چه کسی علاقه دارد دولت ترکمنستان سر پا بماند؟
بروس پَنییر، خبرنگار رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی در مقالهای که در زیر میآید به تحلیل وضعیت ترکمنستان، سود و زیان دولت این کشور برای ایران و دیگر کشورهای منطقه، و بررسی پاسخ به سؤال بالا میپردازد:
صفرمراد نیازف، رئیسجمهور فقید ترکمنستان، میگفت سرنوشت کشورش این است که به کویت دوم تبدیل شود، سرزمینی «که همه مردمش صاحب مرسدس بنز باشند.»
با نزدیک شدن به بیست و هشتمین سالگرد استقلال ترکمنستان، این کشور از تبدیل شدن به کویت دوم بسیار دور است، فرسنگها دور؛ و برخی سؤال میکنند که چگونه دولت رئیسجمهور قربانقلی بردیمحمدف توانسته با تمام چالشها همچنان سر کار بماند.
زندگی در ترکمنستان، امروزه با کمبود کالاهای اساسی همراه است: شکر، روغن، تخم مرغ و دیگر اقلام مشابه. در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ ترکمنستان، سهم تعیینشده روزانه مردم از نانواییها، تنها دو قرص نان است.
این کالاها را عموماً میتوان در فروشگاههای خصوصی یافت، اما به قیمتی چندین برابر قیمت در فروشگاههای دولتی. در کشور، حتی کمبود پول نقد نیز وجود دارد، بهطوریکه وقتی کسی اعلام میکند در یکی از دستگاههای خودپرداز اسکناس وجود دارد مردم جلوی آن صف میکشند؛ و به ندرت در آن پول نقد کافی برای کسانی که به سوی این دستگاهها میشتابند وجود دارد.
در سال ۲۰۱۸ دولت یارانههای گاز، برق و آب را که از سال استقلال در سال ۱۹۹۱ وجود داشت، لغو کرد. دولت ترکمنستان هیچگاه آمار بیکاری در کشور را منتشر نمیکند، اما باور بر این است که نرخ بیکاری ۶۰ درصد یا بیشتر باشد. در سالهای اخیر مقامات، خروج شهروندان از کشور را ممنوع کردهاند، با این حال، سالها سرکوب دولتی و اخیراً، وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی باعث شدهاست بیش از یک سوم شهروندان ترکمنستان کشور خود را ترک کنند.
اقتصاد این کشور از زمان استقلال تاکنون بدترین شکل و حالت را به خود گرفته است. گاز طبیعی صادرات عمده ترکمنستان است و اعتقاد بر این است که ۷۰–۸۰ درصد از درآمد این کشور را شامل میشود. هرچند شرکت «گازپروم» روسیه به تازگی قرارداد خود با ترکمنگاز را تمدید کرد، اما مبلغ آن چشمگیر نیست.
چین از ابتدای سال ۲۰۱۷ تقریباً تمام گاز تولیدی ترکمنستان را خریداری کردهاست، اما بخش اعلامنشدهای از این درآمد برای پرداخت میلیاردها دلار بدهی ترکمنستان به چین صرف میشود (از قضا، بیشتر این بدهی مربوط به وامهایی است که ترکمنستان برای توسعه میدانهای گازی و ساخت خط لوله گاز برای صادرات به چین هزینه کرده است).
ترکمنستان به دنبال سرمایهگذاری خارجی است، اما تنها در سال ۲۰۱۹، دو گروه مالی و سیاستگذاری به سرمایهگذاران بینالمللی نسبت به «مخاطرات» ورود به بازار سرمایه این کشور هشدار دادند. (یکی «چکیده سیاست بینالملل» و دیگری «مرکز سیاست خارجی»).
در چنین وضعیتی، دولت این کشور میلیاردها دلار برای میزبانی از یک رویداد ورزشی مبهم بینالمللی در سال ۲۰۱۷ هزینه کرده است. دولت ترکمنستان برای این کار، اقدام به ساخت فرودگاه جدیدی هم کرده که برای صدها هزار مسافر ظرفیت داشته باشد، آنهم در کشوری که سالانه ۵۰ هزار نفر خارجی بیشتر به آن وارد نمیشوند.
در همین حال، ساختوساز هتلهای لوکس با سنگ مرمر سفید در منطقه تفرجگاهی «آوازه» در ساحل خزر و در پایتخت کشور، عشقآباد، ادامه دارد؛ و مهمتر از همه، بردیمحمدف مرتباً در تلویزیون دولتی ظاهر شده و با راندن خودروهای گرانقیمت و نشستن در اتاقهای مجلل، «شکوه» زندگی خود را به رخ شهروندان میکشد.
مساعدترین رژیم؟
به نظر میرسد بردیمحمدف و دولت وی از چارهسازی مشکلات بیشمار ترکمنستان ناتوان هستند. با این حال او بر مسند قدرت باقی ماندهاست.
