در بحران تازهای که کشور سوریه را در پی حملات نیروهای شورشی به رهبری گروه اسلامگرای «هیئت تحریر الشام» فرا گرفته است، بسیاری از ناظران، از جمله برخی مقامات جمهوری اسلامی ایران، انگشت اتهام را به سمت ترکیه نیز گرفتهاند.
برخی حتی ادعا میکنند که آنکارا در هماهنگی با اسرائیل تلاش کرده است با دامن زدن به این درگیریها، شبکۀ موسوم به «محور مقاومت» شامل جمهوری اسلامی ایران، حزبالله لبنان و حکومت سوریه را تضعیف کند و حتی علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، گفته است: «گمان نمیکردیم که ترکیه با سابقۀ طولانی در اسلام در چالهای که آمریکا و صهیونیستها درست کردهاند، بیفتد.»
همزمان، ۱۲ آذرماه که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در ترکیه با همتای ترک خود گفتوگو میکرد، گروهی در تهران مقابل سفارت ترکیه تجمع کردند و در پلاکاردهایشان رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، را با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مقایسه کردند.
با اینکه پرچم ترکیه در روزهای اخیر در میان برخی از مخالفان اسد هم مشاهده شده است، آنکارا همچنان هرگونه دخالت در این درگیریها را انکار میکند.
آمریکا در سال ۲۰۱۸ رسماً گروه تحریر الشام را بهعنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد. اتحادیه اروپا، بریتانیا، ترکیه و شمار دیگری از کشورها نیز این گروه را در فهرست تروریستی خود قرار دادهاند.
ترکیه و اتهام دخالت در بحران سوریه
استان ادلب که هممرز با ترکیه است، یکی از نقاطت محوری درگیریهای سوریه در دوره اول جنگ داخلی این کشور بود؛ اما حالا کانون پیدایی دور جدید درگیریها در این کشور شده است. این منطقه که بیش از سه میلیون نفر جمعیت دارد، در این سالها سنگر اصلی گروههای مخالف، از جمله هیئت تحریر الشام بوده که از «جبهه النصره» وابسته به القاعده منشعب شد.
با وجود اینکه ترکیه بهطور این گروه را در مرداد ۱۳۹۷ بهعنوان یک سازمان تروریستی طبقهبندی کرد، اما رابطه آنکارا با این گروه هرگز قطع نشده است. منتقدان دولت اردوغان میگویند سال ۱۳۹۸ ترکیه حتی پذیرای محمد الجولانی، فرمانده این گروه، و همراهانش برای درمان بوده است.
ترکیه چند سال با دولتهای ایران، سوریه و روسیه برای نگهداشتن استان ادلب بهعنوان محلی بدون تنش تلاش کرد و خواست این موضوع را در توافقات ۱۳۹۶ آستانه و ۱۳۹۸ سوچی بر دیگر بازیگران نیز تحمیل کند. حال، شروع درگیریها از این استان انگشت اتهام را به سوی ترکیه دراز کرده است.
در کنار این توافقات بر سر بخشی از استان ادلب، نکته قابلتوجه دیگر در آغاز دور جدید درگیریها این است که «مجاهدان» یا مخالفان اسد، حملات خود را از مناطقی علیه رژیم مستقر دمشق آغاز کردهاند که پیشتر ارتش ترکیه از سال ۱۳۹۵ چهار عملیات «سپر فرات»، «شاخه زیتون»، «چشمه صلح» و «سپر صلح» را برای «جلوگیری از تهدیدات سوریه» انجام داده بود. با این عملیاتها، نیروهای مسلح ترکیه در شهرهای شمالی سوریه مانند ادلب، جرابلس، الباب، اعزاز و تلابیض مستقر شدند یا کنترل این مناطق را به نیروهای همسو با خود واگذار کردند.
علاوه بر حمایت ترکیه از برخی گروههای مخالف اسد و آغاز حرکتها از مناطق تحت کنترل این کشور، اتهام دخالت ترکیه در وضعیت داخلی سوریه به دلایل دیگری نیز مطرح شده است. از جمله این دلایل، تأمین ابزارهای نظامی جدید برای گروههای شورشی است. بهویژه، اضافه شدن یگان پهپادی «شاهین» به این گروهها که بسیاری از ناظران آن را نتیجه مستقیم حمایت ترکیه میدانند.
