»

این مقام دولتی همچنین گفته‌است: «امسال (۹۶) یارانه تحت پوشش افراد کمیته امداد و بهزیستی ۳ یا ۴ برابر شده‌است و سعی داریم هرکسی که زیر خط فقر باشد، پول دیگری به نام بیمه سلامت به آنها بدهیم و قرار بود امسال طبق قانون حداقل یارانه سه دهک یعنی حدود ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر را قطع کنیم که ما فقط یارانه سه میلیون نفر را قطع کردیم.»

روزنامه شرق همچنین از قول سخنگوی دولت نوشته‌است: «جامعه حق دارد که این سؤال را بپرسد که مابقی این هزینه را از کجا می‌خواهید بیاورید؟ در جدول بودجه سال‌های گذشته ۵۹ ردیف و مؤسسه وجود داشت که از دولت کمک می‌گرفتند و حتی بسیاری از این مؤسسات را ما نمی‌شناختیم که در سال جاری این ردیف‌ها حذف شد.»

همزمان کیهان در تیتر یک خود «بودجه ۹۷ به کام کیست؟»، دولت و رسانه‌های نزدیک یا حامی آن را متهم کرده که در پاسخ به انتقادات از لایحه بودجه «آدرس غلط» می‌دهند.

این روزنامه با تأکید براینکه «ارقام لایحه بودجه پیشنهادی دولت برای سال ۹۷، کشور را به سمت و سوی تنگناهای اقتصادی می‌برد»، نوشته‌است: «رسانه‌های زنجیره‌ای سعی در جنجال‌آفرینی و انحراف مرکز توجه افکار عمومی به سمت موضوعات انحرافی دارند» و با تیترهایی چون «نظارت بر بودجه‌بگیرهای ویژه»، «حذف ردیف‌های بودجه‌ای غیرشفاف»، «حذف جدول شماره ۱۷» درصددند تا «بودجه برخی نهادهایی که در سال‌های بعد از انقلاب خدمات بسیاری به حوزه دین و فرهنگ ارائه کرده‌اند را تحت فشار قرار دهند.»

کیهان تأکید کرده که «دولت به همراه جریان رسانه‌ای حامی‌اش همانند سال‌های اخیر، زمان ارائه لایحه بودجه را فرصت مناسبی برای تسویه‌حساب سیاسی با نهادهای فرهنگی غیرهمسو و سرپوش گذاشتن بر فسادهای اقتصادی آشکار شده تشخیص داده‌اند تا هم مرکز توجه افکار عمومی از عواقب خطرناک بودجه ۹۷ و سوراخ‌های بزرگ آن منحرف گردد و هم تا مدتی از پاسخگویی نسبت به فسادهای اقتصادی رخ داده شانه خالی کنند.»

روزنامه جمهوری اسلامی اما در سرمقاله خود با عنوان «نگذارید روحانیت رفوزه شود» نوشته‌است: «انتشار اطلاعات مربوط به ردیف‌های بودجه نهادهایی که تحت عناوین مختلف فرهنگی بودجه می‌گیرند به ویژه آن بخش که مربوط به روحانیت و حوزه علمیه است، این روزها سوالات زیادی را در افکار عمومی به وجود آورده‌است. اینها سوال‌های جدیدی نیستند، از سال‌ها قبل همواره می‌پرسیدند و می‌پرسیدیم که چرا روحانیت را با وصل کردن به بودجه دولتی وابسته می‌کنید؟ ولی پاسخی نمی‌شنیدیم یا پاسخ‌ها قانع‌کننده نبودند. حالا که ماجرا از طریق رسانه‌ها به افکار عمومی کشیده شده، باید فکری اساسی برای این موضوع کرد و نمی‌توان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت.»

