در مقابل صدها نفر از خبرنگاران، اهالی رسانه و مادران دادخواه کُرد، هیئتی هفتنفره از حزب برابری و دموکراسی خلقها (DEM) که ماهها در ترکیه، عراق و سوریه برای «صلح» تلاش کرده بودند، پیامی از عبدالله اوجالان، رهبر حزب کارگران کردستان ترکیه (پکاکا) را قرائت کردند؛ پیامی که میگفت این گروه باید منحل شود و سلاح را کنار بگذارد.
اما در شهر دیاربکر، سیاسیترین شهر منطقه کردنشین ترکیه، پلیس اجازه پخش این مراسم را نداد و هزاران نفری که در میدان صلاحالدین گرد آمده بودند، تنها توانستند پیام را بشنوند. برخی همین رفتار را نمادی از سرنوشت احتمالی این روند میدانند: تسلیم، بدون هیچ دستاوردی.
اوجالان در پیام خود تأکید کرده بود که تصمیم نهایی انحلال و خلعسلاح باید در کنگرهای از سوی پکاکا اتخاذ شود؛ موضوعی که ممکن است هرگز به نتیجه نرسد.
هرچند بسیاری از جریانهای کرد همچنان این مرد ۷۶ ساله را پیشوای خود میدانند، اما از شرایط موجود برداشت یکسانی ندارند.
سینم عبدالله، نماینده مجلس سوریه دموکراتیک (MSD) در آمریکا، پیام را «نشانهای از صلح» دانسته و معتقد است که این تحول نهتنها ترکیه، بلکه کل منطقه، از جمله روژاوا را متأثر خواهد کرد.
اما بسیاری از ناظران خوشبین نیستند و بر این باورند که هم درون دولت و هم در میان کردها، جریانهایی وجود دارند که تحقق صلح را دشوارتر میکنند.
واکنشهای سیاسی به پیام اوجالان: امید به صلح یا تداوم بیاعتمادی؟
در دهه ۷۰، زمانی که «مسئله کرد» هنوز در ادبیات سیاسی ترکیه مطرح نبود، اوجالان در میان بحثهای دانشجویی در دانشگاه استانبول گفته بود که جای بحث در مورد کردها نه در کلاسهای درس، بلکه در جنوب شرق و با اسلحه است؛ روندی که او و اعضای پکاکا با نخستین گلوله در ۱۵ اوت ۱۹۸۴ آغاز کردند و تاکنون جان دستکم ۱۰۰ هزار نفر را گرفته است.
حال حزب ملیگرای «خوب» در ترکیه پس از پیام اوجالان اعلام کرده که «شهدا را نه فراموش میکنیم و نه میگذاریم فراموش شوند». موضعی که میتواند راه پیش روی دموکراسی در ترکیه را دشوار کند.
فضای سیاسی ترکیه در برابر این تحول با تردید همراه است. اُزگور اُزل، رهبر حزب جمهوریخواه خلق (CHP)، پیام اوجالان را گامی در راستای دموکراسی دانسته و تأکید کرده که حل مسئله کردها تنها از طریق روندی مشارکتی در پارلمان و با حضور همه احزاب و جامعه مدنی ممکن است.
او در عین حال دولت اردوغان را به عدم شفافیت و سیاستهای پنهانی متهم کرده و برکناری شهرداران منتخب مردم را نمونهای از این رویکرد دانسته است.
تحلیلگران نزدیک به حزب جمهوریخواه خلق نیز اردوغان را فاقد اراده برای حل مسئله دانسته و معتقدند که او در پی بهرهبرداری از شرایط است. آنها بر این باورند که اردوغان به اصلاح قانون اساسی نیاز دارد تا محدودیتهای ریاستجمهوری را دور زده و در انتخابات ۲۰۲۸ نامزد شود.
امره پکر، تحلیلگر گروه اوراسیا معتقد است که اردوغان احتمالاً برای جلب حمایت احزاب کرد، از جمله حزب DEM، از پیام اوجالان بهره خواهد برد تا تغییرات مدنظرش را به تصویب برساند.