چگونه؟
پاسخ ممکن است این باشد که دولتهای دیگری، رژیم بردیمحمدف را مساعدترین دولت میدانند، و ترکمنستان ممکن است بیشتر از آنچه هویداست، کمک خارجی دریافت میکند.
ترکمنستان از سال ۱۹۹۵ کشوری بوده است بهرسمیت شناخته شده توسط سازمان ملل و بیطرف. صفرمراد نیازف، نخستین رئیسجمهور کشور، از بیطرفی به عنوان وسیلهای برای انزوای سیاسی کشور خود استفاده کرد. بهطور رسمی مقرر شد که ترکمنستان هیچ نیت سوئی نسبت به هیچ کشور دیگر ندارد. این کشور از دخالت در مسائل سایر کشورها دوری گزید اگرچه همیشه آماده ارائه خدمات خود به عنوان داور و میانجی به همگان بوده است. با این کار کشور ترکمنستان تبدیل شد به یک «همسایه نمونه».
این رویکرد، بسیار مساعد حال دولتهای همسایه ترکمنستان افتاد، یعنی ایران، افغانستان، ازبکستان و قزاقستان، و همچنین جمهوری آذربایجان و روسیه به عنوان کشورهای حاشیهای دریای خزر.
گرچه راه نفوذ سیاسی این کشورها به ترکمنستان مسدود است اما میتوانند دلگرم باشند که برای هیچ حریف دیگری هم چنین امکانی فراهم نیست.
ترکمنستان با کشورهای غربی پیوندهایی دارد و حتی در جریان کارزار نظامی آمریکا در افغانستان به برخی از هواپیماهای نظامی آمریکا اجازه سوختگیری در خاک خود را داد.
اما به طور عمده، عشقآباد روابط خود با کشورهای غربی را متمرکز بر اقتصاد نگاه میدارد؛ دولت ترکمنستان از نفوذ غرب استقبال نمیکند و به پیوستن به پیمانهای امنیتی غربی نیز تمایلی نشان نمیدهد. این کشور به طور کل از پیوستن به هرگونه پیمان یا ائتلاف امنیتی رویگردان است.
این رویکرد باعث آرامش خاطر جمهوری اسلامی ایران شده است که مرزی هزار کیلومتری با این کشور دارد. طی دو دهه گذشته، نیروهای آمریکایی حداقل در دو سوی دیگر ایران، یعنی در افغانستان و عراق مستقر شدهاند.
مقاومت عشقآباد در برابر نفوذ خارجی یا مشارکتهای جدی با دیگران (غیر از تجارت) برای دولتهای همسایه این کشور دلچسب است. وقتی با عشقآباد سر و کار دارند، تنها با عشقآباد سر و کار دارند؛ و شانس اینکه در مواقع بحرانی، دولتهای دیگری به طرفداری از ترکمنستان وارد گود شوند کم است.
نادان بدردبخور؟
از سویی دیگر، دولت ترکمنستان در جایگاهی نیست که بتواند برای هیچکس تهدیدی بهشمار بیاید. با جمعیت حدود ۵ میلیون نفر، ترکمنستان از همه همسایگان (دارای مرز خاکی با خود) کوچکتر است. ارتش این کشور نیز بسیار ضعیفتر از ارتشهای دیگر کشورهای منطقه است.
دولت ترکمنستان نیز همواره با کمک نیروهای امنیتی این کشور سر پا مانده است؛ نیروهایی که تقریباً سه دهه تلاش کردهاند مردم را از طریق ارعاب در وضعیت تمکین نگه دارند. ترکمنستان برای اصلاحطلبان یا انقلابیون زمینی بارور نیست، و دولت این کشور بهویژه نسبت به آنچه «مسلمانان مظنون» به حساب میآورد سختگیر است.
اما شاید مهمتر از همه، شخصیت رئیسجمهور ترکمنستان، بردیمحمدف، است که خیلیها او را جدی نمیگیرند و به نظر نمیرسد که درک کاملی از امور کشورداری داشته باشد. او مذاکرهکننده ضعیفی است که در اختلاف با سایر کشورها قدرت چانهزنی کمی از خود نشان داده است.
از تلویزیون ترکمنستان همواره صحنههایی از خوانندگی و رانندگی رئیس جمهور پخش میشود:
برخی ممکن است وسوسه شوند که چنین رهبری را «یک نادان بدردبخور» قلمداد کنند. شاید آنقدر بدردبخورتر که بهتر است از سقوط او جلوگیری شود.
به نظر میرسد روسیه از بردیمحمدف و دولت وی راضی است. «گازپروم» که به طرز نیمهشوخی از آن به عنوان دنباله وزارت امور خارجه روسیه یاد میشود، به تازگی پس از فسخ قرارداد قبلی خود به صورت یکطرفه در آغاز سال ۲۰۱۶، قرارداد خرید گاز از ترکمنستان را دوباره امضا کرد.