به نوشته این روزنامه «در قم و تهران و بعضی شهرهای دیگر مراکزی به بهانه کارهای فرهنگی بودجه‌هایی از دولت می‌گیرند که به هیچ وجه استحقاق آن را ندارند. این مراکز اگر نباشند و هیچ کاری انجام ندهند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. حتی می‌توانیم قاطعانه بگوییم وجود بعضی از این مراکز، مشکلاتی ایجاد می‌کند و نبود آنها بهتر است.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «در حوزه علمیه قم، مراجع تقلیدی بودند که معتقد به استقلال روحانیت بودند و گرفتن بودجه از دولت را به‌شدت نهی می‌کردند»، نوشته‌است: «هم‌اکنون نیز بعضی از مراجع عظام تقلید بر این نکته تأکید می‌کنند که حوزه علمیه و روحانیت نباید از بودجه‌های دولتی استفاده کنند. مبنای این بزرگان همواره این بود و اکنون نیز همین است که روحانیت از آغاز موجودیت خود متکی به وجوه شرعیه‌ای بود که مردم می‌دادند و همین ارتباط اعتقادی مردم با روحانیت بود که موجب شد این نهاد، مستقل، کارآمد و سالم بماند و در مقاطع حساس بتواند در برابر انحرافات حکومتی بایستد و به رسالت دینی و مردمی خود به درستی عمل کند.»

سرمقاله‌نویس روزنامه جمهوری اسلامی با تأکید براینکه «این بودجه‌های کلان ده‌ها و صدها میلیارد تومانی به جای این مراکز اگر صرف فقرایی شود که شب‌ها با شکم گرسنه می‌خوابند، فرهنگ این کشور اصلاح خواهد شد»، نوشته‌است: «دولتمردان و نمایندگان مجلس که این بودجه‌ها را به این مراکز می‌دهند آیا می‌دانند که در همین کشور و حتی در همین شهرهای تهران و قم فقرایی وجود دارند که از سطل‌های زباله تغذیه می‌کنند؟ آیا می‌دانند که خانواده‌هایی در اثر فقر، در معرض فحشا قرار دارند و از این رهگذر حتی کارهای فرهنگی ده‌ها ساله این مراکز به هدر می‌رود؟»

این روزنامه همچنین درخصوص «مؤسسه تنظیم و نشر آثار» آیت الله خمینی و مراکز وابسته به آن و آرامگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی هم نوشته‌است: «روزنامه جمهوری اسلامی چند سال قبل هشدار داد و البته مورد غضب هم واقع شد، ولی راه حل را رجوع این مؤسسه به مردم و قطع وابستگی به بودجه دولت می‌دانیم.»

محمد کیانوش راد، از نمایندگان ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از اختصاص بودجه به نهادهای خاص، به روزنامه آرمان گفته‌است: «نهادها و جریاناتی در کشور به شکل تابو درآمده‌اند و در تقابل با مواردی که باید اصلاح شود، قرار می‌گیرند. شما اگر به تیتر و عنوان ردیف‌های بودجه برخی از نهادها که از دولت بودجه می‌گیرند و به هیچ‌جا هم پاسخگو نیستند و از همه‌جا هم ادعا و طلبکاری آنها بیشتر است نگاه کنید، متوجه خواهید شد که چه اتلافی در منابع مالی کشور صورت می‌گیرد و این قطعاً یک انحراف اساسی است.»

این نماینده پیشن مجلس شورای اسلامی با تأکید براینکه «فقط تعدادی از نمایندگان شجاع مجلس در کشور، در مقابل چنین مواردی زبان به اعتراض خواهند گشود»، گفته «نهادهایی که وظیفه آنها به لحاظ تاریخی تکیه بر کمک‌های مردمی است، امروزه با گرفتن بودجه، خود را به شکل موسسات فرهنگی وابسته به دولت درآورده‌اند.»