همچنین، افزایش تعداد مبارزان و بهویژه حضور «مجاهدین ترکزبان» از دیگر نشانههای دخالت ترکیه به شمار میآید. گزارشها تعداد کل این مبارزان را تا صد هزار نفر برآورد کردهاند، که تقریباً سه برابر بیشتر از تخمینهای مربوط به دورۀ صلح شکننده است.
اردوغان و اسد: از تقابل نظامی تا امید به توافق سیاسی
در دوره اول جنگ داخلی سوریه، هدف اصلی ترکیه سرنگونی حکومت بشار اسد بود و مقامات این کشور بارها بر ضرورت کنارهگیری او تأکید کردند. اما در شرایط کنونی، به نظر میرسد که اهداف ترکیه در درگیریهای اخیر پیچیدهتر و متنوعتر شده است.
این اهداف شامل ایجاد توازن در برابر رژیم اسد، دستیابی به توافقات جدید با بازیگران مؤثر، محدود کردن نفوذ کُردها و جلوگیری از موج جدید پناهجویان به سمت مرزهای ترکیه است. با این حال، کنار رفتن اسد همچنان در فهرست خواستههای آنکارا قرار دارد. اردوغان در سخنرانی ۱۲ آذر خود بر اهمیت حفظ تمامیت ارضی سوریه تأکید کرد و خواستار پایان درگیریها بر اساس «مطالبات مشروع مردم سوریه» شد. از نگاه ترکیه، مهمترین مطالبه مردم سوریه، خلع قدرت از اسد و انتقال سیاسی است که بتواند بحران این کشور را پایان دهد.
در یک سال گذشته، حتی در آستانه حمله اخیر شورشیان، ترکیه تلاشهای متعددی برای نزدیک شدن به دمشق انجام داد. با این حال، بشار اسد هیچیک از این تلاشها را نپذیرفت و خروج نیروهای ترکیه از خاک سوریه را پیششرط هرگونه همکاری اعلام کرد.
این در حالی است که ماه گذشته، اردوغان ابراز امیدواری کرد که هنوز امکان توافق با اسد وجود دارد. همزمان، ترکیه بارها با اظهارات تهدیدآمیز، همچون جملۀ معروف اردوغان که «یک شب ناگهان میآییم»، به مخاطرات امنیتی احتمالیای که از سوریه ساطع میشود، واکنش نشان داد.
به نظر میرسد حمله اخیر از دیدگاه ترکیه، هم یک تهدید جدی و هم ابزاری برای چانهزنی دیپلماتیک باشد. اگر شورشیان موفق شوند کنترل خود را بر مناطق استراتژیک مانند حلب تثبیت کنند، این امر میتواند اهرم فشار ترکیه بر دولت اسد را بهشدت افزایش دهد. این استراتژی دوگانه، ترکیبی از فشار نظامی و تعامل دیپلماتیک، نشاندهنده رویکرد چندلایه آنکارا برای تحقق اهداف منطقهای خود است.
ترکیه، از مدیریت بحران پناهندگان تا مقابله با تهدیدات مرزی
ترکیه دو دلیل عمده برای تلاش جهت دستیابی به یک توافق جدید در شمال سوریه دارد. نخست، حضور بیش از سه میلیون پناهنده سوری در ترکیه که بار مالی و سیاسی آن به یک چالش کلیدی برای دولت اردوغان تبدیل شده است. فشار اقتصادی و افزایش احساسات ضدپناهجویی در داخل ترکیه، خواستهها برای یافتن راهحلی جهت بازگشت پناهندگان را تشدید کرده است. در همین روزها، گزارشها و مصاحبههای خیابانی در ترکیه نشاندهنده رضایت نسبی بخشی از جامعه از تحولات اخیر سوریه است، چراکه معتقدند این تحولات میتواند زمینه بازگشت پناهندهها را فراهم کند.
یکی از محورهای کلیدی استراتژی اردوغان، ایجاد یک «منطقه امن» در شمال سوریه برای بازگشت پناهندگان بوده است. با این حال، بیثباتی مداوم در سوریه این طرح را با موانع جدی مواجه کرده است. دلیل دوم اهمیت شمال سوریه برای ترکیه، حضور نیروهای کُرد در این مناطق است. این نیروها که در طول جنگ داخلی سوریه نقش مهمی در مقابله با داعش ایفا کردهاند، از نظر ترکیه تهدیدی امنیتی محسوب میشوند. آنکارا مدعی است که حملات تروریستی علیه ترکیه از این مناطق سازماندهی میشود.