گروههای چپ ترکیه نیز با استقبال از پیام اوجالان، درباره رویکرد دولت ابراز نگرانی کردهاند.
حزب کمونیست ترکیه (TKP) این پیام را وسیلهای برای پایان درگیریهای قومی میداند، اما هشدار میدهد که سیاستهای توسعهطلبانه اردوغان پیامدهای منفی خواهد داشت.
حزب کارگر (TİP) که شعار «نه به جنگ، امپریالیسم و استبداد» را سرلوحه خود دارد، تأکید میکند که راهحل پایدار تنها از طریق مبارزه برای آزادی، برابری و دموکراسی حاصل میشود.
حزب کار (EMEP) نیز پیام اوجالان را نقطه عطفی در حل مسالمتآمیز مسئله کردها دانسته و خواستار اصلاحات ساختاری، پایان سیاستهای انتصاب قیم در شهرداریها، آزادی زندانیان سیاسی و آموزش به زبان مادری شده است.
بولنت آرینچ، از بنیانگذاران حزب عدالت و توسعه و رئیس پیشین مجلس ترکیه، پیام اوجالان را فاقد نکتهای جدید دانسته و تحقق آن را وابسته به تصمیم پکاکا میداند، نه اوجالان.
او معتقد است که زمینهای برای مذاکره درباره حقوق کردها، آموزش به زبان مادری یا عفو احتمالی وجود ندارد و انتظار تغییرات بزرگ در آیندهٔ نزدیک بیهوده است.
اما چهرههایی مانند دوغو پرینچک، رهبر حزب وطن (VP)، پیام اوجالان را نشانهٔ شکست نظامی حزب کارگران گردستان ترکیه میدانند. به گفته او، ارتش ترکیه پکاکا را نابود کرده و اوجالان نیز این واقعیت را پذیرفته است.
پرینچک مدعی است که اوجالان حتی ایدههای استقلال، فدرالیسم و خودمختاری را کنار گذاشته و این نشاندهندهٔ فروپاشی کامل پکاکا است.
او همچنین معتقد است که این پیام شاخههای پکاکا در سوریه، عراق و ایران را نیز دربرمیگیرد و در صورت اجرایی شدن، ضربهای جدی به طرحهای آمریکا و اسرائیل در منطقه وارد خواهد کرد، چرا که پکاکا دیگر بهعنوان «نیروی زمینی آمریکا» وجود نخواهد داشت.
مسئله کرد و مسیر دشوار دموکراسی
پکاکا در سال ۱۹۷۸ به وجود آمد، زمانی که اوجالان توانست همفکرانی برای خود پیدا کند. گروه با پس زمینه باورهای مارکسیستی-لنینیستی حرکت میکرد اما مسئله اصلی آنها وضعیت تبعیضآمیز موجود، علیه کردهای ترکیه بود. آنها نسبت به محدود شدن سیاسی کردها، نادیده گرفتن هویتی آنها و عدم توسعه مناطق کرد اعتراض داشتند.
با این که مسئله کرد، مسئله محوریِ این حزب به لحاظ سیاسی بود اما رفته رفته، تلاش مسلحانه رویکرد اصلی حزب شد. اوجالان اگرچه میگوید که راه رهایی برای همه از سیاست و دموکراسی میگذرد اما کمال جان، یکی از مفسران سیاسی ترکیه، معتقد است که در پیام او دیگر تاکیدی بر مسئله کرد وجود ندارد و همین برخی را نگران کرده است.
در مقابل این تفسیر، حزب حاکم ترکیه به نظر میرسد که برداشت رادیکالتری دارد. محمت اوچوم، مشاور ارشد اردوغان و رئیس هیئت سیاستهای حقوقی ریاستجمهوری، پیام اوجالان را تأییدی بر مواضع دولت دانسته و آن را در راستای سیاستهای اعلامی اردوغان و دولت توصیف کرده است.
او تأکید دارد که «مسئله کرد، حل شده» و دیگر موضوعی به نام انکار یا تبعیض وجود ندارد، در نتیجه خواستههایی مانند «دو ملت، دو زبان رسمی، دو تابعیت، خودمختاری یا فدرالیسم» کنار گذاشته شده است.