روزنامه آرمان از قول محمدکیانوش راد نوشته‌است: «شما اگر به بودجه سازمان حفاظت از محیط‌زیست نگاه کنید یا بودجه‌های تخصیص داده شده به دانشگاه‌ها را ملاحظه بفرمایید، به شدت جای تأمل دارد و مردم قطعاً نسبت به این موضوع حساسیت دارند. چرا باید به بخش‌هایی، بودجه دولتی تخصیص یابد در حالی که در طول تاریخ با کمک‌هزینه‌ها و موقوفات مردمی اداره شده‌اند» در حالی که «دانشگاه‌های ما با کمبود خوابگاه، مشکلات تغذیه و مسائل صنفی دست به‌گریبان هستند و آموزش و پروش با کمبود کلاس درس و مدارس کپری مواجه است.»

محمود علیزاده طباطبایی، طی چهارسال پایانی جنگ ایران و عراق «مسئول بخش دفاعی سازمان برنامه و بودجه» بود طی مصاحبه‌ای با روزنامه آرمان گفته‌است: «دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی بودجه ۴۵میلیاردی دارد. اینها مگر چه کارهایی انجام می‌دهند؟ در دهه ۶۰ من مسئول مستقیم بودجه وزارت اطلاعات بودم. بودجه این وزارتخانه یک میلیارد تومان بود» اما «اکنون بودجه وزارت اطلاعات به ۴۲۰۰ میلیارد تومان رسیده‌است.»

روزنامه آرمان از قول علیزاده طباطبایی نوشته‌است: «بودجه امور فرهنگی ۷۸۰۰ میلیارد تومان پیش‌بینی شده که کمتر از یک‌پنجم آن یعنی صرفاً ۱۱۸۰ میلیارد تومان در اختیار وزارت فرهنگ قرار خواهد گرفت» اما «اکنون شما این هزینه‌های سرسام‌آور را با نظرات فقهای شورای نگهبان در اوایل دهه ۶۰ مقایسه کنید. در آن زمان فقهای این نهاد معتقد بودند که کشور باید با وجوهات شرعی نظیر خمس و زکات اداره شود و مالیات صرفاً باید برای اداره جنگ از مردم گرفته شود و نمی‌توانیم مالیات بگیریم صرف صداوسیما کنیم.»

محسن‌میردامادی، از چهره‌های نزدیک به جناح اصلاح‌طلب، در گفت‌وگو با اعتماد گفته‌است: موضع ما نسبت به دولت حسن روحانی «اتحاد و انتقاد» است.

این روزنامه از قول محسن میرادامادی نوشته‌است: «باید در نظر داشت که تفاوتی میان دولت اول و دوم روحانی وجود دارد. در دور اول ریاست‌جمهوری روحانی ما ملاحظات و محدودیت‌ها بیشتری داشتیم چرا که اگر قرار بود نقدهای جدی مطرح شود و در انتخابات بعد باز از او حمایت کنیم یک تناقض بود. ضمن اینکه ممکن است در دولت دوم کارهایی انجام شود که بیشتر از دولت اول قابل نقد باشد. سانسور در نقد به روحانی را قبول ندارم ولی اینکه نقد روحانی اپیدمیک و علامت روشنفکری تلقی شود هم مناسب نیست و تبعات منفی خواهد داشت.»

محسن میردامادی در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد تأکید کرده‌است که «دولت مستقر، دولت مطلوب اصلاح‌طلبان نیست اما دولت مقبول آنها است، چرا که «ما به صورت نسبی نگاه می‌کنیم اگر روحانی رئیس‌جمهور نمی‌شد چه کسی قرار بود رئیس‌جمهور شود و دولت تشکیل دهد؟ در این مقایسه دولت قابل قبول است. این به معنای نقد نداشتن به دولت نیست. حتماً نقد داریم و نقدهای ما هم جدی است. به نظر من کاری که اصلاح‌طلبان باید انجام دهند بسیار ظریف است. در واقع ضمن حمایت از کلیت دولت باید نقدهای خود را بیان کنند، ولی نه به صورتی که در نهایت منجر به یاس مردم از صندوق رای بشود. ما در نگاه کلان کلیت دولت را تأیید می‌کنیم اما در برخی مسائل نقد جدی داریم. اگر نقدها گفته نشود در آینده به نقطه ضعف اصلاح‌طلبان تبدیل می‌شود.»

