لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۲:۲۱

یادداشت: چهار خطای راهبردی دستگاه رهبری جمهوری اسلامی


جمهوری اسلامی در چهار دهه‌ی گذشته مرتکب چهار خطای راهبردی شده که همچنان گریبان آن را گرفته است:

۱) نگاه داشتن دیپلمات‌های امریکایی به مدت ۴۴۴ روز و اشغال سفارت یک کشور دیگر که در حمله به سفارت بریتانیا، دانمارک و عربستان سعودی هم تکرار شد. هزینه‌ی این عمل بسیار بیشتر از فواید آن در دراز مدت بوده است. با این عمل حکومت توانست از رقابت گروه‌های چپ ضد امریکایی خلاصی پیدا کند اما به عنوان یک دولت بی توجه به قوانین بین المللی و غیر قابل اعتماد تا ابد به دنیا معرفی شد. همان‌ها که امروز با جمهوری اسلامی معامله می کنند به خوبی می دانند که با چه افرادی طرف هستند: کسانی که فرصت پیدا کنند شما را می درند؛

۲) کشتار زندانیان در سال ۶۷. سکوت مقامات یا اتهام "جای جلاد و شهید را عوض کردن" توسط خامنه‌ای نمی تواند جنایت عظیم جمهوری اسلامی در زندان‌ها را سرپوش بگذارد. جمهوری اسلامی با این کشتار برای هر کسی که اصل واقعه را انکار نکند رژیم کشتار جمعی و بی‌توجهی به قوانین خود است. بعید است کسی اندکی از وجدان انسانی در او باقی مانده باشد و این کشتار و دستور دهندگان به آن را تایید کند. این کشتار پذیرش امکان اصلاح در جمهوری اسلامی را بسیار دشوار ساخته است. کسانی که بر طبل اصلاحات می کوبند نمی توانند این نکته‌ی ساده را توضیح دهند که چگونه دولتی که وزیر دادگستری‌اش از اعضای هیئت مرگ بوده‌اند می تواند "تدبیر و امید" نام بگیرد؛

۳) پیشبرد برنامه اتمی غیر شفاف. از میزان خسارت‌های کوتاه مدت ناشی از تحریم‌ها خبر داریم (در حدود صدها میلیارد دلار) اما از میزان هزینه‌های این برنامه و خسارات بلند مدت آن خبر نداریم. این برنامه تهدیدات امنیتی متعددی را برای حکومت ایران به ارمغان آورده و هیچ گونه سپر امنیتی برای ان فراهم نکرده است. مقامات تصور می کردند با معامله‌ی اتمی، تروریسم و نقض حقوق بشر و برنامه‌ی موشکی گریبان آنها را نخواهد گرفت اما نفس برنامه‌ی اتمی آنها را مظنون تر قرار داده است؛

۴) مداخله نظامی در سوریه، عراق و یمن. این مداخله مایه صرف دهها میلیارد دلار در سوریه شده که نتیجه‌ی آن فلاکت و بدبختی دهها میلیون‌ها نفر از مردم ایران است.

سهم بودجه‌ی عمرانی کشور که اشتغال ایجاد می کند کمتر از ۲ درصد از بودجه‌ی کشور در چهار ماه اول سال ۱۳۹۶ بوده است. زلزله زدگان کرمانشاه در فصل سرما هنوز در چادر می خوابند و کودکانشان از سرما یخ می زنند اما سرمایه‌های کشور در جایی دیگر صرف می شود؛ بسیاری از شهروندان ایرانی در برابر فساد حساسیتشان را از دست داده اند (از بس شایع است) اما بعید است مرگ کودکان از سرما را به راحتی هضم کنند.

جنگ داخلی در عراق و سوریه تهدیدی علیه ایران نبود. مداخله‌ی نظامی در سوریه برای باز گذاشتن مسیر انتقال سلاح و مهمات به حزب الله و چالش اسرائیل و مداخله درعراق برای بسط نفوذ در این کشور بوده است. داعش هیچگونه حمله‌ای به مرزهای ایران نداشت. کارزار تبلیغاتی وزارت اطلاعات در اعلام دستگیری نیروهای داعش در ایران با هیچ گونه شواهدی همراه نبود و بعد از آن نیز خبری از محاکمه یا اعدام آنها منتشر نشد.