اوچوم این پیام را پایان پروژههای تجزیهطلبانهای که بهزعم او از خارج به ترکیه تحمیل شده بودند معرفی و تأکید کرده که هرکس به این فراخوان عمل نکند، باید تبعات آن را بپذیرد.
اما بسیاری از تحلیلگران کرد، معتقدند که این آغاز راهی دشوار در ترکیه است. چرا که از نظر آنها اگرچه اوجالان برای بهبود وضعیت کردها مسیر دموکراسی را پیشنهاد کرده است اما این مسیر به نظر نورای سانجار، «در تضاد با واقعیت سیاسی کشور است» چراکه همزمان با این پیام، دولت سیاستهای سرکوبگرانه را نیز ادامه میدهد.
صلح یا تنش؟ جدال بر سر پیام اوجالان
برخی در ترکیه معتقدند این پیام قدرت منطقهای ترکیه را افزایش میدهد. حسین شیحانلیاوغلو، استاد دانشگاه، آن را با نقش تاریخی ادریس بدلیسی مقایسه میکند که در دوران عثمانی، کردها را به اتحاد با امپراتوری سوق داد و ۳۰۰ سال ثبات نسبی ایجاد کرد.
او میگوید این روند میتواند پروژههای غربی مانند «اسرائیل بزرگ» را تضعیف و ترکیه را به محور تحولات منطقهای تبدیل کند.
کسانی که تفسیر خوشبینانهای دارند بر این باورند که ترکیه در تحولات منطقهای دست بالا را دارد و تهدیدهای موجود، شاید سبب شود تا دولت رویکردهایش را نیز در این زمینه تعدیل کند.
همزمان، برخی از تحلیلگرانِ نزدیک به دولت نگرانند که مناطق کردنشین سوریه و عراق در روند رو به رشد ترکیه در منطقه میتوانند به پاشنهٔ آشیل برنامههای منطقهای اردوغان تبدیل شوند، چرا که دولت، مجبور خواهد بود هزینهٔ بسیاری را صرف آنها کند و برنامههای مختلف توسعهای مانند «جادهٔ توسعه»، مسیری که بندر فاو عراق را به ترکیه پیوند میزند و از کردستان عراق عبور میکند، به تعویق بیافتند.
با این حال، کردها بهویژه در شمال سوریه، به دولت ترکیه بیاعتمادند. آنها که عمدتاً از سوی آمریکا و اسرائیل حمایت میشوند، پیام اوجالان را در جهت منافع ترکیه میبینند.
مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای سوریهٔ دموکراتیک (SDF)، در واکنش به پیام اوجالان، آن را پیامی صلحآمیز خوانده و تأکید کرده که این پیام مستقیماً متوجه پکاکا است و شامل نیروهای تحت امر او نمیشود.
او معتقد است در صورت موفقیتِ این روند، دموکراسی در ترکیه تقویت و تأثیر مثبتی بر شمال و شرق سوریه خواهد داشت. عبدی میگوید ترکیه همواره حضور پکاکا را بهانهای برای حمله به مناطق تحت کنترل کردها قرار داده و اگر روند صلح پیش برود، این بهانه از بین خواهد رفت. این در حالی است که دولت ترکیه این گروه را نیز بخشی از پکاکا میداند.
پیام اوجالان، بدون پیششرط برای خلع سلاح، ترکیه را بر سر دو راهی دموکراسی یا بازگشت خشونتها قرار داده است.
اختلافات میان احزاب سیاسی، بیاعتمادی کردها به آنکارا و تنشهای منطقهای، آیندهٔ این روند را نامشخص کرده است؛ درحالیکه برخی آن را فرصتی برای صلح میدانند، دیگران آن را ابزاری سیاسی تلقی میکنند.
اگر موانعی چون مخالفت ملیگرایان، فشارهای امنیتی دولت و عدم همراهی تمام شاخههای پکاکا برطرف نشود، این روند بهجای حل بحران کردها، ممکن است ترکیه را وارد تنشهای تازهای کند.