بهنظر میرسد که گازپروم به گاز ترکمنستان احتیاجی ندارد اما طبق توافق جدیدی که در پایان ماه ژوئن امضا شده است، قرار است سالانه ۵٫۵ میلیارد متر مکعب گاز (کیلوگرم) گاز از آن کشور خریداری کند. وبسایت آذربایجانی Caspianbarrel.org در ماه آوریل گزارش داد که گازپروم با علم بر اینکه ترکمنستان از کمبود درآمد و مشتری رنج میبرد، اقدام به خرید گاز آن کشور «به قیمتی بسیار نازل»، حتی کمتر از ۱۱۰ دلار در هر ۱۰۰۰ متر مکعب، کرد.
اگر این قیمت گزارششده دقیق باشد، ترکمنستان سالانه چیزی بیش از ۶۰۰ میلیون دلار از فروش به گازپروم دریافت خواهد کرد، مبلغی که برای پوشاندن هزینههای ترکمنستان کافی نیست، اما در هر صورت «آبباریکهای» است مهم.
روسیه همچنین در پایان سال ۲۰۱۶ با ارسال واکسن هپاتیت، هنگام شیوع این بیماری در ترکمنستان، به این کشور کمک کرد.
معاملات غیرشفاف
معاملات چین با ترکمنستان همیشه به نوعی مبهم بودهاست. اما شرکت ملی نفت چین تنها شرکت خارجی است که قرارداد بزرگ نفتی و گازی در ترکمنستان دارد؛ و هنگامی که طی چند سال آینده خط «دی» از چهار خط لوله انتقال گاز از ترکمنستان به چین کامل شود ترکمنستان قادر خواهد بود سالانه حدود ۵۵ میلیارد متر مکعب گاز به چین صادر کند. با این کار ترکمنستان تبدیل به بزرگترین تأمینکننده گاز چین خواهد شد.
البته، ترکمنستان هنوز هم به چین مبلغ نامشخصی - که گفته میشود چندین میلیارد دلار است - بدهکار است، نه تنها برای توسعه میدان گازی و ساخت خط لوله بلکه برای جنگافزاری که دولت ترکمنستان اخیراً از چین خریداری کرده و در رژههای خود از تلویزیون نمایش داده است.
این امر حاکی از آن است که به نفع چین نخواهد بود شاهد سقوط دولت بردیمحمدف باشد، حداقل تا وقتی که تضمینی از ادامه سیاست کنونی در قبال چین بعد از بردیمحمدف در دست نباشد. هرگز مشخص نشدهاست که چه بخشی از صادرات گاز ترکمنستان به چین به عنوان بازپرداخت وام در نظر گرفته میشود، اما منطقی است که فرض کنیم چین نمیخواهد عشقآباد را به اندازهای تحت فشار مالی بگذارد که دولت این کشور سقوط کند.
جمهوری آذربایجان چندی است مسیرهای صادرات نفت و گاز خود به غرب را باز کردهاست. ترکمنستان هم دوست دارد با راهاندازی یک خط لوله انتقال گاز به آنسوی خزر خطوط خود را به شبکه خط لوله آذربایجان وصل کند و به بازارهای اروپایی برسد.
اما، بار دیگر، دولت بردیمحمدف در تعاملات خود با شرکتها و کشورهایی که مایل به شرکت در این پروژه هستند، درست عمل نکرده و درنتیجه این پروژه پیشرفت زیادی نداشته است. فعلاً جمهوری آذربایجان همچنان فقط گاز خود را از این شبکه به اروپا میفرستد.
این نکتهای است که برای همه همسایگان ترکمنستان اهمیت دارد، زیرا همه آنها دارای منابع گاز و به دنبال صادرات آن به بازارهای جدید هستند. یک رهبر زیرکتر در ترکمنستان ممکن است در یافتن مسیرهای جدید برای صدور گاز ترکمنستان موفقتر عمل کند و با این کار بازار را از دست همسایگان درآورد.
براساس اعلام دولت ترکمنستان و رسانههای دولتی این کشور، در این کشور هیچ مشکلی وجود ندارد. عشقآباد هرگز برای مقابله با سیل، زمینلرزه، توفان نمکزارهای شنی، خشکسالی یا کمبود مواد غذایی از خارج درخواست کمک نکرده است. با وجود شواهد کافی برای تأیید وجود این مشکلات، مقامات ترکمن تاکنون هرگز حتی وجود چنین بلایایی را بهرسمیت نشناختهاند.
بنابراین اگر دولت ترکمنستان در حال دریافت کمک از طرفهای خارجی است، بعید است مقامات ترکمن در این باره علناً صحبت کنند، زیرا این به منزله اعتراف به این خواهد بود که همه چیز به آن اندازه که دولت و رسانههای دولتی میگویند بیعیب و فوقالعاده نیست.
اما قرائن نشان میدهد دولت قربانقلی بردیمحمدف در مقابله با بحران اقتصادی خود به طور کامل بدون حامی نیست. بیشتر از اینکه از خود بپرسیم او چگونه توانسته در قدرت بماند اکنون بهتر است بپرسیم چه کسی دارد به او کمک میکند؟