… اینا رو گفتم که بگم وقتی در خارج از ایران مشغول درس تئاتر بودم و اصول نمایش میخوندم -ناگهان در میان آن همه درسهای تخصصی تئاتر تجربی فلان و بسار و اینها - یک واحد اجباری بود که باید حتماً همه پاس میکردیم و اون هم اسمش بود «مدیریت بحران»!
دلیلش هم این بود که خوب نمایش پدیدهای زنده است و هر پدیده زندهای دچار بحران میشه!
به همین دلیل همه اجراهای زنده با هم فرق میکنند و شما نمیتونی اجرای یک نمایش رو دو شب پشت سر هم ببینی که مو به مو عین هم باشه.
کارگردان باید بتونه از اتاق فرمان در آن واحد تصمیمی بگیره که در نتیجه اون نمایش بدون اینکه تماشاگر بفهمه اشکالی به وجود آمده ادامه پیدا کنه!
این یک مهارت تخصصیه که باید شما تمرین کنی و یاد بگیری.
اینا رو دارم میگم گه بگم آقا، به عنوان یک تئاتری که نمایش را آینه تمامنمای زندگی میداند چیزی که الان در مملکت وجود نداره همینه!
مسئولین کشور مهارت حل بحران رو ندارند و با سیاسیبازی هم نمیشه بحران رو حل کرد!
شاید با سیاسیبازی و مثلاً لبخندهای روحانی در مصاحبههای تلویزیونی بشه بحران رو عقب انداخت ولی هیچوقت نمیشه بحران رو با این داستانها و این لبخندها حل کرد.
روحانی هم رئیسجمهور سوئیس نیست در ضمن!