لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۷:۴۰

خامنه‌ای دنبال کدام «دولت حزب‌اللهی» است؟


رهبر جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته لقب «حزب‌اللهی» را برای توصیف، برجسته‌سازی و جذب نیروهای وفادار به خویش در اقشار مختلف جامعه به کار می‌برد.
رهبر جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته لقب «حزب‌اللهی» را برای توصیف، برجسته‌سازی و جذب نیروهای وفادار به خویش در اقشار مختلف جامعه به کار می‌برد.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز ۲۸ اردیبهشت بار دیگر تاکید کرد که «علاج مشکلات کشور، دولت جوان حزب‌اللهی و جوان مؤمن است».

تاکید مجدد او بر این عبارت طی یک‌سال و در دو برنامه مشابه، تکرار یک توصیه نیست، او در حال اعلام یک برنامه سیاسی برای دولت‌سازی و جهت‌دهی به رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ است.

لقب «حزب‌اللهی» در سه دهه گذشته،‌ یک کلید واژه مهم در ادبیات رهبر جمهوری اسلامی بوده است. او به طور عمده این لقب را برای توصیف، برجسته‌سازی و جذب نیروهای وفادار به خویش در اقشار مختلف جامعه به کار می‌برد و در دهه اخیر بیشتر از عبارت «جوان مومن» و «جوان مومن انقلابی» استفاده می‌کند.

واژه «حزب‌اللهی» درباره مسئولان دولتی وفادار به رهبر هم کاربرد داشته است. در اوایل رهبری خامنه‌ای که اکبر هاشمی رفسنجانی را نزدیک‌تر به خود می‌دید، او را رئيس‌جمهور حزب‌اللهی خواند ولی عبارت «دولت حزب‌اللهی» را فقط در وصف و ستایش از دولت احمدی‌نژاد به کار برده است.

شنیدن این عبارت در وصفی دولتی که به گفته حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت احمدی‌نژاد، نتیجه طرح و گفتمان رهبر در دوران سازندگی و اصلاحات و کمک «بچه‌های حزب‌اللهی» بود، عجیب نیست.

در واقع، در ادبیات سیاسی خامنه‌ای، «دولت حزب‌اللهی» یا «دولت جوان حزب‌اللهی» کد یک طرح سیاسی خاص و سابقه‌دار برای یافتن یک احمدی‌نژاد دیگر است.

در وجه نظری ماجرا هم رهبر جمهوری اسلامی بارها تاکید کرده که ماموریت اصلی‌ او و یارانش این است که پنج مرحله «انقلاب اسلامی»، «حکومت اسلامی»، «دولت اسلامی»، «جامعه اسلامی» و «تمدن اسلامی» را طی کنند تا زمینه ظهور امام زمان فراهم شود.

بنابراین از نظر او، تشکیل «دولت اسلامی» که همان «دولت حزب‌اللهی» است، کامل کردن یک گام مهم از مراحل پنجگانه فراهم‌سازی مقدمات ظهور است.

او از سال ۱۳۸۴ قصد این تجربه را با دولت محمود احمدی‌نژاد داشت. حد فاصل سال‌های ۸۴ تا ۸۸ این باور عمومی وجود داشت که دولت احمدی‌نژاد همان دولت اسلامی موعود است و باید آماده حرکت به سوی ساخت جامعه اسلامی شد.

از همین منظر طرح‌هایی چون «حیات طیبه اسلامی» برای تشکیل جامعه اسلامی در دستور کار قرار گرفت ولی اندک اندک بخش اصلی دولت احمدی‌نژاد، یک «جریان انحرافی» اعلام شد و امیدهای خامنه‌ای و سپاه برای تحقق مراحل سوم و چهارم آماده‌سازی بستر ظهور بر باد رفت.

بنابراین میل مجدد خامنه‌ای به دولت‌سازی یک واکنش جبرانی به ناکامی دهه گذشته است.