روزنامه بهار با تیتر «پشیمانی نه؛ نقد آری» نوشته‌است: «رابطه میان دولت اعتدال و بدنه اجتماعی حامی آن دچار تنش‌هایی شده‌است.»
بهار با طرح این پرسش که «آیا جریان اصلاحات می‌خواهد مدافع بی چون و چرای هر تصمیمی از سوی دولت باشد؟»، نوشته‌است: به نظر می‌رسد که هیج عقل سلیمی نمی‌پذیرد یک جریان سیاسی به فردی که ذیل این جریان هم تعریف نمی‌شود چک سفیدامضاء تقدیم می‌کند» اما «اگر جریان اصلاحا بخواهد هر تصمیمی که از سوی دولت روحانی اتخاذ می‌شود را به‌طور صد در صد تأیید کند قطعاً در آینده‌ای که چندان هم دور نیست با رویگردانی مردم موجه خواهد شد.»

روزنامه قانون در گزارشی با تیتر «دفن گورستان ظهیرالدوله» نوشته‌است: این گورستان تاریخی «اکنون بیش از آنکه محل دفن بزرگان فرهنگ‌وهنر این مرز و بوم باشد، به مخروبه‌ای دلگیر تبدیل شده‌است و ظهیرالدوله‌ای که روزگاری پذیرای اهالی فرهنگ‌وهنر بود، اکنون حتی درش برای خواندن یک فاتحه به روی عموم مردم نیز باز نیست.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «مسئولان ذی‌ربط با تحقیر مردم، قاعده غیرقانونی تفکیک جنسیتی را بر این محل بار کرده‌اند» ف نوشته‌است: «نه سازمان میراث فرهنگی و نه سازمان اوقاف هیچ‌یک برای ترمیم و بازسازی این مکان تاریخی اقدام مثبتی نمی‌کنند تا شاید در آینده‌ای نه‌چندان دور شاهد از بین رفتن بخشی از هویت تهران و بلکه ایران باشیم.»

قانون ضمن هشدار در این باره که «شرایط قبرستان تاریخی ظهیرالدوله، آن‌قدر بغرنج و بحرانی است که ضرورت دارد مسئولان ذی‌ربط در اسرع وقت به آن رسیدگی کنند»، نوشته‌است: «شیوه برخورد مسئولان در دو دهه اخیر در خصوص این مکان علاوه برآنکه مصداق بارز رفتارهای فراقانونی است، وجهی از سیاسی‌کاری را با خود به همراه دارد که چنین سیاسی‌کاری‌هایی نتیجه‌ای را جز نابودی تاریخ این سرزمین در پی نخواد داشت.»

روزنامه بهار طی گزارشی دربارهٔ آنچه «نمایش موشکی سفیر آمریکا در سازمان ملل و اتهام‌زنی به ایران برای تأمین موشک‌های انصارالله» خوانده، نوشته که این اقدام با «استقبال هم‌پیمانان عرب و واکنش تند ایران» مواجه شده‌است.

روزنامه ایران، نزدیک به دولت، هم نوشته که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی «تلاش آمریکا برای ماجراجویی علیه ایران به بهانه موشک‌های شلیک شده از سوی یمن به ریاض و ابوظبی را تلویحاً با اقدام آمریکا در ماجرای طرح اتهام تولید سلاح کشتار جمعی علیه عراق و جنگ علیه این کشور در سال ۲۰۰۳ مقایسه کرده‌است.»

این روزنامه همچنین نوشته که نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل گفته‌است: « «رفتار ایران در خاورمیانه روز به روز بدتر می‌شود و بر درگیری‌های منطقه دامن می‌زند» و «تمرکز ما فقط روی برنامه هسته‌ای ایران نیست بلکه برنامه‌های موشکی ایران نیز در دستور کار ما قرار دارد. ما هیچ بهبودی در رفتار ایران مشاهده نمی‌کنیم بلکه حمایت این کشور از تروریست‌ها همچنان ادامه دارد. هیچ گروه تروریستی در خاورمیانه نیست که ایران با آن همکاری نکند.»

