همزمان با باز شدن بیسابقه دروازه استادیوم آزادی به روی زنان در کنار مردان، نه برای تماشای فوتبال، که برای فرستادن «سلام» به «فرمانده»، صدها کیلومتر دورتر جمعی عصبانی در آبادان سوگوار بر آن «فرمانده» نهیب میزنند که «شهر زیر آوار مانده»...
اعتراضات به مسئولین و کلیت نظام و راس آن، در پی حادثه مرگبار فرو ریختن برج متروپل در آبادان کلید خورد؛ رسید به خرمشهر و بعد هم شهرهای دیگر، به بهبهان، شاهینشهر و بندر عباس.
واکنش افکار عمومی به ویرانی متروپل، در کنار خشم و استیصال، نمایانگر عدم اعتماد بود؛ عدم اطمینانی که از جمله، در تردید نسبت به روایت حکومت از «مرگ» حسین عبدالباقی مالک و سازنده برج معیوب متبلور شد، با شعارهایی مثل «عبدالباقی نمرده، دروغه، دروغه».
نتیجه این عدم اعتماد افکار عمومی برای حکومت چه خواهد بود؟ اعتراضات آبادان و شهرهای دیگر را در حمایت از آن، در ادامه رشته اعتراضات اخیر چگونه باید تفسیر کرد؟