ترکیه بارها از دولتهای سوریه، ایران، روسیه و آمریکا خواسته است یا برای حلوفصل مسئله مناطق تحت کنترل کردها اقدام کنند یا به ترکیه اجازه دهند تا اقدامات موردنظر خود را اجرا کند. هدف ترکیه ایجاد یک منطقه حداقل ۳۰ کیلومتری عاری از حضور گروههای کرد نزدیک به پکک در مرزهای خود است. با افزایش درگیریها در روزهای اخیر، مقامات ترکیه بار دیگر تأکید کردهاند که «تحمل هیچگونه تشکیلات تروریستی در آن سوی مرزها» را ندارند و به تلاش برای «خلاص شدن از تهدیدات تروریستی» ادامه خواهند داد.
تحولات میدانی نیز به نفع اهداف ترکیه پیش میرود. نیروهای جهادی، بهویژه ارتش آزاد سوریه که از حمایت مستقیم ترکیه برخوردار است، در ۱۲ آذر توانستند منطقه استراتژیک تلرفعت را تصرف کنند و منبج را بهعنوان هدف بعدی خود معرفی کنند.
پیامدهای گستردهتر منطقهای و استراتژی ترکیه
حملۀ «هیئت تحریر الشام» حرکتی حسابشده در پسزمینه تغییرات دینامیک منطقهای است. اقدامات نظامی اخیر اسرائیل در غزه و لبنان، به تضعیف نسبی موقعیت ایران و متحد کلیدیاش حزبالله منجر شده و فرصتهایی را برای گروههای مخالف در سوریه فراهم کرده است.
چراغ سبز ترکیه به این گروهها با آگاهی از این تغییرات بوده تا از درگیریهای سوریه بهعنوان ابزاری برای بازتنظیم استراتژی منطقهای خود استفاده کند. هماهنگی زمانبندی این حمله با کاهش ظرفیت ایران و متحدانش نشاندهنده تلاش آنکارا برای افزایش نفوذ خود در سوریه و بهرهبرداری از تغییرات توازن قدرت در منطقه است.
با این حال، ورود این نیروها به یک جنگ جدید -که ترکیه با وجود آگاهی از مواهبش، دست داشتن در آن را انکار میکند- خالی از خطر نیست. دخالت در شام ممکن است تنشها را با ایران، که اقدامات آنکارا را تهدیدی برای نفوذ خود در سوریه میداند، تشدید کند. علاوه بر این، همکاری ترکیه با گروههایی مانند هیئت تحریر الشام که رسماً بهعنوان سازمانهای تروریستی شناخته میشوند، احتمالاً انتقاد متحدان غربی آنکارا را برمیانگیزد و جایگاه ترکیه را در ائتلافهای بینالمللی تضعیف میکند.
تلاشهای دیپلماتیک اخیر، از جمله ارتباطات وزیر خارجه ترکیه با آمریکا، ایران و عراق، نشاندهنده رویکرد حسابشده آنکارا است که تلاش میکند از تغییرات میدانی بهعنوان ابزاری برای کسب امتیاز در مذاکرات استفاده کند. این روش برای اردوغان بیگانه نیست؛ او بارها در دوران سیاسی خود وارد قمارهای بزرگ شده است.
این استراتژی با ریسکهای قابلتوجهی همراه است. نقش دوگانۀ ترکیه بهعنوان یک میانجی و محرک میتواند فشارهای بیشتری را در میدان نبرد متوجه آنکارا کند. هرچند ایران و روسیه، به دلیل ضعف در سازماندهی و کاهش مشروعیت میان مردم سوریه، هنوز قادر به ایجاد پاسخ قاطع نبودهاند، اما این وضعیت ممکن است پایدار نماند.
همانطور که دارین خلیفه از «گروه بحران» هشدار داده است، «ترکیه در حال بازی با آتش است، اما آتشی که معتقد است میتواند آن را کنترل کند». با این حال، پیامدهای بلندمدت این قمار—برای سوریه، ترکیه و کل منطقه—هنوز نامشخص است؛ هرچند فعلاً ترکیه دست برتر را دارد.