همزمان با چهلوهفتمین سالروز ناپدیدشدن «امام موسی صدر» در سفر او به لیبی، گزارشهای جدید حاکی از بررسی عکسی از جسدی در یک سردخانه در این کشور است که ممکن است متعلق به این رهبر روحانی شیعی ایرانیتبار باشد.
جنبش امل و شماری از مردم لبنان این هفته در شهرهای شیعینشین گرد آمدند تا یاد امام موسی صدر را گرامی بدارند.
اما هزاران کیلومتر دورتر، یک دانشمند کامپیوتری در دانشگاه برادفورد در شمال انگلستان این امر را بررسی میکند که آیا عکسی که ۱۴ سال پیش از جسدی در یک سردخانه در لیبی گرفته شده است، میتواند پیکر امام موسی صدر باشد یا نه، و به این معمای مرموز پایان دهد.
به گزارش شبکهٔ جهانی بیبیسی، یک عکاس خبری به نام قاسم حماده که تابعیت دوگانه لبنانی و سوئدی دارد، در سال ۲۰۱۱ که لیبی دستخوش شورشهای مردمی شده بود، در سردخانهٔ بیمارستانی در طرابلس، از جسدی عکس گرفت که آن زمان مسئولان سردخانه به او گفتند این جسد سه دهه است که در این مکان نگهداری میشود.
بر اساس این گزارش، ۱۲ سال بعد، تیمی از تحقیقات بیبیسی جهانی برای یافتن ردپای این جسد و دستیابی به شواهد بیشتر راهی لیبی شد اما هم مجوز فیلمبرداری آنها لغو شد و هم اعضای تیم شش روز در سلول انفرادی بازداشت شدند و زیر تهدید و بازجویی نیروهای وابسته به اداره اطلاعات لیبی بودند و تنها با دخالت دولت بریتانیا آزاد و از لیبی اخراج شدند.
اما عکس اصلی گرفته شده، از سوی تیمی در دانشگاه برادفورد به ریاست حسن عُقَیل بررسی شده است: تیمی که دو دهه است بر روی الگوریتم تشخیص چهره عمیق کار کرده و شباهتهای میان تصاویر حتی ناقص را هم پیدا کرده است.
این تیم عکسی از یک چهرهٔ در حال تجزیه را با عکسهای دوران زندگی امام موسی صدر، عکسهای مردانی از خانوادهٔ او و مردان دیگری از اهالی خاورمیانه مقایسه کرده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جسدِ قرار گرفته در سردخانه با عکسهای امام موسی صدر بیشترین شباهت را دارد.
عکاس و مسئول سردخانه تأیید کردهاند که جسد متعلق به مردی بسیار قدبلند است؛ امام موسی صدر نزدیک به دو متر قد داشت. چهرهٔ روشن و موی او در جسد با ضربهٔ سنگینی که به بالای یکی از چشمانش وارد آمده، بهشدت آسیب دیده است.
فرضیههای مرگ رهبر شیعیان لبنان
امام موسی صدر در تابستانی ناپدید شد که هواداران روحالله خمینی در فرانسه و سایر کشورهای غربی برای ساقط کردن حکومت محمدرضا شاه پهلوی تلاش میکردند و حامیان داخلی او نیز تظاهرات گستردهای در سراسر ایران به راه انداخته بودند.
موسی صدر که با حمایت پادشاه وقت ایران راهی لبنان شده بود، در سه سال زندگی خود در این کشور با تشکیل «مجلس اعلای شیعیان لبنان» و «جنبش محرومان» و جنبش امل، در کنار مصطفی چمران و گروه دیگری از مخالفان حکومت پهلوی قرار گرفت و برای ارتقای سطح زندگی شیعیان لبنان که در شمار فقیرترین مردم این کشور محسوب میشدند، تلاش کرد.
او زمانی ناپدید شد که روحالله خمینی برای بازگشت به ایران و به دست گرفتن قدرت در تکاپو بود. برخی از مهرههای نزدیک به بنیانگذار جمهوری اسلامی بعدها گفتند که مواضع نرم صدر در آن دوره ممکن بود سدی در راه «پیروزی انقلاب» ایجاد کند.
اندرو کوپر، کارشناس مسائل ایران در بریتانیا، در این زمینه به بیبیسی جهانی گفته است در آن دوره که حکومت شاه در معرض تهدید بود، موسی صدر در نامهای به شاه برای کمک به او اعلام آمادگی کرده بود.
خلیل الخلیل، یکی از سفیران پیشین لبنان در ایران، در این زمینه گفته که نامهٔ موسی صدر به پادشاه وقت یک واقعیت بوده و او تاریخ هفتم سپتامبر سال ۱۹۷۸ را برای دیدار پیشنهاد کرده بود.