جنگ جمهوری اسلامی در عراق و سوریه یک جنگ ملی گرایانه و مبتنی بر منافع ملی نبوده و به همین علت عمدتا نیروهای افغانی و پاکستانی و عراقی و لبنانی در این جنگ‌ها استخدام شده‌اند. اگر داعش به ایران حمله کرده بود چرا مسئولیت جنگ با آن به سپاه قدس که مداخله‌های نظامی برون مرزی جمهوری اسلامی را انجام می دهد واگذار شده است؟ هزینه مالی و انسانی جنگ را باید به حساب جاه طلبی مقامات سیاسی و نظامی و دیوانسالاری دینی جمهوری اسلامی گذاشت.

گرسنه و فقیر نگاه داشتن میلیون ها ایرانی، دشمنی با ایالات متحده و اسرائیل از جمله خطاهای راهبردی جمهوری اسلامی نبوده‌اند چون با اتکا به این سیاست‌ها بوده که نهادهای امنیتی و نظامی با بخشی از لشکر بیکاران و مهاجران پر شده، نقائص و ناکارآمدی‌ها و کمبودها توجیه شده، و از میان کسانی که از غرب تنفر دارند نیرو جذب شده است.

همچنین فساد و سوء استفاده از قدرت که بدون استثنا مقامات را در بر گرفته نیز از خطاهای راهبردی حکومت نبوده چون بدین وسیله نیروهای خودی را پروار و با انگیزه برای سرکوب و تداوم قدرت نگاه داشته است. بدون رانت و امتیاز بخش قابل توجهی از مدیران جمهوری اسلامی از حول و حوش کاست حکومتی گریزان می شده و خواهند شد. حکومت و دستگاه‌های حکومتی و دولتی و شبه دولتی با اعطای منابع به نهادهای مدنی قلابی، دیوانسالاری مذهبی، نهادهای تبلیغاتی و شرکت‌های خصولتی (نگاه کنید به نامه ی احمدی نژاد به قوه قضاییه در مورد اتهامات بقایی، باشگاه خبرنگاران ۴ آبان ۱۳۹۶) وفاداری آنها به نظام را تداوم می بخشند.

مقامات جمهوری اسلامی بعد از آن که یکباره مقدرات و منابع یک کشور ثروتمند را در اختیار گرفتند و بعد متوجه شدند و یاد گرفتند که چگونه می توان قاچاق کرد، پول شست، پول چاپ کرد، ارز فروخت و از دیگر کشورها با گروگانگیری باج گرفت این توهم را پیدا کردند که هر چه بخواهند می توانند وعده بدهند. اما چهار دهه تاراج نشان می دهد که منابع رو به افول و بهره اندک هستند و کسانی نیز که مورد حمله‌ جمهوری اسلامی هستند ساکت نمی نشینند.

منشا خطاها

چهار منشا برای خطاهای راهبردی جمهوری اسلامی می توان بر شمرد:

فریب ماشین تبلیغات سیاسی خود را خوردن. در ایران رسانه وجود ندارد؛ هرچه هست اجزا و پیچ و مهره‌های یک دستگاه تبلیغاتی بزرگ است. کسانی تلاش کرده‌اند در چهار دهه‌ی گذشته به سمت فعالیت رسانه‌ای گذر کنند (در مطبوعات و نشر کتاب و نه در رادیو و تلویزیون که کاملا حکومتی‌اند) اما ناموفق بوده‌اند. مقامات با بستن مجاری آزاد اطلاعات خود را در پیله‌هایی محدود کرده و از چلش شدن به دور نگاه داشته‌اند. کسانی که نمی خواهند چالش شوند و پوست نازکی دارند نمی توانند بر کشوری بزرگ و ملتی متنوع و رنگارنگ و مطالبه گر حکومت کنند. همین فریب بود که آنها را به تایید اشغال سفارت یا کشتار جمعی کشاند. مقامات تصور می کردند که تا ابد می توانند کشتار جمعی در زندان‌ها یا برنامه ی اتمی خود را پنهان کنند.