روزنامه ایران همچنین نوشته اظهارات نماینده آمریکا در سازمان ملل در این باره که «موشک‌های مورد استفاده انصارالله ساخت ایران بوده‌است» درحالی بیان شده که سازمان ملل اعلام کرده که «هیچ شواهد قاطعی که نشان دهد چه کشوری سازنده موشک‌های شلیک شده توسط حوثی‌های یمن به عربستان بوده‌است، وجود ندارد.»

همزمان روزنامه خراسان از قول محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران گفته‌است: «در آینده‌ای نزدیک در یمن شاهد پیروزی خواهیم بود و ما هم‌اکنون باید در پی تثبیت این پیروزی‌ها و گسترش آن‌ها باشیم. این‌ها نتیجه رعایت یک اصل اساسی و قرآنی انقلاب است که همان استکبارستیزی است.»

به نوشته این روزنامه، فرمانده سپاه پاسداران طی اظهاراتی در «همایش دانشگاه در تراز انقلاب اسلامی» گفته‌است: «امروز تهدید اصلی انقلاب اسلامی تهدیدات نرم فرهنگی و سیاسی و اجتماعی است که اگر به آن‌ها پاسخ داده نشود می‌تواند برای انقلاب مشکلات جدی به‌وجود آورد.»

روزنامه شهروند گزارشی دارد با تیتر «رنج از پاافتادگان» دربارهٔ «مرکز نگهداری از زنانی که در زلزله کرمانشاه قطع نخاع شده‌اند.»

به نوشته این روزنامه «آوار زلزله کرمانشاه که بر سر و جان مردم خرد شد، ۱۸ نفر را قطع نخاع کرد و خیلی‌های دیگر را با معلولیت‌های دیگر، روانه بیمارستان. از آن ۱۸ نفر دو نفر جانشان را از دست دادند و ماندند ۱۶ نفر و حالا سه زن از آن همه قطع نخاعی، در آسایشگاه سالمندان بهزیستی نگهداری می‌شوند؛ هانیه، دنیا و پروین». مابقی یا مرخص شده‌اند یا در بیمارستان شهرهای دیگر بستری‌اند.»

رئیس مرکز نگهداری از سالمندان بهزیستی که از یک ماه پیش، سوییتی از این مرکز را برای نگهداری از زنان قطع نخاع شده، آماده کرده به زهرا جعفرزاده خبرنگار روزنامه شهروند گفته‌است: «زنان قطع نخاع شده آسیب دیده‌اند، سرپناهی ندارند، کانکس جای خوبی برای نگهداری از آنها نیست، آن‌جا نه حمام دارد و نه جای گرمی برای زندگی. اینها نباید به کانکس منتقل شوند.منتقل هم نشده‌اند، از روز حادثه یا در بیمارستان‌های کرمانشاه بوده‌اند یا هتل و حالا هم در مرکز نگهداری از سالمندان» درحالی که «مرکز، برای نگهداری از سالمندان است و «دنیا» فقط ۲۳ سال دارد. دو سال و ۴ ماه از ازدواجش می‌گذرد و حالا از یک ماه پیش، همسرش که پسرعمویش هم می‌شود، حتی یک‌بار سراغش را نگرفته» است.

امید قادری، مدیرکل بهزیستی کرمانشاه به این روزنامه گفته‌است: از میان زلزله‌زدگانی که قطع نخاع شده‌اند «یک کودک ۱۲، ۱۳ساله‌ای هست که در کنار سایر قطع نخاعی‌ها در مرکز سالمندان بهزیستی کرمانشاه نگهداری می‌شود، الان این افراد همراه با خانواده‌هایشان در مرکز ما زندگی می‌کنند. تاکنون ۱۱ نفر در این مرکز نگهداری شده‌اند که تعداد زیادی از آنها مرخص شده یا به مکان‌های دیگری منتقل شده‌اند.»

XS
SM
MD
LG