به گفتهٔ اندرو کوپر، یکی از فرضیات این است که معمر قذافی با تأثیر گرفتن از مواضع تندروهایی که در اطراف روحالله خمینی بودند و نگران بودند که انقلاب با وجود موسی صدر ناکام بماند، او را از بین بردند.
جلالالدین فارسی، نامزد پیشین انتخابات ریاستجمهوری ایران، سالها پیش گفته بود که موسی صدر خواهان متحد شدن با مسیحیان بود… «وقتی چنین حرفی را زد، باید علیه او اقدام میشد، باید به خاطر این حرف کشته میشد، اما ما دیدیم که ارزشی نداشت، هرچند قذافی او را کشت».
جلالالدین فارسی افزود که خود او در آن دوران با لیبی مراودات داشت و «از همه جزئیات مطلع بود» و «در نهایت، او را کشتند».
فرضیهٔ دیگر در خصوص کشتن موسی صدر به دستور قذافی، مربوط به حمایت قاطع رهبر پیشین لیبی از سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات بود که نیروهایش در لبنان علیه اسرائیل میجنگیدند، اما صدر به عنوان چهرهای که به حمایت از گفتوگوی ادیان و وحدت ملی شناخته میشد، خواهان دستیابی به راهکاری صلحجویانه بود تا لبنان دستکم از شعلههای آتش و خونریزی بیشتر دور بماند.
لبنان در آن دوره سه سال بود که گرفتار جنگ داخلی شده بود. این فرضیه نیز مدعی است که شبهنظامیان فلسطینی، قذافی را به فکر دعوت از صدر و کشتن او انداختند.
نحوه ناپدید شدن موسی صدر
امام موسی صدر، زادهٔ قم، اواخر سال ۱۹۶۹ راهی لبنان شد و سرنوشتش در ۲۵ اوت ۱۹۷۸، سوم شهریور ۱۳۵۷، در جریان سفر به لیبی معمایی را رقم زد که زوایای آن هنوز روشن نشده است.
پس از شش روز از ورود صدر به طرابلس، حکومت قذافی مدعی شد که او و دو تن از همراهانش با هواپیما به پایتخت ایتالیا رفتند. ایتالیا پس از تحقیقات گسترده تأکید کرد که موسی صدر و دو فرد همراهش هرگز وارد این کشور نشدند.
تحقیقات متعدد حاکی بود که قذافی پس از مشاجرهای شدید با صدر دستور کشتن او را صادر کرد. حسنی مبارک، رئیسجمهور وقت مصر، زمان کوتاهی پس از برکناری در خیزش مردمی این کشور، در یادداشتی نوشت که قذافی، صدر و همراهانش را در جریان مشاجرهای شدیداً زخمی کرد و دستور به کشتن آنها داد.
مصطفی عبدالجلیل، وزیر دادگستری در زمان سقوط حکومت قذافی، در این زمینه به قاسم حماده گفته بود که همان روز دوم یا سوم حضور صدر در طرابلس، مدارک او از سوی حکومت جعل شد تا ادعای رفتن او به ایتالیا منتشر شود، در حالی که او بلافاصله در زندانهای لیبی کشته شد.
اگر صدر زنده مانده بود، اکنون ۹۷ سال میداشت؛ امری که بسیاری را در خصوص اصرار نبیه بری، رهبر کنونی امل، برخی از بستگان و هواداران او به زنده ماندنش، دچار تردید میکند.
جوزف عون، رئیسجمهور لبنان، این هفته در یکی از آیینهای یادبود موسی صدر گفت کشور ما در شرایط حساسی است که به خردمندی فردی مانند امام غایب و مواضع ملی مانند آن نیاز داریم؛ «او نمادی از وحدت ملی و عدالت اجتماعی و چراغ راه گفتوگو بین ادیان و مذاهب بود».
جوزف عون گفت لبنان همچنان متعهد به پیگیری سرنوشت این چهره ملی است.
به نوشتهٔ روزنامهٔ لبنانی فرانسهزبان «لورین لوژور»، معمای سرنوشت موسی صدر پس از ۴۷ سال هنوز روابط لبنان و لیبی را تحت تأثیر قرار داده است.
لیبی بعد از سرنگونی حکومت قذافی در سال ۲۰۱۱ کماکان دستخوش اختلافات داخلی است و عملاً دو دولت آن را اداره میکنند.
ادامهٔ شکاف در لیبی و در حالی که برخی از عوامل حاکم در این کشور هنوز در مظان اتهام حمایت از معمر قذافی و حکومت پیشین هستند، شرایط مناسب را برای انجام تحقیقات مستقل و جامع در خصوص سرنوشت موسی صدر فراهم نمیکند.