احساساتی شدن در نقاط تقابل. مقامات جمهوری اسلامی در چهار دهه‌ گذشته نشان داده‌اند که به جای عقل و احتیاط، احساسات ایدئولوژیک، جاه طلبی و تمامیت خواهی بر آنها غلبه دارد. این امور دسته‌ دوم ممکن است در مقاطعی به بسیج نیروها و ارعاب دیگران بینجامد اما در دراز مدت به تدریج تبخیر شده و تنها ناکارامدی، جنایت و خشونت بر جای می گذارند که نسخه‌ی خوبی برای ادامه ی حیات یک حکومت نیست. تنها عصبانیت یک رژیم در حال حکومت و تقریبا بدون معارض جدی در سال ۱۳۶۷ بود که حاکمان را به قتل عام کسانی که در زندان هستند و کاری ازشان بر نمی آید می کشاند. همچنین از هر منظری که نگاه کنیم اسیر نگاه داشتن دیپلمات‌های یک کشور در کشوری دیگر که مسئول امنیت آنهاست کاری است که یک حکومت را برای ابد بی‌آبرو می سازد و هیچ کس در هیچ نقطه‌ای از دنیا نمی تواند بدان اعتماد کند.

انتخاب متحدان غیر قابل اتکا

جمهوری اسلامی با گرایش‌های ضد غربی و ضد امریکایی از ابتدا تلاش کرد به کشورهای دیکتاتوری کمونیستی و ضد امریکایی نزدیک شود. از دل هیچ یک از آنها متحدی برای جمهوری اسلامی به دست نیامده است. روسیه و چین امروز مشغول دوشیدن جمهوری اسلامی با استفاده از تنش میان روابط امریکا و ایران هستند. دیگر متحدان امریکا نیز فقط به فروش محصولات خود می اندیشند و نه رابطه‌ای دراز مدت. جمهوری اسلامی در منطقه غیر از رژیم‌هایی که برایشان باید سالانه دهها میلیارد دلار خرج کند متحدی ندارد. توهم نزدیکی به کشورهای اقتدارگرا و کمونیستی عاملی مشوق در ارتکاب اشتباهی راهبردی مثل اشغال سفارت امریکا بود. مداخله نظامی در سوریه نشان داد که جمهوری اسلامی همچنان متحدان جدی ندارد.

تصور عدم محدودیت منابع

مقامات جمهوری اسلامی بعد از آن که یکباره مقدرات و منابع یک کشور ثروتمند را در اختیار گرفتند و بعد متوجه شدند و یاد گرفتند که چگونه می توان قاچاق کرد، پول شست، پول چاپ کرد، ارز فروخت و از دیگر کشورها با گروگانگیری باج گرفت این توهم را پیدا کردند که هر چه بخواهند می توانند وعده بدهند. اما چهار دهه تاراج نشان می دهد که منابع رو به افول و بهره اندک هستند و کسانی نیز که مورد حمله‌ جمهوری اسلامی هستند ساکت نمی نشینند. تحریم‌ها یکی از این واکنش‌ها بوده که اقتصاد ایران را تحت منگنه قرار داده است. حتی مقامات بعد از یک دوره شعار دادن به این که از تحریم‌ها استقبال می کنند متوجه شده‌اند که تحریم‌ها برایشان خوب نیست و باید با آنها مخالفت کنند. برنامه ی اتمی، مداخلات منطقه‌ای نظامی و اشغال سفارت خانه‌ها نقش موثری در تحریم‌ها داشته‌اند.

خطاهای راهبردی: ناگزیر یا قابل اجتناب؟

آیا جمهوری اسلامی بدون ارتکاب به چهار خطای فوق می توانست ادامه حیات دهد؟ مجبور بود یا مخیر؟

جمهوری اسلامی بدون ارتکاب به چهار خطای فوق هم می توانست به حیات خود ادامه دهد. ممکن است عدم ارتکاب، جمهوری اسلامی متفاوتی را در مقابل چشمان ما می گذاشت اما همچنان حکومت فقها و پاسداران آن بود. بسیارند نظام‌های دیکتاتوری که بدون برنامه‌ی اتمی فریب آمیز و بسیار پر هزینه، کشتار جمعی مخالفان در زندان، مداخله‌ی نظامی در دیگر کشورها و گروگانگیری دیپلمات‌های دیگر کشورها ادامه‌ حیات داده‌اند. البته سیستم ولایت فقیه که مشاوران و نزدیکان رهبر در آن از جنس مداحان و بازجوها و عوامل اطلاعاتی هستند این گونه خطاها را مرتکب می شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشت‌ها و گفتارها نظرات و آرای نویسندگان خود را بازتاب می‌دهند. آن‌ها بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند

XS
SM
MD
LG