دستورکار «دولت حزب‌اللهی»، ایده‌ای برای حل مشکلات ساختاری ایران نیست، چشم‌انداز دقیقی از آینده دیپلماسی ایران به‌ویژه درباره موضوع حساس تحریم‌ها یا مذاکره با آمریکا هم به دست نمی‌دهد، موضوع مهم‌تر در شرایط کنونی برای خامنه‌ای یک‌کاسه کردن باند قدرت است تا همان‌طور که گفته است «غصه»‌اش تمام شود.

خامنه‌ای در سه دهه گذشته همواره قدرت جهت‌دهی و تعیین مناسبات کلیدی قوه قضائیه را داشته است. از سال ۷۸ نیز با دخالت موثر شورای نگهبان در ردصلاحیت‌ کاندیداهای انتخابات مجلس، قدرت «مجلس‌سازی» را به دست آورده ولی در دولت‌سازی موفقیت لازم نداشته است. انتخابات سال ۱۴۰۰ می‌تواند یکی از آخرین فرصت‌های او باشد.

پس در مجموع خامنه‌ای تشکیل دولت حزب‌اللهی را برای پیشبرد طرح کلان خود الزامی می‌داند ولی احتمالا دوست ندارد تجربه تشکیل این دولت مثل دولت احمدی‌نژاد، «تف سر بالا» شود.

از این رو، مختصات احتمالی این دولت می‌تواند با ملاحظه نقاط مشکل‌ساز دولت احمدی‌نژاد با دفتر خامنه‌ای و سپاه شناسایی شود.

به عنوان نمونه، محمود احمدی‌نژاد در کنار وفاداری حداکثری‌اش به خامنه‌ای در حد فاصل سال‌های ۸۴ تا ۸۸، اندک اندک در اندیشه تشکیل یک حلقه خاص سیاسی و مذهبی پیرامون و مطیع خویش برآمد. برنامه‌ریزی سپاه برای درهم شکستن این حلقه با مقاومت احمدی‌نژاد مواجه شد و شعله‌های اختلاف بالا گرفت.

پس می‌توان گفت مشخصه اول دولت مطلوب خامنه‌ای، تضمین هضم کامل هیات دولت در دفتر رهبر و سپاه پاسداران است.

حاکمیت دوگانه یا چندگانه یک بحث قدیمی درباره ساختار سیاسی ایران است. وجود دولت‌های موازی مانند دفتر رهبر یا سپاه پاسداران در کنار دولت مستقر همیشه به عنوان یک کانون بحران در سیاست ایران عمل کرده است.

برای حل این معضل، پیشنهادهایی مطرح شده، مانند اینکه رهبر خود مسئولیت ریاست‌جمهوری را بر عهده گیرد یا اینکه نظام سیاسی ایران به پارلمانی تغییر پیدا کند ولی با توجه به مخاطرات هر کدام از این گزینه‌ها، به نظر می‌رسد کماکان ترجیح خامنه‌ای این است که هیات دولت را در دفتر خویش هضم و ادغام کند و حاکمیت دوگانه را از این مسیر یگانه کند.

برای چنین کاری او نیازمند یک مهره و تیم معتمد است. منظور او «جوان حزب‌اللهی» کسی نیست که مردم در یک فضای رقابتی انتخابش کنند، منظورش کسی است که بتواند به او اعتماد کند.

از این زاویه، دستورکار «دولت حزب‌اللهی»، ایده‌ای برای حل مشکلات ساختاری ایران نیست، چشم‌انداز دقیقی از آینده دیپلماسی ایران به‌ویژه درباره موضوع حساس تحریم‌ها یا مذاکره با آمریکا هم به دست نمی‌دهد، موضوع مهم‌تر در شرایط کنونی برای خامنه‌ای یک‌کاسه کردن باند قدرت است تا همان‌طور که گفته است «غصه»‌اش تمام شود.

XS
SM
MD
LG